متغیر وابسته
عملکرد برند ارزش ویژه برند، رضایت از برند، اعتماد به برند تجربه برند
۱-۱۱- تعریف متغیرها
۱-۱۱-۱- تعریف مفهومی متغیرها
تجربه برند: پاسخ منطقی، باطنی (شعور، احساسات و شناخت) و رفتاری مصرفکننده است که با محرکهای مرتبط با برند برانگیخته میشود و بخشی از هویت برند، بستهبندی، طراحی، محیط و ارتباطات است (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹).
رضایت از برند: رضایت از برند نتیجه ارزیابی ذهنی مصرفکننده است مبنی بر اینکه آنها از برندهای انتخابی خود یا برندهایی که از حد انتظارات آنها بهتر بوده، لذت میبرند (انگل، ۱۹۹۰). رضایت از برند، رضایت کلی از یک برند بر اساس تجربه خرید و مصرف محصولات و خدمات در طول زمان است که منجر به تداعی برند و آگاهی از برند میشود.
اعتماد به برند: امنیتی است که مصرفکننده در تعامل خود با برند احساس میکند. این احساس بر اساس ادراکاتی است مبنی بر اینکه برند قابل اعتماد و مسئول تامین منافع و رفاه مصرفکننده است (دلگادو – بالستر، ۲۰۰۱). به عبارت دیگر، اعتماد را میتوان «تمایل متوسط مشتریان به اعتماد به توانایی برند در انجام تعهدات و وظایف عنوان شده توسط برند» تعریف کرد (چادهوری و هالبروک، ۲۰۰۱).
ارزش ویژه برند: آکر مفهوم ارزش ویژه برند را به عنوان مجموعهای از داراییها و بدهیهای مرتبط با برند میداند که باعث ایجاد ارزش هم برای شرکت و هم برای مصرفکننده میشود (آکر، ۱۹۹۱).
آگاهی از برند: به طور کلی، آگاهی از برند به دانش فعال یا منفعل فرد از یک برند خاص اشاره میکند (والکنبرگ و بیجزن، ۲۰۰۵). آگاهی از برند به توانایی بالقوه خریدار برای تشخیص یا یادآوری یک برند در یک دسته خاص محصول اشاره میکند (آکر، ۱۹۹۱).
کیفیت ادراک شده برند: کیفیت ادراک شده قضاوت (ادراک) مصرفکننده در مورد برتری یا رجحان یک محصول نسبت به جانشینهای آن است (آکر، ۱۹۹۱)، یا به عبارت دیگر، میتوان کیفیت ادراک شده را «توانایی ادراک شده از یک محصول به منظور فراهم کردن رضایت مصرفکننده در مقایسه با جانشینهای در دسترس» تعریف کرد (مونرئو و کریشنان، ۱۹۸۵).
تداعی برند: تداعی برند مجموعهای از داراییها و بدهیهای برند و شامل هر چیز مرتبط با برند در ذهن است (آکر، ۱۹۹۱).
وفاداری نگرشی به برند: بر تعهد مصرفکننده به یک برند خاص تمرکز میکند و نشاندهنده نگرش مطلوب به یک برند ویژه در زنجیره شناخت، علاقه و کردار است (اولیور، ۱۹۹۷).
وفاداری رفتاری به برند: به عنوان تکرار خرید مصرفکننده از یک برند تعریف میشود (نیومن و وربل، ۱۹۷۳) و از طریق یک الگوی خرید تکراری بدون در نظر گرفتن قصد مصرفکننده اندازه میشود (جاکوبی و چستنات، ۱۹۷۸).
عملکرد برند: منظور از عملکرد برند در بازار، وضعیت و جایگاه برند در بازار میباشد که به نوعی بیانگر موفقیت یا عدم موفقیت برند در بازار است.
تبلیغات توصیهای: ارتباط توصیهای، ارتباطات شفاهی و چهره به چهره بین افراد در مورد محصولات، خدمات و شرکتها است که ارتباطات مزبور ماهیت تجاری ندارد (آردنت، ۱۹۶۷). ارتباط توصیهای به رفتاری اشاره دارد که در آن یک مشتری به طور غیررسمی در مورد تجربه، ارزیابی و توصیه کالاها و خدمات با سایر مشتریان بالقوه ارتباط برقرار میکند (آندرسون، ۱۹۹۸).
