سعادت بهزیستی را با استعداد انسان مترادف و یکسان تلقی می کند ، استعدادی که وقتی به واقعیت شکوفا شد نتیجه آن کارکرد بهینه انسان در زندگی است(دینر،۱۹۸۵؛ریان و دسی،۲۰۰۱)ومنعکس کننده جریان پژوهشی است که به بهزیتی روانشناختی(ریف،۱۹۸۹)و اجتماعی(کییز،۱۹۹۸)می رسد.
ادبیات پژوهشی معاصر مبیین این ایده است که بهزیستی سازه ای سه وجهی است : ذهنی،روانشناختی و اجتماعی. هریک از این وجوه نیز دارای ابعاد یا مولفه هائی است.بسیاری از روانشناسانی که بر اساس رویکرد منتهای سعادت به پژوهش پیرامون بهزیستی و زندگی خوب می پردازند معتقدند که زندگی خوب مضوع ساده ای نیست و چیزی فراتر از تجربه لذت و درد است. در واقع بهزیستی بر این اساس در بر گیرنده تلاش برای کمال و تحقق استعدادهای واقعی فرد است(ریف،۱۹۸۹).ریف(۱۹۸۹)این نکته را مطرح می کند که بهزیستی روانشناختی یک سازه چند بعدی است که دارای مولفه های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران،استقلال،تسلط محیطی،هدفمندی در زندگی و رشد فردی است.
امروزه وقتی اصطلاح بهزیستی روانشناختی در ادبیات موجود روانشناسی استفاده می شود، مراد دامنه گسترده ای از مسائل روانی،هیجانی،جسمی،اقتصادی،فرهنگی،وسلامت معنوی است. علاوه براین ، بر سر این مسئله نیز توافق وجود داردکه الگوی بهزیستی روانشناختی باید در بردارنده ومنعکس کننده عوامل متعدد و مختلفی باشدکه بتوانند روابط و تعاملات درونی و پیش بینی کننده آن را روشن سازند(لاینلی و همکاران،۲۰۰۹).
پژوهش ها ( کونو و ریمپلا، ۲۰۰۲) ، نشان می دهد که تلاش های به عمل آمده به منظور تبیین مفهوم بهزیستی متمرکز بر نقش شاخص های بهزیستی در دو سطح برون فردی و درون فردی است . در بین متغیرهای برون فردی می توان به برخی ویژگی های دموگرافیک مانند جنسیت ، و وضعییت اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی خانواده (آینلی ، رید و میلر ، ۱۹۸۶ ۱۹۹۸؛ ورکوتن و تیجس[۲۲]، ، ۲۰۰۲؛ موک ، ۲۰۰۲؛کلیفتن و همکاران،۲۰۰۴ ) ، برنامه و جو روانی مدرسه، وحمایت اجتماعی ( موک ، ۲۰۰؛ ورکوتن و تیجس، ۲۰۰۲؛ودر وهمکاران ، ۲۰۰۵؛کونو و لینتونن ، ۲۰۰۶ ؛گالاگر و ولا-بوردریک،۲۰۰۸؛ سولدو و همکاران، ۲۰۰۹ ؛ دانیلسن و همکاران، ۲۰۰۹ ؛) اشاره نمود. ازطرف دیگر ، در بین عوامل و سازه های درون فردی می توان به صفات شخصیت(پکران[۲۳] و همکاران،۲۰۰۲؛ آستین، ساکلوفسکی ، ایگن ، ۲۰۰۵[۲۴]) ، انگیزش تحصیلی(والرند و همکاران،۱۹۹۲؛موک ، ۲۰۰۲؛ هابنر و همکاران ، ۲۰۰۱) ، خود کار-آمدی تحصیلی(ذاجاکوواو[۲۵] همکاران،۲۰۰۵؛ باسی[۲۶] و همکاران،۲۰۰۷؛ زیمرمن،۱۹۹۵؛باندورا،۱۹۹۷؛ پاجارس، ۱۹۹۷) ، و هویت تحصیلی (واس وهمکاران، ۲۰۰۸) ، اشاره داشت.
