تروریسم رفتار نامشروع، سازمان یافته و سیستماتیکی بر طبق فعالیت های تروریستی است که پیوسته به هدف تغییر سیستم های کنونی صورت می پذیرد. ترور اهداف سیاسی مورد نظر خود را توصیه می کند و این در صورتی است که ترور ترساندن و عملی ترسناک است که مستلزم خشونت است. (غفوری، ۱۳۸۴) اما یکی از تعاریف ملی در قانون کشور فرانسه وجود دارد که در ماده ۱-۴۲۱ برای تعریف تروریسم انتخاب شده و آن «اقدام فردی یا جمعی که هدف آن، اخلال شدید در نظم عمومی از طریق ارعاب یا ترور است، تروریسم محسوب می شود» می باشد. (اُتنف، ۱۳۸۳) اما بحث درخصوص نظرات متفاوت سیاسی و ملی در تعریف تروریسم است وزارت امور خارجه آمریکا از سال۱۹۸۳ تعریف مندرج در سند ۲۲ از قانون ایالات متحده، ماده ۲۶۵۶ (بند “د” ) را به کار می برد: «واژه تروریسم به معنای خشونت عمدی و با انگیزه سیاسی است که علیه اهداف غیر رزمنده توسط گروه های فروملی و یا عوامل پنهانی و معمولاً با قصد نفوذ در مخاطبان صورت می گیرد» (جی بدی، ۱۳۸۲) اما همین کشور در تعریف سال ۱۹۹۰ توسط وزارت دفاع خود تروریسم را این گونه تعریف می کند: «کاربرد غیرقانونی یا تهدید به کاربرد زور یا خشونت بر ضد افراد یا اموال برای مجبور یا مرعوب ساختن حکومت ها یا جوامع که اغلب به قصد دستیابی به اهداف سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک صورت می گیرد» ۱-۹-۳ تعریف تروریسم از منظر کنوانسیون ها و اسناد بین المللی اولین کنوانسیونی که در آن تعریف مشخصی از تروریسم آمده کنوانسیون منع و مجازات تروریسم در سال ۱۹۳۷ می باشد که متعاقب ترور پادشاه الکساندر اول در یوگسلاوی (۱۹۳۴) در جامعه ملل تهیه و تدوین گردید. در این کنوانسیون تروریسم عبارت است از: «اعمال جنایی علیه یک دولت به طوری که ماهیت یا هدف آن ایجاد وحشت در بین اشخاص معین، گروهی از اشخاص یا مردم عادی است.» (حبیب زاده، ۱۳۸۶) ماده اول توافقنامه ژنو ۱۹۳۷ در زمینه جلوگیری از تروریسم و مجازات تروریست ها، عملیات تروریستی را اینگونه تعریف می کند «هرگونه عمل مجرمانه که بر ضد یکی از دولتها صورت می گیرد و هدف آن ایجاد وحشت و نگرانی در میان شخص یا اشخاص معین یا گروهی از افراد یا تمامی ملت باشد» (لطفی، ۱۳۹۰) مجمع عمومی سازمان ملل متحد تاکنون موفق به تصویب سیزده کنوانسیون بین المللی (۱۱ کنوانسیون و ۲ پروتکل) و سی و هشت قطعنامه در زمینه مبارزه با تروریسم شده است. اما بسیاری از کنوانسیون های فوق الذکر تنها با تروریسم در زمینه خاصی مقابله کرده اند و تعریف جامع و کاملی از تروریسم ارائه نداده اند. در واقع، غیر از دو کنوانسیون- سرکوب بمب گذاری تروریستی بین المللی (۱۹۹۷) و سرکوب تأمین منابع مالی تروریسم (۱۹۹۹)- هیچ کدام از یازده کنوانسیون دیگر اصولاً اشاره ای به تروریسم و تعریف آن نکرده اند. (آقایی خواجه پاشا، ۱۳۹۲) جزییات بیشتر درباره این پایان نامه : پایان نامه آثار و پیامدهای تروریسم بر حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی اولین اقدام مجمع عمومی سازمان ملل متحد در