۵-۳- سوالات اساسی تحقیق ۲۴۳
۵-۴- بحث و نتیجه گیری کلی ۲۴۳۵-۵- پیشنهادها ۲۴۳
– مقدمه
برای مدتهاست که اقتصاددانان مالی درباره مشکل عدم تقارن اطلاعات در بازارهای مالی، از جمله مخاطره اخلاقی، اظهار نگرانی نموده اند. حوادث اخیر، مانند بحران نکول رهن درجه دوم[۱]، مشخصمی کنند که متأسفانه بازارهای رهن مستعد این دسته مسائل هستند. در واقع بازارهای رهن از ساختاری برخوردار هستند که چالشهای جدیدی را برای تجزیه و تحلیلها پیرامون مشکل مخاطره اخلاقی، چه درزمینه تئوری و چه درزمینه تجربی، مطرح می کنند. به علاوه اینکه، بازارهای رهن به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی دنیا فعالیت می کنند و برای کارایی اقتصاد حقیقی، عنصری حیاتی محسوب میشوند. از این رو، فهم و مطالعه عمیقتر پیرامون ظهور و دلالتهای مخاطره اخلاقی برای بازارهای رهن از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. در این رساله، مشکل مخاطره اخلاقی در فرآیند اوراق بهادارسازی داراییها[۲] (ABS)، باﻟﺄخص برای اوراق بهادار با پشتوانه رهن[۳] (MBS) مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است.
اوراق بهادارسازی داراییها، یکی از مهمترین نوآوریها در بازارهای مالی میباشد. در یک اوراق بهادارسازی نمونه، تعداد زیادی از داراییهای مالی (عمدتاً غیر نقدینه) که قابلیت تولید جریان نقدی دارند، با یکدیگر تجمیع[۴] و دستهبندی[۵] میشوند. با پشتوانه مطالبات[۶] به شکل جریانهای نقدی وصول شده از تجمیع داراییها، اوراق بهادار نقدینهای (قابل خرید و فروش) مستقیماً به سرمایه گذاران در بازار ثانویه[۷]، فروخته میشوند.
بجز سرمایه گذاران، اوراق بهادارسازی در سادهترین فرم، دو بازیگر اصلی دیگر نیز دارد. بانی[۸] نخستین بار داراییها (مثل وام) را ایجاد می کند[۹] که در جریان فرآیند اوراق بهادارسازی در نهایت به اوراق بهادار تبدیل (منظور تبدیل کیفی) میشوند. بازیگر دوم در فرآیند اوراق بهادارسازی، نهاد واسط[۱۰] (SPV) است که همان منتشرکننده[۱۱] اوراق بهادار با پشتوانه تجمیع داراییها میباشد و به دور از ورشکستگی[۱۲] قرار دارد. در واقع بانی یک پورتفولیوی بزرگ از داراییها را تجمیع کرده و به یک منتشرکننده (SPV) واگذار می کند.
مهم است توجه به این نکته که در فرآیند اوراق بهادارسازی، واگذاری داراییهای تجمیع شده به منتشرکننده به صورت فروش قانونی[۱۳] است. بر اساس استانداردهای حسابداری، فروش قانونی با انتقال مالکیت داراییها از بانی به خریدار (منتشرکننده)، همراه است. در اینصورت بانی می تواند این
داراییهای غیرنقدینه را از ترازنامه خود جدا و حذف کند و نقدینگی ترازنامه خود را افزایش دهد. در نتیجه منتشرکننده و بانی به طور قانونی از یکدیگر جدا میشوند. بنابراین اگر بانی ورشکسته شود، این داراییها که اکنون در مالکیت منتشرکننده قرار دارند، بین طلبکاران[۱۴] بانی توزیع نمیشوند. همه این موارد ویژگی برونترازنامهای بودن[۱۵] فرآیند اوراق بهادارسازی را نشان می دهند.
یکی از انواع داراییهای پایه[۱۶] (وثیقه) برای این اوراق، وامهای رهنی[۱۷] است که موضوع مورد نظر در این رساله میباشد. به اوراق بهادار منتشر شده با پشتوانه وصولها از وامهای رهنی، اوراق بهادار با پشتوانه وامهای رهنی (MBS) میگویند. این وامهای رهنی توسط بانی (موسسه وام دهنده)، در بازار رهن اولیه پذیرهنویسی شده[۱۸] و به متقاضیان، جهت خرید املاک و مستغلات، اعطا میگردند و با پشتوانه وصولهای نقدی از قرض گیرندگان (اقساط رهن)، اوراق بهادار MBS توسط SPV در بازارهای رهن ثانویه به سرمایه گذاران فروخته میشوند.
