جدول ۴-۱۸- اثرات مستقیم، غیرمستقیم، کل و میزان واریانس تبیین شده متغیرها (مدل کمالگرایی منفی) ۱۰۳
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای است. در راستای تحقق این هدف، رابطه بین کمالگرایی مثبت و خستگی ورزشی؛ رابطه بین کمالگرایی منفی و خستگی ورزشی؛ رابطه بین کمالگرایی مثبت و فرسودگی ورزشی؛ رابطه بین کمالگرایی منفی و فرسودگی ورزشی؛ رابطه بین بیشتمرینی ادراک شده و خستگی ورزشی؛ و رابطه بین بیشتمرینی ادارکشده و فرسودگی ورزشی؛ در ورزشکاران حرفهای مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای بررسی شد. روش: جامعه پژوهشی، ورزشکاران حرفهای کشور، و نمونه پژوهشی شامل ۲۰۰ نفر از ورزشکاران حرفهای (۸۳ زن، ۱۱۶ مرد و یک نفر بدون پاسخ) در رشتههای مختلف ورزشی، با میانگین سنی ۳۳/۲۱ بود که از پاییز سال ۱۳۸۸ تا بهار سال ۱۳۸۹ مشغول فعالیت بودند. ابزار پژوهش عبارت از مقیاس کمالگرایی رقابتی، پرسشنامه فرسودگی ورزشکار، مقیاس خستگی ورزشی و پرسشنامه بیشتمرینی بود که ضمن تشریح اهداف پژوهش، از آنها خواسته شد پرسشنامه را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخصها و روش های آماری شامل جدول فراوانی، ترسیم نمودار، نما، میانگین، انحراف معیار، واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، و الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که بین کمالگرایی مثبت و خستگی ورزشی؛ و همچنین بین کمالگرایی مثبت و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفهای رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین کمالگرایی منفی و خستگی ورزشی؛ و همچنین بین کمالگرایی منفی و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفهای رابطه مثبت معنادار وجود دارد. رابطه مثبت معناداری نیز بین بیشتمرینی ادراک شده و خستگی ورزشی، و بین بیش تمرینی ادراک شده و فرسودگی ورزشی در ورزشکاران حرفهای وجود دارد. همچنین نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای تأیید شد.
واژههای کلیدی: کمالگرایی، خستگی ورزشی، فرسودگی ورزشی، بیشتمرینی، روانشناسی ورزشی
فصل اول:
کلیات پژوهش
۱-۱- بیان مسئله
یکی از پدیدههای مهم در روانشناسی امروز در حیطه مراقبتهای اولیه خستگی[۱] است که بر انجام کار، زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی اثرات منفی میگذارد (روزنتال[۲]، مجرونی[۳]، پرتوریوس[۴] و ملیک[۵]، ۲۰۰۸). خستگی به عنوان کمبود ذهنی[۶] انرژی جسمی و/یا روانی که توسط فرد یا مراقب، به عنوان پدیدهای که با فعالیتهای معمول و مورد نظر تداخل می کند، توصیف شدهاست (بال[۷]، دوییتس[۸]، هوپرتز[۹]، ولین[۱۰] و وری[۱۱]، ۲۰۰۹؛ به نقل از بشارت، پورحسین، رستمی و بزازیان، ۲۰۰۹). خستگی در روانشناسی ورزشی[۱۲] پدیدهای مطرح است. صنعتیشدن جوامع و به تبع آن کاهش تحرک و فعالیت بدنی در افراد، ضرورت پرداختن به ورزش را بیش از پیش نمایان ساختهاست و توجه گسترده ای را نسبت به ورزش، به ویژه نقش مسائل روانشناختی در ورزش معطوف کردهاست. روانشناسی ورزش را علم کاربرد اصول روانشناختی در زمینه های ورزشی دانسته اند؛ اصولی که غالباً به ارتقای عملکرد ورزشکاران در زمینه های روانی-اجتماعی اختصاص دارند. این علم به بررسی رابطه متقابل رفتار فردی و فعالیت بدنی افراد می پردازد و در صدد پاسخگویی به این سؤال اساسی است که عوامل روانی چه تأثیری بر رفتار ورزشی دارند، و در مقابل، تجربههای ورزشی چگونه بر متغیرهای روانی فرد اثر میگذارند (ناصری تفتی، پاکدامن و عسگری، ۱۳۸۷).