بعضی محققانابعاد مختلف بهزیستی روانشناختی را به بسیاری از سازه های روانشناختی ، مانند پایگاه های هویت ( هلسن[۲۷] و اسریواستاوا [۲۸] ، ۲۰۰۱ )؛ شناخت های توسعه خود[۲۹] ( تایلر و همکاران ، ۲۰۰۳ ) ، تنظیم هیجان ( گروس و جان [۳۰] ، ۲۰۰۳ ) ، صفات شخصیت (لوپس [۳۱] و همکاران ، ۲۰۰۳ ؛ اسچامت [۳۲] و ریف ، ۱۹۹۷ ) ، راهبرد های مقابله ( کلینگ و همکاران ، ۱۹۹۷ ) ، فرآیندهای مقایسه اجتماعی ( هایدریچ [۳۳] و ریف ، ۱۹۹۳ ) و معنویت ( کریب [۳۴]و همکاران ، ۲۰۰۴) همبسته کرده اند . بعضی از محققان دیگر ، ارتباط بین بهزیستی و تجارب زندگی مانند از دست دادن والدین یا جدایی از والدین ( مایر و لاچمن [۳۵] ، ۲۰۰۰ ) ، آسیب های آشکار ( همنوور [۳۶] ، ۲۰۰۳ ) ، نارضایتی اجتماعی ( اسمایدر [۳۷]و همکاران ، ۱۹۹۶ ) ، نوع مراقبت (مارکز ، ۱۹۹۸ ) ، و تغییر در وضعیت ازدواج ( مارکز و لامبرت ، ۱۹۹۸ ) ، را بررسی نموده اند.
الگوی روابط ساختاری در این مطالعه ، بر اساس ادبیات پژوهشی موجود، طراحی گردیده است. متغییر های موجود در این الگو عبارتند از : ۱- صفات شخصیت با سه نشانگر: روان رنجور خوئی، پذیرش ،وظیفه شناسی. ۲-. بهزیستی مدرسه با دو نشانگر: ، روابط اجتماعی در مدرسه، خود شکوفائی در مدرسه، ۳- هویت تحصیلی با دو نشانگر: هویت موفق و هویت مغشوش ۴- انگیزش تحصیلی ۵- خود کار- آمدی تحصیلی ۶- بهزیستی روانشناختی.
شکل ۱-۱: الگوی پیشنهادی پژوهش
۴-۱. اهداف پژوهش
– بررسی روابط علّی بین متغیرها
الگوی مفروض پژوهش حاضر بر اساس مطالعات انجام شده و روابط موجود بین متغییر ها طراحی شده است.در الگوی پیشنهادی, روابط مستقیم و غیرمستقیمی بین سازه های صفات شخصیت ، بهزیستی مدرسه ، هویت تحصیلی ، انگیزش تحصیلی ، خود کار-آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی فرض شده است . هدف اول در پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که آیا داده های جمع آوری شده از اثرات مستقیم و غیرمستقیم مفروض حمایت لازم را به عمل می آورد یا خیر.
– مقایسه الگوی روابط ساختاری میان متغییر ها بر اساس عملکرد تحصیلی تحصیلی
به نظر می رسد که آگاهی از سطوح پیشرفت تحصیلی در روابط ساختاری متغیرهای مورد نظر در پژوهش حاضر در درک علل تفاوت ها در سطح میانگین بااهمیت باشد. در بخش بیان مساله اشاره شد که برخی یافته ها بر نقش سطوح متفاوت پیشرفت تحصیلی در بررسی روابط بین متغیرها تاکید کرده اند. با این وجود, به نظر می رسد که این مفروضه نیاز به حمایت تجربی بیشتری دارد. این مفروضه اشاره می کند که آیا روابط از نظر ساختاری بین دو گروه از دانش آموزان هم ارز است. بنابراین, هدف دوم پژوهش حاضر آزمون هم ارزی ساختاری روابط بین متغیرها در دانش آموزان با پیشرفت بالا و پائین است.
