در تعریف دیگری انعطاف پذیری شناختی را نحوه تفکر فرد در موقعیت های چالش انگیز زندگی تعریف شده است، یعنی فرد قادر باشد همپای تغییرات و چالش های زندگی، در نحوه تفکر خود انعطاف پذیر باشد و بتواند تفکر خود را برای سازگاری با چالش ها و موقعیت های جدید تغییر دهد(پریس، ۲۰۰۹). یکی از متغیرهایی که با انعطاف پذیری شناختی همبستگی دارد، انعطاف پذیری است که انعطاف پذیری شناختی را به عنوان یکی از پنج عامل حمایتی انعطاف پذیری مطرح شده است (بروکس، ۲۰۱۰).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه ارشد:نقش پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی در خوشنودی زناشوی در دانشجویان
نتایج پژوهش های تاور(۲۰۱۱) نشان داده است که آموزش گروهی انعطاف پذیری ، انعطاف پذیری شناختی را به طور معنی داری بهبود می بخشد. افرادی که توانایی تفکر انعطاف پذیر دارند، از توجیهات جایگزین استفاده می کنند و به صورت مثبت چارچوب فکری خود را بازسازی می کنند و موقعیت های چالش انگیز یا رویدادهای استرس زا را می پذیرند و نسبت به افرادی که انعطاف پذیر نیستند، از نظر روانشناختی انعطاف پذیری بیشتری دارند(دنیس، ۲۰۱۰). ژانگ(۲۰۱۱) بیان نمود که افراد افسرده در آزمون انعطاف پذیری شناختی مشکل دارند و این حالت انعطاف ناپذیری شناختی از مقابله بیماران با رویدادهای زندگی جلوگیری می کند و در نتیجه از طریق مواجهه با استرس موجب خلق افسرده می شود.
برتون(۲۰۱۰)؛ وانگ(۲۰۱۰) و کوپر(۲۰۰۷) ارتباط بین انعطاف پذیری شناختی و سبک های مقابله ای را تایید کرده اند و ذکر نموده اند، افراد دارای انعطاف پذیری شناختی در به کار بردن سبک های مقابله ای بیشتر از سبک های مقابله ای کارآمد استفاده می کنند و قادرند که در موقعیت های چالش انگیز و استرس آور بتوانند، راهبرد مقابله ای کارآمد را به کار گیرند. به عبارتی افرادی که انعطاف پذیری شناختی بالاتری دارند، بهتر می توانند در موقعیتهای استرس زا سبک های مقابله ای مناسب را انتخاب کنند و در صورتی که نتوانند منبع استرس را تغییر دهند، انعطاف پذیر بوده و به گزینه های دیگر می اندیشند. آنها سبک های مقابله ای سازگارانه را در مواجهه با استرس انتخاب می کنند، زیرا موقعیتهای سخت را قابل کنترل درک می کنند.
از سوی دیگر افرادی که انعطاف پذیری کمتری دارند، سبکهای مقابله ای ناسازگارانه را به کار می برند. این افراد با توجه به اینکه موقعیت های سخت را قابل کنترل درک نمی کنند، از سبک های مقابله ای ناسازگارانه استفاده می کنند(فیلیپس، ۲۰۱۱).
پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی است توسط دنیس و وندورال (۲۰۱۰) ساخته شده است و برای سنجش انعطاف پذیری شناختی افراد که در مواجهه با موقعیت های چالش و جایگزنی افکار ناکارآمد و کارآمد به کار می برند، ساخته شده است و اعتبار و روایی آن در پژوهش های ایرانی تا به حال مورد بررسی قرار نگرفته است.
طی چند دهه اخیر،نظریه پردازان و صاحب نظران در باب یادگیری و هوش به این نتیجه رسیده اند که علاوه بر دو هوش کلی و هیجانی جنبه دیگری از هوش هم وجود دارد که کاملاٌ منحصر به فرد و انسانی است.در واقع امروزه گفته می شود که انسان به جستجوی عامل دیگری نیاز مند است،که هوش معنوی نامیده می شود(چریر،۲۰۰۴؛به نقل از احمدی،۱۳۸۸).
هوش معنوی به توانایی ها و مهارت هایی برای توسعه و حفظ ارتباط با منشاٌ غایی همه موجودات ،کامیابی در جستجوی زندگی ،یافتن یک مسیر اخلاقی که به هدایت ما در زندگی کمک می کند،درک معنویات و ارزشهادر زندگی شخصی و روابط بین فردی اشاره می کند(ابراهیمی،۱۳۶۶).
به عبارت دیگر هوش معنوی همان توانایی است که به ما قدرت می دهد تا برای بدست آوردن رویاها تلاش و کوشش کنیم.این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن ها معتقدیم و در بردارنده نقش باورها،هنجارها،عقاید و ارزشها در فعالیت هایی است که بر عهده می گیریم.در واقع به واسطه هوش معنوی است که ما به سؤال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی خود پرداخته و به وسیله آن در زندگی خویش تغیراتی ایجاد می کنیم(ابراهیمی،۱۳۶۶).
با بهره گرفتن از هوش معنوی و با توجه به جایگاه ،معنا و ارزش مشکلات،قادر به حل مشکلات خواهیم بود.در واقع هوش معنوی ما را قادر می سازد تا به کارها و فعالیت های خود معنا و مفهوم بخشیده و با بهره گرفتن از آن بر معنا و مفهوم عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدام یک از اعمال ورفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسطوره زنگی خود سازیم(احمدی،۱۳۸۸).
