نواندیشان فردا - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • پایان نامه ارشد مدیریت اجرایی: شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ کارآفرینی سازمانی در گروه صنعتی زرماکارون
  • پایان نامه بررسی عوامل جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در مناطق آزاد ...
  • دانلود پایان نامه ارشد رشته مدیریت : تاثیر رهبری همنوا بر مدیریت جانشین پروری در شبکه یک سیما
  • پایان نامه بررسی جرم شناختی سرقت در شهر کرمانشاه با تأکید بر جرم شناسی حقوقی
  • پایان نامه روانشناسی : بهزیستی روانشناختی:
  • پایان نامه اثر بخشی آموزش رفتاری والدین بر کاهش استرس والدینی مادران دارای کودک معلول
  • پایان نامه تاثیر هوش عاطفی بر رف‍ت‍ار ش‍ه‍رون‍دی‌ س‍ازم‍ان‍ی‌ در س‍ازم‍ان‌ تامین اجتماعی کاشان
  • اصول و احکام حاکم بر قراردادهای دولتی
  • پایان نامه جایگاه حقوق دفاعی متهم در قوانین داخلی و بین المللی
  • پایان نامه بررسی راهکارها و چالش‌های تغییر رویکرد از مالیات ستانی سنتی به الکترونیکی
  • پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت : نقش بازارچه های مرزی در توسعه اقتصادی استان کردستان
  • پایان نامه : مطالعه تطبیقی جایگاه اصل صلاحیت جهانی درحقوق جزای ایران
  • پایان نامه شناسایی و اعتبار­سنجی معیارها و شاخص­های ارزیابی کیفیت و نفوذ مقاله­ های علمی در حوزه دانش هسته­ای در ایران
  • نقش سلبی عدالت ترمیمی در امنیت قضائی
  • پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت: بررسی تاثیر توانمندسازی منابع انسانی بر عملکرد سازمان
  • عوامل موثر بر اعتماد : سهولت و سودمندی برای پذیرش فن آوری اطلاعات و بانکداری اینترنتی
  • پایان نامه شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت استقرار مراکز سنجش شایستگی و ارائه مدلی برای آن
  • پایان نامه تاثیر استقرار دولت الکترونیک بر رضایت ارباب رجوع در مراکز ...
  • پایان نامه حکم فقهی بازیگری زن در فیلم و تئاتر
  • پایان نامه مطالعه تاثیر استراتژی های منابع انسانی بر عملکرد سازمانی در شرکت داروسازی باریج اسانس ...
  • پایان نامه : اثر کلرید سدیم و سلنیوم بر روی گیاه کلزا
  • پایان نامه مطالعه تطبیقی حقوق مالکیت فکری آثار دانشگاهی
  • پایان نامه ارتباط بین جو سازمانی با خودکارآمدی و تعهد سازمانی
  • پایان نامه تأثیر سطح بدهی کوتاه مدت بر شدت اثر کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه گذاری
  • پایان نامه شناسایی مدل های تدریس اثربخش و پیشنهاد مدل مناسبی برای تدریس اثربخش دانشگاهی و تعیین اعتبار سازه ای آن
  • سازوکارهای قانونی مشارکت شهروندان در توسعه شهریطراحی الگوی مشارکت شهروندان در امور شهری
  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت : اثر بازاریابی درونی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بر بازارگرایی
  • پایان نامه بررسی اثربخشی تحریک مغناطیسی جدار جمجمه ای مکرر (rTMS) بر کاهش نشانه های اضطراب و میزان افسردگی همبود در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
  • پایان نامه بررسی رابطه عوامل سازمانی با کارایی سیستم مدیریت دانش
  • پایان نامه روانشناسی در مورد آناتومی و بیولوژی امید
  • پایان نامه حمایت کیفری از سلامت عمومی در امور پزشکی
  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت : تحلیل رفتار کارآفرینانه سازمانی در بین کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی
  • پایان نامه بررسی علل مهاجرت افغان ها به ایران
  • پایان نامه بررسی رابطه کارکردهای مدیریت زنجیره تامین، مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی
  • پایان نامه بررسی عوامل مرتبط با شرکت در انتخاب استراتژی های ورود به بازار بین المللی
  • پایان نامه بررسی اثر مولفه های اقتصاد دانش بنیان بر رشد اقتصادی منتخبی از کشورهای ...
  • پایان نامه بررسی رابطه بین عدالت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی با کیفیت زندگی کاری از دیدگاه کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه
  • پایان نامه بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکتهای تولیدی پذیرفته ...
  • عدم توافق طرفین در تعیین جانشین داور متوفی، محجور یا مستعفی
  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت بازرگانی: تاثیر سرمایه فکری بر ارزش افزوده اقتصادی شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران
  • پایان نامه بررسی فقهی حقوقی ضمانت بانک مرکزی در کاهش ارزش پول
  • پایان نامه گردشگری، انگیزه ها و عوامل مرتبط با آن
  • مرجع صدور اجرائیه در دفاتر اسناد رسمی – تنظیم و اجرا سند
  • پایان نامه بررسی، تحلیل و کشف چارچوب های برنامه ریزی برای جهان ...
  • پایان نامه ارزیابی کارایی سیستم های اطلاعات در بیمارستان های دولتی شهرکرمانشاه
  • صلح در ادیان الهی
  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت بازرگانی : شناسایی تقاضای پنهان مشتریان انواع خدمات بانک تجارت
  • پایان نامه در مورد تریتیکاله
  • پایان نامه شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت استقرار مراکز سنجش شایستگی و ارائه مدلی برای آن
  • پایان نامه ارشد مدیریت بازرگانی: بررسی تأثیر ویژگی های صنعت و شرکت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع برق و الکترونیک

آخرین نظرات

  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه : نقش عوامل محیطی در بزهکاری
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در دانلود پایان نامه درباره اهداف مشاوره گروهی
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در عشق در ویس و رامین
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در عشق در ویس و رامین
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در نابهنجاری روانی از دیدگاه آدلر
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در متن کامل پایان نامه : شرایط رابطه درمانی
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در اشترنبرگ: مدل مثلث عشق
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی عوامل موثر بر اعتماد الکترونیک در وب سایت های گردشگری
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی میزان آشنایی کتابداران کتابخانه‌ها با معیارهای اخلاق حرفه‌ای کتابداری
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی رابطه هویت دینی و مدیریت بدن در بین جوانان 24-15 ...
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی علل مهاجرت افغان ها به ایران
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه طراحی و تدوین استراتژی‌های مناسب برای محصولات موسیقایی ایرانی با رویکرد صادرات با ...
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه سنجش سواد مالی دانشجویان و ارتباط آن با رفاه ذهنی ...
پایان نامه روانشناسی در مورد آناتومی و بیولوژی امید
ارسال شده در 19 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

آناتومی و بیولوژی امید

یکی از مشکلات در تعریف مبنای زیستی هیجان، تعریف خود هیجان است. زیرا حتی هیجان هم توسط محققان آن رشته یکسان به کار نمی رود. یک راه این کار، آن است که کسی بتواند اطلاعات مربوط به هیجان را با ارائه تعریف مفیدی از آن در بافت آزمایشات روان شناختی خاصی منتقل کند (دیویسون، به نقل از گروپمن، ۲۰۰۵).

امید یکی از هیجان های اصلی ماست؛ اما وقتی از ما خواسته می شود آن را تعریف کنیم، اغلب قادر به این کار نیستیم. بسیاری از مردم امید را با «خوش باوری» ـ نگرش رایجی که معتقد است «همه چیز درست می شود» ـ اشتباه می گیرند. اما امید فقط به این معنا نیست که «مثبت بیندیش» هر چند که در امید مثبت اندیشی وجود دارد. به عقیده گرویمن (۲۰۰۵) امید احساس وجدی است که وقتی ما با چشم عقل می بینیم که مسیری برای آینده بهتر وجود دارد، در خود تجربه می کنیم. امید موانع عمده و پرتگاه های عمیق در طول مسیر را تصدیق می کند. بنابراین در امید واقعی و با چشمان باز، جایی برای وهم و هذیان نیست. به همین دلیل وی عقیده دارد که امید با چشمان باز به ما جرأت می دهد که با شرایط خویش مواجه شویم و ظرفیت غلبه بر آنها را داشته باشیم. امید هیجانی مرکب از دو جزء است: جزء شناختی و جزء عاطفی. وقتی ما به چیزی امید داریم تا اندازه ای از شناخت خود استفاده می کنیم و اطلاعات و داده های مرتبط با واقعه بعدی مورد نظر را مرتب می کنیم.

