(فایل کامل موجود است)
همچنین در تأیید اشتغال زنان، به این حدیث پیامبر (ص) استناد نموده، آنجا که فرمودند: « طَلَبُ الحَلالِ فریضهٌ علی کُلّ مُسلِمٍ و مُسْلِمه » (مجلسی، بحارالانوار ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۷۷).
یعنی: به دنبال روزی حلال رفتن برهر مرد و زن مسلمانی لازم و واجب است.
پیامبر (ص) در این روایت به دست آوردن روزی حلال را بر هر مرد و زن مسلمانی واجب کرده و این حکم را مختص به قشر خاصی نکرده بلکه روایت به طور صریح و آشکار دلالت بر وجوب تکسب به نحو عام دارد. همهی مسلمانان اعم از زن و مرد ملزم و موظف هستند که برای معاش خود و خانوادهی خویش، تلاش لازم را به عمل آورند و کوتاهی در این امر مؤاخذه الهی را در پی خواهد داشت.
از نظر اسلام وظیفهی اداره مالی خانواده بر عهده مرد است و در حقیقت این مرد است که نان آور خانواده است و زن در قبال هزینههای اقتصادی خانواده شرعاً مسئولیتی ندارد، ولی اگر در شرایط خاصی مرد نتوانست از عهدهی این مسئولیت بر آید، آن وقت وظیفهی زن ایجاب میکند که به او کمک و یاری رساند.
امام علی (ع) در نامه ۳۱ خود خطاب به امام حسن (ع) میفرماید :
« وَ لا تُمَلَّکَ الْمَرْأَهَ مِنْ أَمْرِها ماجاوَزَ نَفَسها » (دشتی ، نهج البلاغه ، ص ۳۸۲)
(کاری که برتر از توانایی زن است به او واگذار مکن )
در این عبارت هر چند که امام (ع) اشاره فرموده به تناسب کار با روحیات زن، در عین حال سندی بر مشروعیت کار زنان است.
در کتب دینی ما روایات زیادی در باب کسب روزی نقل شده است، ولی هیچ یک از این روایات کار و کسب و فعالیت اقتصادی را مختص مردان نشده اند و هیچ اثری از نهی زنان در این خصوص، در روایات دیده نمی شود.
اسلام در این حد متوقف نشد، بلکه زن را به حضور در فعالیتها و به عهده گرفتن وظایف و مناصبی خواند که به مقتضای جامعه نوپیدای اسلام به وجود آمده بود. در مکه و زمان رسول اللّه(ص) امور حسبه (مالی) را «سمراء بنتنهیک الاسدیه» بر عهده داشت. وی با شلاق کسانی را که در داد و ستد، غش و فریبکاری میکردند، مجازات میکرد(قاسمی، نظام الحکم فی الشریعه و التاریخ الاسلامی (السلطه القضائیه)، ص۲۵۰، دار النفائس، بیروت، ۱۹۷۸). امور حسبه از مهمترین و خطیرترین مناصبی است که شخص میتواند در جامعه اسلامی بر عهده گیرد. بنا بر تعریف ماوردی از امور حسبه، که امر به معروف به هنگام ترک آن و نهی از منکر در وقت آنجام آن است(ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۲۴۵، مطبعه مصطفی البابی الحلبی، قاهره، ۱۹۶۶)، مسؤولیت امور حسبه، حد و مرزی نمیشناسد. از واگذاری این مسؤولیت به زن میتوان میزان اعتماد بالا به تواناییها و شایستگیهای زن را در پذیرش مسؤولیت، در زمان پیامبر(ص) فهمید. در جنگهای پیامبر(ص) بسیاری از زنان مانند مردان نقش داشتند(اعیان النساء، ص۲۱۸ و ۵۸۱). زن به فعالیتهای مذهبی میپرداخت و مانند عابدی فقیه از پیامبر روایت میکرد و رسول اللّه برای وی حدیث میگفت. زن در زمینه شعر هم بارز و برجسته بود.
پیامبر اکرم (ص): طَلَبُ الحَلالِ فَرِیضَهٌ عَلَی کُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَهٍ؛ کار کردن برای کسب مال حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است (جامع الاخبار، ص ۳۸۹، حدیث ۱۰۷۹).
موارد متعدّدی در صدر اسلام وجود دارد که زنان پایاپای مردان در جامعه حضور پر رنگ داشتند و ردعی از جانب معصومین (علیهم السلام) نشدند وگاهی حضرت زهرا(سلام الله علیها) این کار را آنجام دادند که برخی از این موارد اشاره می شود :
الف- بیعت پیامبر رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) با زنان: حضرت زنان را به شرکت در بیعت فرا میخواند و در آن جامعه ی بدوی و به دور از فرهنگ وتمدّن که زن مایه ی نکبت به شمار می آمد، این حرکت ایشان تحّولی عظیم در ارزش دادن به حضور زن در اجتماع است. این حرکت در سه مورد تحّقق یافت: ۱-در ابتدای دعوت به اسلام(الطبقات الکبری ج۸ص۱۱) پس از فتح مکّه ودر اوج قدرت(الکامل فی التاریخ ج۲ص۲۵۲) ۳-در غدیر خم برای بیعت زنان با امیرالمؤمنین (علیهم السلام)( بحار الانوار ج۲۱ص۳۸).
