شرکت های فعال در صنعت سیم و کابل که از دسته سازمان های تولیدی هستند و از ویژگی هایی چون رقابت در بازار جهانی، صادرات محصول، سرمایه گذاری در تکنولوژی تولید و تنوع عملیاتی برخوردارند، جهت انجام این پژوهش مناسب به نظر آمدند.
1- 3. اهداف و سؤالات پژوهش:
1-3-1. اهداف تحقیق:
شناسایی اثر متقابل استراتژی های تولید و بازاریابی بر عملکرد شرکت های منتخب
شناسایی تأثیر استراتژی تولید بر عملکرد شرکت های منتخب
شناسایی تأثیر استراتژی بازاریابی بر عملکرد شرکت های منتخب
1-3-2. سؤالات تحقیق:
در صنعت سیم و کابل همسوئی کدام استراتژی های تولید و کدام استراتژی های بازاریابی منجر به عملکرد برتر می شود؟
استراتژی های تولید مورداستفاده در صنعت سیم و کابل به تنهایی بر عملکرد تأثیرگذارند؟
استراتژی های بازاریابی مورداستفاده در صنعت سیم و کابل به تنهایی بر عملکرد تأثیرگذارند؟
1- 4. روش شناسی و قلمرو پژوهش:
پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی است. استراتژی آن از نوع پیمایشی است که جهت جمع آوری داده ها از میان پرسشنامه های توزیع شده بین شرکت های این صنعت، 33 پرسشنامه قابل استفاده مورد تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده های پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS، از آنالیزهای واریانس یک طرفه و دوطرفه کمک گرفتیم.
دوره زمانی انجام پژوهش:
پژوهش حاضر با توجه به اهداف مذکور، از تابستان 1393 تا زمستان همان سال به طول انجامید.
مکان پژوهش:
این پژوهش در صنایع سیم و کابل فعال در سراسر ایران صورت گرفت.
جامعه آماری:
در این پژوهش جامعه آماری، شرکت های فعال در صنعت سیم و کابل در سراسر ایران است.
نمونه آماری و حجم نمونه:
جهت نمونه گیری از 33 شرکت فعال در صنعت سیم و کابل استفاده گردید.
روش نمونه گیری:
با توجه به پراکندگی شرکت های این صنعت، از روش نمونه در دسترس استفاده گردید.
1- 5. تعریف واژه ها و اصلاحات تخصصی:
استراتژی:
استراتژی ابزاری جهت رسیدن به اهداف سازمان، شامل فعالیت هایی که سازمان انجام می دهد، راه هایی که دنبال می کند و تصمیماتی که جهت رسیدن به اهداف می گیرد. (بهاورنیا، 1384)
استراتژی های تولید:
به عقیده پلتز و میلز، استراتژی تولید، الگویی از تصمیمات ساختاری و فراساختاری است که توانایی یک سیستم تولیدی را در به دست آوردن اهداف تولید که ناشی از اهداف کسب وکار است را نشان می دهد (جعفرنژاد و مختارزاده، 1386).
استراتژی های بازاریابی:
مجموعه ای از تصمیمات و عملیات یکپارچه است که سازمان انتظار دارد به اهداف بازاریابی دست یابد و ارزش موردنظر برای مشتریان ایجاد شود. استراتژی بازاریابی به تصمیمات درزمینه بخش بندی و هدف گذاری سازمان و توسعه استراتژی جایگاه سازی بر پایه محصول، قیمت، ترفیع و توسعه محصول مربوط است. تحقیقات بازار و بخش بندی زمینه ساز تصمیمات هدف گذاری در بازار است. هدف گذاری بازار بر الزام اصلی رضایت احتیاجات یک گروه مشتریان از طریق توسعه قابلیت های خاص و سرمایه گذاری بر منافع اختصاص یافته است. این توانایی ها سازمان را قادر می سازد تا ارزشی ویژه برای بخش هدف گذاری شده با بهره گرفتن از اجرای آمیخته بازاریابی پیشنهاد دهد. ازجمله تصمیمات مهم محصول توجه به وسعت خط تولید محصول است. آیا خط تولید بر محدوده کمی از محصولات باید تمرکز کند یا اینکه باید آن قدر وسیع باشد تا محصولات مختلفی را تولید نماید (اسلیتر و اولسون، 2001).