موضوع تروریسم که به صورت یک موضوع مستقل در سپتامبر ۱۹۷۲ میلادی، بر پایه ابتکار دبیر کل وقت، کورت والدهایم، به دنبال حوادث فرودگاه لاد در اسرائیل و گروگان گیری ورزشکاران اسرائیلی در بازی های تابستانی المپیک مونیخ (۱۹۷۲) مورد قرار گرفت. (بزرگمهری، ۱۳۸۷) اقدام بعدی در تعریف تروریسم مربوط به کمیسیون حقوق بین الملل بود که در سال ۱۹۸۴ تروریسم جهانی را اینگونه تعریف کرد: «هرگونه عملی که قوانین و مقررات بین المللی را نقض کند و آرامش و نظم جامعه جهانی را بر هم بزند و آنرا با هرج و مرج و تزلزل مواجه سازد اعماز آنکه در دوران صلح یا هنگام جنگ صورت پذیرد، در حکم تروریستی بین المللی خواهد بود.» (لطفی،۱۳۹۰) در نهم دسامبر ۱۹۹۴، مجمع عمومی با اجماع، سند جامعی را با عنوان «اعلامیه راجع به اقداماتی برای امحای تروریسم بین المللی» در این زمینه تصویب نمود. این اعلامیه برداشت مشترکی از اقدام تروریستی به دست داده و «اعمال مجرمانه ای را که هدف یا انگیزه آن ها ایجاد رعب و وحشت میان مردم، گروهی از اشخاص، یا اشخاص خاص به منظورهای سیاسی باشد، تحت هر شرایطی، غیر قابل توجیه می داند.» (حبیب زاده، ۱۳۸۶) در سال ۱۹۹۶ مجمع عمومی ملل متحد یک کمیته ویژه برای تهیه «کنوانسیون جامع در خصوص تروریسم بین المللی تشکیل داده است که این کمیته در طرح پیشنهادی خود در ماده ۲ به تعریف اعمال تروریستی مبادرت نموده است. مطابق ماده ۲ تهیه شده توسط این کمیته «هر فردی که در حوزه مفهوم این کنوانسیون مرتکب جرمی شود، چنانچه آن فرد به هر طریقی، به صورتی عمدی و غیرقانونی سبب شود که: فرد دیگری کشته شود یا مجروح گردد یا خسارت جدی به اموال عمومی یا خصوصی وارتعریف تروریسم از نظر فرهنگ لغات جهانی و اندیشمندان بزرگ ۱-۹-۱ تعریف تروریسم از نظر فرهنگ لغات جهانی و اندیشمندان بزرگ در یک مفهوم، تروریسم به کاربرد خشونت سیاسی، تهدید های اجتماعی یا حمله های برنامه ریزی شده ای گفته می شود که با جنگ نامتعارف پیوند نزدیک دارد . ترور، کاری منفرد یا عاطفی نیست بلکه اقدامی است گروهی، سازمان یافته و حتی یک استراتژی سیاسی است. ( مقصودی و حیدری، ۱۳۸۸ ) در حقیقت در تعاریف تروریسم دست کم سه خصیصه مشترک را مد نظر قرار می دهند: اول، به کارگیری خشونت یا دست کم تهدید به اعمال آن؛ جی. آنجلو کورلت در این باره یادآور می شود که نیازی نیست تحقق عینی خشونت را تروریسم بنامیم، بلکه تهدید به اعمال آن نیز می تواند از عناصر ذاتی اعمال تروریستی باشد. دوم، خشونت با اهداف سیاسی؛ به منظور تفکیک تروریسم از سایر اشکال خشونت و اعمال بزهکارانه ای مانند قتل یا سوء قصد با انگیزه های اقتصادی و شخصی، برخی نویسندگان صرفاً گروه ها و بازیگرانی را در زمره تروریست ها قرار می دهند که در صدد تحت تاثیر قرار دادن اعمال و رفتار سیاسی حاکمان از طریق اعمال خشونت آمیزند. سوم، غیر نظامیان، آماج تهدید ها و آسیب های تروریستی؛ عنصر اصلی متمایز کنند تروریسم از سایر اشکال خشونت آسیب رساندن به شهروندان یا تهدید به اعمال خشونت علیه آنان است، به گونه ای که ایجاد ترس و به راه انداختن آثار روانی مخرب علیه شهروندان مهم ترین اعمال تروریستی قلمداد می شود. در مطالعه ای با حضور ۱۰۹ کارشناس تروریسم و متخصصین دانشگاهی، تعریف تروریسم بررسی و تحلیل شد. براساس نتایج این تحقیق، عنصر خشونت در ۸۳ درصد تعاریف و اهداف سیاسی در ۶۵ درصد تعاریف بیان شده بود. ۵۱ درصد بر عامل ترساندن و ترور تاکید کردند و فقط ۲۱ درصد به استبداد و عدم تبعیض در تروریسم اشاره کردند. ۱۷ درصد نیز تروریسم را قربانی کردن شهروندان، افراد بی طرف و افراد غیر نظامی دانستند. ( توکلی، ۱۳۹۱ ) اینکه با چه رویکردی به مقوله تروریستی پرداخته شود ، تعریف آن متفاوت می شود. نوام چامسکی در چارچوب رویکرد رادیکال معتقد است اگر تنها خصیصه مشترک میان تعاریف ارائه شده از تروریسم را کشتن غیر نظامیان با اهداف سیاسی بدانیم، هیچ کشوری مانند ایالات متحده آمریکا مرتکب اعمال تروریستی نشده است. به نظر وی، عرف و رویه شکل گرفته در چارچوب گفتمان سیاسی اجازه اشاعه تفکری را می دهد که ترور را سلاح ضعیفان علیه قدرتمندان قلمداد می کند. از دید «یورگن هابرماس»، خشونت تروریسم که از بنیادگرایی سرچشمه می گیرد، به گونه ای در چارچوب آسیب شناسی ارتباطی می گنجد که از بدگمانی مایه می گیرد و به شکست ارتباط می انجامد. از دید او، تروریسم در سایه مدرنیزاسیون شتاب زده و بی ریشه پدید می آید. (مقصودی و حیدری، ۱۳۸۸) در واقع تروریسم عنوانی است که برای خشونت افراد، گروه ها و دولت های بدون حمایت قوی ترها به کار می رود. سازمان های تروریستی متناسب با اهداف و خواسته هایشان بر تغییر رژیم، تغییر منطقه و زمین، تغییر سیاسی، کنترل اجتماعی و حفظ وضع موجود متمرکز می شوند. هم چنین راهبردهای متعدد و مختلف سازمان های تروریستی فرسایش (نبرد خواسته ها)، ارعاب (حاکمیت ترور)، تحریک (برانگیختن فیوز)، ایزایی (خرابکاری صلح) و بالاترین پیشنهاد (متعصب علیه خائن) را شامل می شود که با توجه به موقعیت و شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند. (توکلی، ۱۳۹۱) و شاید بتوان مهمترین مشخصه ترور را انتخاب اهداف به صورت اتفاقی است و این مشخصه اتفاقی بودن باعث ایجاد ترسی می شود که آنها سعی می کنند در برخوردهای بزرگتر به روی افراد به آن برسند. (غفوری، ۱۳۸۴) واژه «تروریسم» یا «بی رحمی و قساوت» و «ترس و وحشت» ارتباط دارد که این بخش در دائره المعارف لاروس می باشد. (جلالی، ۱۳۸۴) و یا به صورت شفاف تر بر اساس فرهنگ و دائره المعارف بزرگ لاروس تعریف ترور عبارت است. استفاده سیستماتیک از خشونت و ترس برای ایجاد قدرت و توانایی پذیرفته شده بوسیله جبر و زور می باشد و تعریف تروریسم به مجموع کل فعالیت های خشونت آمیز و اقدامات سیاسی که به طرف مردم تملکات و تشکلات آنها سوق داده می شود و براساس خشونت صورت می پذیرد و اطلاق می شود. (غفوری، ۱۳۸۴) البته در فرهنگ حقوقی بلاک آمده است: «تروریسم استفاده یا تهدید به استفاده از خشونت برای ارعاب یا ایجاد ترس خصوصاً به عنوان وسیله ای برای تأثیر گذاشتن