همکاران، ۲۰۰۲ : ۲۶۸).
با توجه به تعاریف ذکر شده افکار یا تصورات قالبی، تعمیمی کلی اند که عبارت اند از نسبت دادن خصوصیات یکسان به همه افراد یک گروه بدون در نظرگرفتن تفاوت های واقعی میان آنها. اگر قالبهای فکری بر تجربه استوار بوده و دقیق وصحیح باشد، راهی مطلوب و کوتاه برای سازگاری با دنیای خارج است و اگر قالبهای فکری ما را از دیدن اختلا فات فردی در طبقه ای از مردم بازدارد، نا سازگارانه است و مانع ارتباط درست ومداوم با دیگران می شود.
۱-۴-۳- اعتماد اجتماعی
اندیشمندان اجتماعی تعاریف مفهومی بسیاری از اعتماد اجتماعی مطرح کرده اند که دارای تفاوت های زیادی است. دورکیم: اعتماد را آرامشی می داند که حاصل زندگی مسالمت آمیز بشر در کنار همنوعانش در حالت صلح و به دور از هر گونه دشمنی و خصومت است. زیمل: اعتماد را معادل کلمه ایمان به کار می برد و به اعتقاد وی نوعی ایمان و اعتقاد به افراد جامعه است (زتومکا،۱۳۸۴:۲۸).آنتونی گیدنز در تعریف اعتماد به فرهنگ آکسفورد استناد می کند و به اعتقاد وی اعتماد نوع خاصی از اطمینان است (گیدنز، ۱۳۸۴: ۳۷).
۱-۴-۴- پایگاه اجتماعی- اقتصادی
نظریه پردازان کلاسیک مانند مارکس در تعیین قشربندی جامعه بیشتر به عامل اقتصادی یعنی وضعیت فرد در ساختار تولید توجه داشته اند. اندیشمندان معاصر به تدریج بر عوامل دیگری تأکید کردند، برای مثال دارندروف در تمایز سطوح مختلف قشربندی جامعه به برخورداری های متفاوت از قدرت و اقتدار سیاسی، وبر به بهره مندی های متفاوتی از منزلت اجتماعی، بوردیو به نوع مصرف و سبک زندگی و گیدنز به آموزش و مهارت های آموزشی تاکید نموده اند(لیپست و دیگران، ۱۳۸۱: ۲۷). از نظر بروس کوئن، پایگاه به موقعیت اجتماعی فرد در یک گروه یا به مرتبه اجتماعی او در یک گروه، در مقایسه با گروه دیگر اطلاق می شود. به عقیده وبر، پایگاه اجتماعی فرد همراه با طبقه یا درآمد و قدرت سیاسی سه بعد اصلی قشربندی اجتماعی را تشکیل می دهند. با جمع بندی تعاریف فوق می توان گفت پایگاه اجتماعی- اقتصادی[۱۷] جایگاه و منزلتی است که هر فرد در سلسله مراتب اجتماعی جامعه، اشغال می کند. شاخص های مستقیم سنجش پایگاه اقتصادی- اجتماعی میزان درآمد ماهانه، میزان تحصیلات و منزلت شغلی افراد در جامعه هستند(کاظمی پور، ۱۳۷۸: ۱۴۲).۱-۴-۵- هویت قومی (قوم مداری)
هویت قومی[۱۸] مجموعه ای از ایده های فرد درباره اعضای گروه قومی خود و بازشناسی خود با بهره گرفتن از نشانگان و برچسب های قومی است. فیجین بیان می کند که گروه قومی به معنای این است که یک فرد به طور اجتماعی و بر پایه ی خصیصه های فرهنگی یا ملیت اش از دیگران متمایز یا جدا شده باشد(فیجین،۱۹۷۸: ۹ به نقل از اشرف نظری،۱۳۹۱) مهم ترین خصوصیات یک گروه قومی از نظر برتون مواردی چون نیاکان مشترک واقعی یا اسطوره ای، نام مشترک، سرزمین و زبان مشترک، فضاهای مشترک زیستی، آداب و رسوم مشترک، ارزش های مشترک و احساس تعلق به یک گروه واحد را شامل می شود(قانعی راد و دیگران، ۱۳۸۶: ۶). تقویت هویت قومی در بین اقوام یک جامعه منجر به قوممداری[۱۹] می شود که عبارت است از پیشداوری و بدگمانی به غیرخودیها همراه با گرایشی به ارزیابی دیگران براساس فرهنگ خویش(گیدنز، ۱۳۸۶: ۳۶۹). ویلیام سامنر قوم مداری را اینگونه تعریف می کند: نوعی نگرش که براساس آن فرد یا گروه خود را مرکز و اساس همه چیز می پندارد و دیگر افراد را در مقایسه با آن درجه بندی و ارزیابی می کند. قوم مداری نوعی سوگیری متعصبانه نسبت به گروه خودی است که باعث می شود به جای آنکه تلاش کنیم الگوهای رفتاری متفاوت را درک کنیم ، آنها را به صورت منفی مورد ارزیابی قرار دهیم(گودیکانست، ۱۳۸۳: ۹۶).