همسوئی:
برای همسوئی تعاریف مختلف و مترادفی عنوان شده است. ولف[2] و لوفتمن[3] واژه هارمونی”، هندرسون، چان و ونکارترمن[4]، واژه “تناسب و توازن”، ریچ و بنبست[5] واژه “پیوند”، سیبورا[6]، واژه یکپارچگی را عنوان کردند. به طورکلی با توجه به معادل هایی که برای واژه همسوئی در نظر گرفته شده است، همسوئی با اصطلاحاتی مانند یکپارچه سازی، انسجام، ادغام، تناسب، تطبیق و پیوند مترادف است. (گنجی و همکاران، 1390)
1- 6. ساختار پژوهش:
پژوهش حاضر در پنج فصل گردآوری شده است. در فصل اول کلیات پژوهش و چکیده ای از مطالب فصول پیش رو موردمطالعه قرار گرفت. فصل دوم که به ادبیات نظری و پیشینه تحقیق می پردازد، پس از معرفی اصطلاحات تخصصی مورداستفاده در این پژوهش، کار محققان پیشین را در زمینه های تحقیقاتی مشابه بررسی می کند. در فصل سوم این کار تحقیقاتی، روش شناسی پژوهش شامل توضیحاتی در مورد جامعه و نمونه آماری، روش گردآوری داده ها، ابزارهای مورداستفاده جهت تحلیل داده ها و قلمرو پژوهش می باشد. در فصل چهارم، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و درنهایت در آخرین فصل نتایج تحلیل ها و پیشنهاد های موردنظر برای پژوهش های آتی ارائه خواهد گردید.
. مقدمه:
سازمان ها جهت بقا در دنیای پر از رقابت امروزی، ملزم به تجهیز نمودن خود به روش های مؤثر علمی می باشند که یکی از این روش ها، مبحث استراتژی های سازمانی است. با تعیین استراتژی های سازمان، مسیر و جهت گیری کلی سازمان مشخص خواهد شد و سازمانِ متشکل از واحدهای مختلف، در جهت این استراتژی حرکت خواهد کرد. با توجه به اینکه استراتژی ها از اهداف کل سازمان و اهداف واحدهای مختلف یک سازمان شکل می گیرند و گاهی اهداف یک بخش با اهداف دیگر واحدها و بخش های سازمان نه تنها همخوانی ندارد، بلکه در تضاد و تقابل با یکدیگرند، سازمان ها جهت توانائی اجرای این استراتژی ها ملزم به ارائه الگویی جهت همسوسازی آن ها می گردند. استراتژی های همسو شده، نه تنها موجب کاهش هزینه های سازمان می گردند بلکه باهم افزایی ایجادشده توسط واحدهای مختلف، انعطاف پذیری لازم در پاسخگویی به نیاز بازار و تهدیدات و فرصت های محیطی را فراهم آورده و سازمان را از حالت واکنشی و منفعلانه در برابر محیط خارج نموده و به سازمانی آینده نگر و چابک تبدیل می کند و درنهایت سازمان را به سوی بقا، پیشرفت و سودآوری سوق می دهند.
ازآنجایی که این پژوهش، چند حوزه تخصصی مدیریت را موردبررسی قرار داده است، ابتدا مختصری در مورد استراتژی، چگونگی ورود آن در حوزه های مدیریتی و تعاریفی که پژوهشگران مختلف از آن ارائه نموده اند را مطالعه نموده و سپس در دو مسیر استراتژی های تولید، پژوهش های صورت گرفته در این زمینه و همسویی های بیان شده درزمینه استراتژی های تولید با دیگر استراتژی های سازمانی و در مسیر مشابه استراتژی های بازاریابی، پژوهش های محققان مختلف در این زمینه و همسویی های استراتژی های بازاریابی با دیگر استراتژی های سازمانی موردبررسی قرار خواهد گرفت و درنهایت مطالعه این دو مسیر منجر به بررسی همسویی استراتژی های تولید و بازاریابی خواهد شد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش :
به دلیل ساختار تعریف شده برای این فصل و پیوستگی موضوع ادبیات نظری و پیشینه پژوهش برای همه مؤلفه ها همزمان تعریف خواهند شد.
2-3. استراتژی و ماهیت آن:
تدوین برنامه های سازمان در جهت هدایت عملیاتی که در یک سازمان باید انجام شود استراتژی سازمان را مشخص می کند. این عملیات می تواند شامل کالاها و خدماتی باشد که به مشتریان عرضه می گردد، مشخص نمودن اهدافی که سازمان باید به آن ها دست یابد و یا تعیین خط مشی های تخصیص منابع و حتی تدارک منابع برای سازمان باشد. استراتژی به دلیل محدودیت منابع و رقابت مطرح می گردد و ازآنجایی که سازمان ها با محدودیت منابع و تعدد رقبا مواجه اند، توجه به این مبحث برای آن ها از موارد حیاتی و مهم به حساب می آید. این در حالی است که صرف منابع محدود سازمان برای امور کم اهمیت و غیرضروری، به معنای خالی کردن میدان برای رقبایی است که منابع خود را بر موضوعات اصلی سازمان متمرکز کرده اند. (مقبل و همکاران، 1392).
استراتژی دارای سه بعد است که عبارت اند از: فرآیند، محتوا و عبارت. عنصر فرآیند با مباحث چگونه، چرا و چه وقتِ استراتژی، محتوای استراتژی با موجودیتِ استراتژی، (استراتژی چیست) و عبارت استراتژی با جایگاه استراتژی (محیطی که استراتژی در آن قرار می گیرد. محیط داخلی و خارجی سازمان) در ارتباط هستند تا بتوانند استراتژی را شکل دهند. بنابراین نمی توان این ابعاد را به طور مستقل موردبررسی قرارداد. فرآیند استراتژی، فرآیندی است خطی که شامل تجزیه
آخرین نظرات