بنابراین پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این سئوال است که میزان پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی هوش معنوی در خوشنودی زناشویی در دانشجویان متاٌهل دانشگاه آزاد واحد کنگاور چقدر است؟
دراین پژوهش خشنودی زناشویی ملاک(وابسته)و انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی متغیرهای پیش بین(وابسته )می باشند
۱-۳اهمیت و ضرورت تحقیق
رضایت از روابط زناشویی بر میزان سلامت روانی، جسمانی، رضایت از زندگی، موفقیت در شغل و ارتباطات اجتماعی موثر بوده و یکی از مهمترین شاخص های رضایت از زندگی است (جنیدی و همکاران، ۱۳۸۸). خشنودی زناشویی یکی از عوامل مهم مؤثر بر سلامتی زنان و رضامندی زناشویی یکی از مهمترین شاخصهای رضایت از زندگی است که بر میزان سلامت روانی، میزان رضایت از زندگی و حتی بر میزان درآمد، موفقیت تحصیلی و رضایت از شغل زوجین تأثیر میگذارد. از سویی ناسازگاری در روابط زوجین موجب اختلال در روابط اجتماعی گرایش به انحرافات اجتماعی و افول ارزشهای فرهنگی بین زن و شوهرها میشود. متغیرهای متعددی بر رضایت زناشویی موثرند انعطافپذیری شناختی و هوش معنوی از متغیرهای موثر بر رضایت از زندگی هستند. اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان در چند دهه گذشته، بهصورتی روزافزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روانشناسی از یکسو، و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، موجب شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواستهها و نیازهای مادی اهمیت بیشتری بیابند. یکی از ضرورتها در عرصه انسانشناسی، توجه به بعد معنوی انسان از دیدگاه دانشمندان، بهویژه کارشناسان سازمان بهداشت جهانی (WHO) است که اخیراً انسان را موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف میکند. ضرورت دیگر این موضوع، ظهور دوباره کشش معنوی و نیز جستوجوی درک روشنتر از ایمان و کاربرد آن در زندگی روزانه میباشد. سازه هوش معنوی یکی از مفاهیمی است که در پرتو توجه و علاقه روانشناسان به حوزه دین و معنویت شکل گرفته است. مفهوم «هوش معنوی» در ادبیات آکادمیک روانشناسی، برای اولین بار در سال ۱۹۸۳ توسط گاردنر با عنوان هوش وجودی و در سال ۱۹۹۶ توسط استیونز و بعد در سال ۱۹۹۹توسط رابرت امونز مطرح شد. هوش معنوی سازههای معنویت و هوش را درون یک سازه جدید ترکیب میکند (ایمانس،۲۰۰۰). هوش معنوی بیانگر مجموعهای از تواناییها، ظرفیتهای منابع معنوی میباشد که کاربست آنها در زندگی روزانه میتواند موجب افزایش انطباقپذیری فرد شود. در تعریف از هوش معنوی، بهویژه بر نقش آن در حل مسائل وجودی و یافتن معنا و هدف در اعمال و رویدادهای زندگی روزمره میتوان تأکید کرد (کینگ، ۲۰۰۸). هوش معنوی موجب میشود که انسان با ملایمت و عطوفت بیشتری به مشکلات نگاه کند، تلاش بیشتری برای یافتن راهحل داشته باشد، سختیهای زندگی را بهتر تحمل کند و به زندگی خود پویایی و حرکت دهد (الکینز، ۲۰۰۴).
همچنین در رابطه با متغیر انعطاف پذیری شناختی می توان گفت اکثر مطالعات مربوط به انعطافپذیری روی نوجوانان انجام شده و کمتر به افراد بالغ پرداخته است. اما محققانی مانند کمبل- سیلز و همکاران (۲۰۰۵) مطالعهای که هدف آن افزایش درک رابطه ی انعطاف پذیری در جوانان بالغ با خصیصههای شخصیتی، الگوی سازگاری و نشانههای روانپزشکی بود انجام دادند که به نتایجی دست یافتند که نشان می داد بین انعطاف پذیری شناختی و خصیصه های شخصیتی رابطه وجود دارد ، لذا با توجه به تحقیقات اندکی که در این زمینه صورت گرفته است انجام این پژوهش در این مقطع زمانی از اهمیت بالایی دارد چرا که نتایج این تحقیق میتواند راهگشایی برای تحقیقات بعدی باشد بنابراین پژوهشگر سعی دارد رابطه بین هوش معنوی و انعطاف پذیری شناختی را با خشنودی زناشویی بسنجد .
۱-۴اهداف تحقیق
۱-۴-۱هدف کلی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش پیشبینی کنندگی انعطافپذیری شناختی و هوش معنوی در خشنودی زناشویی زوجین در دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد واحد کنگاور در سال ۱۳۹۳ است.
۱-۴-۲اهداف جزیی:
- تعیین رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با هوش معنوی در دانشجویان متاهل
- تعیین رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با خشنودی زناشویی در دانشجویان متاهل
- پیش بینی میزان خشنودی زناشویی با متغیرهای انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی در دانشجویان متاهل
۱-۵فرضیه های تحقیق
آخرین نظرات