پتانسیل گسترش برند: گسترش برند یک روش متداول معرفی یک محصول جدید با بهره گرفتن از یک برند موجود در یک گروه متعارف کالا است. شرکتی که امکان استفاده از پتانسیل گسترش برند را داراست، از وفاداری مشتریان به برند موجود استفاده کرده و با معرفی محصول جدید با همان برند هزینههای معرفی محصول جدید یا برند را کاهش داده و سود خود را افزایش میدهد (لمن و همکاران، ۲۰۰۸).
مزیت برند: عبارت است از برتری یک برند نسبت به سایر برندها در یک یا چند ویژگی عملکردی که برای شرکت باعث ایجاد مزیت رقابتی شده و موجب پیشی گرفتن آنها از رقبا میگردد (لمن و همکاران، ۲۰۰۸).
نوآوری: اصطلاح نوآوری در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کار برده میشود. نوآوری زمانی رخ میدهد که یک ایده به صورت محصول، فرآیند یا خدمت توسعه پیدا کند (آفواه، ۱۹۹۸).
ارزش پولی: ارزش برای پول عبارت است از اینکه آیا پولی که مصرفکننده خرج خرید محصولات یا خدمات مورد نظر کرده ارزش آن را داشته یا نه؟ یا به عبارت دیگر آیا مصرفکننده از پولهای خرج شده منفعت لازم را به دست آورده است؟ (بارنت و همکاران، ۲۰۱۰).
حضور برند: حضور برند شامل تمام فعالیتهای بازاریابی است که باعث ایجاد تغییر در نرخ فروش بدون تغییر در ارزش ادراک شده میشود (موران، ۱۹۹۰).
۱-۱۱-۲- تعریف عملیاتی متغیرها
تعریف عملیاتی مفهومی مرکب از ارائه سوابق، پیآمدها یا مفاهیم وابسته به مفهوم نیست؛ بلکه در آن صفات قابل مشاهدهی مفهوم را برای اینکه بتوان آن را اندازهگیری کرد، توصیف میشود (داناییفرد و همکاران، ۱۳۸۷). در این پژوهش تعریف عملیاتی متغیرها عبارتاند از:
تجربه برند: در این تحقیق منظور از تجربه برند داشتن احساس خوب، جالب و جذاب بودن محصولات و تصمیم به مصرف دوباره محصولات است و مانند سایر متغیرهای این پژوهش به وسیله طیف پنجگانه لیکرت اندازهگیری شده است.
رضایت از برند: در این پژوهش منظور از رضایت از برند عملکرد برند، لذت بردن از مصرف محصولات و خرسندی از خرید و مصرف محصولات کاله است
اعتماد به برند: در این پژوهش منظور از اعتماد به برند ارائه محصولاتی منطبق با نیاز مشتریان و حل مشکلات مرتبط با محصولات است.
کیفیت ادراک شده: در این تحقیق این بعد از ارزش ویژه برند به وسیله معیارهایی مثل کیفیت محصولات و اطمینان به کیفیت سنجیده شده است.
آگاهی از برند: در این پژوهش منظور از آگاهی از برند تشخیص لوگوی شرکت و اطلاع از وجود این برند در بین برندهای لبنی است.
وفاداری نگرشی به برند: در این تحقیق وفاداری نگرشی به برند به وسیله معیارهایی مثل معرفی محصولات به دوستان، ادامه خرید این محصولات و نیز تشویق دیگران به خرید سنجیده میشود.
وفاداری رفتاری به برند: در این پژوهش منظور از وفاداری رفتاری به برند انتخاب دوباره محصولات کاله و وفادار ماندن به برند کاله است.
تداعی برند: در این پژوهش منظور از تداعی برند علاقه به تصویر برند مورد نظر و منحصر به فرد بودن آن است.
نوآوری: در این تحقیق نوآوری به وسیله معیارهایی مثل رهبر یا پیشرو بودن در بازار و بهبود مداوم محصولات سنجیده میشود.
مزیت: در این پژوهش منظور از مزیت برند برتر بودن آن در مقایسه با سایر برندها و ارائه امتیازات ملموس است.
پتانسیل گسترش برند: در این پژوهش پتانسیل گسترش برند به وسیله معیارهایی مثل ارائه محصولات جدید توسط این برند و خرید تمام محصولات ارائه شده این شرکت سنجیده میشود.
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات