مراحل رشد خودکارآمدی:
کارآیی شخصی به تدریج رشد می کند. زمانی که انسانها میکوشند بر محیط فیزیکی و اجتماعیشان اعمال نفوذ کنند، پرورش کارایی شخصی را آغاز مینمایند. آنها آموختن تواناییهایشان مثل مهارت جسمانی، مهارت اجتماعی و توانایی زبان را آغاز می کنند. این تواناییها تقریباً به طور مستمر به کار برده میشوند و عمدتاً از طریق تأثیرشان بر والدین، بر محیط عمل می کنند. که به صورت ایدهآل، والدین به فعالیتها و تلاشهای کودک خود برا برقرار کردن رابطه پاسخ می دهند و محیط تحریک کنندهای را فراه میآورند و اجازه آزادی رشد و کاوش را به کودک می دهند (پاچاریز، ۲۰۰۲).
تجربیات اولیه کارایی سازی بر والدین متمرکز است. ولی رفتارهای مربوط به والدین که می تواند به کارایی شخصی زیاد در کودکان منجر میشوند، برای پسرها و دخترها فرق می کند، بررسیها نشان دادهاند که مردان دارای کارایی شخصی زیاد، به هنگام کودکی روابط گرمی با پدران خود داشته اند.
مادران آنها پرتوقعتر از پدرانشان بوده و سطوح بالای عملکرد و موفقیت را انتظار داشته اند. در مقابل زنان دارای کارایی شخصی بالا، در کودکی برای سطوح بالا موفقیت، از جانب پدر تحت فشار بوده اند (پروچسکا و همکاران،۱۳۸۵).
تحول باورهای خودکارآمدی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله خانواده، دوستان، مدرسه، همسالان، بزرگسالان و دوره گذر به نوجوانی میباشد.
کودکی
زمانی که کودکان میکوشند بر محیط فیزیکی و اجتماعیشان اعمال نفوذ کنند، آغاز پرورش کارآیی شخصی آنها است. آموختن تواناییها، مثل مهارت جسمانی، اجتماعی و توانایی زبان را آغاز می کنند. این تواناییها تقریباً به طور مستمر به کار برده میشوند و عمدتاً از طریق تأثیرشان بر والدین، بر محیط عمل می کنند. بررسیها نشان دادهاند که مردان دارای کارآیی شخصی زیاد، به هنگام کودکی روابط گرمی با پدر خود داشته اند، مادران آنها متوقعتر از پدرانشان بوده و سطوح بالای عملکرد و موفقیت را انتظار داشته اند. در مقابل، زنان دارای کارآیی شخصی زیاد در کودکی از جانب پدر برای سطوح بالای موفقیت تحت فشار بوده اند (اشنیویند، ۱۹۹۵). در بین همبازیها کودکانی که در بازیها و تکالیف باتجربه هستند، نقش الگوهای دارای کارآیی زیاد را برای کودکان دیگر ایفا می کنند. معلمان از طریق تأثیرشان بر رشد تواناییهای شناختی و مهارتهای مسئلهگشایی که برای عملکرد کارآمد بزرگسالان حیاتی هستند، بر قضاوتهای کارآیی شخصی اثر میگذارند. از دیدگاه بندورا مواردی که دانش آموزان را بر اساس توانایی گروهبندی می کنند، کارآیی شخصی دانشآموزانی را که پیشرفت کمی دارند تضعیف کرده، و از این رو اعتماد به نفس دانشآموزانی را که در گروههای ضعیف گمارده شده اند کاهش می دهند.
نوجوانی
تجربیات انتقالی نوجوانی شامل کنار آمدن با درخواستها و فشارها، از آگاهی جنسی گرفته تا انتخاب دانشگاه و شغل است. در هر موقعیتی که مستلزم سازگاری است، نوجوانان باید شایستگیهای جدید، ارزیابیهای جدید از تواناییهایشان را ایجاد نمایند. بندورا خاطرنشان ساخت که موفقیت این مرحله انتقالی بین کودکی و بزرگسالی، به سطح کارآیی شخصی ایجاد شده در طول سالهای کودکی بستگی دارد.
بزرگسالی
بندورا بزرگسالی را به اوان بزرگسالی و سالهای میانی تقسیم کرد. اوان بزرگسالی مستلزم سازگاریهای بیشتری چون ازدواج، فرزندپروری و ارتقاء شغلی است. کارآیی شخصی زیاد برای عملکرد موفق در این تکلیفها ضروری است. بررسیها نشان میدهد زنان بزرگسالی که کارآیی شخصی زیادی دارند، کارآیی شخصی را در فرزندانشان تشویق می کنند. سالهای میانی بزرگسالی نیز استرسزا هستند، بطوری که افراد زندگی خود را ارزیابی مجدد می کنند، با محدودیتهایشان مواجه میشوند و احساس کارآیی شخصی خود را تصریح مجدد مینمایند.
پیری
ارزشیابیهای کارآیی شخصی در پیری دشوار است، پایین بودن کارآیی شخصی می تواند به صورت نوعی پیشگویی خود کام بخش تأثیر بیشتری بر کارکرد جسمی و ذهنی بگذارد. برای مثال کاهش احساس کارآیی شخصی در مورد میل جنسی می تواند به کاهش فعالیتهای جنسی بیانجامد. کارآیی جسمی کم می تواند به خستگی و محدود شدن فعالیتهای جسمی منجر شود (شولتز و شولتز، ترجمه سید محمدی ۱۳۷۷).
آخرین نظرات