۱-۴-۶- گردشگر (زائر)
طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری و صاحب نظران این حوزه، گردشگر[۲۰] کسی است که به طور موقت (حداقل ۲۴ ساعت و حداکثر یک سال) از خانه خود دور میشود و به منطقهای دیگر سفر می کند(کاظمی، ۱۳۸۵: ۲۰). زائران در واقع گردشگران حوزه گردشگری مذهبی هستند. در میان گردشگران مذهبی با دو گروه مواجه هستیم: یکی زائران، کسانی که انگیزهی آنها از مسافرت، فقط انجام امور مذهبی است و زمان و مدت اقامت آنها، تابع اوقات فراغت نیست و دیگری، گردشگران مذهبی که ضمن انجام زیارت و شرکت در مراسم مذهبی از مکان های دیگر گردشگری (اعم از مذهبی و غیر زیارتی) نیز دیدن میکنند و یا به عبارتی دیگر، اهداف مسافرت آنها چند منظوره با اولویت زیارت است (مؤمنی و همکاران، ۱۳۷۸: ۱۴).
۱-۵- تاریخچه موضوع
تاریخچه ی پژوهش درباره تصورات قالبی به رغم پیشینه غنی، جذاب و کاربردی، جوان و نوپا است. در طول دهه های اخیر که شاهد گسترش علایق پژوهشی در خصوص آن هستیم، تلاش شده است تا فهم منابع، زمینه ها و ریشه های باورها و نگرش های قالبی و تبیین آن به عنوان دیدگاهی اجتماعی که بر رفتار افراد اثر می گذارد مطمح نظر قرار گیرد(استنگور،۲۰۰۹: ۱).
والترلپیمن(۱۹۹۲) نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی نخستین کسی است که اصطلاح تفکر قالبی را در روانشناسی اجتماعی بکاربرد. منظور او از تفکرقالبی در بحث از باورها واندیشه ها، قالبها ی ساخته و پرداخته ذهنی است که شخصی ادراکهای خود را در آن جای می دهد واین قالبها به ادراکهای او رنگ خاصی می بخشد. از نظر لیپمن تفکرات قالبی دارای دو خصوصیت اند: اول، در برابر تغییر مقاوم اند. دوم، عموماً دامنه معانی محدود و تحقیر آمیزی را ارائه می دهند. اعتقاد به سرنوشت و تقدیر، به نحسی عدد ۱۳و. نمونه هایی از تفکرات قالبی هستند که به صورت میراث اجتماعی ممکن از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند. او می گوید انسان به سائقه صرفه جویی دراندیشیدن، باور های قالبی را ابداع کرده است تا ناچار در هرشرایطی نیندیشند و تنها بر اساس باورهای قالبی اش واکنش نشان دهد(ستوده ،۱۳۸۱: ۱۷۶). اولین اندازه گیری تصورات قالبی را کاتزو بریلی(۱۹۳۳) انجام داده اند، آنها تصورات قالبی نژادی را مطالعه کردند و دریافتند آمریکاییها در مورد ترکها، سیاهپوستها، یهودیها تصورات قالبی آشکارونسبتاً منفی داشتند و پاسخ دهندگان می بایستی صفات مشخصه برخی اقوام را مشخص می کردند. امروزه دیگر این فن بکار نمی رود زیرا مردم از اختصاص دادن یک صفت به یک قوم، بدون تصریح آن، اکراه دارند. قدیمی ترین شیوه مطالعه تصور قالبی بیشتر بر مبنای تئوری تداعی بود که در تحقیقات کاتز و بریلی در زمینه سنجش تصور قالبی انجام گرفت و ویژگی هایی را که آزمودنی ها آن ها را به گروه های خاصی نسبت می دادند مطالعه کردند(لوک بدار و دیگران ،۱۳۸۰: ۱۲۶).
در تحقیقات انجام شده پس از تحقیق کاتز و بریلی مانند سولومون اش۱۹۴۶، آباته و برین(۱۹۶۷)، برور و همکارانش۱۹۸۱، اندرسون و سدیکیدز۱۹۹۱، برینک و همکارانش(۱۹۹۴)، در زمینه سنجش تصورات قالبی به نوعی از روش و نتایج اولین مطالعه استفاده کرده و با ارائه فهرستی از صفات و ویژگی ها نسبت به فرد یا گروه خاصی به مطالعه نگرش افراد نسبت به آن فرد یا گروه خاص می پردازند و تصور قالبی را برحسب بررسی صفت هایی که فرد برای شرح یک گروه بکار می برد، ارزیابی می کنند(اسپیرز و همکاران،۱۳۹۱: ۱۳۶).
نقطه شروع پژوهش های علمی جدید درباره تصورات قالبی به نیمه نخست قرن بیستم باز می گردد. در این مقطع با انتشار کتاب شخصیت قدرت طلب از سوی آدرنو و همکارانش، مفهوم تصورات قالبی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. این اثر به بحث در مورد چرایی ظهور احساسات نژادپرستانه در آلمان نازی اختصاص داشت. نتایج این پژوهش آشکار ساخت که ظهور احساسات بر ضد نژادهای دیگر متأثر از وجود تصورات قالبی و پیشداوری درباره دیگر گروه ها است و شخصیت های قوم گرا و نژادپرست غالبا دارای شخصیت قدرت طلب هستند. در طول دو دهه اخیر (۱۹۹۰-۲۰۱۰م) علایق پژوهشی در خصوص تصورات قالبی گسترش یافته است و پژوهشگران توجه اصلی خود را به درک فرآیندهایی معطوف کردند که تصورات قالبی از طریق آنها، ادراک و نگرش اجتماعی، پیشداوری و تبعیض و آزار دیگران را شکل می دهد. در پژوهشی که توسط پری و دارلی (۱۹۹۷) درباره تصورات قالبی در ورزش بسکتبال انجام شد مشخص شد که در اغلب گزارش ها متأثر از نوعی تصور قالبی افراد سفید پوست به عنوان افرادی باهوش و سیاه پوستان به عنوان افرادی که دارای فیزیک ورزشی طبیعی هستند معرفی می شدند. آثار انتشار یافته در این دوره، در رابطه با فرایندهای شناختی تسهیل کننده تصورات قالبی(براون،۱۹۹۵)؛ ابعاد نظری تصورات قالبی و پیشداوری(استنگور،۲۰۰۰)؛ محتوای تصورات قالبی(فیسک و دیگران:۲۰۰۲) و اتخاذ رهیافتی استقرایی برای تجزیه و تحلیل تصورات قالبی (فیدلر و والتر: ۲۰۰۴) به بحث پرداختند(اشرف نظری، ۱۳۹۱: ۶۴). مرکز مطالعه فرایندهای گروهی در دانشگاه کنت[۲۱] هر ساله با انجام پیمایش هایی در سطح ملی، گزارشی با عنوان برابری، تنوع و پیشداوری در بریتانیا منتشر می کند که در اختیار کابینه قرار می گیرد. در این گزارش یافته های پیمایشی به دست آمده بر پایه روش های روان شناسی اجتماعی در رابطه با مسائلی نظیر برابری و حقوق بشر، نمودهای پیشداوری و تجارب آن، شرایط پیشداوری و تصورات قالبیِ تقویت کننده پیشداوری مورد بررسی قرار می گیرد(آبرامز و هوستون،۲۰۰۶: ۱۱؛ فیسک و دیگران، ۲۰۰۹: ۷۸ به نقل از اشرف نظری،۱۳۹۱).