ب- دفاع حضرت زهرا(سلام الله علیها) از جانشینی بر حقّ امیرالمؤمنین(علیه السلام) واعتراض او به حکومت وقت و رفتن به در خانه ی مهاجرین و انصار برای افشای ماهیّت پلید حکومتگران و طلب کمک این گونه اعمال از شخصی معصوم مانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) وتأیید امامی معصوم همانند امیرالمؤمنین (علیه السلام) نشان از وظیفه ی زنان نسبت به حضور در جامعه دارد.
ج-هنگامی که امیرالمؤمنین (علیهم السلام) از بیعت با ابوبکر امتناع می ورزد، امّ سلمه به دفاع از حضرت بر خاسته وکنار قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) رفته واشعاری در شکایت از وضع موجود می سراید.
نقد: این موارد ذکر شده در شرایط خاص و برای امر ویژه ای است و ربطی به حضور زن در جامعه و اشتغال او در خارج از خانه ندارد؛ زیرا مورد اوّل که مسأله ی بیعت زنان بود، امری است که به خاطر پایبندی زنان بر اسلام امری لازم است؛ زیرا دین اسلام دینی مخصوص مردان نیست و زنان دوشادوش مردان باید به آن معتقد شده(بحارالانوار ج۲۸ص۳۱۴) و با آن بیعت کرده وبه دستورات آن عمل کنند. امّا مسأله ی غصب خلافت لوث شده و در تاریخ محو می گشت و مسأله ی دفاع از ولایت مسأله ای ویژه و در شرایط ویژه بوده و لذا نمی توان حکم آن را به موارد دیگر تسرّی داد.
۲- دلیل دوم جواز اشتغال زن این است که روایاتی که بیانگر لزوم خانه نشینی زنان وارد شده با شرایط فرهنگی جامعه ی آن روز وارد شده است. شرایطی که زن در آن هیچ ارزش اجتماعی نداشت و رسول اکرم و ائمه (علیهم السلام) به تدریج ارزش اجتماعی زنان را به آنها اعطا کردند و ممکن نبود که در آن زمان، معصومین (علیهم السلام) بر حضور پر شور زنان در جامعه تأکید کنند و اگر این کار را می کردند مورد پذیرش قرار نمیگرفت. و لذا نمی توان در عصر حاضر به این روایات استناد کرد (البته برای اشتغال زنان، رعایت ملزومات آن یعنی حفظ حجاب و عدم مفسده و عدم اختلاط شرط لازم است).
نقد: اوّلاً: اصل اوّلی در قضایا، حقیقیه بودن آنهاست و خارجیه بودن قضیه نیازمند دلیل است. وثانیاً: بسیاری از روایاتی که به آنها در اثبات منع استدلال شد، قابل حمل بر قضیه ی خارجیه نیست که به بعضی از آن روایات اشاره می شود:
الف: روایاتی که علّت وجوب حبس زنان در خانه را عورت بودن آنها بیان می کند(جعفربات ص۹۴). ب- روایتی که علّت منع از سوار شدن زنان بر مرکب را ایجاد هیجان و فجور بیان می دارد(کافی ج۵ص۵۱۶). ج- در خطبه ی امیرالمؤمنین(علیه السلام) علّت نهی از سپردن امر خانواده به زنان را اینگونه بیان می کند:«فانّهنّ إن ترکن و ما أردنَ أوردنَ المهالک و عدون أمر المالک فانّا وجدناهنّ لاورع لهنّ عند حاجتهنّ و لاصبر لهنّ عن شهوتهنّ، البذخ لهنّ لازمٌ و إن کبرن و العجب بهنّ لاحقٌ و إن عجزنَ… » (بحارلانوار ج۱۰۰ص۲۲۳) در روایت جابر جعفی (کافی ج۵ص۵۱۶) و روایت خصال(کافی ج۵ص۵۱۶)که مسألهی ی عدم خروج زن از خانه را در بعضی از موارد مثل تشییع جنازه و عیادت مریض در سیاق «لیس علی النساء جمعه و لا جماعه » قرار داده است و هیچ یک از فقهاء در مورد عدم حضور زن در نماز جمعه و جماعت قائل به این نشده که این روایات به نحو قضیهی خارجیه بوده است، پس به وحدت سیاق، بقیه ی موارد مذکور در این روایات نیز حمل بر قضیهی حقیقیه می شود. و لذا برخی از فقها معاصر با مسأله ی اشتغال زنان به مخالفت پرداختند. در اسلام کارهایی مثل بافندگی که در خانه آنجام می شود در روایات به آن ترغیب شده است مثل روایت امیر المؤمنین(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «نِعم اللّهو المغزل للمرأه الصالحه»( بحار الانوار ج۱۰۰ص۲۵۸) و روایت امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا که فرمود :«لا تنزلوا النساء الغرف و لا تعلّموهن الکتابه وأمروهنّ بالمغزل و علّموهنّ سوره النور»( بحارالانوار ج۱۰۰ص۲۶۱) و در روایت جابر جعفی(بحارالانوار ج۱۰۰ص۲۵۷) امری مستحب شمره شده است.
از مجموع روایات نهایت توجه و اهمیت این مسئله در شرع مقدس اسلام می توان استنباط کرد که اشتغال زنان در خانه ممنوع نمیباشد ولی برای اشتغال آنان خارج از خانه باید ضوابطی را رعایت کرد و باتوجه به شرایط کنونی و تغییر وضعیت اجتماعی مسلمانان، فقها می توانند اجازه اشتغال زنان را با رعایت موازین اسلامی صادر نمایند.
آخرین نظرات