۴-۳-۴. آزمون فرضیه جهارم. ۶۴
۴-۳-۵. آزمون فرضیه پنجم ۶۵
۴-۳-۶. آزمون فرضیه ششم. ۶۶
۴-۳-۷. آزمون فرضیه هفتم ۶۷
۴-۳-۸. آزمون فرضیه هشتم ۶۹
۴-۳-۹. آزمون فرضیه نهم. ۷۱
۴-۳-۱۰. آزمون فرضیه دهم ۷۳
۴-۳-۱۱. آزمون فرضیه یازدهم. ۷۴
۴-۳-۱۲. آزمون فرضیه دوازدهم ۷۴
۴-۳-۱۳. آزمون فرضیه سیزدهم. ۷۵
فصل پنجم- بحث و نتیجه گیری ۷۷
۵-۱. مقدمه ۷۸
۵-۲. خلاصه تحقیق. ۷۸
۵-۳. یافته های پژوهش بطور کلی. ۸۰
۵-۴. بحث و نتیجه گیری. ۸۲
۵-۴-۱. تغییرات BDNF در گروههای تحقیق ۸۳
۵-۴-۱-۱. سطوح BDNF گروههای تمرین. ۸۳
۵-۴-۱-۲. سطوح BDNF گروههای مکمل ۸۵
۵-۴-۲. سطوح IL-6 گروههای تحقیق ۸۶
۵-۴-۲-۱. سطوح IL-6 گروهه تمرین. ۸۶
۵-۴-۲-۲. سطوح IL-6 گروهه مکمل ۸۸
۵-۴-۲-۳. سطوح IL-6 گروهه ترکیبی ۸۸
۵-۴-۳. اوج، میانگین و شاخص خستگی گروههای تحقیق ۸۹
۵-۴-۳-۱. اوج، میانگین و شاخص خستگی گروه تمرین ۹۰
۵-۴-۳-۲. اوج، میانگین و شاخص خستگی گروه مکمل و ترکیب ۹۱
۵-۵. ارتباط بین سطوح BDNF و IL-6 گروههای مختلف تحقیق. ۹۱
۵-۶. نتیجه گیری ۹۲
۵-۶. پیشنهادات تحقیق ۹۳
پیوست ۹۴
فهرسته منابع ۱۰۲
. مقدمه
فعالیت ورزشی موجب ایجاد تغیرات متعددی در سراسر بدن انسان می شود. یکی از انواع فعالیت ورزشی تمرینات پلیومتریک است که به طور گستردهای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاهی استفاده میشود. تمرینات پلیومتریک در درجه اول به منظور افزایش حداکثر قدرت و توانایی پرش استفاده میشود که با یک توالی و ترتیب ماهیچه و عمل خاصی مشخص میشود. [۱]. دادههای موجود نشان می دهند که عضله اسکلتی در حال انقباض میوکاینها (سایتوکاینهای[۱] تولید شده از عضلات) را برای ایجاد یک محیط ضدالتهابی سیستمیک علیه واکنش التهابی رها می کند. این واکنش ضدالتهابی اخیراً به وسیله محققین به عنوان مفهوم میوکاین[۲] معرفی شده است که عضله اسکلتی را به عنوان یک اندام اندوکرین مطرح می کند. میوکاینهای تولید شده به وسیله عضله شامل IL6 ، IL8، IL15، و BDNF میباشند. در رابطه با IL6 تحقیقات مختلفی انجام شده است. در ورزشکاران استقامتی مقدار آن در پاسخ به ۴ هفته تمرین شدید افزایش پیدا کرد. همچنین در مطالعه روی آزمودنیهای کم تحرک و تمرین کرده سطوح این میوکاین به دنبال انقباضات ایزومتریک و خستگی مکانیکی افزایش پیدا کرد. هنگامی که IL-6 نوترکیب تزریق شد اجرای دوندگان استقامت مختل شد و احساس خستگی در دوندگان تمرین کرده افزایش یافت. این نتایج از نقش احتمالی IL6 در خستگی حکایت می کند [۲]. انقباضات برونگرا که در حرکات پلیومتریک مشاهده می شوند باعث آسیب عضلانی در انسان و مدلهای حیوانی می شود. این آسیب عضلانی منجر به کاهش برون داد توان و دامنه حرکتی عضله آسیب دیده می شود و ادم برای چند روز در طول بازیافت بعد از تمرین باقی میماند [۳]. برای کاهش سطح التهاب و خستگی به دنبال اجرای فعالیت ورزشی و انقباضات عضلانی از روشهای گوناگونی استفاده شده است. یکی از این روشها مصرف مکملهای