۱-۶-۱- تحقیقات داخلی
اشرف نظری(۱۳۹۱) در تحقیقی ضمن تشریح پدیده ی تصورات قالبی و بهره گیری از نظریه های مختلف (نظریه تعارض واقع بینانه، نظریه هویت اجتماعی و نظریه بیناگروهی) برای فهم مسئله، رابطه ی میان احساس تعلق هویتی و میزان تصورات قالبی و پیشداوری را از طریق روش پیمایش مورد سنجش قرار داده است. متغیرهای مستقل تحقیق سن، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، احساس پایبندی به فرهنگ و هویت ملی(هویت ملی)، عضویت در گروه های هویتی و زمینه قومی(هویت قومی)، میزان ارتباط با گروه های قومی، زبانی و مذهبی دیگر، و متغیر وابسته تصورات قالبی درباره دیگر گروه های هویتی می باشد. از آنجا که محور اصلی این پژوهش، مقیاس سازی برای سنجش تصورات و نگرش های دانشجویان دانشگاه یزد در خصوص سایر گروه های هویتی می باشد برای سنجش مفهوم تصورات قالبی و ابعاد کیفی آن، از طیف های لیکرت و بوگاردوس استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل داده های تحقیق نشان داد هم بستگی معنی داری بین سن، درآمد خانواده، تحصیلات پدر و مادر و درآمد فرد با میزان پیشداوری و تصورات قالبی وجود دارد. در مورد متغیر میزان مشاجره با گروه های مختلف قومی و نژادی، اختلاف قابل ملاحظه ای بین گروه های مختلف در میزان مشاجره و درگیری ها وجود ندارد یعنی افراد بر حسب ویژگی ها و تمایزات قومی با دیگر افراد و گروه ها به مشاجره و منازعه نپرداخته اند و خطوط تمایز هویتی بر پایه قوم نمی تواند مبنایی برای ایجاد نزاع باشد. نتایج تحقیق هم چنین نشان داد که بین هویت ملی و تصورات قالبی هم بستگی منفی و معنی داری وجود دارد و افرادی که دارای هویت ملی بالاتری بوده اند پیشداوری و تعصبات قالبی کمتری دارند. در حالیکه بین هویت قومی و تصورات قالبی هم بستگی مثبت و معنی داری وجود دارد و افرادی که از هویت قومی بالاتری برخوردارند میزان پیشداوری بالاتری داشته اند و در نهایت مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای هویت ملی و هویت قومی به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی پیشداوری و تصورات قالبی نسبت به سایر گروه ها داشته اند.
در تحقیق دیگری اشرف نظری(۱۳۹۲) به مطالعه نقش رسانه ها بر تصورات قالبی و روابط بین گروهی پرداخته است . متغیرهای مستقل این تحقیق پیمایشی، سن، جنسیت، پایگاه اقتصادی، هویت ملی، هویت قومی، استفاده از رسانه ها و متغیر وابسته تصورات قالبی درباره گروه های هویتی دیگر است. نتایج تحقیق نشان داد بسیاری از باورها و نگرش های ما متأثر از نقش رسانه های جمعی شکل گرفته اند و شبکه های ماهواره ای، از بیشترین فراوانی در مقایسه با دیگر وسایل ارتباطی در خصوص ترویج ذهنیتی خاص نسبت به اقوام برخوردار است. تلویزیون داخلی، تلفن همراه و اینترنت نیز از سهم زیادی در این زمینه برخوردارند. در این میان رادیو از فراوانی اندکی برخوردار است. بنابراین، با افزایش استفاده از رسانه ها میزان تصورات قالبی درباره گروه های هویتی افزایش خواهد یافت (وسایل ارتباطی جدید نظیر تلفن همراه و شبکه های ماهواره ای در مقایسه با روزنامه و تلویزیون در شکل گیری و گسترش تفکر قالبی نقش مؤثرتری دارند).
