جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه ارشد:ارزیابی نوآوری های اجرای احکام کیفری
۲-۱-۶-تفاوت اجرای احکام کیفری و حقوقی
به مجموع اعمالی که به منظور به مرحله عمل در آوردن حکم دادگاه انجام میگیرد اجرای احکام میگویند. اجرای حکم و دستور دادگاهها و مراجع قضایی مهمترین مرحله دادرسی است. زیرا صدور حکم اگر پشتوانه اجرایی نداشته باشد، ارزشی ندارد و در واقع، محکوم له در مرحله اجرایی حکم است که عملاً به حق خود میرسد و محکوم علیه هم به سزای عمل خود میرسد. قانون اجرای احکام مدنی تعریفی از اجرای احکام مدنی ارائه نداده است، بلکه تنها احکام قابل اجرا را تعریف میکند. با این حال میتوان اجرای حکم را اعمال قدرت عمومی در جهت رسیدن به حق ذینفع و بر طبق قانون تعریف نمود .
در اجرای احکام کیفری، احکام صادره از دادگاهها در امور کیفری( جزایی) توسط واحد اجرای احکام کیفری به اجرا در میآید.
الف: از نظر اقدام:اجرای احکام مدنی با در خواست ذینفع ودر خواست صدور اجراییه شروع می شود اما اجرای احکام کیفری نیازی به در خواست و تقتاضای شاکی ندارد و پس از قطعی شدن حکم انجام می گیرد
از نظر شیوه اجرا:
اجرای احکام مدنی با در خواست اجراییه و صدور آن شروع و بعد از ابلاغ اجراییه ، حکم اجرا می گردد در حالی که در اجرای احکام کیفری اجراییه صادر نمی شود و پس از قعیت حکم پرونده به اجرای کیفری ارسال و متهم جهت اجرای حک احضار و در صورت عدم حضور جلب می گردد
از نظر هزینه اجرا:
اجرای احکام مدنی متضمن هزینه اجرایی شامل دستمزد کارشناس اجرت نگهداری وحفاظت اموال توقیف شده از محکوم علیه است و هزینه حمل و نقل اموال توقیف شده و سایر هزینه ضروری برای توقیف و فروش اموال محکوم علیه است که باید بپردازد اما در اجرای کیفری چنین وضعی وجود ندارد
از نظر حق اجرا:
در اجرای مدنی و در دعاوی مالی ۵ درصد ( نیم عشر)از محکوم به از محکوم علیه گرفته می شود ولی در اجرا کیفری چنین وجهی دریافت نمی شود
از حیث آثار اجرا:
در اجرای احکام مدنی فاقد سوء پیشینه است ولی در اجرای کیفری موجب سابقه کیفری و موجب محرمیت های اجتماعیی می شود
رضایت ذینفع: در اجرای احکام حقوقی پرونده با رضایت بسته و مختومه می گردد ولی در اجرای احکام کیفری اگر جرم ارتکابی از جرائم قابل گذشت باشد اجرای مجازات موقوف می شود ولی اگر جرم غیر قابل گذشت باشد باید از دادگاه تقاضای تخفیف کرد.
[۱] . شفیعی سروستانی، ابراهیم و محمد کاظم ،ستایش،جلال الدین ،قیاسی، قانون دیات و مقتضیات زمان،تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، ۱۳۷۶، ص ۴۷٫
[۲] . شهید ثانی، تحریرالروضه فی شرح اللمعه، تهیه کنندگان علیرضا امینی و محمد رضا آیتی،انتشارات سمت و مؤسسه ی فرهنگی طه، چاپ سوم، بهار ۸۰، ص ۴۷۱٫
[۳] . آیت الله خویی، مبا نی تکلمه المنهاج، جلد ۲ ،ص ۵۹۲ به نقل از محمد عارفی مسکونی، ماهیت حقوقی دیه و تحلیل میزان ونوع آن،انتشارات دانشور، چاپ ۱۳۸۲،ص ۲۵
آخرین نظرات