خستگی یکی از علایم فرسودگی[۱۳] نیز هست و از همین جا بین خستگی و فرسودگی پیوندی مستحکم برقرار میشود. فرسودگی حالتی از خستگی جسمی، روانی و هیجانی است، و تأثیر منفی روی سرزندگی، هدفمندی، خودانگاره، و نگرش نسبت به زندگی دارد (شافلی[۱۴]، ماسلاچ[۱۵] و ماراک[۱۶]، ۱۹۹۳).
فرسودگی در ورزش که از آن تحت عنوان فرسودگی ورزشی یاد می کنند، نیز پدیده بسیار مهمی است. ریدیک[۱۷] (۱۹۹۷) تعریف مبتنی بر نشانه ماسلاچ از فرسودگی ورزشی را پذیرفت و پیشنهاد کرد که فرسودگی ورزشی باید به عنوان سندرمی چندبعدی در نظر گرفتهشود که با ویژگیهای (الف) خستگی جسمی و هیجانی، (ب) افت توان ورزشی، و (ج) کاهش احساس کفایت، مشخص میشود (هاج[۱۸]، لاندسدیل[۱۹] و ایونجی[۲۰]، ۲۰۰۸). فرسودگی ورزشی با بسیاری از متغیرهای روانشناختی مانند بیشتمرینی[۲۱]؛ سازگاری با مشکلات؛ روابط بین فردی؛ هویت ورزشکار؛ لذت کمتر؛ کمبود کنترل ادراک شده؛ اضطراب خصیصهای بالا؛ خوشبینی مثبت؛ تمرین ورزشی سنگین (گولد[۲۲] و آویتلی[۲۳]، ۲۰۰۹)؛ ترس از شکست؛ ناکامی؛ انتظارات بالا؛ فشار در عملکرد؛ استرس (نگرانیهای عملکردی، تعارضات بینفردی و فشار زمانی)؛ بیعلاقگی؛ ادراک همدلی مربیان و استفاده از تحسین (لایی[۲۴] و اسویگینز[۲۵]، ۲۰۰۳)؛ و فراتمرینی[۲۶] (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹) رابطه دارد.
پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی بیشتر متغیرهایی که به خستگی و فرسودگی ورزشی منجر میشوند، و نیز تولید یافته های جدید در زمینه آسیبشناسی روانی ورزش است. یکی از متغیرهای مهم روانشناختی که ممکن است بر خستگی و فرسودگی ورزشی تأثیر داشته باشد، کمالگرایی[۲۷] است. کمالگرایی عبارت است از: ویژگیای شخصیتی که با تلاش برای بی عیب بودن و وضع معیارهای بینهایت عالی برای عملکرد که بوسیله گرایش به سوی ارزیابیهای کاملاً انتقادی از رفتار فرد همراه است، مشخص میشود. کمالگرایی دو بعد دارد. اولین بعد آن به عنوان کمالگرایی سازگارانه[۲۸]، سالم[۲۹]، بهنجار[۳۰] و مثبت[۳۱]، توصیف شده است. دومین بعد آن به عنوان کمالگرایی ناسازگارانه[۳۲]، ناسالم[۳۳]، روانرنجورانه[۳۴] و منفی[۳۵] توصیف شده است. کمالگرایی مثبت وقتی وجود دارد که فرد از تلاش برای عالیبودن خشنود است و محدودیتهای فردی خود را درک و قبول میکند؛ و کمالگرایی منفی وقتی وجود دارد که فرد انتظارات غیر واقعبینانهای دارد و هرگز از عملکرد خود راضی نمی شود (فلت[۳۶] و هویت[۳۷]، ۲۰۰۲).
