وزارت تعاون
۱-۵ جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق:
در سال ۱۳۸۹ و پیرو بحث همیشگی ورود تعاونی ها به بورس طبق مصاحبه ای که با وزیر تعاون انجام شد ایشان خاطر نشان کردند: قانونی که در بورس قبلاً تدوین شده بود نظام بدون تعاون را برنامهریزی کرده که به بررسی بیشتر نیاز دارد و مراحل اولیه ورود تعاونیها به بورس در حال پیگیری است .
در آغاز سال ۱۳۹۰ در ایران حدود ۱۱۰۰ شرکت تعاونی وجود داشت که تقریباً ۲۰ شرکت از تعاونی های مذکور توانستند وارد فرابورس شوند . اما مسأله ورود تعاونی ها به بازار بورس تاکنون پابرجا بوده و در این تحقیق هدف تبیین و بررسی این فرآیند و مشکلات و موانع پیش رو برای ورود تعاونی ها به بازار بورس است.
۱-۶ سؤالات تحقیق:
ساختار شرکتهای تعاونی تاچه حد به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است ؟
ساختار شرکتهای بورس تاچه حد به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است ؟
وجود ایراداتی در مدیریت تعاونیها تاچه حد به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است ؟
وجود ایراداتی در مدیریت سازمان بورس تاچه حد به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است؟
آیا عدم وجود انگیزه کافی در تعاونیها به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است ؟
آیا عدم وجود انگیزه کافی در بورس به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است ؟
وجود قوانین دست و پاگیر دولتی تاچه حد به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است ؟
وجود ایراداتی در ساختار مالی تعاونیها تاچه حد به عنوان مانعی برای ورود تعاونیهادربورس است ؟
عدم همخوانی ساختار شرکتهای بورس و تعاونیها تاچه حد به عنوان مانعی برای ورود تعاونیها در بورس است ؟
۱-۷ فرضیههای تحقیق :
ساختار شرکتهای تعاونی به عنوان مانعی جهت ورود این شرکتها به بورس است.
ساختار سازمان بورس به عنوان مانعی جهت ورود تعاونیها به بورس است.
وجود ایراداتی در مدیریت تعاونیها به عنوان مانعی جهت ورود تعاونیها به بورس است.
وجود ایراداتی در مدیریت سازمان بورس به عنوان مانعی جهت ورود تعاونیها به بورس است.
عدم وجود انگیزه کافی در تعاونیها مانعی جهت ورود آنها به بورس است.
عدم وجود انگیزه کافی در سازمان بورس مانعی جهت ورود تعاونیها به بورس است.
وجود قوانین دست و پا گیر دولتی مانعی جهت ورود تعاونیها به بورس است.
وجود ایراداتی در ساختار مالی تعاونیها مانعی جهت ورود تعاونیها به بورس است.
عدم همخوانی ساختار شرکتهای بورس و تعاونیها به عنوان مانعی جهت ورود تعاونیها به بورس است.
۱-۸ تعریف واژهها و اصطلاحات فنی و تخصصی ( به صورت مفهومی و عملیاتی ):
خصوصی سازی
واژه ” خصوصی سازی[۱]” واژه ای است که از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ باروی کار آمدن دولت های محافظه کار در انگلیس ، آمریکا و فرانسه از رواج گسترده ای در عرصه سیاست برخوردار شد به طوری که هم اکنون در کشور ما نیز موضوع خصوصی سازی از جمله مباحث عمده عرصه سیاست تلقی می شود.
اگر چه گفته می شود که تعریف واژه ” خصوصی سازی ” کار بسیار مشکلی است اما در هر حال دو معنای محدود و گسترده برای این واژه وجود دارد. خصوصی سازی در معنای محدود خود عبارت است از واگذاری دارایی ها و شرکت های دولتی و عمومی به بخش خصوصی به طور کلی و یا شریک کردن آنها در این دارایی ها و شرکت ها.
معنای خصوصی سازی در مفهوم گسترده آن بسیار وسیع تر از واگذاری دارایی ها و شرکت های دولتی و عمومی به بخش خصوصی است و بر واگذاری فعالیت ها و تصدی گریهایی که قبلاً به طور انحصاری در اختیار دولت و بخش عمومی بود دلالت می کند . به عبارت دیگر معنای واژه خصوصی سازی در طیفی قرار دارد که هدف آن اجرای شیوه ها و سیاست هایی برای افزایش نقش نیروهای بازار آزاد در اقتصاد ملی کشورها از طریق ترتیبات مختلف می باشد. منطقی که فرآیند خصوصی سازی بر پایه آن استوار شده این است که انتقال تصدیها و فعالیت ها در زمینه های تولید کالا و ارائه خدمات از بخش دولتی و عمومی به بخش خصوصی باعث افزایش کارایی عوامل تولید و تخصیص بهینه منابع که ناشی از گسترش رقابت و ایجاد شفافیت است، می شود.
همچنین گسترش خصوصی سازی موجب گسترش مالکیت بخش خصوصی و در نتیجه مشارکت بیشتر شهروندان در اداره امور جامعه می شود و منابع بخش خصوصی برای پیشرفت جامعه را در کنار منابع محدود دولت قرار می دهد. البته نیل به این مقصود با سازوکارهایی که کشورهای مختلف برای اجرای برنامه های خصوصی سازی خود تدوین می کنند و نیز نظارت دقیق بر اجرای صحیح آنها ارتباط نزدیکی دارد.
بورس
در بازارها به طور کلی دو نوع دارایی ( داراییهای واقعی و داراییهای مالی ) مورد معامله قرار میگیرند. داراییهای واقعی همان داراییهای فیزیکی هستند مثل زمین، ساختمان و انواع کالا مانند ماشین، لوازم خانگی و اما داراییهای مالی داراییهای کاغذی و بهتر بگوییم اسنادی هستند، مثل سهام و اوراق مشارکت. بورس بازاری است که در آن داراییهای مختلف مورد معامله قرار میگیرد. از این رو ، انواع بورسها را میتوان به سه دستهی کلی بورس کالا، بورس ارز و بورس اوراق بهادار طبقهبندی کرد.
بورس کالا: بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معین صورت میگیرد و به طور منظم و دائم فعال است بورس کالا نام دارد. در بورس کالا معمولاً مواد خام و مواد اولیه مورد معامله قرار میگیرد. هر بورس کالایی را با نام همان کالایی که مورد معامله قرار میگیرد نامگذاری میکنند. مثلاً بورس نفت و بورس گندم.
بورس ارز : در بورس ارز ، همان طور که از نام آن مشخص است، کار خرید و فروش پولهای خارجی انجام میگیرد. این بورس در کشور ما فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشمگیری دارد.
بورس اوراق بهادار : در بورس اوراق بهادار داراییهای مالی از قبیل سهام، اوراق مشارکت و . مورد معامله قرار میگیرد. در ایران ، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به طور رسمی و دائمی در محل معینی تشکیل میشود ” بورس اوراق بهادار ” میگویند ولی ما در این نوشته برای اختصار آن را بورس یا بورس اوراق بهادار میگوییم.
تعاونی
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات