مقررات و قوانین، نظم و امنیت هر جامعه ای را تهدید و باعث سلب آرامش و آسایش افراد جامعه میشود. زندگی در جوامع امروزی بدون وجود قوانین که روابط افراد و نهادها، مؤسسات را تنظیم می کند، تقریباً غیر ممکن به نظر میرسد. افراد هر جامعهای، برای تنظیم رفتارها و روابط اجتماعی بین خود و دیگران، نیازمند وجود هنجارهای اجتماعی و قوانین روشن هستند. این هنجارها و قوانین، هدایتگر رفتار افراد در جامعه بوده و التزام به آنها موجب حاکمیت نظم در روابط اجتماعی و عدم توجه به آنها سبب بینظمی، پیدایش مسائل و بحرانهای اجتماعی میگردد. جامعه با توجه به اهمیت این هنجارها ضمانتهای اجرایی متفاوتی به لحاظ شدت برقرار می کند.
آنچه مسلم است، اینکه تمایل به قانونگریزی یا حتی قانونگریزی در ایران وجود دارد. تحقیقات مختلفی که در این زمینه انجام شده است حکایت از این امر دارد ( نظرسنجی های صدا وسیما، ۱۳۷۳، ۱۳۷۴). تحقیقی که درباره نگرشها و رفتارهای اجتماعی فرهنگی در ایران امروز انجام شده است به مواردی چون عدم تبعیت افراد از قانون و عدم اعتبار قانون در نزد مردم و وجود پارتی بازی در جامعه اشاره شده است (محسنی، ۱۳۷۵) بر اساس آمارهای رسمی، سالانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در سرتاسر جهان، بر اثر تصادفات رانندگی کشته و ۵۰ میلیون نفر مجروح میشوند، که مرگ حدود ۲۵۰ هزار نفر ایرانی، طی ۱۰ سال گذشته به دلیل سوانح ترافیکی و آسیب و معلولیت میلیونها نفر طی این مدت، به تنهایی می تواند این مسئله را در فهرست مهمترین اولویتهای مرتبط با سلامت کشور قرار دهد ( صفارزاده و باقری، ۱۳۹۱). اگرچه تصادفات رانندگی از شایعترین حوادثى است که سالانه میلیونها نفر بر اثر تصادف جان خودرا ازدست می دهند، ولی وجه تمایزکشور ایران این است که روند شاخص تصادفات در مقایسه با سایر کشورها روبه افزایش است. چنان که رشد شاخص تصادفات ازسال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۳در اغلب کشورها بطور آرام مثبت بوده است، برای مثال در فرانسه ۱۸ درصد و انگلیس ۱۶ درصد، بوده درحالی که همان شاخص درسال ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ درایران ۵۵ درصد بوده است (عریضی، ۱۳۸۸). شاخص تعداد کشته شده به ازای هرده هزار وسیله نقلیه درکشور ایران ۲۹ نفر بوده درحالی که درکشورهای توسعه یافته بین ۱ تا ۵ و برای کشورهای درحال توسعه ۳ تا ۱۵ بوده است (همان).
1-2) بیان مسآله
رفتار ترافیکی به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی، بیانکننده میزان تبعیت یا عدم تبعیت افراد یک جامعه از قوانین راهنمایی و رانندگی، هنجارهای ترافیکی و معیارهای ضروری برای تردد و جا به جایی افراد و وسایل نقلیه است (خبرنامه پلیس راهور، ۱۳۸۸: ۲). در حال حاضر آنچه در مورد رفتارهای ترافیکی مردم مهم به نظر میرسد میزان کاهش ترافیک و هزینه های ناشی از ترافیک بالا بر کشورها میباشد. شاید این مسأله به ذهن متبادر شود که اولین گام در خصوص رفتار ترافیکی داشتن قوانین واضح و روشن میباشد. امروزه قوانین بسیار گستردهای در مورد عبور و مرور وضع شده است، اما هنوز این رفتار ترافیکی درست، بستگی به عامل اجرایی آن یعنی رفتار افراد در سطح جامعه دارد. ایران همواره از عدم توجه به قوانین موجود رنج برده است.
طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، سالانه ۲/۱ میلیون نفر در تصادفات رانندگی کشته و بیش از۵۰ میلیون نفر دچار مصدومیت میشوند. در این خصوص بیش از۹۰ درصد تلفات تصادفات رانندگی در کشورهای با درآمد متوسط و کم اتفاق میافتد که تنها مالک ۴۸ درصد وسایل نقلیه ثبت شده میباشند. براساس پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، تصادفات رانندگی به پنجمین عامل مرگ و میر تا سال ۲۰۳۰ میلادی تبدیل خواهد شد و متوسط رشد جهانی تلفات رانندگی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ به بیش از ۶۸ درصد خواهد رسید. که این میزان برای کشورهای درحال توسعه به مراتب بیشتر است. گزارش آماری وزارت بهداشت نشان میدهد، حوادث رانندگی دومین عامل فوت و اولین عامل عمر از دست رفته در ایران است (در آمار جهانی رده نهم به این عامل تعلّق می گیرد) و ۶۰ درصد از حوادث منجر به جرح و فوت به حوادث رانندگی تعلّق دارد، در حالی که در آمار جهانی این رقم ۲۵ درصد است. طبق مطالعات اقتصادی انجام گرفته در پژوهشکده حمل و نقل وزارت راه و شهرسازی و بر مبنای قیمتهای سال ۱۳۸۶، میزان هزینه مستقیم و غیرمستقیم ناشی از تصادفات رانندگی در ایران با احتساب یارانهها، سالانه ۱۸۰ هزار میلیارد ریال است. این میزان برآورد هزینه برای سال ۱۳۸۶، ۲/۶ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور بوده است و با توجه به نرخ رشد ۷/۶ درصدی تولید ناخالص داخلی کشور در همان سال، میتوان نتیجه گرفت، هزینه تصادفات رانندگی تقریباً کل رشد تولید ناخالص داخلی را از بین میبرد. (پور معلم و قربانی ۱۳۹۰).در واقع، این آمارها نشانگر درصد بالایی از قانونگریزی در کشورمان است. شواهد تا اندازه زیادی گویای تأیید این موضوع است که تخلفات و قانونگریزی ترافیکی و یا اراده عمومی برای عدول از قوانین راهنمایی و رانندگی در حد بالایی قرار دارد. تحقیقات دیگر نشان میدهد که بیش از ۷۰ درصد مردم بر این باورند که نمی توان به سازوکارهای انضباطی دولت، مانند راهنمایی و رانندگی، اعتماد کرد. چرا که این سازوکارها تواناییهای لازم برای اعمال تنبیه (قطعیت تنبیه و میزان آن) را ندارند (رفیع پور، ۱۳۷۸). همچنین، با توجه به هزینه های سنگین تصادفات ترافیکی و اختصاص بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی کشور به این امر، لازم است تا تخلفات ترافیکی و در نتیجه تعداد تصادفات در کشور کاهش یابد. به همین منظور در کشورهای پیشرفته، قوانین و مقررات سختگیرانهای برای این امر اجتماعی وضع شده است. البته قانونگذاری در این رابطه بایستی به طور شفاف، جامع و همراه با جریمههای متناسب و آگاه کردن عموم مردم باشد. در چند ساله اخیر اقدامات فراوانی از سوی نهادهای گوناگون برای کاهش این آمار انجام گرفته و ردیف بودجه های هنگفتی هم به آنها اختصاص داده شده اما با این وجود، ما نتوانستهایم به پیشرفت محسوسی در این زمینه نائل آییم. از اقدامات نیروی انتظامی مانند حضور ملموستر در سطح جادهها، نصب دوربینهای مداربسته، گشتهای نامحسوس، نصب GPS بر روی وسایل نقلیه سنگین، اجبار خودروسازها برای نصبABS و کیسه هوا بر روی خودروها گرفته تا اقدامات صدا و سیما در زمینه تهیه و پخش برنامههای گوناگون مانند طرح ترافیک، مسابقات گوناگون، هشدارهای پلیسی، دوربین مخفی، برداشت آزاد و ، همه و همه در این سالها به اجرا در آمدهاند، اما این اقدامات و قوانین هنوز از بازدارندگی کافی در زمینه کاهش تخلفات و سوانح برخوردار نبودهاند.
باید توجه داشت که قانونگریزی تنها به تخلفات ثبت شده محدود نمیشوند، بلکه بخش اعظمی از تخلفات آنهایی هستند که از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی و سایر مجریان قانون ثبت نمیشوند (نامرئی)، چرا که به سبب مهارت و زبردستی رانندگان متخلف و سایر بازیگران ترافیکی (و البته کمبود نیرو و ) جایی برای خود در رفتار عادی مردم باز نموده است. وضعیت فوق به لحاظ روانی و اجتماعی تا اندازه زیادی منجر به ایجاد ناامنی، احساس عدم امنیت، هراس و اضطراب، بروز تنش و آزردگی روحی و در هنگام تردد، جابجایی و رفت وآمد یا پس از آن شده است (رستمزاده، ۱۳۸۲). باید به این نکته نیز توجه داشت که در گروه جوان گرایش به قانونپذیری، اندکی کمتراست (محسنی،۱۳۷۸).تصادفات جادهای که خود برگرفته از تخلف میباشد، مهمترین عامل مرگ و میر جوانان در کشورهای پیشرفته است (هول، ۱۳۸۸: ۷). رانندگان جوان (زیر ۲۵ سال) بیشترین افراد در معرض خطر هستند، به ویژه اگر این افراد مرد باشند. در ایالات متحده، یک چهارم مرگ ومیر ناشی از تصادفات در سال ۲۰۰۳ میلادی در میان افراد بین ۱۶ تا ۲۴ سال بود و این درحالی است که این گروه سنی فقط ۱۴ درصد جمعیت را به خود اختصاص داده است. رانندگان زیر ۲۵ سال، بالاترین نرخ افراد درگیر در تصادفات مرگبار را از بین تمامی گروههای سنی دارا هستند(هول، ۱۳۸۹: ۱۶۴). این آمار نشان میدهد که بیشتر تخلفات و سوانح رانندگی در بین جوانان رخ میدهد. در کشور ایران نیز وضع بدین گونه میباشد تا جاییکه سازمان پزشکی قانونی ایران اعلام کرد در شش ماه نخست سال ۱۳۹۰ دستکم دو هزار و ۹۴۷ موتورسوار بر اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادهاند. روزنامه شرق در شماره یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰ نوشت استان خراسان رضوی با ۳۳۱، فارس با ۲۶۰ و تهران با ۲۴۷ مرگ ناشی از تصادفات موتورسیکلت، در رتبه نخست تا سوم قرار دارند. بنا به این گزارش، گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال اسایی و بررسی عوامل مؤثر بر سطح بازدارندگیادامه مطلب در لینک زیر
پایان نامه بررسی مکانیسم های اجتماعی تعیین کننده سطح بازدارندگی قوانین راهنمایی و رانندگی در بین جوانان شهر همدان
سایت های دیگر:
آخرین نظرات