غذایی مجاز می باشد. کوآنزیم Q10 (CoQ10) که به اسامی دیگر مثل یوبیکوئینون، کوآنزیم Q و یوبی دکارنون نیز نامیده میشود، یک ماده محلول در چربی و ویتامین مانند و آبگریز است در واقع در غشای فسفولیپیدی قرار دارد و بیشتر در سلولهای یوکاریوت (عمدتاً در میتوکندری سلول) تولید میشود و برای عملکرد سلول ضروری است. CoQ10 از اجزاء زنجیره انتقال الکترون بوده و در تنفس هوازی سلولی و تولید انرژی به صورت ATP نقش دارد و همچنین فعالیت میتوکندری مربوط به سنتز ATP را افزایش میدهد [۴]. خستگی یکی از نشانه رایج در بیماری است اما در افراد سالم نیز مشاهده میشود، اخیراً استفاده از مکملهای مقابله کننده برای کاهش خستگی افزایش یافته است. خستگی را می توان به عنوان اختلال در شروع یا استمرار فعالیت اختیاری تعریف کرد. خستگی به دو نوع خستگی ذهنی و بدنی تقسیم میشود. از این رو محققین آثار CoQ10 را به عنوان یک ماده ضد خستگی در خلال فشار بدنی در افراد سالم مورد بررسی قرار داده اند. با توجه به اینکه نتایج متناقض از این تحقیقات گزارش شده است احتمال میرود که مقدار مصرفی CoQ10 کافی نبوده باشد. بنابراین یکی از اهداف مطالعه حاضر بررسی آثار ضد خستگی مکمل خوراکی CoQ10 میباشد.
۱-۲. بیان مسئله
نروتروفینها از طریق تنظیم شکل گیری عصبی و نروژنز (تولید نرون) نقش مهمی را در بدن ایفا می کنند [۵]. BDNF فاکتور نروتروفیک مشتق شده از مغز، پروتئین محافظ مغز و یکی از فاکتورهای خانواده نروتروفین میباشد که به طور وسیعی در مغز پستانداران در قسمتهای هیپوکمپ، آمیگدال، هیپوتالاموس، مغز میانی و کورتکس مغز ترشح میشود [۶]. BDNF و سایر عوامل تغذیهای عصبی در پیشگیری از مرگ سلول عصبی و فرآیندهای تحلیل عصبی نقش ایفا می کنند. این عامل موجب رشد نرون های نابالغ و افزایش حیات نرونهای بالغ میشود و در تشکیل حافظه، شکل گیری سیناپسی، کارایی سیناپسی و ارتباط عصبی نقش دارد. BDNF در پلاسما، سرم و پلاکتها وجود دارد. پلاکتها می توانند آن را ذخیره کرده و سپس به درون پلاسما رها کنند. از این رو همبستگی مثبتی بین مقدار BDNF پلاکت ها و سرم وجود دارد [۷]. سلولهای اندوتلیال عروق و سلولهای تک هسته ای گردش خون آن را تولید می کنند. BDNF می تواند از سد خون-مغز BBB (Brain blood barrier) عبور کرده و در هر دو جهت (از مغز به خون و از خون به مغز) حرکت نماید. بنابراین سطوح خونی آن می تواند بازتاب سطوح مغزی و بر عکس باشد [۸]. تاکنون برای این پروتئین نقشهای گوناگونی بیان کرده اند. از جمله این نقشها می توان به مشارکت آن در متابولیسم، استرس، فعالیت دستگاه اندوکرین، التهاب، استرس اکسایشی و آسیب عضلانی اشاره کرد. یکی از نقشهای احتمالی که برای BDNF می تواند مورد بحث قرار گیرد ارتباط آن با خستگی میباشد. نشان داده شده است که نروتروفینها و از جمله BDNF انتقال عصبی عضلانی را بهبود میبخشند، بنابراین میتوانند خستگی از این نوع را به تاخیر بیندازند. شواهد جدید نشان می