۵-۱. سوالات اصلی پژوهش
روابط ساختاری میان پیش بینی کننده های بهزیستی روانشناختی مدل مفهومی ارائه شده چگونه است؟
۲.آیا الگوی روابط ساختاری بین دو گروه از دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی بالا و پائین متفاوت است؟
۶-۱ . فر ضیه ها
۱.وظیفه شناسی ؛ بر روابط اجتماعی، خود شکوفائی، هویت موفق ، انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت وبر هویت سردرگم اثر مستقیم منفی دارد. همچنین وظیفه شناسی بر انگیزش ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر غیر مستقیم دارد.
۲.روان رنجور خوئی ، بر روابط اجتماعی، خود شکوفائی، هویت موفق ، انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم منفی ، و بر هویت سردرگم اثر مستقیم مثبت دارد . همچنین روان رنجور خوئی، اثر غیر مستقیم بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دارد.
۳.پذیرش؛ بر روابط اجتماعی، خود شکوفائی، هویت موفق ، انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت و بر هویت سردرگم اثر مستقیم منفی دارد همچنین ،پذیرش ، اثر غیر مستقیم بر انگیزش ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دارد.
۴.روابط اجتماعی ؛ برانگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد .همچنین، روابط اجتماعی ، بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.
۵.خود شکوفائی ؛ بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد. همچنین ،خود شکوفائی ، بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.
۶.هویت سردرگم ؛ بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر غیر مستقیم منفی دارد همچنین ،هویت سردرگم ، بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی دارد اثر غیر مستقیم دارد.
۷.هویت موفق ؛ بر انگیزش تحصیلی ، خود کار آمدی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد .همچنین ،هویت موفق بر انگیزش تحصیلی و بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.
۸.خود کار امدی تحصیلی ؛ بر انگیزش تحصیلی ، و بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد.همچنین ،خود کار امدی تحصیلی بر بهزیستی روان شناختی اثر غیر مستقیم دارد.
۹.انگیزش تحصیلی بر بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم مثبت دارد.
۷-۱ . اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
در مجموعه دگرگونی های اجتماعی قرن اخیر ، گرایش شدید به نهاد آموزش و پرورش جالب توجه است . گرایشی که تقریبا فراگیر و جهانی است. در جامعه امروز ، همه ملت ها با هر نظام سیاسی و اجتماعی ،- پیشرفته و در حال پیشرفت ، به مساله تربیت توجه دارند و آموزش و پرورش نسبت به دیگر فعالیت های اجتماعی از اولویت خاصی بهره مند است . این توجه شدید بی دلیل نیست و بر منطقی قوی بنا شده است . دنیای امروز تربیت فرزند را از نیاز های اولیه می شناسد. در جامعه امروز ، آموزش و پرورش تنها وسیله دسترسی به تکنیک قوی تر و توسعه و پیشرفت بیشتر است.
امروز مدرسه عهده دار نقش به مراتب گسترده تری است و مشخص ترین نهاد مسول تربیت عمومی شناخته می شود . این واقعیت در خور توجه است که اینک در حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از کل جمعیت هر جامعه به تحصیل اشتغال دارند و ۲۰تا ۲۵ درصد از دوره زندگی انسان ها در را تربیت و کسب شایستگی در مدرسه می گذرد(معیری،۱۳۸۵).
در حال حاضر، حدود ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دانش آموز در ۱۵۰ هزار مدرسه کشور تحصیل می کنند که حدود ۴ میلیون نفر در مقطع متوسطه تحصیل می نمایند. ارتقای سلامت و بهزیستی نوجوانان و جوانان به عنوان اصلی ترین سرمایه اجتماعی باید با جدی تر دنبال شود. برنامه های ارتقای سلامت این گروه سنی از شکل سنتی بیماری نگر به شکل سلامت نگر تغییر یافته است. در دیدگاه ارتقای سلامت چهار محیط آموزشی ، محیط ارائه خدمات سلامت ، محیط کار و محیط های عمومی به عنوان اصلی ترین محیط های مداخلات ارتقای سلامت تعیین شده است ، که محیط های آموزشی یکی از مهم ترین آن ها بوده است . به همین جهت در نظام های سلامت، ،مدرسه به عنوان مهم ترین محل شناسائی و مداخلات ارتقای سلامت برای گروه سنی نوجوانان و جوانادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات