چکیده…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….1
فصل اول – کلیات تحقیق
1.1 مقدمه 3
2.1 مبانی نظری تحقیق 3
1.2.1کارآفرینی 3
2.2.1 قابلیت بازاریابی 5
3.2.1 قابلیت نوآوری 6
4.2.1 مزیت رقابتی پایدار 7
3.1 پیشینه تحقیق 8
5.1 اهداف تحقیق 9
6.1 سوالات تحقیق 9
7.1 مدل تحقیق 10
8.1 فرضیات تحقیق 10
9.1 روش تحقیق 10
1.9.1 روش های تجزیه و تحلیل دادهای تحقیق 10
2.9.1 روش های گردآوری اطلاعات 11
3.9.1 ابزار گردآوری اطلاعات 11
10.1 تعاریف واژه های تحقیق 11
فصل دوم- ادبیات و پیشینه تحقیق
1.2کارآفرینی: تعاریف و مفاهیم 14
2.2گستردگی کارآفرینی 19
3.2ضرورت کارآفرینی 21
4.2کارآفرینی سازمانی 21
5.2تاریخچه و تعاریف کارآفرینی سازمانی 23
2-6-1 تعاریف کارآفرینی سازمانی 24
2-6-2 گرایشات کارآفرینانه و ابعاد کارآفرینی 24
الف) ابعاد کارآفرینی از نظر هیسریچ (2001): 24
ب) دانشگاه Pretoria ETD 26
6.2مدلهای کارآفرینی سازمانی 35
7.2کارآفرینی سازمانی و عملکرد 41
تشابهات(عوامل موثر بر کار آفرینی سازمانی) 44
الف)شرایط محیطی: 44
ب) ویژگیهای سازمانی: 44
ج) ویژگیهای فردی: 45
فرصت 45
مفهوم مزیت رقابتی پایدار 46
8.2تعریف نوآورى 56
9.2مفاهیم سه گانه نوآورى 57
10.2ویژگى کارکنان نوآور در سازمان های کارآفرین 58
11.2منابع نوآورى در سازمان های کارآفرین 59
تفاوت خلاقیت و نوآورى 59
12.2بازاریابی 61
13.2تعریف اولیه از بازاریابی 62
14.2تعریف بازار 63
15.2ابعاد گوناگون مارکتینگ (MARKETING ) 63
16.2بررسی و تحلیل سیستم بازار 66
17.2محیط شناسی در بازاریابی 68
18.2برنامه های ورود به فعالیتهای جدید و توسعه کارآفرینی 70
19.2قابلیتهای بازاریابی 73
20.2کارآفرینی و بازاریابی 75
پیشینه تحقیق 75
سابقه پژوهش ها و مطالعات انجام گرفته داخلی 75
فصل سوم- تجزیه و تحلیل داده ها
1.3مقدمه: 80
2.3روش تحقیق: 80
3.3متغیرهای تحقیق: 81
4.3روش گرداوری داده ها: 82
5.3پایائی و روائی پرسشنامه: 83
6.3جامعه ونمونه آماری: 85
7-تجزیه و تحلیل داده ها: 87
1.4 مقدمه 92
بخش اول – آمار توصیفی مربوط به پاسخ دهندگان 92
2.4 بخش دوم: آزمون میانگین یک جامعه آماری (آزمون تی استیودنت) 95
3.4 بخش سوم- آزمون یکسان بودن اولویت بندی(رتبه بندی) 97
4.4بخش چهارم: آزمون همبستگی 99
5.4 بخش پنجم: آزمون فرضیات 103
فصل پنجم. نتیجه گیری و پیشنهادات
1.5 مقدمه 114
2.5نتیجه گیری بر اساس فرضیات 114
3.5نتیجه گیری و پیشنهادات 118
4.5 محدودیتهای تحقیق 120
چکیده
کار آفرینی دانش بنیان علم و هنر شناسایی و بهره برداری از فرصت ها برای ایجاد و توسعه ی کسب و کار های جدید و به معنی فعالیتی خلاق برای کسب ارزش افزوده است و کار آفرینی یک قابلیت ذاتی مورثی نیست، بلکه اکتسابی و قابل پرورش است. شرکتها برای کارآفرین بودن باید نوعی توانایی نوآوری را در خودپرورش دهند و آنرا به قابلیت تبدیل نمایند. نوآوری نیز به نوبه خود برای سود آور بودن نیاز به تجاری سازی دارد و در این میان قابلیتهای بازاریابی یک شرکت می تواند موجبات تجاری سازی و رشد و سود آوری شرکتها را فراهم آورد. اما آنچه مد نظر است این است که یک سازمان نیاز به پایداری سود آوری در بلند مدت دارد، بعبارتی عملکرد سازمان باید در بلند مدت بهینه باشد تا سازمان بتواند روند تغییر و نوآوری را ادامه دهد. لذا این تحقیق با هدف شناسایی قابلیت های بازاریابی در صنایع تولیدی ، شناسایی قابلیت های نوآوری ،بررسی مسایل و مشکلات در زمینه نوآوری و کارآفرینی وارائه راهکارهایی برای بهبود مزیت رقابتی پایدار انجام شده است. سوال اصلی این تحقیق آن است که چه رابطه ای میان کارآفرینی، قابلیت بازاریابی، قابلیت نوآوری و مزیت رقابتی پایدار در شرکتهای شهرک صنعتی کاوه وجود دارد؟ در همین راستا با مرور ادبیات تحقیق و بررسی مدلهای تحقیق فرضیات زیر استخراج گردید:کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری بر قابلیت بازاریابی دارد،کارآفرینی تاثیر مثبت ومعناداری بر قابلیت نوآوری دارد،کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری بر مزیت رقابتی پایدار دارد ، قابلیت بازاریابی بر قابلیت نوآوری تاثیر مثبت و معناداری دارد.، قابلیت نوآوری بر مزیت رقابتی پایدار تاثیر مثبت ومعناداری دارد.و در نهایت فرضیه ششم: قابلیت بازاریابی بر مزیت رقابتی پایدار تاثیر مثبت ومعناداری دارد.
سپس پرسشنامه ای تهیه گردید و در بین مدیران صنایع تولیدی شهرک صنعتی کاوه توزیع گردید. نمونه آماری شامل 257 بوده که داده هاس پرسشنامه ها پس از توزیع و جمع آوری وارد نرم افزار spss 21 شده و فرضیات تحقیق ارزیابی گردید. یافته ها نشان داد 3.9 درصد از مدیران ارشد صنایع تولیدی با مدرک فوق دیپلم، 26.1 درصد با مدرک لیسانس و 70 درصد دارای مدرک فوق لیسانس می باشند. همچنین 4.3 درصد از مدیران ارشد صنایع تولیدی بین 1 -5 سال ، 64.2 درصد بین 5-15 سال و 31.5 درصد دارای بیش از 15 سال سابقه کار هستند. از لحاظ وضعیت متغیرهای تحقیق ، مزیت رقابتی پایدار، قابلیت کارآفرینی و نوآوری و بازاریابی در وضعیت مناسبی قرار داشتند. قابلیت نوآوری نیز دارای ابعاد فرایندی -که از اهمیت بیشتری برخوردار بود- و محصولی –رده دوم – و سازمانی بوده است. یافته های تحقیق حاکی از تایید کلیه فرضیات تحقیق است. در پایان پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی و مدیران ارائه شده است.
کلید وازه ها: کارآفرینی، قابلیت بازاریابی، قابلیت نواوری و مزیت رقابتی
1.1 مقدمه
کارآفرینی مقوله ی بسیار مهمی است که بسیاری از کشورها ی توسعه یافته و درحال توسعه توجه جدی به آن مبذول داشته و می دارند. با آشکار شدن مفهوم کارآفرینی بویژه مفهوم کارآفرینی سازمانی و ضرورت آن در توسعه سازمان و جامعه، تردیدی در تربیت کارآفرینان سازمانی جهت تحقق این هدف بزرگ باقی نمی ماند. باتوجه به اینکه در تاکید بر اهمیت کارآفرینی سازمانی، کارآفرینانی سازمانی به عنوان موتور نیرومند توسعه سازمان و جامعه خود شناخته شدند، آنچه اهمیت حیاتی پیدا می کند، روشن کردن و به راه انداختن این موتورها جهت توسعه است. برای روشن شدن موتور، کافی است استارت زده شود ولی برای استمرار فعالیت آن باید همواره به آن سوخت رسانی شود و شرایط جهت فعالیت بی نقص آن مهیا گردد. به هرحال برای آگاه شدن و شروع به حرکت کارآفرینان سازمانی کافی است آموزشهای لازم در این زمینه به آنها ارائه تا جرقه کارآفرینی در ذهن آنان زده شود و درعین حال ضرورت مسئله نیز برای آنها معلوم گردد و اما برای تداوم این حرکت باید با پرورش آنان از طریق اقداماتی مانند حمایت مدیریت، ایجاد تفکر استراتژیک کارآفرینی، ایجاد عوامل ساختاری و فرهنگی،… بستر فعالیت مستمر را فراهم کرد. از طرفی شرکتها برای کارآفرین بودن باید نوعی توانایی نوآوری را در خودپرورش دهند و آنرا به قابلیت تبدیل نمایند. نوآوری نیز به نوبه خود برای سود آور بودن نیاز به تجاری سازی دارد و در این میان قابلیتهای بازاریابی یک شرکت می تواند موجبات تجاری سازی و رشد و سود آوری شرکتها را فراهم آورد. اما آنچه مد نظر است این است که یک سازمان نیاز به پایداری سود آوری در بلند مدت دارد، بعبارتی عملکرد سازمان باید در بلند مدت بهینه باشد تا سازمان بتواند روند تغییر و نوآوری را ادامه دهد. (پورتر ،1990)این امر نیاز به کسب نوعی مزیت رقابتی در صنعت دارد که دوام داشته باشد و به عبارتی سازمان بایدبه دارای مزیت رقابتی پایدار دست یابد. سوال اصلی این تحقیق آن است که چه رابطه ای میان کارآفرینی، قابلیت بازاریابی، قابلیت نواوری و مزیت رقابتی پایدرا در شرکتهای شهرک صنعتی کاوه وجود دارد؟
2.1 مبانی نظری تحقیق
1.2.1کارآفرینی
واژه کار آفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن نشات گرفته است. بنا به تعریف واژه نامه دانشگاهی و بستر : کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبل کند. (اسکندانی، 1379) واژه کار آفرینی دیرزمانی پیش از آنکه مفهوم کلی کارآفرینی به زبان امروزی پدید آید ، در زبان فرانسه ابداع شد . در اوایل سدهه شانزدهم میلادی کسانی را که در امر هدایت ماموریت های نظامی بودند ، کار آفرین می خواندند . از آن پس درباره دیگر انواع مخاطرات نیز همین واژه با محدودیت هائی مورد استفاده قرار می گرفت . از حدود سال 1700 میلادی به بعد ، فرانسویان درباره پیمانکاران دولت که دست اندر کار ساخت جاده ، پل ، بندر و تاسیسات بودند ، به کرات لفظ کارآفرین را به کار برده اند.
کارآفرین فردی است که شرکتی را به منظور سود و رشد ، تاسیس و مدیریت می نماید و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی استفاده می کند که ویژگی صلی او رفتار نو آورانه است و از تجربیات مدیریت استراتژیک در فعالیت خود استفاده می کند.
اجزایتشکیل دهنده | فرایند کارآفرینی |
کارآفرین | فردی تصمیم آگاهانه می گیرد تا کار جدیدی را آغاز کند |
فرصت | فرصتهای بازار را شناسائی و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد |
ساختار | کار آفرین تصمیم می گیرد به طور فردی یا تضامنی یا شرکت سهامی کار را آغاز کند |
منابع | منابع مورد شناسائی قرار می گیرد و حمایت سرمایه گذاران جلب می شود |
استراتژی | هدفهای کلی کار ، استراتژیها و برنامه های تفصیلی اجرا و معین می شود |
این نکته حائز اهمیت است که این مراحل فرایندی بترتیب طبیعی تنظیم گردیده و نمی توان هریک ازآنها را بدون ارتباط با دیگری در نظر گرفت. برای مثال ، لازم است کارآفرین برای ارزیابی فرصت ، برداشتی از مفهوم کسب و کار نیز داشته باشد یا بداند اجرای آن مفهوم نیاز به چه منابعی خواهد داشت و یا هزینه آن منابع چقدر خواهد بود. تنها در این صورت است که کارآفرین می تواند به قضاوت درستی از جذابیت فرصت دست یابد.
کارآفرینی، واژه ای است نو که از معنی کلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن پی برد.بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر، کارآفرین را مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانسته اند. وی معتقد است کارآفرین یک مدیر صاحب فکر و ابتکار است که همراه با خلاقیت، ریسک پذیری، هوش، اندیشه، و وسعت دید، فرصتهای طلایی می آفریند. او قادر است که با نوآوریها تحول ایجاد کند و یک شرکت زیان ده را به سوددهی برساند.