برای مثال، اگر فردی از یک بیماری جدی رنج ببرد و به بهبودی امید داشته باشد حتی برای معالجه مجبور است دید متفاوتی از وضعیت از وضعیت خود در ذهنش ایجاد کند. این تصویری اندازه ای با درون سازی اطلاعات درباره بیماری و درمان های بالقوه آن رنگ می گیرد. اما امید با پیش بینی عاطفی یعنی آرامش داشتن، قوت قلب، برانگیزی احساسی که هنگام فرافکنی یک آینده مثبت در ذهن تجربه می شود نیز همراه است. این کار ایجاب می کند که مغز حالت عاطفی یا احساسی متفاوتی با حال حاضر داشته باشد. این دو جزء ـ شناخت و احساس ـ در مغز جدا از هم نیستند بلکه همبافته اند و یکدیگر تعدیل می کنند؛ این نکته مهمی درباره امید و سایر هیجان هاست می توانند در تصمیم گیری به شیوه ای سازنده سهم داشته باشند هیجان همراه اصلی تصمیم گیری منطقی است.

بیم و امید

بادامه ساختاری در عمق مغز آدمی که در دو طرف راست و چپ مغز قرار دارد. بادامه بخش کلیدی مسیری است که واسط ترس است. جوزف لی دوو، استاد دانشگاه نیویورک، تحقیق بنیادی درباره حیوانات جونده انجام داد تا مدارهایی را که در پاسخ به ترس و خطر وارد به بادامه یا از آن خارج می شوند، مشخص کند. آمیگدالا در انسان در حکم نظافتچی خانه برای ادغام محرک هایی که فراخوان ترسند، عمل می کند. آمیگدالایمی را می فرستد که موجب پاسخ های جسمی آشناترس می شود، یعنی افزایش ضربان قلب، انقباض شدید عضلات، تعریق پوست و غیره. علاوه بر این تغییرات ادراک شده در فیزیولوژی (بدن) ما، ترس موجب آزاد شدن آبشار هورمون های اصلی مانند GRH، بخش هیپوتالاموس می شود که روی غده هیپوفیز (رشد) برای آزادسازی هورمون دیگری به نام ACTH اثر می گذارد و این هورمون به سمت غده های کلیوی حرکت می کند تا هورمون کورتیزول (هورمون استرس) را آزاد کند. تمام این ها ظرف چند لحظه از دیدن صحنه یک چاقوی برنده (یا شنیدن صدای هیس هیس یک مار) ممکن است اتفاق بیفتد.

این بدان معنی است که افراد نادری که دچار آسیب مسیرهای مغزی اند، ممکن است «نترس» به نظر برسند. آسیب دیدن آمیگدالا موجب پاک شدن هیجان ترس و از این رو، هیجان های مثبت مخالفی می شود که به دفعات و شدت بیشتری اتفاق می افتند. این بیماران قادر به تشخیص حالت ترس در چهره طرف مقابل نیستند، گرچه قادرند سایر هیجان ها را مانند تعجب که با تشکیلات مشابهی از ماهیچه های صورت ابراز می شود، به راحتی تشخیص دهند. آنها قادر نیستند تصویر حالت ترس را در چهره دیگری بکشند هر چه می توانند تصویر هیجان های دیگر را بکشند. وقتی از آنها خواسته می شود که حالت ترس را چهره خود تقلید کنند، قادر به این کار نیستند. گرچه آنها از نظر عقلی می دانند که ترس چگونه است و چه چیزی آن را ایجاد می کند و در موقعیت های تهدیدآمیز می دانند که باید چه کار کنند اما به نظر نمی رسد که هیچ کدام از این اطلاعات بتواند به آنها کمک کند.

وقتی به بیمارانی که هر دو بادامه آنها تخریب شده است، تصویر فردی قابل اعتماد و فرد مظنونی را نشان می دهند، قادر به تشخیص بین چهره این دو نفر نیستند. اما بیمارانی که فقط یک بادامه آنها درست کار نمی کند، توانایی تشخیص بین چهره ای معتمد و مشکوک را دارند. این آزمایش ها نشان می دهد که چگونه هیجان های نخستین مانند ترس به رفتارهای اجتماعی پیچیده تغییر ماهیت می دهد که مستلزم تصمیم گیری و اداره روابط ما با دیگران در خانه و محل کار است.

یکی از مسایل مهمی که در امید نقش اساسی دارد، تاب آوری یا قدرت صبر است. در سال ۱۹۵۷ مطالعه ای روی یک سوم فارغ التحصیلان دبیرستانی ایالت وسیکانسین در آمریکا شروع شد. حدود ۱۰۰۰۰ زن و مرد اهل این شهر در این مطالعه پزشکی و روان شناختی بی نظیر شرکت کردند. آنها طی چند دهه از زمان فارغ التحصیلی از دبیرستان تا سال های بعد پیگیری شدند. ۹۷ درصد این گروه در شهر باقی ماندند. اطلاعات اساسی بسیار مفصلی درباره آنها به طور منظم درباره وضعیت سلامتی و وقایع زندگی شان به روز می شد. دکتر دیویدسون نمونه پانصد نفری از این گروه را که میانگین سنی آنها ۷۵ سال بود، برگزیده و پاسخ های آنها را به یک پرسشنامه جامع روان شناختی تجزیه و تحلیل کرد و نیمرخ روان شناختی از هر زن با توجه به سبک عاطفی وی ترسیم کرد. تاب آوری کانون اصلی بود. به منظور ترسیم نقشه ژنتیکی آنها براساس DNA آنها نمونه خونی گرفته شد سپس هر یک از این گروه ها در معرض محرک های عاطفی قرار گرفت. با بهره گرفتن از دستگاه مغزنگار الکتریکی (EEG) و اسکن های پیچیده، دکتر دیویدسون الگوهای عملکرد مغز را در پاسخ به اختلالات دردناک در گذشته بررسی کرد. همین طور، وی زنان را در معرض محرک هایی که هم اکنون اندازه می گرفت، قرار می داد که پاسخ های مغزی خاصی را فرامی خواندند. مانند سروصدای تیز و گوش خراش که آنها را ناگهان دچار هول و هراس می کرد. سپس تغییرات موجود در فعالیت مغزی، فعال سازی هم زمان مدارهای عصبی خاصی همراه با آزاد شدن هورمون کورتیزول (هورمون استرس) اندازه گیری شده نتایج نشان داد زنانی که عاطفه منعطف و مقاومی داشتند در طول روز میزان هورمون کورتیزول خط پایه آنها طبیعی بود و در اواخر بعدازظهر و عصر کاهش یافت. وقتی تجربه منفی تجدید خاطره شد، زنان منعطف و مقاوم افزایش زیادی در سطح کورتیزول نشان ندادند؛ این نشان داد که آنها از نظر فیزیولوژیکی پاسخ خود را به استرس شدید معتدل کرده بودند. برخلاف آنها، زنان آسیب پذیر هنگام یادآوری تجربیات روان خراش به طور مشخص نیمرخ کورتیزول متفاوتی داشتند. یعنی سطح کورتیزول در خون آنها به کاهش نشان داد.

وقتی درباره امید واهی می اندیشیم به نظر می رسد که امید واهی خطرات و تهدیدهایی را که امید واقعی تشخیص می دهد، تمیز نمی دهد. امید واهی می تواند تعادل بین انتخاب ها و تصمیم گیری مخدوش را برهم بزند. اما امید واقعی تهدیدهای واقعی موجود را در نظر می گیرد و به دنبال دست یافتن به بهترین مسیر حول آنهاست.

امید واقعی به دنبال آن نیست که روی ادراک و افکار پرده بکشد پس با خوش بینی کورکورانه متفاوت است. امید واقعی، واقعیت را در نظر می گیرد. در زمینه بیماری ها، امید واقعی به بیمار کمک می کند که به اطلاعات کامل و اغلب تهدیدکننده درباره بیماریش و درمان های آن بهاء بیشتری بدهد. امید، ترس را با جریان ژرف اندیشی منطقی به هم می آمیزد و آن را تعدیل می کند. بنابراین، ما می توانیم بدون بیم و هراس فکر کنیم و دست به انتخاب بزنیم. از طرف دیگر، ترس مهار نشده مانند موج جزر و مد بر امید اولیه چیره می شود، راه را بر دریافت عقلی اطلاعات می بندد و سایر احساسات را شسته و دور می ریزد.

بنابراین، امید ترازویی است که ما را باثبات نگه می دارد و نشان می دهد که در کجای این مسیر خطرات و پرتگاه هایی هستند که می توانند ما را پرت کنند. امید ترس را تعدیل می کند طوری که می توانیم خطرات را تشخیص دهیم و پس از کنار آنها بگذریم.

حل مورد (کیس) های پیچیده و تشخیص بهترین معالجه در واقع یک کارآزمایی هوشی لذت بخش است، اما زمینه و ماجراهای زندگی بیماران به پزشکان فرصت می دهد که راز دیگری را بررسی می کنند، یعنی امید و ناامیدی را چگونه وارد معادله درمان کنیم؟ ادبیات مردمی زیادی وجود دارد که استدلال می کند که هیجان های مثبت بر سلامت و بیماری بدن تأثیر می گذارد.

آوریل و دیگران (۱۹۹۰؛ به نقل از دونالد، ۱۹۹۷) می گویند که هیچ صاحب نظری وجود ندارد که از مدل زیستی امید حمایت کند. زیرا امید با هر گونه پاسخ های فیزیولوژیابی خاص یا اعمال شبه بازتابی ارتباطی ندارد. اما سؤالی که ذهن را به خود مشغول می کند این است که آیا هیچ مکانیسمی وجود ندارد که به واسطه آن «احساس امید» بتواند در بهبودی بالینی سهیم باشد؟ و اگر چنین مبنای زیستی برای امید وجود دارد، دسترسی به آن چقدر دور است؟ یا آیا امید احساسی است که با تغییرات فیزیولوژیکی خاصی همراه است؛ اما هیچ دلیلی را نمی توان برای آن فرض کرد؟

 
سایت های دیگر:
دانلود رساله دکتری: اثربخشی آموزش فراشناخت و ذهن­ آگاهی بر نگرش‌های زیست محیطی، رفتارشهروندی سازمانی و بهزیستی اج…
پایان نامه بررسی رابطه توسعه حرفه ای و مدیریت مدرسه محور از دیدگاه دبیران و مدیران دبیرستانهای دخترانه دولتی
نظر دهید »
ارتباط متقابل ذهن و جسم
ارسال شده در 19 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

ارتباط متقابل ذهن و جسم

با نگاهی گذرا به طرز تأثیر گذاشتن مغز روی بدن، ما می توانیم دید خود را درباره نحوه اثرگذاری مغز بر بدن توسعه دهیم. ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس معروف قرن نوزده ـ فرض می کرد که اطلاعات عصبی (نرونی) درباره شرایط جسمی بافت های ما اولین تعدیل کننده هیجان های مثبت و منفی ماست. گرچه این بحث از ظرفیت مغز برای ایجاد هیجان های مستقل از اطلاعات درونی غافل است، اما جنبه مهمی از شیوه احتمالی حفظ امید یا از دست رفتن امید را نشان می دهد، هنگامی که اندام های ما بیمار می شوند، بافت های ما تحلیل می روند، سیستم بدن ضعیف می شود، اعصاب ناشی از اندام های بدن بیمار علایم را منتقل می کنند، حالات بهبودی در بافت های مابه ایجاد احساس امید کمک می کنند. در عین حال، معالجات بالینی قادرند عمیق ترین تأثیر را روی روان شناسی ما داشته باشند. با هر افزایشی در بهبودی، بدن علایم بیشتری می فرستد که خبر بازگشت سلامتی را به مغز می دهند.

بنابراین، وقتی محققان کشف می کنند که چگونه افکار و هیجان ها در بافت های و اندام های ما تأثیر می گذارند، ادامه تحقیقات درباره پیوند ذهن و جسم مهم است. یعنی چگونه اطلاعات حاصل از اندام های محیطی به دستگاه اعصاب مرکزی منتقل می شوند و شیمی مغز را تعدیل می کنند تا شناخت و احساسات را شکل دهند وقتی ما از ناتوانی جسمی احساس درد می کنیم، این یک دور باطل ایجاد می کند بدین ترتیب که درد حس درماندگی را در ما تشدید می کند، هر چه کمتر احساس امیدواری کنیم، اندورفین و انکفالین کمتر و کلوسیستوکنین (CCK) بیشتر تولید می شود. هر چه به خاطر این انتقال دهنده های عصبی درد بیشتری را احساس کنیم، کمتر می توانیم احساس امید کنیم.

برای شکستن این دور باطل، کلید وجود دارد. این دور باطل را می توان با اولین جرقه شکست، یعنی واکنش زنجیره ای را از کار انداخت. امید درد را ملایم می کند، وقتی درد کمتری حس می کنیم، احساس امید گسترش می یابد که موجب کاهش درد بیشتر می شود. وقتی درد کاهش می یابد مانع بزرگی برای ادامه درمان سخت اما ضروری برطرف می شود.

به عقیده گروپمن (۲۰۰۵) ذهن محصول مغز است و مغز و جسم اساساً از طریق شبکه ای از اعصاب و هورمون ها و سایر مولکول های فعالی که واسط بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیکی اند، به هم وصلند. بنابراین پیوند ذهن و جسم بدین معناست که فیزیولوژی بدن با کارکرد های ذهن مرتبط است. برای نمونه، اثرات زیانبار را اضطراب و یأس را می توان در شخصیت تیپ A که بی محابا رانندگی می کند و هیچگاه رنگ و آرامش به خود نمی بیند، مشاهده کرد. به همین دلیل مستعد حملات قلبی و زخم و التصاب معده است. افسردگی بالینی از جمله علل قاعدگی نامنظم و ناباوری قلمداد می شود. در فراسوی این مثالها، ذهن جدا دیده شده و به عنوان تأثیر بر نتایج بالینی به طور جدی تلقی نمی شود. بنابراین، همان طور که مبنای زیستی ترس، خشم اضطراب و هر هیجان دیگری وجود دارد، مبنای زیستی برای امید نیز قابل تصور است. سؤال اساسی این نیست که آیا چنین مبنای زیستی وجود دارد، بلکه این است که این مبنا شامل چه چیزی است؟ دکتر بروس کوهن استاد دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد و مدیر بیمارستان مک لین ـ یکی از مؤسسات پیشگام طرفدار مراقبت و تحقیقات روان پزشکی در آمریکا عقیده دارد که عملکرد ذهن در سلامت و بیماری اساساً با عملکرد بدن تفاوتی ندارد.

پایان نامه

 
سایت های دیگر:
دانلود پایان نامه ها در مورد انسداد اجتماعی
پایان نامه های قابل دانلود درباره تعریف نوآوری
نظر دهید »
پایان نامه روانشناسی : باور و دستگاه اعصاب خودکار
ارسال شده در 19 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

 

آزمایش ها درباره دارونمان ها، درد، و ناتوانی:

به عقیده گروپمن (۲۰۰۵) کشف بیولوژی امید با دانسته های مربوط به تأثیر دارونما شروع شد برای درک آزمایش های مربوط به دارونماها و درد، باید درباره پیدایش (منشاء) درد مطالبی بدانیم. برای نمونه، در نظر بگیرید که چاقوی تیزی انگشتی را می برد، اعصاب خاصی در این بافت ها علایم درد را به بخشی از طناب نخاعی به نام شاخه خلفی می فرستد. سیگنال درد شاخه خلفی ـ ناحیه گیرنده ـ و طناب نخاعی را در چند نقطه تحریک می کند مانند دونده مسابقه دو امداد که چوبدستی را به نفر بعدی می دهد خط پایان در مغز است که در آنجا درد را ادراک می کنیم. بین طناب نخاعی و مغز، سلول هایی هستند که می توانند علایم درد را روشن یا خاموش کنند، این سلول ها به «سلول های روشن و خاموش» معروفند. سلول های روشن درد را افزایش می دهند و به بازتاب های عقب نشینی حساسند: خروجی سلول های روشن موجب می شوند که ما دستمان را از روی جسم داغ عقب بکشیم یا از روی لبه تیز چاقو سریعاً برداریم حتی قبل از اینکه درد را آگاهانه حس کنیم سلول های خاموش مانند مدارشکن عمل می کنند. آنها جریان علایم درد را تفسیر می کنند. اگر سلول های خاموش غالب شوند ما به استقبال درد می رویم.

مقاله - متن کامل - پایان نامه

باور و انتظار دو مؤلفه اصلی امیدند که پایه و اساس تأثیرات بیولوژیک دارو نماهایند. این دو با آزادسازی اندورفین و انکفالینمای مغز قادرند مانع درد شوند و در نتیجه مقلد اثرات مورفین اند. لغت دارونما (مثل آب مقطر، سرم قندی یا نمکی) واژه ای لاتین و معادل «من باید خوشحال باشم» است. امید مانند دارونما گرچه نافعال است اما دارای اثرات بیولوژیکی چشمگیری است. دارونما نشان می دهد که بین جسم و ذهن رابطه وجود دارد. به ویژه در مورد اینکه چگونه باور و انتظار روی درد و ناتوانی جسمی تأثیر می گذارد. باور، انتظار و تمایل مدارهای مغزی را فعال می کنند، و موجب آزاد شدن اندورفین و انکفالین و احتمالاً مانع کلوسیستوکنین می شوند. مواد شیمیایی دیگری هم در سیستم اعصاب خودمختار وجود دارد که می توانند مدارهای درد را تنظیم کنند. یکی از این مواد کلوسیستوکنین و دیگری ماده p است، cck به سهم خود با مسدود کردن اندورفین ها عمل می کند و در نتیجه درد را افزایش می دهد. برخی از محققان مدعی بودند که انتظار و باور نیز در آزاد شدن cck دخیل اند و در نتیجه اثرات ضد درد اندورفین و انکفالین را افزایش می دهند (گروپمن، ۲۰۰۵).