دهند که نروتروفینها در تغییر انتقال سیناپسی ناشی از فعالیت مشارکت می کنند. سنتز و رهایی نوروتروفین به وسیله فعالیت نرونی تنظیم میشود و نوروتروفینها به طور مستقیم کارایی سیناپس را بهبود میبخشند. به طور اختصاصی BDNF و NT4 توسط نرونهای حرکتی و تارهای عضلانی تولید میشوند و می توانند بر انتقال عصبی عضلانی تأثیر بگذارند. فعال شدن گیرندههای پیشسیناپسی BDNF یا NT4 می تواند رهایی استیل کولین را در خلال یک فعالیت تکراری افزایش دهد و تأثیر نارسایی انتقال عصبی عضلانی در خستگی عضلانی را کاهش دهد [۹]. در رابطه با آثار تمرینات ورزشی روی BDNF خون آزمودنیهای انسانی در زمان استراحت شواهد متناقضی وجود دارد، به طوری که برخی از مطالعات گزارش کردهاند که تمرینات استقامتی سطوح پایه BDNF پلاسما را افزایش داد، در حالی که سایرین گزارش کردند که هیچیک از تمرینات مقاومتی و استقامتی سطح پایه BDNF گردش خون را تغییر ندادند [۱۰]. در رابطه با آثار تمرینات مقاومتی نیز مطالعات صورت گرفته نتایج گوناگونی را گزارش کردهاند. ده هفته تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر سطوح BDNF سرم آزمودنیهای کم تحرک در مقایسه با گروه کنترل نداشت. همچنین یک جلسه تمرین نیز غلظت BDNF را تحت تأثیر قرار نداد [۵]. در مقابل مطالعه دیگر نشان داد تمرینات مقاومتی موجب افزایش معنی دار اما موقتی BDNF خون شد و تمرینات مقاومتی پیشرونده این پاسخ را تقویت کرد [۱۱]. ورزش پلیومتریک که یکی از انواع تمرینات مقاومتی به شمار می رود به طور گستردهای در افزایش قدرت و حداکثر قدرت در مدت زمان کوتاه (توان) استفاده میشود. یکی از مشخصه های تمرینات پلیومتریک وجود انقباضات برونگرا در آن میباشد که با آسیب عضلانی و التهاب ناشی از آن همراه میباشد. شرایطی وجود دارد که در آن شاخصهای زیستی خستگی عضلانی همراه با شاخصهای زیستی آسیب عضلانی (شاخصهای زیستی التهابی) مشاهده می شوند. به ویژه انقباضات بسیار شدید برونگرا می توانند موجب آسیب عضلانی شده و تشخیص شاخصهای زیستی خستگی یا آسیب عضلانی را به طور جداگانه مشکل می سازد [۱۲]. عضله اسکلتی در حال انقباض میوکاینها را برای ایجاد یک محیط ضدالتهابی سیستمیک علیه واکنش التهابی رها می کند. میوکاینهای تولید شده به وسیله عضله شامل IL6 ، IL8، IL15، و BDNF میباشند. IL-6 نقش متابولیکی و ضد التهابی دارد، در فعالیتهای ورزشی بیش از سایتوکاینهای دیگر افزایش مییابد [۱۳]. در رابطه با IL-6 تحقیقات مختلفی انجام شده است. در ورزشکاران استقامتی مقدار آن در پاسخ به ۴ هفته تمرین شدید افزایش پیدا کرد. همچنین در مطالعه روی آزمودنی های کم تحرک و تمرین کرده سطوح این میوکاین به دنبال انقباضات ایزومتریک و خستگی مکانیکی افزایش پیدا کرد. هنگامی که IL-6 نوترکیب تزریق شد اجرای دوندگان استقامت مختل شد و احساس خستگی در دوندگان تمرین کرده افزایش یافت. این نتایج از نقش احتمالی IL6 در خستگی حکایت می کند [۲].
آخرین نظرات