به دلیل نقش و جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه و رشد اقتصادی، بسیاری از دولتها در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه تلاش می کنند بــا حداکثر امکانات و بهره برداری از دستاوردهای تحقیقاتی، شمار هر چه بیشتری از جامعه را که دارای ویژگیهای کارآفرینی هستند به آموزش درجهت کارآفرینی و فعالیتهای کارآفرینانه تشویق و هدایت کنند.
کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصتها و موقعیتها و ایجاد حرکت درجهت توسعه این موقعیتها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولات اجتماعی محسوب می شوند. آنها تصدیق می کنند که موفقیت و بقا در چشم اندازهای برخواسته از فردا، نیازمند چالاکی، قوه ابتکار و خلاقیت است. علاوه بر این کارآفرینی به ریسک پذیری، نوآوری و کنش کارآفرینانه هم نیاز دارد. براساس نظریات اقتصادی و تجارب حاصله در اقتصادهای روبه رشد، کارآفرینان موتور محرکه توسعه و رشد اقتصادی محسوب می شوند و بالطبع اشتغالزایی یکی از رهاوردهای مهم کارآفرینی است.
اگرچه در مورد کارآفرینی و مفاهیم آن ابعاد مختلفی وجود دارد اما مفاهیم آن همگی تقزیبا مشابه هستند. همه هدف این مفاهیم پیگیری مزیت رقابتی شرکت و بهبود عملکرد سازمانی است. به هر جهت بعد از شومپتیر بسیاری از محققان از سازه هایی که میلر و فریسن (1982) در مورد کارآفرینی سازمانی ارائه داده اند استفاده کرده اند.
میلر(1983) اظهار کرده است که سازمان هایی که کارآفرین هستند باید 3 ویژگی را داشته باشند: نخست نوآوری که شامل نوآوری محصول وفرایند ، دوم ریسک پذیری (بدین معنی که تصمیم گیرندگان سازمان بایستی ریسک پذیر باشند)، سوم پیش بینی تغییرات(بدین معنا که سازمان توانایی بررسی تغییرات محیطی و اتخاذ استراتژیهای مناسب را داشته باشد). کوین و اسلیون (1989) اظهار کرده اند که رفتارها و ارزشهای کارآفرینان می بایست این 3 جنبه را پوشش دهد. در این تحقیق به مقوله کارآفرینی تنها از منظر ویژگیهای کارآفرینی توجه نشده است بلکه از منظر فرهنگی نیز به آن توجه خواهد شد.
2.2.1 قابلیت بازاریابی
دی(1994) قابلیت بازاریابی را بعنوان قابلیت شرکت در استفاده از دانش، تکنولوژی و منابع در جهت ارضای نیازهای بازار و مشتریان تعریف کرده است. موفقیت شرکت از ارزشهایی که برای مشتریان بوسیله محصولات مناسب و روش های مناسب ایجاد می شود تعریف می شود. یک سازمان می بایست اطلاعات بازار را جمع آوری کند، تکنولوژی بازاریابی را بهبود دهد، مهارتهای بازاریابی را بروز کند و قابلیتهای مدیریت را افزایش دهد تا توانایی خود برای انطباق با چالشهای جدید بازار تقویت کند. دی (1994) اظهار کرده است که یک سازمان باید رابطه تنگاتنگی با فرایندهای سازمانی و قابلیتهای سازمانی مرتبط با توسعه محصولات جدید و توزیع خدمات داشته باشد.
آتون(1993) می گوید اغلب باید هنگامی که مشکلات بازاریابی ایجاد می شود فرایند بازاریابی پایش گردد. این فرایند شامل :
- خدمات مشتریان، هدف نهایی خدمات مشتریان ارضای نیازهای خریداران و مشتریان (زیتمال و بتنر،1996) وایجاد مزیت رقابتی می باشد.(آیزن وود و ماهاجان،1989 ، موریس و وست بروک،1996)
- فعالیتهای پیشبردی شامل تبلیغات ، فروش و شرکت در نمایشگاه هاست که در ارتباط با اهداف بازار وافزایش سهم بازار و فروش است.
- کیفیت فروشندگان ، این مورد نشان دهنده مهارتهای فروشندگان است.
- توسعه شبکه بازاریابی ، که مرتبط با قابلیتهای مدیران در کانالها و ارتباط با توزیع کنندگان است.(ورهیز و هارکر،2000)
- قلمروی تبلیغات ، نوع تبلیغات و مکان تبلیغات بر افزایش سهم بازار تاثیر دارد.
- تحقیقات بازاریابی که حاکی از تحلیل نیازهای مصرف کنندگان در جهت پیشنهاد محصولات و خدمات جدید است.
- قابلیت تنوع محصول که نشان دهنده تنوع نوع محصول بجای تنوع قیمت محصول است.
- تسریع معرفی محصولات جدید در بازار.(فرولی،2000)
این هشت فرایند برای پایش فعالیتهای بازاریابی توسط بسیاری از شرکتها بکار گرفته شده است. در این تحقیق ما این دسته بندی را با عنوان خدمات مشتریان، فروش،تحلیل بازار و تنوع محصول بکار می بریم. قابلیت بازاریابی می تواند این فرایندهای بازاریابی را تسهیل کرده و باعث کسب مزیت رقابتی شود.
3.2.1 قابلیت نوآوری
دراکر(1985) به نوآوری بعنوان منبع ایجاد توانایی های جدید در جهت ایجاد ارزش توجه کرده است.نوآوری بصورت کلی نیازمند استفاده از منابع فعلی بروشی جدید و نوآورانه می باشد.دراکر نوآوری را فرایندی طولانی و اکتسابی می داند و آنرا حاصل تفکرات آنی و فی البداهه نمی داند. وی استدلال می کند که قابلیت نوآوری را می توان فرا گرفت. نوآوری شامل دو فاز است: اختراع و تجاری سازی. پورتر اعتقاد دارد که تجاری سازی کاربردی ساختن اختراع است و فرایند نوآوری نمی تواند از استراتژی های کسب و کار و محیط رقابتی جدا باشد.(آفوا،1998) بعبارت دیگر نوآوری فرایندی است که سازمانها برای یکپارچه سازی تکنولوژی ، سازمان و تغییرات بازار بکار می برند تا سازمان بتواند توسعه یافته و به بقای خود ادامه دهد.(دراکر،1985)
نوآوری می تواند بوسیله استانداردهای متفاوت متمایز شود، به عنوان مثال نوآوری تکنولوژیکی و نوآوری اداری، نوآوری محصول ونوآوری فرایند، نوآوری تدریجی و نوآوری یکباره. در میان طبقه بندیها نوآوری تکنولوژیکی و اداری دارای معنای خاصی است. این طبقه بندی عوامل ساختار اجتماعی و تکنولوژیکی را پوشش می دهد.(داون و موهر،1976؛ دامانپور،1991). بعلاوه ویراواردنا (2003) اظهار داشته است که شرکتها می بایست نوآوری تکنولوژیکی و نوآوری غیرتکنولوژیکی را بصورت همزمان توسعه دهند. او قابلیت نوآوری را بعنوان نوآوری محصول، نوآوری فرایند، نوآوری مدیریتی و نوآوری بازاریابی تعریف کرده است. در این تحقیق از دیدگاه وی برای ارزیابی قابلیت نوآوری استفاده می شود.
4.2.1 مزیت رقابتی پایدار
مزیت رقابتی به معنای این است که یک سازمان نسبت به رقبای خود در یک صنعت عملکرد بهتری داشته باشد. دو رویکرد در تئوری های استراتژی رقابتی وجود دارد که می تواند بر مزیت رقابتی اثر گذارد. یکی از آنها که توسط پورتر (1994) ارائه شده نشان می دهد جایگاه یک شرکت را توسط ساختار استراتژی رقابتی به چه صورت است و این مطلب را بوسیله 5 نیروی رقابتی نشان می دهد. وی پیشنهاد می کند که شرکتها باید جایگاه مناسبی را در صنعت برای خود برگزینند تا از مزیت رقابتی در آن صنعت بهره مند شوند و اقدامات مناسب را در وضعیتهای مناسب از خود نشان دهند.(پورتر 1994) رویکرد دیگر رویکرد منبع محور است که توسط وارنر فلت(1984) ارائه شده و توسط پراهالاد و همل(1994) مورد تاکید قرار گرفته است.آنها پیشنهاد کردند که مزیت رقابتی یک شرکت باید بر مبنای قابلیتهای اساسی که شامل منابع ملموس و نا ملموس است بنا شود. پورتر(1990) مزیت رقابتی پایدار را نوعی مزیت رقابتی تعریف می کند که نسبتا دوره ای طولانی بر قرار است. این مزیت رقابتی دارای ویژگیهای زیر است:
آخرین نظرات