مکانیزم ارتباط جسم و ذهن را می توان این طور تشریح کرد که وقتی اندام های بدن بیمار می شوند بافت ها پلامیده شده و اندام های بدن ضعیف می شوند، بنابراین اعصاب متصل به این اندام های بیمار شده، علایمی مثل درد می فرستند که بالقوه احساسات ترس، دلهره و ناامیدی را در ما تشدید می کند. حرکات بهبودی در بافت ها به ایجاد احساس امید کمک می کنند و در این لحظه درمان های دارویی می توانند عمیق ترین تأثیر را روی روان ما بگذارند با هر قدم که به سمت بالا برمی دارد نقطه پایان را آسان تر می بیند و امید او بیشتر می شود.

از طرفی، وقتی به دلیل ضعف جسمی احساس درد می کنیم این درد، حس درماندگی و ناامیدی ما را تشدید و هر چه کمتر احساس امیدواری می کنیم اندورفین و انکفالین و کلوسیستوکنین بیشتری در بدن آزاد می شود. هر چه به علت این مواد نوروشیمیایی درد بیشتری احساس می کنیم کمتر می توانیم در آستانه احساس امید قرار بگیریم. کلید اصلی، شکستن این دور باطل است. این دور باطل را می توان با اولین جهش امید شکست. امید واکنش های زنجیره ای را به دنبال دارد. امید درد را تعدیل می کند و وقتی که ما درد کمتری (خواه جسمی یا روانی) حس کردیم احساس امید بیشتر می شود که به سهم خود باعث کاهش درد بیشتری شود. وقتی درد کنار می رود مانع اصلی برای حفظ درمان ناخوشایند اما ضروری برطرف می شود.

رابطه بین باور و دستگاه مرکزی (GNS)

دستگاه اعصاب خودمختار جزئی از مغز و طناب نخاعی است که فعالیت خودمختار فیزیولوژیابی تنفس، گردش خون، و هاضمه را تنظیم می کند. ما این سیستم ها را آگاهانه تنظیم نمی کنیم. آزمایش های با بهره گرفتن از دارونما حاکی است که باور و انتظار می توانند اثرات بالقوه ای روی دستگاه اعصاب خودکار (GNS) بگذارند و با آزمایش هایی که روی درد انجام گرفته است باور و انتظار در پاسخ به نشانه های محیطی موجب تغییراتی در مسیرهای مغز می شوند که برونداد (GNS) را تعدیل می کند. این اعصاب خودمختار مواد شیمیایی خانواده آدرنالین می کنند و جایگزین آلبوترول می شوند. آلبوترول ماهیچه های صاف را آرام می کند و منافذ برونشیتی را باز می کند برخی مطالعات حاکی از این است که بیمارانی که امیدوارند عملاً به دلیل ایمان مذهبی و اعتمادشان به متخصص، سلامتی خود را سریع تر باز یافته اند و با سرعت بیشتری بهبود یافته اند بنابراین، بین امیدواری و بهبودی همبستگی وجود دارد به آنکه گفته شود که امید علت بهبودی است. ضربان قلب، فشار خون، تنفس، و هضم غذا که در جرگه کارکردهای خودکارند، عواملی اند که در بیماری و پاسخ بیمار به درمان وجود دارند و ممکن است در زمینه ای خاص مانند بهبودی از حمله قلبی، حالت هیجانی بیمار سهم عمده ای داشته باشند. همان طور که بروس کوهن (۲۰۰۳) اشاره می کند، می توان ارتباط های معقولی را بین ذهن و جسم در نظر گرفت. چنین فرض می شود که مدارهای پاداش که کوهن برای اعتیاد به مواد بررسی کرده است، در اثر دارونما نقش دارند. برای نمونه، استوسل (۲۰۰۱) تصور می کند که بیماران دارای سطوح انگیزشی بالا و رفتار هدف جویانه انتظار خود را از منفعت به صورت شکلی از پاداش پردازش می کند. مدارهای پاداشی که در قطعات پیشانی مغز پیدا شده اند، سرشار از دوپایین هستند. احتمال دارد اما هنوز ثابت نشده است که این مدارهای پاداش مسئول آزاد شدن مواد شیمیایی در قطعات پیشانی باشند و در قسمت های عمیق تر مغز، گره های پایه ای که در بیماران دچار پارکینسون، موجود است. همین طور، مطالعات جدیدتر حاکی از آن است که مدارهای عصبی که دوپامین آزاد می کنند ممکن است با مسیرهایی مرتبط باشند که اندورمین ها و انکفالین ها را به نواحی دستگاه اعصاب مرکزی که مسئول ارسال علایم دردند، می فرستند با این حال، این مطلب که چگونه محیط های قبلی و فعلی ممکن است مدارهای را شکل دهند که هیجان های پیچیده (مثل باور و انتظار) را به مسیرهایی متصل می کنند که آزادکننده دوپایمن، اندورفین و انکفالین ها، یا واسطه های خودکارند هنوز ناشناخته است. اما این بیولوژی پویا تأکید می کند که ما اسیر نقشه ژنتیکی خود نیستیم و احتمالاً ژن هایی در احساس های بسیار پیچیده ای که به عنوان امید می شناسیم، سهیم اند اما مدارهای موجود در مغز که از این احساس ریشه می گیرد، ایستا و راکد نیست. بلکه وقایع موجود در زندگیمان آنها را تعدیل می کنند و هر حرفی که متخصصان، دوستان و اعضای خانواده می زنند روی این گره های سیناپسی تأثیر می گذارند. بنابراین نباید پیچیدگی عوامل دخیل در این فرایند بیولوژیکی را دست کم گرفت. با این حال به عقیده دکتر دیویدسون (۲۰۰۳) هیچ مرکز انحصاری یا هیچ انتقال دهنده عصبی امید در مغز وجود ندارد. هیچ ناحیه یا مولکول خاصی که در نوع خود واسط هیجان باشد نیز کشف نشده است. او و همکارانش با بهره گرفتن از اسکن های پیچیده مغزی برای نقشه برداری یا ترسیم مدارها و گره هایی که علایم عصبی را یکپارچه و پردازش می کنند، متوجه منطقه ای در قشر مخ نزدیک پرده های مغز شدند که به نام ناحیه قدامی معروف است. آنها معتقدند که این ناحیه در فرایند پیچیده حل تعارض، بها دادن به انتخاب های مناقشه انگیز و تصمیم گیری نهایی برای پیگیری مسیر خاصی نقش دارد. این کشف کلید درک انسان از نحوه تأثیر گذاشتن امید بر سیستم شناختی است. حافظه عامل دیگری در ایجاد و حفظ امید است. امید اطلاعات و احساسات برخاسته از شرایط فعلی را یکپارچه می کند و نیز براساس تجارب قبلی شکل می گیرد و به دنبال مدل ها و مسیرهایی است که بدان طریق افراد بر موقعیت های دشوار چیده شده اند.

 
سایت های دیگر:
دانلود پایان نامه ارشد رشته حقوق : حمایت کیفری از حیوانات در حقوق اسلام ، ایران و آمریکا
دانلود پایان نامه درباره تنوع تیم
نظر دهید »
پایان نامه : امید در زندگی
ارسال شده در 19 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

امید در زندگی

تفکر امیدوارانه با این فرض ساده ساخته می شود که نوع بشر، حتی در مراحل نوزادیش، توان بالقوه بسیار زیادی برای فکر کردن درباره آنچه که می خواهد، دارد «تمایل داشتن» به طور خلاصه همان «امید داشتن» است. یعنی قدم های مؤثری که اکثر انسان ها در طی دوران کودکی محتمل می شوند تا به طرز امیدبخشی بیندیشند. «امیدواری» پل زدن زهنی به سوی اهدافی است که اکنون در رؤیا داشته و در آینده بدان خواهیم رساند (اسنایدر، ۲۰۰۲).

