ب – اشتغال به معناى دارا بودن سهم تاثیر در تکامل جامعه.
تعریف اشتغال زنان در سه سطح
اشتغال زنان در سه سطح خرد، کلان و توسعه تعریف مىشود:
۱- اشتغال براى تامین زندگى خصوصى (زندگى خانوادگى):
۲- سهیم بودن در ایجاد عدالت اجتماعى – سیاسى – فرهنگى – اقتصادى یا نظام موازنه (زندگى اجتماعى):
۳- اشتغال به معناى سهیم بودن در تکامل (زندگى تاریخى) (لطیفپور، ۱۳۸۸،ص۱۱۲).
برخی تعریف اشتغال را «به مجموعه فعالیت هایی که در یک دوره معین که در مقابل آن مزدی پرداخت میشود» بیان کرده اند. براساس این تعریف، زنانی که در دوره معین به فعالیت میپردازند و در قبال این فعالیت مزد دریافت میکنند زنان شاغل محسوب میشوند و موضوع بحث ما درباره اشتغال این زنان میباشد. با این تعریف، کار بسیاری از زنان که در خانه و به صورت کار شخصی انجام میدهند از موضوع بحث خارج میگردند و فقط آن دسته از فعالیتها را شامل میشود که اساسا در خارج از منزل و کار شخصی و در محیط اجتماعی صورت میپذیرد (مجموعه مقالات برگزیده همایش سراسری زن در اندیشه امام خمینی، ۱۳۸۸).
کار از دیدگاه اسلام شامل همهی فعالیتها و کارهای مفیدی است که موجب ارتقاء روحی، معنوی، اخلاقی و اقتصادی انسان میشود. بدین ترتیب اسلام دیدی همه جانبه نسبت به کار دارد به گونهای که هم زمان به جنبههای مادی و معنوی کار عنایت دارد. از طرفی ارزش مادی کار را تا آنجا بالا برده که کار مجاز را تنها وسیله مالکیت مشروع دانسته و آیه کریمه(لیسَ لِلانسان الّا ما سعی )( نجم ، آیه ۳۹) برای آدمی جز آنچه آنجام داده نخواهد بود. بسیاری از آیات دیگر مؤید این مطلب است. در اسلام همهی قراردادهای مالی و سودها و انتفاع حاصله، بر اصل کار پایه گذاری شده و هر کس محصول کار خود را میبرد، البته اگر کسی به دلیل بیماری و پیری و نظایر آن قادر به آنجام کار نباشد خداوند حق او را در کار دیگران مقرر داشته است.( نیاکی ، حقوق کار ایران ، ج ۱ ، صص ۱۰۷ و۱۰۶) (و فی اموالهم حقّ لِلسائل والمحروم) (ذاریات ، آیه ۱۹).
اسلام ارزش معنوی کار را تا حد جهاد فی سبیل اله ارتقاء بخشیده است، هم چنان که در بعضی روایات کار کردن برای تأمین معاش خود و افراد تحت تکفل را در حد جهاد فی سبیل الله به شمار آورده است. بنابراین کاری که جنبه تولیدی داشته باشد و واقعاً کار باشد و یک گوشه از احتیاجات فرد و جامعه را تأمین کند بسیار ارزشمند است، این ارزش به حدی بالاست که پیامبر عزیز اسلام بر دست پینه بسته کارگر بوسه زدند و فرمودند: این دستی است که در آتش نخواهد سوخت و خداوند این دستها را دوست دارد.( نیاکی ، همان ، صص ۶و۸).
در فقه اسلامی هر کاری با توجه به مصالح و مفاسدی که بر آن مترتب است سنجیده میشود و تابع حکم خاصی از احکام خمسه است. (واجب– حرام– مستحب– مباح- مکروه).زمانی فایده کاری به اندازهای برای فرد یا جامعه زیاد است که آنجام آن به تعبیر فقهی واجب است و زمانی عملی برای فرد یا جامعه یا هر دو مضراست در این صورت آن عمل ممنوع و به اصطلاح فقهی حرام میباشد. و یا کاری ممکن است تابع یکی از سه حکم دیگر فقهی، مباح، مکروه و مستحب باشد. یکی دیگر از مصادیق مهم کار در تعالیم فقه اسلامی، کار به منظور کسب معاش فردی که خود یک واجب عینی است و یا اعمال مورد نیاز جامعه که خود یک واجب کفایی است، میباشد. به بیان دیگر، فقه، کار و فعالیت افراد را صرفاً از دید اقتصادی و بازدهی مادی نمی نگرد و با توجه به آثار هر کاری، حکم آن را تعیین میکند. به همین ترتیب فقه اسلام با واجب شمردن فعالیت هایی که برای فرد و جامعه مفید است، افراد را به اشتغال به آنها تشویق میکند. در جوامع، امروزه در کشورهایی که اقتصاد ارشادی یا برنامهای حکم فرماست با امتیازات مادی افراد را به سوی مشاغل و فعالیتهای مورد نیاز جامعه سوق میدهد،اما حقوق اسلامی علاوه بر تأمین نیازهای مادی افراد، که جامعه هم وظیفه دار آن است به اتکاء ایمان و اعتقاد مسلمانان و به انگیزهی معنوی خدمت به اجتماع، افراد مسلمان را متوجه فعالیتهای مفید و عام المنفعه میکند (عراقی، دوره حقوق کار، ج۱، صص ۱۳ و۱۲).
آخرین نظرات