جریانهای نقدی حاصل از تجمیع داراییهای پایه این اوراق بهادار – منهای حقالزحمه خدمات انجام شده برای بستهبندی[۱۹] آنها – بر طبق ضوابط خاص مربوط به آن اوراق بهادار، از طریق منتشرکننده به سرمایه گذاران، پرداخت میشود. در فرآیند اوراق بهادارسازی، تمامی این مراحل همزمان اتفاق میافتند.
۱-۲- بیان ﻣﺴﺄله
اوراق بهادارسازی، به کامل کردن بازارهای اوراق بهادار[۲۰]، بهبود بخشیدن به نقدینگی بازار[۲۱]، شفافیت[۲۲] بخشیدن به بازار و تخصصی کردن فعالیتها[۲۳]، به طور متأثری کمک می کند. با این حال، اوراق بهادارسازی هزینه های سازمانی[۲۴] مهمی را ایجاد می کند که به تفکیک مالکیت و کنترل داراییها، مربوط میشود و در این رساله بر این مهم تمرکز شده است.
در گذشته، یک بانی (بانک) میبایست تمامی وامهایی را که ایجاد میکرد در مالکیت خود نگه داشته و مدیریت و پذیرهنویسی نماید. در مقابل، اوراق بهادارسازی برای بانی یک منبع کلیدی تأمین مالی بلندمدت فراهم می کند که به موجب آن مدیریت ترازنامه بهبود بخشیده میشود. در فرآیند اوراق بهادارسازی با تفکیک داراییها (وامهای رهنی) از ترازنامه و استفاده از آنها به عنوان پشتوانه اوراق بهادار منتشر شده برای سرمایه گذاران، کیفیت این اوراق بهادار از وضعیت ریسک اعتباری بانی مستقل میشود. همچنین بانی با پیشآمدهای اعتباری وامهایی که ایجاد و پذیرهنویسی کرده، نیز دیگر زندگی نمیکند. بنابراین عملکرد اوراق بهادار ایجاد شده مستقیماً به عملکرد قرضگیرندگان وامها در تولید جریانهای نقدی مرتبط میشود؛ اما نکته اینجاست که عملکرد دارایی پایه و بنابراین عملکرد اوراق بهادار تولید و منتشر شده با پشتوانه آنها را میزان تلاش صورت گرفته توسط بانی هنگام اعطای وامها تعیین می کند. روشن است که تلاش برای اعمال استانداردهای پذیرهنویسی[۲۵] در فرآیند اعطای وام، هزینهبر است. چنانچه بانی استانداردهای پذیرهنویسی را اعمال نماید و اطلاعات هر چه بیشتر ودقیقتری درباره هر متقاضی رهن ریسکی[۲۶] جمعآوری نماید، تنها قرض گیرندگان با کیفیت اعتباری بالا را در بازار رهن اولیه تأمین مالی خواهد نمود؛ اما اگر استانداردهای پذیرهنویسی را کاهش دهد و
هیچگونه اطلاعاتی جمعآوری ننماید و به هر متقاضی رهنی وام اعطا نماید، از یک طرف هزینه های مربوط به پذیرهنویسی را کاهش میدهد که به نفع خویش است، اما از طرف دیگر به ریسکهای نکول بالاتری برای رهنهای پذیرهنویسی شده دست خواهد یافت که به ضرر طرف دیگر یعنی سرمایهگذار خواهد بود. در واقع ریسکها اکنون به سرمایه گذاران (دارندگان نهایی[۲۷] وامهای تجمیع شده) بر
میگردند نه به وامدهندگان (مالک اولیه وامها).
از طرف دیگر، بدتر آنکه برای سرمایهگذار در بازار ثانویه، مشاهده کامل تلاش اعمال شده توسط بانی در اعمال استانداردهای پذیرهنویسی نسبت به متقاضیان وامها، در عمل غیرممکن یا حتی در صورت امکان می تواند بسیار پرهزینه باشد. در واقع بانی که نخستین بار وامها را ایجاد کرده، اطلاعات بیشتر و بهتری راجع به وامهای پذیرهنویسی شده، نسبت به سرمایه گذاران، دارد.