مقاله - متن کامل - پایان نامه

افراد بزرگسال در تفکر امیدآفرین در فرزندان خود سهیم اند. نسل امروز با یاد گرفتن درباره امید قادر است با مشکلات فردا مبارزه کند. امیداندیشی پل زدن فکری به سوی اهداف تجسم شده اکنون و دستیابی به آن در آینده است. این گفته که رنگ رخساره حکایت کند از حال درون به این معناست که پختگی رشدی یک فرد موازی با پختگی رشدی گونه های کلی تر است. به عبارتی این قصه در مورد یک نفر درباره افراد دیگر هم صدق می کند. به طور خلاصه، امید نوعی تفکر هدفمند است، که شخصیت اصلی در آن خود را به عنوان موجودی که قادر است مسیرهای جدیدی به سمت اهداف مطلوب همراه با انگیزه ایجاد، و کاربرد این مسیرها را حفظ کند بنابراین، امید درباره تفکرات رهیاب و پایور برای اهداف است (اسنایدر، ۱۹۹۶). در سطور زیر مراحل شکل گیری امید در نوزاد بررسی می شود.

 

ظهور تفکر امیدبخش

دوره اول کودکی: تولد تا نوپایی (۳ سالگی)

برای توضیح و تصریح بیشتر تفکر رهیاب و تفکر پایورانه هدفمند و رابطه آنها با محور مشترک اهداف، کشف این مطلب که هر مؤلفه چگونه از نظر تحولی در دوران اولیه کودکی رشد می کند، مفید است.

تفکرات رهیاب

از نظر نوزاد، «تولد» مفهوم اطلاعات جدید را برای او به همراه دارد که ناشی از سرازیر شدن این اطلاعات از طریق اندام های حسی است. هر حس خاص باید برای داشتن معنای خاصی رمزگردانی شود. برای مثال، چهره مادر در میان تمام چهره هایی که در مقابل چشمان وی قرار می گیرد. این حس با ظرافت پیچیده توسط ادراک که ذاتاً رویدادی روان شناختی است، غصب می شود زیرا نوزاد این اطلاعات وارد را تشخیص داد، سازماندهی می کند. افزون بر آن، نوزاد انسان فوراً مجذوب محورهای ارتباطی بین انبوهی از چیزهایی می شود که سکانس هایی را به دنبال دارند. در این فرآیند، ذهن کودک نورسیده بلافاصله متوجه زمان وقایع مجاور مهم در زندگیش می شود به نظر می رسد که این افکار انتظاری (پیش آیندی) از لحظه تولد وارد عمل می شوند و در تمام سال اول زندگی و بعد از آن ادامه می یابند (کوپر، ۱۹۹۴).

ادراک و محورهای ارتباطی با توانایی نوزاد به هم گره می خورند تا به ابژه های دلخواه (اشخاص یا اشیاء محبوب) اشاره کنند. فرض می شود که این رفتارهای مورد اشاره در سه ماه اول زندگی روی می دهند و به طور مشخص تا اواخر ۱۲ ماهگی فعال می شوند (شولمان ۱۹۹۱)، نوزاد «با اشاره کردن» در حال شناسایی هدف است. همین طور، باید توجه داشت که اشاره کردن حاکی از آن است که کودک در حال انتخاب یک هدف از میان چند هدف است. خلاصه کلام درباره تفکر رهیاب این است که نوزاد فوراً ادراکی (تصوری) را درباره «آینده که خارج از ذهن اوست» شکل می دهد و یاد می گیرد که وقایع خاصی موقتاً هم زمان روی می دهند. به علاوه، نوزاد شروع به تمرکز روی اهداف خاصی می کند و با ادراک/ تصور مسیرهای ارتباطی با اهداف، جریان های اساسی لازم را برای تفکر رهیاب کسب می کند. نوزاد با درک این زشته های ارتباطی با اهداف، جریان های اصلی لازم را برای تفکر رهیاب کسب کرده است.

تفکر پایورانه

درواکاری قبلی از تفکر رهیاب هدفمند، نوزاد فاقد هر گونه آگاهی شخصی درباره اشتیاق به اعمال هدفمند است. وقتی نوزاد قادر می شود بینش خودانگیزی کسب کند، تفکر پایورانه وارد عمل می شود. به هر حال، ظهور افکار خودانگیز مسبوق بر مرحله رشدی است که متضمن اطلاع از خویشتن است (استرن، ۱۹۸۵). تصورات مبهم درباره خویشتن در چند ماه اول بروز می کند، بینش و بصیرت به خود در اکثر نوپاها از ۱۲ تا ۲۱ ماهگی به خوبی محرز می شود (کایلان، ۱۹۷۸). اگر نقطه ای رنگی روی بینی کودک یک ساله ای کشیده می شود وقتی او در مقابل آیینه قرار می گیرد آن را لمس می کند اما کودکان خردسال تر چنین کاری نمی کنند. همین طور، از حدوداً ۱۸ تا ۲۱ ماهگی، تولد روان شناختی روی می دهد که در آن کودک شروع به استفاده از ضمیر «من» می کند (همان منبع).

وقتی بازشناسی خود شکوفه می زند کودکان هم رفته رفته می فهمند که می توانند سبب اتفاق چیزی شوند. حرف زدن کودکان نوپا «آموزنده» است. چون آنها اغلب به ظرفیت و خواست و اراده شان اشاره می کنند. حرف های آنها نشان می دهد که می فهمند آنها عامل اتفاقات بعدی اند. برای نمونه، «من می توانم»، «نه، من خودم آن کار را انجام می دهم» (یک دختر ۳۲ ماهه)؛ «من می توانم آن کار را بکنم» (یک دختر ۳۱ ماهه)؛ «من هم»، «من می خواهم»، «خودم انجامش می دهم» (یک پسر ۳۵ ماهه). این جملات تلویحاً نشان دهنده اهداف کوتاه مدت کودک نوپایی است که برای رسیدن به آن اهداف از خود اعمالی را بروز می دهد. افکار خودمحورانه به ویژه وقتی با این بینش همراه می شوند که خودش در حال حرکت به سوی هدف مورد نظرش است، پایه و اساس تفکر خودانتسابی را تشکیل می دهند. نقش موانع در این دوره بسیار مهم است. والدین می توانند فوراً ببینند که وقتی فرزندانشان با موانعی برخورد می کنند چقدر ناراحت می شوند. این موضوع عام در روان شناسی سابقه طولانی دارد. برای درک این پدیده با بهره گرفتن از نظریه به امید می توان گفت موانع فیزیکی بر سر راه تعقیب هدف هیجان های منفی ایجاد خواهند کرد به ویژه اگر کودک درک کند که برای رسیدن به اهدافش باید بر موانع غلبه کند (اسنایدر، ۱۹۹۶).

از آنجا که زندگی همواره موانعی روبه رو شویم این معضل مکرراً در مورد نوجوانان ما در برخورد با موانع پیش می آید. بنابراین، خوب نیست بلافاصله وساطت کنیم و به کودک نوپا نشان دهیم که چگونه مانی را دور بزند. ضرورتاً تحمل ناکامی وجود دارد، و کودک حتی وقتی که در کاری با مانع مواجه می شود با دست و پنجه نرم کردن با موانع با فهم و شعور خویش، این ناکامی را تحمل می کند. با این حال، وقتی کودک نوپا محکم قدم برمی دارد و مانعی او را متوقف می کند آن گاه ما از طریق نقش الگو مانند یک مربی می توانیم و باید به کودکان کمک کنیم که یاد بگیرند تفکر رهیاب وارادی را برای رسیدن به اهداف خود به کار بگیرند. در چنین مواردی، ایفای نقش کارآگاه بسیار مفید است و کودک کمک می شود که چگونه موانع را دور بزند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). به عقیده وی تفکر بسیار امیدبخش از غلبه بر موانع را دور بزند یعنی موانع فیزیکی و فکری برمی خیزد. از این روی، موانع چیزی نیستند که باید از سر راه بازی کودک برداشته شوند برعکس، موانع درس های مهمی می دهند که کودک نوپا ذهنش به مسیرهای دیگری حول مانع که علامت ایست است، می اندیشد. تفکر رهیاب در طی شرایط بدون مانع و طبیعی، انطباقی است اما حتی ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد وقتی «به کار حول آن» نیاز است.

سایر محققان این سروکار داشتن با موانع را یک جریان شبه ایمن سازی نامیده اند و آن را تاب آوری نامیده اند؛ با این حال، تاب آوری ظاهراً با مزایای متعددی همراه است. بسیاری از کتاب های کودکان نقشه های مخفی ارائه می کنند که در آن شخصیت اصلی داستان با مشکلاتی مواجه می شود و برای این مشکلات راه حل هایی پیدا می کند. اهمیت این نقشه های دقیقاً در تاکتیکی که قهرمان داستان اتخاذ می کند، نیست بلکه تقریباً در حفظ تلاش هاست. بنابراین، در این مفهوم، موانع به اذهان جوان می آموزد که به توانایی های خویش برای یافتن مسیرهایی که مؤثر خواهند بود، ایمان داشته باشد اما این موانع نشان می دهد که تلاش های مداومی در این جریان نیز وجود دارد (برای نمونه، تفکر پایورانه). تفکر هدف مدار تقریباً برو برگرد در بافت (در ارتباط با) سایر کسانی که امید را می آموزند، یاد می گیرد در واقع، امید شاید یکی از اساسی ترین هدیه های بین فردی است بنابراین، تعجبی ندارد که بزرگسالانی که دارای امید بالایی اند پیوند نزدیکی با مراقبت کننده خود داشته باشند، مراقبی که زمان باارزشی با آنها صرف کرده است. به طور کلی، این افراد بزرگسال بسیار امیدوار به نوبه خود با دید بسیار مثبتی درباره رابطه بزرگ می شوند، در واقع آنها به دنبال مصاحبت و همدمی با دیگرانند. آنها دلبستگی قوی با دیگران ایجاد می کنند و اهداف آنها. وقتی بچه ها با موانع برخورد می کنند ممکن است دیگران را برای کمک به خود در رابطه با مشکل در جریان بگذارند، کودکان بسیار امیدوار موجودات اجتماعی اند و به نظر می رسد که توانایی آنها برای برقراری ارتباط ناشی از دلبستگی های قدرتمند آنها با مراقبت کنند. اولیه شان است همان طور که در شکل ۵-۳ نشان داده شده است، دلبستگی احتمالاً آخرین درس از مرحله نوزادی تا نوپایی برای کسب تفکر امیدبخش است.

دوره دوم کودکی

سال های پیش دبستانی: ۶-۳ سالگی: انفجار کلمات

در سال های پیش دبستانی کودک با انفجار کلمات روبه رو است. حجم مغز از ۳ تا ۶ سالگی به اندازه نصف حجم مغز در بزرگسالی و وزن آن به ۹۰% وزن مغز در بزرگسال می رسد. این افزایش حجم و وزن با رشد شگفت انگیز زبان همراه است؛ یعنی متوسط خزانه واژگان در حدود ۵۰ تا تقریباً ۱۰۰۰۰ کلمه می رسد. حالت بیان تک کلمه ای کودک دو ساله نیز تا رشته ای از جملات چند کلمه ای یک کودک پیش دبستانی می یابد. این مهارت های زبانی ظرفیت کودک را برای انتقال افکار هدفمند به همسالان و بزرگسالان اطرافش تسهیل می کند. از آنجا که کلمات نظام مشترک برای شناسایی چیزهای دنیای پیرامون است و اهداف و افکار و رهیاب و پایورانه همراه با آنها نیز توسط زبان برحسب زده می شوند، بنابراین با فقدان نظام مشترک شناسایی این علائم در دنیای مان، قدرت امیدواری نیز از بین خواهد رفت.

همین طور باید دقت کرد که تفکر امیدوارانه بازتاب تعامل با اشخاص و اشیاء پیرامون ماست به طور خلاصه، زبان سیستمی را برای شناسایی اهداف و نیز افکار رهیاب و پایورانه که ما را به آن اهداف وصل می کنند، فراهم می سازد. به همین دلیل جوانه های امید توسط زبان می رویند.

سناریوسازی

سناریو سلسله وقایعی است که برای شرایط خاصی به کار می رود، و مراقبان کودک نوعاً کسانی اند که چنین مطالب سناریو شده ای را آموزش می دهند. در یک سناریو، مراقبت کند. معمولاً به کودک زمینه و دلایلی به نفع سناریویی که قرار است تعلیم داده شود، ارائه می کند. برای مثال، یک نمونه سناریو آماده شدن برای خوابیدن منظم در شبهاست. برای رفتن کودک به رختخواب، مهم است که کودک عادات مربوط به بهداشت شخصی و نیز استراحت کردن را یاد بگیرد (گرچه بچه ها اغلب پی به این ها می برند) تا بتواند بخوابد. این سناریو معمولاً با حمام شروع می شود و کودک ممکن است حمام کند. پس از آن، مسواک زدن دندان ها، به توالت رفتن و آماده شدن برای خواب (اغلب پوشیدن لباس راحت برای دخترها و پسرها) است. سپس، نوبت قصه گفتن توسط یکی از والدین مثل خواندن داستان و سرانجام خاموش کردن چراغ ها و روشن کردن چراغ خواب با حداقل چانه زنی از سوی بچه هاست. بچه ها با وجود اعترافشان، نظم و ترتیب و قابل پیش بینی بودن این سناریو را دوست دارند.

در این دوره، سناریوسازی از طریق قصه گویی که در آن قهرمان قصه برای رسیدن به اهداف از نظم و پیش بینی چنین سناریویی را دوست دارند. به ویژه قهرمان داستان برای کودکان نمونه ای از تفکر امیدوارانه است. زیرا این قصه ها قهرمانان آن چنانی ما را با موانع و مشکلات مواجه می کنند که باید بر آنها غلبه کنند و همین جاست که بچه ها می توانند اعمال و کارهای سناریوسازی شده ای را بیاموزند که به آنها کمک کند از مخمصه خلاص شوند و در آینده به صورت ذخایر باارزشی استفاده شوند. بچه های پیش دبستانی می توانند واکنش های دیگران را درک کنند و مجذوب آن می شوند که این قواعد چگونه و چه وقت در مورد آنها اعمال می شود آنها قادرند با ظرافت تمام اعمال خود را مطابق با آن قواعد تنظیم کنند. این درس ها برای ایجاد امید بسیار حیاتی است. به نظر می رسد که کودکان به طرز الهام بخشی درک می کنند که باید نظر دیگران را هنگام پیگیری اهداف خود را در نظر بگیرند. احتمالاً درس عمده ای که کودکان در مورد امید در این دوره می آموزند، این آگاهی برجسته و شاخص است که تعقیب اهداف خاص آنها درست در همان محیطی روی می دهد که دیگران همخ قصد دارند به اهدافشان برسند.

کسب نظر دیگران

درست همان طور که توانایی های بالقوه زبانی و سناریوی آنها بزرگ تر می شوند، بچه ها افراد بزرگسال بسیار متفاوتی را می بینند و سایر بچه هایی را که نقش های مهمی درد استانهای مختلف بازی می کنند. بخضی اط تشخیص واقعی اقداماتی که در داستان در حال وقوع اند بدان معناست که ذهن کودک نیز نیاز دارد درد بدن این چیزه از دید دیگران هشیارتر باشد. این وضعیت نشانه ی تغییر بسیار واقعی از خودشیفتگی اساساً خودمحورانه کودکان نوپا به سمت کودکان پیش دبستانی است که واقعاً می توانند چیزها را آن گونه که بزرگ تر تصور می کنند، ببینند. حتی کودکان پیش دبستانی می توانند واکنش هایی را دیگران ممکن است داشته باشند، درک کنند. این دروس برای امید به طرز بسیار ظریفی اساسی است. به نظر می رسد کودکان به طور شهودی درک می کنند همان طور که اهداف خود را دنبال می کنند باید نظر دیگران را هم به حساب آورند.

سال های میانه کودکی (سنین ۷-۱۳) سالگی

ویژگی بارز دوره آن است که «کودک می تواند دلیل تغییر را بخواهد» کودک پیش دبستانی سعی دارد به مهارت هایی مجهز شود که او را قادر می سازند که «بخواند». در مدت کوتاهی و در یک چشم به هم زدن، کلمات معانی مرموزشان را به کودک نشان می دهند و از آن زمان به بعد او به عرضه کلمات و معانی آن ها ادامه می دهد. این موفقیت چشمگیری «من می توانم بخوانم»، نه برای مدت طولانی بلکه برخی مواقع، منبع شادمانی کودک است. بدین ترتیب، از ۷ تا ۱۲ سالگی توجه کودک به سمت استفاده از خواندن به عنوان ابزاری برای افزایش پایه دانش و معلومات خود جلب می شود. از منظر نظریه امید، بچه ها در سال های میانی باید با داستان هایی درباره فعالیت های پیگیری اهداف مواجه شوند. مثل سرگذشت کسانی که اهداف دشواری را در نظر گرفته اند و برای رسیدن به این اهداف با موانعی مواجه شده اند (همان منبع).

از این روی، بچه ها در این دامنه سنی به ویژه به افراد و داستان هایی علاقمندند که زیربنای این واقعیت را تشکیل می دهند. داستان هایی درباره مشاهیر گذشته به سهم خود جذابند. زیرا کودکان واقعاً عملش کسب الگوی خوبی از امید دارند. در این دوره کودک می تواند براساس حجم و سرعت ظرفیت فکری و سرعت در پردازش و یادسپاری اطلاعات، اهداف همراه با راه های رسیدن به این اهداف را به روشنی تجسم کند. در ذهن بچه های دختر و پسر در سال های میانی کودکی مزایایی که با امید مرتبط است، وجود دارد. در این سن، توافق های اجتماعی اهمیتی دو چندان پیدا می کند و اهداف شخص باید با حمایت پیدا و پنهان تمام همسالان مهم وی دنبال شوند.