حسینی(۱۳۹۱) تحقیقی با هدف توصیف نگرش زنان شهر نیشابور نسبت به کلیشه های جنسیتی و تحلیل عوامل مؤثر بر آن انجام داده است. یافته ها نشان می دهد بین سن، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات با نگرش زنان نسبت به کلیشه های جنسیتی رابطه وجود دارد. به طوری که زنان در گروه های سنی بالا ، متأهل و تحصیلات پایین بیشتر پذیرای کلیشه های جنسیتی هستند. هم چنین متغیرهای دینداری، مردسالاری، استفاده از رسانه ها و جامعه پذیری جنسیتی از عوامل تأثیرگذار بر نگرش نسبت به کلیشه های جنسیتی بوده اند؛ بدین معنا که هر چه پذیرش مردسالاری، جامعه پذیری جنسیتی، میزان دینداری و استفاده از رسانه ها توسط زنان بیشتر باشد نگرش آنان سنتی تر خواهد بود و میزان باورپذیری شان به کلیشه های جنسیتی افزایش پیدا می کند. در این بین متغیر دینداری بیشترین تأثیر(۸۳/۰) را بر متغیر وابسته داشته است که بر نقش کلیدی دین در جامعه ایران و تأثیر آن بر شکل گیری نگرش ها و گرایش های افراد دلالت دارد.
یوسفی (۱۳۸۸) در طرح پژوهشی خود، درصدد است اثر سفر زیارتی بر روابط اجتماعی و ارتباطات میان فرهنگی زائران کشورهای خارجی با مردم مشهد را بررسی کرده و مسائل و مشکلاتی که مانع این ارتباط میشوند را شناسایی نماید. متغیرهای مورد تحلیل دراین تحقیق ملیت، طول سفر به روز، تعداد سفرهای قبلی، روابط معاشرتی (تعداد دوست در جامعه میزبان)، روابط آشنائی (درصد آشنائی و بازدید از اماکن توریستی)، مانع زبانی (درصد ناآشنائی زبانی) می باشد. براساس نتایج این مطالعه سفر زیارتی با دو ویژگی طول و تعداد سفر، تأثیرکاملاً معناداری بر ارتباطات میان فرهنگی (روابط اجتماعی و فرهنگی مهمان – میزبان) دارد، هر چند اثرگذاری این دو متغیر، متاثر از موانع زبانی است. از بین دو نوع رابطه مورد بررسی، سفر زیارتی تاثیر زیادتر و تعیین کنندهتری بر روابط آشنایی یا فرهنگی مهمان– میزبان دارد که عنصراصلی آن، دانستن و تبادل آگاهی است. با این حال، تأثیر سفر زیارتی بر روابط اجتماعی مهمان – میزبان که عنصر اصلی آن احساس و عاطفه است، نیز کاملاً معنادار و مثبت است. در سفر زیارتی، فرصت مناسک مشترک بین زائر و مجاور فراهم میآید و این امر خود مقدمهای برای آشنائی و شکل گیری انواع ارتباط میان آنها میگردد. مناسک مشترک زیارت باعث میشود که حتی در شرایط ناآشنائی زبانی، ارتباط فرهنگی در بین زیارت کنندگان اعم از مهمان یا میزبان برقرارشود. یافته های حاضر نیز نشان میدهد با کنترل آماری اثر مشکلات ارتباطی، تأثیر طول و تعداد سفر بر ارتباطات میان فرهنگی، همچنان معنادار و مثبت باقی می ماند. یافته مذکور متضمن این معنای اساسی نیز هست که مذهب این پتانسیل را دارد که همه هویتهای قومی و ملی را به حاشیه رانده و پیوندهای اجتماعی گوناگونی را در بین پیروان یک مذهب در جوامع مختلف ایجاد نماید و توریسم مذهبی در این میان نقش بی بدیلی خواهد داشت.