۱-۳- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
اعتقاد بر آن است که عامل اصلی بحران مالی سالهای ۲۰۱۰-۲۰۰۷، اوراق بهادارسازی داراییها بالأخص اوراق بهادارسازی وامهای رهنی MBS، میباشد. در ادبیات اوراق بهادار MBS، وجود مشکل مخاطره اخلاقی به علت ویژگیهای خاص فرآیند اوراق بهادارسازی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، بحران مالی اخیر لزوم کاهش مشکل اطلاعاتی مخاطره اخلاقی در معاملات اوراق بهادارسازی را برای مشارکت کنندگان در این بازارها گوشزد مینماید.
به طور کلی، منافع حاصل از اوراق بهادارسازی می تواند در صورت داشتن یک طراحی بهینه از آن، هزینههایش را به خوبی پوشش دهد. آنچه در فرآیند اوراق بهادارسازی اهمیت دارد میزان توانایی داراییها (وثیقه این اوراق) در ایجاد جریان نقدی است اما وجود مشکلات اطلاعاتی بین بازیگران که در ذات این فرآیند قرار دارد می تواند منافع مالکان نهایی تجمیع وامها یعنی سرمایه گذاران را بشدت متأثر سازد.
در بازار رهن ثانویه، سرمایه گذاران خصوصی در ارزیابی ریسکهای پیچیدهای که همبسته با تجمیع رهنها هستند، خیلی موفق نمیباشد. بر خلاف سهام که از طریق ویژگی موقعیت اولین خسارت[۲۸] در ساختارهای سرمایه شرکتها، میزان ریسکی بودنشان را اعلان می کنند، اوراق بهادارسازی رهن به سرمایه گذاران سلامت وام دادن ایمن را با ضمانت چیزی به ظاهر وثیقه، وعده می دهند؛ به عبارت دیگر، با این ساختار از اوراق بهادار MBS، پرداختهای دورهای سود و اصل پول بدون ارتباط با ریسک-های ممکن به سرمایهگذار تضمین میشود. از سوی دیگر، رقابت در فعالیت اوراق بهادارسازی که در میان نهادهای مالی خصوصی انجام میگیرد، سطوح ریسک بالاتری را نسبت به آنچه سرمایه گذاران
پیش بینی می کنند، انتقال میدهد. از این رو کنترل شفافیت جریان اطلاعات درباره اعمال استانداردهای پذیرهنویسی، توسط سرمایه گذاران که تنها متحملین ریسک اعتباری داراییهای پایه (تجمیع وامها) اوراق بهادار با پشتوانه رهن محسوب میشوند نیازمند بررسی و تحلیل بیشتری است.
در واقع، خریداران عقلایی اوراق بهادار MBS در بازارهای مالی، همواره این مشکل مخاطره اخلاقی را تشخیص می دهند و جهت کاهش بخشیدن به آن لازم است گامهایی را بردارند.
۱-۴- فرضیات و سؤالات اساسی تحقیق
یک طراحی بهینه از اوراق بهادارسازی، می تواند به بانی برای اعمال استانداردهای پذیرهنویسی بالا به قرضگیرندگان، انگیزه دهد.
یک طراحی بهینه از اوراق بهادارسازی، می تواند بانی را برای فروش وامها و حذف آنها از ترازنامه تشویق نماید.
۱-۵- اهداف تحقیق
به علت ویژگی برونترازنامهای بودن فرآیند اوراق بهادارسازی، عدم تقارن اطلاعات میان بانی و سرمایهگذار و هزینهبر بودن عمل غربال کردن متقاضیان وام، انگیزه بانی برای اعمال استانداردهای پذیرهنویسی، کاهش مییابد. بنابراین، امکان ندارد که بانی در جهت منافع سرمایه گذاران که در انتهای زنجیره اوراق بهادارسازی قرار دارند، عمل نماید و مسأله تضاد منافع[۲۹] و در نهایت مخاطره اخلاقی در رفتار پنهانی[۳۰] بانی، بوجود میآید و بانی در انجام وظایفی که در قرارداد متعهد به انجامشان شده است شانه خالی می کند زیرا می تواند از اطلاعات برتر خود استفاده نموده و رفتارش را در جهتی که به نفع خویش است، تغییر دهد.ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات