معیارهای سنتی نظیر کارایی هزینه و مطلوبیت، ممکن است باعث فشار آمدن به مدیران در جهت توجه به نتایج کوتاهمدت شده و در نتیجه هیچگونه حرکتی به سمت بهبود صورت نگیرد.
سنجههای مالی، گزارش دقیقی درباره هزینه فرایندها، محصولات و مشتریان نمیدهند و تنها بر فرایند کنترل بخشی به جای کل سیستم تأکید دارند.
سنجههای مالی قادر به تشخیص هزینه های کیفی به شکل دقیق و مناسب نیستند و تنها تولید بیشتر را تشویق میکنند.
در نتیجه مشکلات فوق و برخی از محدودیتهای دیگر موجود در سیستم های ارزیابی عملکرد، در اوایل دهه 90 میلادی مدلهای مختلفی جهت این منظور توسعه دادهشدهاست (صدوقیان و تدین، 1386، 49).
علم مدیریت بسیار زود دریافت که سازمانها برای ورود و ماندن در عرصه رقابت که هر روز تنگتر میشود باید خود را ارتقاء دهند و به تعالی برسانند. تعالی سازمانی تبدیل به مدلی شده است که سازمانهای تجاری و خدمات رسانی اعم از دولتی یا غیر دولتی مجبور به ارتقاء همه جانبه خود براساس آن هستند. بنگاههایی که هر چه زودتر با مدلهای مربوط به تعالی سازمانی به تعالی دست نیابند، به حکم مطالعات و تجربیات جهانی، محکوم به حذف و فنا هستند (فرقانی، 1385، 80).
تغییرات سریع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، تغییر نقش دولتها از تصدیگری مستقیم به نقشهای هدایتی و ارشادی، ترویج فرهنگ رقابتپذیری، وضع قوانین سختگیرانه بر علیه انحصارطلبی و فعالیتهای ضدرقابتی، از عوامل اصلی در تلاش سازمانها برای حفظ برتری و حضور موفق در صحنههای رقابت ملی و بینالمللی میباشد. اما آنچه که بعنوان سؤال چالشبرانگیز مطرح میباشد، این است که چگونه میتوان در این مسیر بیانتها، بدون ارزیابی وضعیت موجود در شناخت نقاط قوت و حوزههای قابل بهبود، برای رسیدن به نیروی انسانی توانمند، قدم گذاشت؟
بدیهی است رویکردهای مختلفی جهت مهیا شدن برای این حرکت حیاتی وجود دارد، اما نباید فراموش کرد که آنچه عامل اصلی در انتخاب این راهکارها میباشد، جامعیت، نظاممندی، پویایی، روزآمدی و پشتوانههای حمایتی آنها به دانش علمی و مدیریتی میباشد. در همین راستا مدلهای تعالی سازمانی بعنوان ابزاری قوی در پاسخگویی به این نیاز سازمانها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدود زیاد در آسیبشناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرند. مدل EFQM به گونهای طراحی شده است که هم به عنوان ابزار مناسبی برای مسابقات و هم برای آسیبشناسی و طراحی برنامههای توسعه سازمانی کاربرد دارد (رحیمی، 1385، 4-3).
معرفی مدل تعالی سازمانی به جامعه مدیریتی کشورمان طی چند سال اخیر صورت پذیرفته است و با استقبال گسترده مدیران مواجه شده است. بسیاری از سازمانها در ابتدا با شک و تردید به آن مینگریستند و این اندیشه که این مدلها ریشههای غربی و خارجی دارند و تناسبی با سازمانهای ما ندارند، بعضاً به عنوان یک مانع مطرح میشدند. اما به تدریج پس از کسب آشنایی بیشتر با این مدلها و به کار گرفتن آنها در ارزیابی سازمانها، این مدیران به نتایج ملموسی دست یافتند و اینک دریافتهاند که به کمک آنها میتوانند برنامههای بهبود خود را تعریف کنند و با اجرای آنها به سمت تعالی سازمان خود حرکت کنند.
مدل تعالی سازمانی، بعنوان ابزاری قوی برای شناخت نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود سازمانها شناخته شده است و به عنوان یک چارچوب منسجم و به هم تنیده میتواند سیستم مدیریتی سازمانها را نیز تعریف کند و مدیران را در به کارگیری تکنیکهای مدیریت یاری دهد (غلامی و نورعلیزاده، 1387، 7).
همچنین مدل EFQM به دلائل متعددی از جمله دلائل زیر، اهیمت بیشتری برای صنایع و سازمانهای پیشتاز در کشور ایران دارد.
تحقیقات نشان میدهد که این مدل در سطح جهان، بیش از دیگر مدلها به عنوان مدل مرجع جوایز ملی انتخاب شدهاست.
از آنجا که این مدل در اکثر کشورها به عنوان مدل مرجع انتخاب شده است، امکان الگوبرداری از طیف وسیعی از سازمانها در کشورهای مختلف اروپایی با شرایط و ویژگیهای متفاوت وجود دارد و امکان مراجعه و بازدید از سازمانهای سرآمد در برخی از این کشورها مثل ترکیه برای متخصصین کشور ایران آسانتر است.
دیدگاه سیستماتیک قوی، توجه دقیق به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجهگرایی مدل EFQM، برای سازمانهای ایرانی که معمولاً در این حوزهها با مشکلات جدی روبرو هستند، بسیار آموزنده و اجرایی است. مدلی که مبنای ارزیابی عملکرد و اهدای ً جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی ً در بخش صنعت و معدن ایران قرار گرفته است منطبق بر مدل EFQM است (نجمی و حسینی، 1383، 1).
موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از اینرو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد. در این تحقیق جهت تعیین وضعیت و جایگاه شرکت پتروشیمی خوزستان از منظرهای مشتریان، کارکنان، جامعه و نتایج کسبوکار، نیاز است تا عملکرد موجود آن ارزیابی، تا از این طریق نقاط ضعف و قوت آن شناسایی و راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت آن ارائه گردد.
1-4. اهداف تحقیق:
هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالی EFQM میباشد که در راستای این هدف، اهداف فرعی زیر دنبال میشود:
ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج مشتریان
ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج کارکنان
ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج جامعه
ارزیابی اهداف و سنجههای معیار نتایج کسبوکار
شناسایی نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود هر یک از سنجههای معیارهای نتایج
ارائه راهکارهای متناسب با نتایج تحقیق
1-5. سؤالهای تحقیق
سؤال اصلی تحقیق:
آیا عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالیEFQM در وضعیت مطلوبی میباشد؟
سؤالهای فرعی تحقیق:
آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج مشتری براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج کارکنان براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج جامعه براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
آیا وضعیت عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر نتایج کسبوکار براساس مدل تعالی EFQM مطلوب است؟
1-6. فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی تحقیق:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان براساس مدل تعالی سازمانی EFQM مطلوب نمیباشد.
فرضیههای فرعی تحقیق:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار مشتری بر اساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی نمیباشد.
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار کارکنان براساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی میباشد.
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار جامعه براساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی نمیباشد.
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار نتایج کسبوکار براساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی نمیباشد.
1-7. چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری تحقیق حاضر، مدل تعالی سازمانیEFQM است که شماتیک آن در شکل1-1 نشان داده شده است. در تحقیق حاضر برای ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان، مدل تعالی سازمانیEFQM به عنوان چارچوب نظری در نظر گرفته شده است. بر اساس این مدل معیارهای ارزیابی عملکرد عبارتند از:
معیار نتایج مشتریان
معیار نتایج کارکنان
معیار نتایج جامعه
معیار نتایج کسبوکار (نجمی و حسینی، 1388، 21).
[1].ISO : International Organazation for Standardization
آخرین نظرات