صادقی فسایی و کریمی(۱۳۸۴) در تحقیقی به دنبال پاسخ به این سؤال بودند که آیا در تلویزیون ایران، کلیشه های جنسیتی برگرفته از فرهنگ سنتی ایران در حال باز تولید است؟ بدین منظور برای بررسی کلیشه های جنسیتی با شیوه نمونه گیری احتمالی غیر هدفمند به تحلیل محتوا کمی و کیفی چهار سریال (غریبانه، طلسم شدگان، عشق گمشده، مهر و ماه)پرداخته اند. واحد ثبت این پژوهش صحنه و واحد تحلیل آن یک مجموعه سریال است. آنان دریافتند که در این سریال ها زنان با ویژگی های فریبکاری، ناقص العقلی، منفعل بودن و فرو دستی نشان داده می شوند. مردان نیز در این سریال ها به صورت مرد سنتی کلیشه ای، مردی که تحت تاثیر فریبکاری زن قرار می گیرد و سر انجام از گناهان تبرئه می شود، عاقل و فعال و وفادار است به نمایش در می آید. در مجموع این مردان هم از لحاظ کمی و هم کیفی فرادست زن نشان داده می شوند. بنابراین باید گفت آنچه در سریال ها ی خانوادگی۱۳۸۳مشاهده شد بازتولید کلیشه های فرهنگ سنتی ایران بوده است.
هدف مقاله خوش کار(۱۳۸۷)، بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی ـ فرهنگی موثر بر اختلافات کارگری و کارفرمایی است. در این پژوهش از نظریات خود آینهسان کولی، نظریه اعتماد و سرمایه اجتماعی، نظریه نوسازی روانی راجرز و تئوری گرایش فیش باین ـ آیزن استفاده شده است. متغیرهای مستقل این پژوهش عبارتند از: مشارکت در حل مشکلات احتمالی کارگر و کارفرما، اعتماد بین کارگر و کارفرما، تصورات قالبی کارگر نسبت به کارفرما، احساس امنیت شغلی کارگر و متغیر وابسته؛ بروز اختلافات کارگری و کارفرمایی(تمایل به طرح دعوا و شکایت کارگران) است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین احساس امنیت شغلی، مشارکت و همکاری کارگر و کارفرما، اعتماد بین شخصی، عقاید قالبی (تصورات کلیشهای) و تمایل به طرح دعوی و اختلاف، رابطه معناداری وجود دارد.هدف اصلی مقاله ی هزار جریبی و نجفی(۱۳۸۹) تبیین جایگاه اعتماد گردشگران خارجی نسبت به ایرانیان در توسعه صنعت گردشگری است. در این تحقیق شاخص عینی سنجش توسعه گردشگری، میزان تمایل مجدد گردشگران خارجی برای سفر مجدد به ایران است. دو متغیراصلی این تحقیق عبارتند از اعتماد اجتماعی و تمایل گردشگران به سفر مجدد به ایران می باشد. برای سنجش اعتماد از سه معرف “صداقت “، تعهد” و “پذیرش” استفاده شده است .طبق نتایج ۸۶ درصد از گردشگران دارای اعتماد متوسط رو به بالا به مردم ایران هستند و در ضمن ۹۵ درصد دارای تمایل متوسط رو به بالا برای سفر مجدد به ایران هستند. ضریب همبستگی بین دو متغیر اعتماد گردشگران و تمایل به سفر مجدد، همبستگی قابل ملاحظه(۰.۶۰) و سطح معناداری بسیار بالا (۰.۰۰۰) مشاهده شد و چونادامه مطلب در لینک زیر
پایان نامه رابطه تصورات قالبی زائرین و اعتماد اجتماعی آنها نسبت به مردم مشهد
سایت های دیگر:
آخرین نظرات