سال های نوجوانی (سنین ۱۳-۱۸ سالگی)

وقتی دختر و پسرها از نظر جسمی و جنسی بالغ می شوند الگوی روابط آنها نیز متناسب با سنشان تغییر می کند: هر جامعه ای درباره چگونگی این روابط سناریوهای خاصی را از طریق رسانه ها، و همسالان، و والدین عرضه می کند. در آغاز دوره نوجوانی، پسر و دخترها چند هویت به دست می آورند این قبیل هویت ها و نقش ها اساساً به موقعیت هایی بستگی دارد که در آنها خود را پیدا می کنند. نقش فشار گروه همتایان در این جریان بسیار مهم است و نوجوانان در تقریباً هر مسیر قابل تجسمی به جلو و عقب کشیده می شوند. با این حال، در مراحل پایانی نوجوانی ثبات بسیار بیشتری حتی در موقعیت های مختلف وجود دارد. به علاوه، در اواخر این دوره، بسیاری از دختر و پسرهای نوجوان تصورات روشنی از ظرفیت های جسمی و روانی و آنچه برای اوقات ظرفیت ترجیح می دهند، دارند.

مرگ امید: افول مثبت اندیشی

این یک واقعیت است که بعضی انسان ها بر زندگی بوسه مرگ می زنند. در زندگی هر کسی لحظاتی هست که امید کاملاً از حرکت می ایستد. انگار زمان ایستاده باشد. این کرختی (بی تفاوتی ذهنی) می تواند فقط برای ساعاتی یا تمام عمر طول بکشد. سؤال این است که چرا این کرختی طولانی مدت برای عده ای صدق می کند و برای برخی ای چنین نیست؟ چرا عده ای از مردم موقتاً احساس یأس می کنند و عقایدی خلاق و سرشار از انرژی دارند، و آماده اند که مسیرهای جدیدی را برای رسیدن به اهدافشان پیدا کند حال آن که عده ای به نظر می رسد که بلافاصله تسلیم می شوند؟

چنین سوالاتی همواره پیش روی ما خود نمایی  می کنند. جواب این سوالت در رفتارهای افراد بسیار امیدوار و افراد بسیار کم امید و نیز مراحل یا وقایعی که موجب می شود تا کسی به آرامی امیدش را از دست بدهد، نهفته است. همین طور توجه به این نکته می تواند مفید باشد که چگونه تفکر هدفمند در کودکان رشد می کند و سپس چگونه چنین امیدی به واسطه وقایع و جریان های خاص دوران کودکی نادیده گرفته می شود. سرانجام پیامدهای روان شناختی تفکر نومیدانه در طی دوران بزرگسالی همراه با نیروهای محیطی که با مرگ امید تداعی می شوند مطرح خواهد شد.

خود فریبی است که فرض شود افراد بسیار امیدوار از ناامیدی رنج نمی برد. وانگهی این افراد در واقع مانند دیگران به همان اندازه تعداد و وسعت فقدان ها و اهداف مسدود شده را تجربه کرده اند، افراد بسیار امیدوار از نظر افکار خودانتسابی با دیگران متفاوتند. در نتیجه تجربیات دشوار، این افراد معتقدند که می توانند با مشکلات بالقوه فقدان ها خود را تطبیق دهند (اسنایدر، ۱۹۹۶). آنها گفتگوهای درونی، مثبت، و مداومی را با بهره گرفتن از جملات «من» مانند «من می توانم» و «من تسلیم نخواهم شد» دارند در نتیجه آنها میل دارند. که اهدافی را برای خود در نظر بگیرند، خود را با موانع در چالش ببینند، و روی موفقیت ها تمرکز کنند نه شکست ها (همان منبع).

تفاوت های دیگر بین امیدواری و ناامیدی به واکنش هیجانی برمی گردد. با اینکه محققان با بهره گرفتن از طرح های همبستگی و علی ـ مقایسه ای نشان داده اند که مسدود شدن هدف، منتهی به پاسخ های هیجانی منفی برای هر کسی می شود (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). اما افراد بسیار امیدوار واکنش های هیجانی منفی کمتری را هنگامی که اهدافشان با مانع برخورد می کند، تجربه می کنند تا کسانی که امید پایینی دارند. یک دلیل آن، این است که افراد بسیار امیدوار در مقایسه با افراد دارای امید پایین درباره اینکه چگونه به اهدافشان برسند، گیجند و به نظر نمی رسد که بدانند هنگام برخورد با هدف مسدود شده چه کار کنند (اسنایدر، ۱۹۹۶).

 
سایت های دیگر:
روش عقلانی
خانه
نظر دهید »
پایان نامه مراحل ناامیدی
ارسال شده در 19 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

مراحل ناامیدی

در بررسی فرایند شکل گیری امید در آدمی، مراحل امیدواری از زمان تولد تا نوجوانی تشریح شد به نظر می رسد که ناامیدی نیز یک اتفاق نیست بلکه یک فرایند است یعنی از جایی شروع می شود و به ناامیدی ختم می شود. تشخیص بین مراحل روان شناختی که فرد بدان طریق می تواند هنگامی که تفکر هدفمندش با مانع برخورد می کند، پیش برود بسیار مهم است. همان طور که گفته شد موانع قادرند که پاسخ های هیجانی منفی ایجاد کنند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). یکی از این پاسخ ها یأس است که در شخص به شیوه ای مختلف و مراحل تقریبی تجربه می کند این مراحل درباره ی تمام افراد محدود به الگوی خاصی نمی شود، اما به طور کلی آنها از امید بع سمت غضب، از غضب به سمت یأس، و از یأس به سمت بی تفاوتی می روند (اسنایدر، ۱۹۹۶).

پایان نامه

غضب

وقتی شخصی شدیداً عصبانی می شود ـ که اولین واکنش به موقعی است که با مانع بزرگی برخورد کرده است، هنوز انرژی دارد و سعی می کند اهداف دیگر را دنبال کند (البته این واکنش لزوماً عاطفی نیست). مردم اغلب هنگامی که غضبنا کند اعمال تکانشی، خودشکن، و بدجوری را مرتکب می شوند.

یأس: هنگام یأس، که قدم بعدی در این پیشروی فرضی است، فرد هنوز روی هدف مسدود شده متمرکز است. اما درباره غلبه بر مانع یا موانع مربوط احساس عجز می کند. براون و هریس (۱۹۷۸) به طور واضح و مختصر یأس را به صورت، «اوه، بازم یه چیز دیگه» توصیف می کنند. با این حال بی ضرر مانند گم کردن کلید یا ناتوانی از پیروز شدن در بحث با همسرشان فوراً مأیوس می شوند. همین طور، بعضی از مردم به ویژه مشکلات را پیچیده تصور می کنند که به نوبه خود بیشتر احساس ناشایستی می کنند و منابع روان شناختی را از دست می دهند. به علاوه به اعتقاد براون و هریس (۱۹۷۸) مردم ممکن است به دلیل فقدان آگاهی یا اطلاع از اینکه چگونه مشکلات را حل کنند، در یأس و نومیدی بلغزند.

بی تفاوتی

سرانجام، اشخاص زمانی که شکست خود را تصدیق می کنند و دست از تعقیب اهداف می کشند، بی تفاوت می شوند (اسنایدر، ۱۹۹۶). آیاتی به صورت «فقدان علاقه یا توجه به ویژه به موضوعات دارای اهمیت کلی» است، بی تفاوتی فقدان هیجان یا احساس یا منفعل بودن توصیف می شود. این یک حالت نباتی و عاری از توجه است که شخص حس رشد مداوم خود را از دست می دهد و موجب دلواپسی نزدیکانش می شود. به عقیده اسنایدر (۲۰۰۲) بی تفاوتی صحنه غم انگیزی است که شخص حس شوخی و نیز هر گونه احتمال مشارکت بالقوه دیگران و جامعه را به طور کلی از دست می دهد.

جمع بندی

در این فصل، فرایند کسب تفکر امیدبخش و نومیدانه بررسی شد. به نظر می رسد که وقتی مردم طرح رسیدن به اهدافی را می کشند، الگوهای لازم معینی از تفکر خلاق و منعطف وجود دارد. چنان چه این راهبردها در اوایل زندگی آموخته نشود، فرد به تدریج به گونه ای کمتر امیدوارانه می اندیشد و با گذشت زمان نگرش های بسیار ضعیفی در او شکل می گیرد. به علاوه هنگامی که شخص با وقایع روان خراش زندگی در بزرگسالی مواجه می شود (مانند طلاق، سوءاستفاده، ناتوانی، یا فرسودگی) دنیا را چالش انگیز می بیند و ممکن است احساس خودمختاریش را از دست دهد.

