گروه آخر و پنجم: گوش بزنگی بیش از حد و بازداری (که درنتیجه تأکید بیش از حد بر واپس زنی احساسات به وجود می آید) است و طرحواره های آن عبارتند از منفی گرایی / بدبینی، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه / بیش انتقادی و درنهایت تنبیه گرایی (یانگ، 1994؛ هریس و کرتن، 2002)
یانگ معتقد است هرکدام از علائم آسیب شناسی روانی با یک یا تعداد بیشتری از طرحواره های اولیه مرتبط است (دیلات و همکاران، 2004) در پژوهش هایی عنوان شده است، طرحواره های ناسازگار اولیه مکانیسم های ناکارآمدی هستند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به پریشانی روان شناختی می انجامد (مارمون و همکاران، 2004 و تیلور، 2005) .
یکی از اهداف پژوهش حاضر رابطه طرحواره ناسازگار اولیه با تعارضات زناشویی است.
همچنین یکی از مهمترین عوامل تعیین کنندۀ پویایی های روابط زناشویی وجود عـشق و کیفیـت آن است (حفاظی طرقبه، فیروزآبادی و حق شناس، 1385؛ گنزاگـه، کنتـالر، لونـدهال، اسـمه وهمکاران،2006).
عشق و سبکهای عشق ورزی عامل مؤثری بر کیفیت روابط زناشویی است(هایتور و روبرت1996 ، ؛ لوین، کریستینا و هـی 2006).
از مهمتـرین و مـورد توجـهتـرین نظریه هایی که به تبیین انواع عشق میپردازد نظریه شش بعدی «لـی» می باشد.« لی » بر اساس برآوردهای بدست آمده از کشورهای ایالات متحده، کانادا و بریتانیا شش روش عـشق ورزی را بیان می کند (نتو،2001). که عبارتند از:
عشق رومانتیک (اروس) :
این نوع عشق تـوأم بـا میل فیزیکی شدید به معشوق است و بر اسـاس زیبـایی، جـذابیت و تناسـب فیزیکـی شـکل می گیرد.
2ـ عشق دوستانه (استورگ):
نوعی از عشق که طـی آن صـمیمیتی لـذتبخـش بـه آهستگی رشد می یابد. در ایـن فرآینـد بـه تـدریج طـرفین زوایـای وجودی خود را بیشتر برای یکدیگر فاش میکننـد. در این شیوه، عشق به عنوان یک تفریح تلقی شده و هیچ تعهـدی در آن نیـست.
3- عـشق بازیگرانـه (لـودوس):
وضـعیتی کـه ماننـد شرکت در یک بازی تلقی می شود و معمولا کوتاه مدت است و به زودی تمام میشود.
4 – عشق شهوانی (مانیا) :
حالـت شـدید هیجـانی همـراه بـا حـسادت و عـشق همـراه مشغولیت ذهنی که باعث میشـود شـخص عـصبی شـده و از طـرد شـدن بترسـد.
5 – عشق واقعگرایانه (پراگما):
عشق منطقی کـه در آن شـریک رابطـه، بـر اسـاس نیازهـای شـخص و همخوانی با سن،مذهب، سوابق و شخصیت انتخاب میشود. در اینجا رضایت خاطر بیـشتر ازهیجان و هیجان و تحریک وجود دارد.
6- عشق فداکارانه (آگاپه):
عشق به خودی خود مشکلات را حل نمی کند . اما انگیزه ی قدرتمندی برای غلبه بر آنها فراهم می سازد . ( کوآن و کیندر1992 ، اجمالی1381 ). آمار سرسام آور طلاق نشان دهنده ی این نیست که مردم امروزی هیچ علاقه ای به ازدواج ندارند ، بلکه این آمار نشان می دهد که توقع بیشتری نسبت به گذشته از زندگی مشترک دارند . زنها و مردها به یک اندازه از زندگی ناراضی هستند زیرا توقعات آنها از ازدواج نسبت به قبل افزایش یافته است ، ما به زندگی سرشار از عشق و علاقه نیاز داریم ما به محبتی دائمی از یک فرد کاملاً استثنایی و منحصر به فرد نیاز داریم . ( کوآن و کیندر1992 ، اجمالی1381 ).
بنابراین ، نیاز به مطالعات علمی در باب عشق و تعارضات زناشویی بسیار مهم می باشد . لذا محقق تصمیم بر آن گرفته تا با توجه به نظریه ( لی ) در مورد اجزای عشق به بررسی رابطه سبکهای عشق ورزی با تعارضات زناشویی نیز بپردازد.
اهداف پژوهش
تعیین رابطه طرحواره ناسازگار اولیه با تعارضات زناشویی
تعیین رابطه سبک های نگرش به عشق با میزان تعارضات زناشویی
فرضیه های پژوهش
طرحواره ناسازگار اولیه (با مولفه های : طرد و بریدگی، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری) پیش بینی کننده تعارضات زناشویی است.
سبک نگرش به عشق پیش بینی کننده تعارضات زناشویی است.
اهمیت و ضرورت پژوهش
خانواده با پیمان ازدواج و پیوند همسری بین زن و مردی هوشمند و آگاه و برخوردار از بلوغ فکری و قابلیتهای اجتماعی پایه گذاری می شود و این زوج ستون اصل حیاتی ترین نهاد اجتماعی ، یعنی خانواده را تشکیل می دهند . بنابراین سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پوپایی نظام خانواده وابسته است و تعادل نظام خانواده نیز به کیفیت روابط بین زن و شوهر و والدین و فرزند بستگی دارد . ( افروز ، 1378 ).
هر قدر روابط بین همسران بهتر، سالمتر و پر جاذبه تر باشد ، زندگی شیرین تر و باصفاتر می گردد و فرزندان با نشاط و موفقی تربیت می شوند . بدین ترتیب خانواده های لجام گسیخته و متزلزل جامعه متزلزل را پدید می آورند که در آن نشانی از خانواده های سالم یافت نشود ، میزان طلاق روز به روز بالا برود و ازدواجهای مطلوب و برنامه ریزی شد کمتر صورت می گیرد ، به زودی متلاشی خواهد شد و به طور کلی اساس کجرویهای اجتماعی را باید در آن جست و جو کرد . ( افروز 1378 ).
بنابراین اینگونه می نماید که هر چه زن و شوهر دارای روابط صمیمانه باشند ، سه عنصر عشق یعنی تعهد ، صمیمت و شهوت در آنها فعالتر خواهد بود . عشق کامل ، عشقی است که رابطه ای ایده آل شامل شهوت ، تعهد و صمیمت باشد . نهایتاً این عشق کامل باعث بالا رفتن میزان رضایتمندی زناشویی می شود در واقع با توجه، به مسائل مطروح ، اهمیت و ضرورت این پژوهش به این برمی گردد که اگر جزء کوچک جامعه و یکی از مهمترین ارکان جامعه سعادت و آرامش حاکم باشد ، جامعه بزرگ نیز سعادتمند خواهد گشت . خانواده ایی که در آن احساس رضایت از زندگی حاکم است در فرآیند فرزند پروری موفق تر و نهایتاً افرادی تحویل جامعه خواهند داد که به سود خود و جامعه گام بردارند. این احساس رضایت نیز برای خود زن و شوهر آرامش عاطفی و روانی را به همراه خواهد داشت که سلامت تک تک افراد بسیار مهم تلقی می شود .(مقدم ،1370).
پژوهش حاضر شناخت سازمانی ، بنیادی و زیربنایی رفتار را ممکن می سازد و با این کار در جهت هدف نهایی روان شناسی یعنی تغییر در رفتار به انسان ها کمک می کنند. یکی از این سازه های زیربنایی طرحواره ها هستند. این سازه ها همانند چهارچوبی برای پردازش اطلاعات به کار می روند و تعیین کننده واکنش های عاطفی افراد نسبت به موقعیت های زندگی و روابط بین فردی می باشند. بنابراین می توان بیان کرد طرحواره ها با کیفیت روابط ، تفاهمات و یا تعارضات بین فردی رابطه دارند. پژوهشگران بر این عقیده اند که طرحواره های ناسازگار اولیه همانند صافی برای اثبات یا تأیید تجارب کودکی عمل می کنند و به نشانه های بالینی مثل اضطراب، افسردگی و اختلالات شخصیت، تنهایی به دلیل روابط بین فردی مخرب و سوءمصرف الکل و مواد مخدر، پراشتهایی یا زخم معده منجر می شوند. بنابراین شناخت طرحواره های ناسازگار اولیه به روان شناس کمک می کند درجهت دو هدف عمده روان شناسی یعنی تبیین و تغییر گام های مؤثری بردارد.
لذا ضرورت انجام چنین پژوهش هایی باعث روشن شدن علل بروز تعارضات خانوادگی و بهبود تعاملات سالم بین فردی خواهد شد . همچنین قدرت تبیین متخصصان در وارسی برخی رفتارها را افزایش می دهد.
آخرین نظرات