کمالگرایی در حوزه روانشناسی ورزش اهمیت ویژهای دارد و بسیاری از روانشناسان کمالگرایی مثبت را شاخصه ورزشکاران برجسته دانسته اند (بشارت، ۱۳۸۳الف). چنانچه در یافته های پژوهشی مشاهده میشود (هاج و همکاران، ۲۰۰۸)، همانطور که ذکر شد، کمالگرایی با آسیبهای ورزشی از جمله خستگی و فرسودگی ورزشی رابطه دارد. یکی از مسائل این پژوهش، بررسی رابطه کمالگرایی مثبت و منفی با خستگی و فرسودگی ورزشی در نمونهای از ورزشکاران حرفهای است. متغیر دیگری که رابطه آن با خستگی و فرسودگی ورزشی بررسی خواهدشد، بیشتمرینی است. بیشتمرینی عبارت است از: تراکم فشار تمرینی و/یا غیرتمرینی که منجر به افت طولانی مدت ظرفیت عملکردی همراه با یا بدون علامتها و نشانه های روانشناختی و فیزیولوژیکی ناسازگاری که در آن بازگشت ظرفیت عملکرد ممکن است هفتهها یا ماهها به طول انجامد (کریدر[۳۸]، فری[۳۹] و اتول[۴۰]، ۱۹۹۸). سندرم بیشتمرینی در بین ورزشکاران متعدد، مانند بازیکنان بسکتبال، بوکسورها، اسکیتبازان سرعتی و شناگران مشاهده شدهاست. نشانه های مهم آن بیعلاقگی عمومی، خواب مختل شده[۴۱]، بیاشتهایی[۴۲]، تحریکپذیری[۴۳] و افزایش آسیبپذیری نسبت به جراحت ها هستند (برنالدودیکوایروس[۴۴] و جیلابرادور[۴۵] ، ۲۰۰۸؛ به نقل از بشارت و حسینی، ۱۳۸۸).
بیشتمرینی ارتباط واضحی با خستگی و فرسودگی ورزشی دارد. خستگی پیرامونی[۴۶]یا خستگی مرکزی[۴۷]، ممکن است در نتیجه بیشتمرینی به وجود آیند (لمن[۴۸]، فوستر[۴۹] و کهاول[۵۰]، ۱۹۹۳).
یکی از عوامل شخصیتی که در بهوجودآمدن بیشتمرینی مؤثر است، کمالگرایی است (لمن[۵۱] و همکاران، ۱۹۹۷). بررسی این رابطه در این پژوهش از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا این فرصت را فراهم میسازد تا علاوه بر رابطه این دو متغیر با هم، به طور همزمان رابطه آنها را با خستگی و فرسودگی ورزشی مطالعه کنیم. بررسی این چهار متغیر به طور همزمان، می تواند نقشهای مستقل و تعاملی کمالگرایی و بیشتمرینی بر خستگی و فرسودگی ورزشی را که در پژوهش حاضر جنبه اکتشافی دارد، مشخص کند. با توجه به همه مطالب مذکور، مسأله مورد پژوهش این است کهادامه مطلب در لینک زیر
سایت های دیگر:
آیا بین کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای رابطه وجود دارد؟ نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی چگونه است؟
۱-۲- اهمیت و ضرورت پژوهش
۱-۲-۱- اهمیت و ضرورت نظری پژوهش
ورزش در جامعه امروز ما از لحاظ حرفهای، تجاری، سیاسی، و فرهنگی در سطوح ملی و بین المللی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. به تناسب، آسیبهای ورزشی هم از اهمیت پژوهشی زیادی برخورداند. در اهمیت بررسی علمی خستگی همین بس که در یک سوم از موارد، هیچ علتی برای آن شناسایی نشدهاست و لذا نیازمند تحقیقات وسیعی در این زمینه هستیم (روزنتال و همکاران، ۲۰۰۸). در مورد فرسودگی نیز برخی از پژوهشها که انجام شدهاست، در کشورهای مختلف به نتایج متفاوتی نائل آمدهاند و این ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار می کند (کوستلیوس[۵۲]، ۲۰۰۱). با وجود اهمیت بیشتمرینی، متغیرهایی که فرایندهای زیربنایی که آن را توضیح می دهند، بهخوبی شناخته نشدهاند و هنوز سازهای به خوبی شناختهشده نیست، و در نتیجه نیاز به بررسی بیشتری دارد. در مورد کمالگرایی نیز با مروری بر ادبیات تحقیق ملاحظه میشود که پژوهشهای بسیار کمی در مورد کمالگرایی در حوزه روانشناسی ورزشی انجام شدهاست. محدودیتهای یافته های موجود نیز، ضرورت انجام پژوهشهای مربوط به کمالگرایی در ورزش را بیشتر نمایان میسازد (بشارت، ۱۳۸۳الف). در ضمن موضوع این پژوهش، مسئلهای کاملاً جدید است که تاکنون عین این موضوع مورد مطالعه قرار نگرفتهاست و تنها برخی پژوهشگران خارجی تحقیقاتی مرتبط با متغیرهای این تحقیق انجام دادهاند، و در داخل کشور این متغیرها از مبانی علمی و نظری و پژوهشهای بسیار اندکی برخوردار هستند. بنابراین انجام تحقیق حاضر به شناخت بیشتر متغیرهای مذکور کمک می کند.
۱-۲-۲- اهمیت و ضرورت کاربردی پژوهش
آثار منفی روانی و فیزیولوژیکی تمرینهای بسیار شدید، موضوع مهمی است که از دیرباز مورد توجه بوده است. انجام پژوهشهایی که بتوانند به آسیبشناسی خستگی ورزشی و فرسودگی ورزشی کمک کنند، به ما در آموزش، پیشگیری و برنامه های مداخلهای جهت جلوگیری از این آسیبها یاری میرسانند. همچنین با توجه به هزینه گزافی که صرف یک ورزشکار حرفهای میشود، تحقیقاتی که در زمینهآسیبشناسی ورزشی، ارزیابی آن و شیوه های جلوگیری از آن انجام گیرد، دارای اهمیت هستند (روزنتال و همکاران، ۲۰۰۸). از دیگر آسیبهای جدی که تأثیر منفی زیادی روی عملکرد ورزشی میگذارند، خستگی و فرسودگی ورزشی هستند. با توجه به سطح بالای تخریبگری خستگی و همچنین بهبود هزینهبر آن، شناختن متغیرهای مرتبط با آن جهت شناخت بیشتر و مداخلهها و برنامه های پیشگیرانه ضرورت قطعی دارد. ضمن اینکه تخمین زده شده است که ۳ درصد ورزشکاران فرسودگی را تجربه می کنند (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹). از طرفی کمالگرایی به عنوان یکی از سازههای مهم شخصیتی که ارزش و اهمیت نظری و عملی آن در سایر حوزهها نیز مشخص شدهاست، می تواند در حوزه روانشناسی ورزشی بررسی شود و ارزش مضاعفی به پژوهش حاضر بخشد، زیرا به صورت مستقیم عملکرد و موفقیت ورزشی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.
۱-۳- اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای است.
همچنین اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:
۱-۳-۱- شناسایی رابطه کمالگرایی و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
۱-۳-۲- شناسایی رابطه کمالگرایی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
۱-۳-۳- شناسایی رابطهبیشتمرینی ادراک شده و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
۱-۳-۴- شناسایی رابطه بیشتمرینی ادراک شده و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفهای
آخرین نظرات