بر رفتار سیاسی می باشد. (کوشا و نمامیان، ۱۳۸۷) و در پیوست تکمیلی فرهنگ لغات فرهنگستان علوم فرانسه، تروریسم چنین معنا شده است: «نظام یا رژیم وحشت» بر پایه نوشته دائره المعارف بریتانیکا، تروریسم به معنی «کاربرد سیستماتیک ارعاب یا خشونت پیش بینی ناپذیر بر ضد حکومت ها، مردمان یا افراد برای دستیابی به یک هدف سیاسی است. (فصیحی، ۱۳۸۹) در فرهنگ لغت آکسفورد ترور را تلاش برای ضربه زدن به افراد خاص و یا ایجاد ارعاب و وحشت دانسته است. فرهنگ جدید بین المللی وبستر آن را ایجاد وحشت و یا وضعیت وحشت، و هم چنین آن را اعمال حاکمیت و یا مبارزه یا حاکمیت از طریق ارعاب می داند فرهنگ هر پنج آمریکایی آن را کاربرد قوا به صورت غیرقانونی و خطرآفرین و خشونت بار می داند که از سوی یک فرد و یا یک گروه سازمان یافته علیه مردم و یا اماکن به قصد ایجاد ارعاب و یا اجبار دولت ها و یا شرکت ها صورت می گیرد و عمدتاً دارای اهداف سیاسی و ایدئولوژیکی می باشد. (بزرگمهری، ۱۳۸۷) جزییات بیشتر درباره این پایان نامه : پایان نامه آثار و پیامدهای تروریسم بر حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی شریف بسیونی تعریفی جامع از تروریسم دارد: «رفتار اجبار آفرین فردی یا دسته جمعی با به کارگیری استراتژی های خشونت آمیخته با ارعاب که در برگیرنده یک عنصر بین المللی یا هدف گیری شده بر ضد یک آماج تحت حمایت بین المللی است و هدف از آن رسیدن به نتیجه های قدرت طلبانه است. و ریچارد هنل در کتاب «تروریسم؛ شکل جدید جنگ» ترور را اینگونه تعریف کرده است: «ترور، یک ترس فلج کننده شدید یا بیم از آن است. تروریسم تلاش آگاهانه برای اعمال ترور از طریق یک عملکرد سمبلیک است که استفاده یا تهدید به استفاده از زور مهلک غیرطبیعی را به منظور نفوذ بر یک شخص یا گروه هدف در بر دارد.» (فیرحی و ظهیری، ۱۳۸۷) د شود یا خسارات وارده موجب خسران اقتصادی عمده ای گردد. چنانچه هدف از این عمل (هدف ذاتی یا هدف مقارن آن) مرعوب ساختن جماعتی یا اجبار دولت یا یک سازمان بین المللی به انجام عمل یا خودداری از عمل باشد، مرتکب اعمال تروریستی شده است. (عسگری، ۱۳۹۱) ماده ۲ کنوانسیون بین المللی مقابله با بمب گذاری تروریستی، نیویورک، ۱۲ ژانویه ۱۹۹۸، جرم تروریستی و عامل آن آن را تعریف می کند و اعلام می دارد فردی که به طور عامدانه و غیر قانونی یک ماده و یا تله مهلک انفجاری را در اماکن عمومی ، امانات دولتی و یا سیستم حمل و نقل عمومی و یا امکانات زیر بنایی دولت ( مانند نیروگاه ها ، سدها و غیره ) جاسازی یا به کار اندازد مرتکب جرم تروریستی شده است ، البته مفروض بر اینکه ، قصد وی کشتار یا مجروح ساختن مردم باشد و یا بخواهد در اماکن عمومی تخریب وسیع ایجاد کند . در همین ماده افرادی که مشارکت و یا همدستی در این اعمال داشته باشند و یا افرادی که نقش هدایت و سازماندهی این نوع عملیات را بر عهده داشته باشند به عنوان مجرم تروریستی تلقی می شوند ( بزرگمهری، ۱۳۸۷ )
تعریف تروریسم از نظر فرهنگ لغات جهانی و اندیشمندان بزرگ
آخرین نظرات