با این که از دست دادن امید چندان خوشایند به نظر نمی رسد، اما مزیت مطالعه مرگ امید در آدمی این است که می توان فرایند از دست دادن امید را شناخت و برای پیشگیری از این اتفاق آگاه شد. همین طور یک راه برای افزایش امید در دیگری این است که بدانیم چگونه وی به قعر امید می رود و سپس امید خود را از نو می سازد. مانند داستان ققنوس که برای زندگی دوباره خود را آتش می زند یا عقاب که برای پرواز دوباره یک صد و پنجاه روز در بلندترین قله کوه سختی می کشد تا بتواند دوباره پرواز کند. بنابراین با دانستن بیشتر درباره فرایندهایی که طی آن امید افول می کند، بهتر می شود پی برد که چگونه امید را دوباره می توان احیاء کرد.

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

امید و افسردگی

افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات سلامت روان است. براساس چاپ چهارم راهنمای آماری و اختلافات روانی آمریکا و انجمن روان پزشکان آمریکا (۱۹۱۹) خطر طول عمر برای اختلال افسردگی اسای از ۱۰% تا ۱۲% برای مردان است. به علاوه، براساس مطالعات برگرفته از نمونه های دانشجویی و عادی به نظر می رسد که بسیاری از کسانی که ملاک های افسردگی اساسی را ندارند با این حال نشانه های مرضی این اختلال را نشان می دهند. به هر حال، اکر کسانی که از افسردگی رنج می برند، احساسات عمیق غمگینی، بی ارزش بودن و درد را تجربه می کنند.

محققان برای کشف نشانه های مرضی افسردگی و آسیب پذیرهای زیربنایی آن به تازگی روی متغیرهای تفاوت فردی و سبک پردازش شناختی متمرکز شده اند. یکی از این متغیرهایی که ممکن است نقش مهمی در شروع، طول عمر و بهبودی از افسردگی و غمگینی داشته باشد، امید است. به تعبیری، افراد با داشتن سطوح بالای امید در مقابل شروع افسردگی و غمگینی داشته باشند، تداوم برهه های افسرده وار برای مدت های کوتاه حراست می شوند و به سرعت از برهه های افسردگی بهبود می یابند، احتمال عود علائم را ندارند. با توجه به چنین مسایلی صاحب نظران سال هاست که مدافع اهمیت امید (یا ناامیدی) در ظهور و بروز اختلالات روان پزشکی و تغییر درمانی متعاقب آن بوده اند (لازاروس، ۱۹۹۹). اسنایدر (۲۰۰۲) عقیده دارد که نظریه امید را می توان هم برای شناخت و درک شروع و تجربه افسردگی و هم برای مداخله برای مبارزه با نشانه های مرضی افسردگی به کار بست؛ زیرا بین امید و تجربه افسردگی و ناشادی رابطه وجود دارد. متخصصان بالینی با درک بهتر این رابطه می توانند از عوامل محافظ بالقوه، امید هنگام کار با کسانی که تشخیص افسردگی گرفته اند، استفاده کنند. برای نمونه، تحقیقات متعدد نشان داده اند که اشخاص پر امید در مقایسه با اشخاص کم امید نشانه های مرضی و افسردگی کمتری را تجربه می کنند (اسنایدر، و همکاران، ۲۰۰۶). اسنایدر (۲۰۰۲) مورد بالینی زیر را مطرح می کند که چگونه امید می تواند تبیین مناسبی برای افسردگی باشد. لیزا زن جوانی بود که به دلیل یک برهه افسردگی اساسی در بیمارستان بستری شده بود. او زندگیش را قبل از آمدن به بیمارستان این گونه توصیف می کند. او با صدایی گرفته گفت که مطلقاً چیزی باب میل او وجود نداشت که در طول روز انجام بدهد. او مادام به این فکر می کرد که احساس بی ارزشی و خستگی که داشت؛ چقدر وحشتناک است. او تقریباً در آستانه از دست دادن هدف کلی زندگیش (یعنی زندگی کردن) بود. تنها هدفی که می توانست به آن فکر کند، «پایان دادن به درد» بود. این یک فکر مرتبط با هدفی بود که لیزا در خلال عمیق ترین مراحل افسردگی اش تکرار می کرد. به هر حال، تنها راهی که لیزا می توانست برای خاتمه دادن به این درد پیدا کند، این بود که زندگیش را از خودش بگیرد. جستجوی درمان یا کمک خواستن از دوستان و خانواده هرگز به ذهنش خطور نکرده بود. گرچه خودکشی تنها راهی بود که لیزا می توانست برای رسیدن به هدفش مجسم کند، اما می گفت که قدرت لازم برای این کار را ندارد. او حتی وقتی فکر می کرد که برای خودکشی به چیزی نیاز دارد درمانده تر می شد.

امید، اضطراب و حملات هراس

در فرهنگ و ادبیات ایرانی توصیه به میانه روی و اعتدال سرلوحه کار دانسته شده است. قرن ها پیش ارسطو نیز مدافع اعتدال در همه چیز بود (اسنایدر، ۲۰۰۲). قرن ها بعد یرک ودادسون ـ روان شناس ـ (۱۹۰۸) نیز به رابطه روان شناختی مشابهی پی بردند به این معنی که عملکرد با افزایش برانگیختگی تا نقطه معینی بالا می رود و سپس تشدید برانگیختگی به طرز چشمگیری افت می کند. آنها این وضعیت را قانون یرک ودادسون نامید که از نظر شکل ظاهری به شکلU ترسیم می شود. محققان این قانون را به ارائه اضطراب روی عملکرد بسط دادند، آلبرت وهابر (۱۹۶۰) بین اضطراب تسهیل کننده و اضطراب بازدارنده تمایز گذاشتند و پیشنهاد کردند که مقدار کم اضطراب تسهیل گر و مقدار زیاد آن مانع عملکرد است. براساس چنین منطقی، به عقیده میشل مقادیر اندک تا متوسط اضطراب ممکن است تفکر امید بخشی را تسهیل کند. وی عقیده دارد که امید ممکن است مجموعه شناختی محافظتی باشد که مانع گذرا از اضطراب بهنجار به اضطراب پاتولوژیک می شود. بدان معنا که امید تنها عامل پیشگیری باشد بلکه یکی از چندین عامل پیشگیری است، به علاوه اضطراب می تواند مانع اهداف و کاهش انگیزش شد. بنابراین تفکر امیدبخش را از حرکت باز دارد. اضطراب و وحشت زدگی افراد از دو راهی روی امید آنها اثر می گذارد. نخست، هنگام دلهره، شخص به گونه ای نافراخور به محرک ها توجه می کند. مانند توجه به سرنخ های تهدید، نگرانی از بابت خود ارزیابی منفی مورد دغدغه ارزیابی دیگران درباره ی خود. سوق یافتن توجه شخص به این نگرانی ها توجه وی را از موضوع مهم رسیدن به هدف دور می کند. دوم، افزایش اضطراب در شخص با تصوری از خودش به عنوان کسی که کمتری روی خود دارد و کمتر قابل پیش بینی است، همراه است (اسنایدر، ۲۰۰۲).

 
سایت های دیگر:
تفایل پایان نامه ها در مورد عدد جرم
دانلود پایان نامه درباره فسخ
نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 115
  • ...
  • 116
  • 117
  • 118
  • ...
  • 119
  • ...
  • 120
  • 121
  • 122
  • ...
  • 922
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

نواندیشان فردا - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

 درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 درآمد از تولید و فروش محصولات غذایی خانگی
 راهنمای نگهداری از ایگوانا
 شناخت طوطی اسکندر (شاه طوطی)
 دلایل احساس عدم پیشرفت در روابط عاشقانه
 درآمد از اجاره وسایل خانه آنلاین
 انتخاب شغل پردرآمد در ایران و اشتباهات رایج
 اشتباهات درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی مهارت‌های نرم
 کسب درآمد از نوشتن مقاله آنلاین
 فروش محصولات فیزیکی آنلاین
 تکنیک‌های سئو برای فروشگاه آنلاین
 معرفی محبوب‌ترین نژادهای سگ
 درآمد از نوشتن و فروش کتاب الکترونیکی
 انتخاب حیوان خانگی کم‌دردسر
 آموزش استفاده از ابزار Jasper
 شناخت سگ ژرمن شپرد ورک لاین
 تکنیک‌های جذب عشق
 راهنمای خرید وسایل ضروری گربه
 تغییرات مغز مردان در عشق
 معرفی نژاد سگ جک راسل تریر
 موفقیت در فروش محصولات دست‌ساز آنلاین
 تکنیک‌های تبلیغات اینترنتی
 نیازهای ویتامینی سگ‌ها
 راه‌اندازی پلتفرم مشاوره آنلاین
 دلایل یکطرفه بودن تلاش در روابط
 رازهای جذابیت دخترانه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان