یکی دیگر ازنهادهایی که می تواند زمینه ساز ارتباط دانشگاه وصنعت شود شورای عالی علوم، تحقیقات وفناوری است که در این شورا هم بیشتر مقوله سیاستگذاری مطرح است و ضمانت اجرایی وجودندارد.
۲-۳- همکاری دانشگاه و صنعت
سابقه همکاری دانشگاه و صنعت در غرب را به سه دوره تقسیم میکنند. اولین دوره به اواخر قرن نوزدهم بر میگردد که پژوهش به عنوان اصلی مهم در کنار آموزش قرار گرفت. دومین دوره به پس از جنگ جهانی دوم و اوایل دهه ۱۹۷۰ بر میگردد. از میانه دهه ۱۹۴۰ و در طول دهه ۱۹۵۰، ارتباط میان دانشگاه و صنعت، با توجه به نیازهای بازسازی خرابی های جنگ و بهبود قدرت نظامی، علاوه بر نوآوری و رقابت در دستور کار قرار گرفت. فناوری های جدید، نیازمندی صنعت را به نیروهای متخصص و رویکردهای متفاوت به پژوهشهای بنیادی و کاربردی افزایش داد. سومین دوره همکاری دانشگاهها و صنعت از اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز میشود. در اوایل دهه ۸۰، اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش تغییر جهت داد. اقتصاد جدید با اقتصاد مبتنی بر صنعت تفاوت داشت. صنعت بیشتر نیازمند سرمایهگذاری در پژوهش برای دستیابی به نوآوری های فناوری و رقابت در بازار جهانی بود. در دهه ۱۹۹۰، تدوین و تصویب لوایح از سوی دولتها، باهدف تسهیل در ایجاد ارتباط اثربخش میان دانشگاه، صنعت و دولت، در کشورهای پیشرفته اهمیت بسیاری یافت. شفیعی و آراسته معتقدند که در آغاز هزاره سوم، ارتباط دانشگاه و صنعت به منزله سازو کاری برای ابداع فناوری ها و تولید محصولات جدید، بازآموزی نیروهای متخصص، ایجاد شغل و رقابت جهانی مورد توجه قرارگرفته است. (شفیعی و آراسته، ۱۳۸۳). هم اکنون در بسیاری از کشورهای توسعه یافته سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۱] اقداماتی اساسی برای حمایت از فعالیتهای علمی صورت داده است و نظر به اینکه این سازمان بر رقابت اقتصادی موثر تاکید دارد، توجه به علوم را فعالیتی ضروری و ارتباط میان دانشگاهها و صنایع را بااهمیت تر از گذشته اعلام کرده است. (کالورت و پاتل، ۲۰۰۳).
ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۶۱ با تصویب مصوبهای در هیئت دولت آغاز شد. بر اساس مصوبه دفتری به نام دفتر ارتباط دانشگاه با صنعت در وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایجاد شد. افزون بر این، دفاتر مشابهی در وزارتخانههای نفت، صنایع، معادن و فلزات، نیرو، راه و ترابری، مسکن و شهرسازی، کار و امور اجتماعی، پست و تلگراف و تلفن و سازمان برنامه و بودجه آغاز فعالیت کردند. دفاتر ارتباط دانشگاه و صنعت نیز در بسیاری از دانشگاهها ایجاد شدند. در سال ۱۳۶۵، شوراهایی نیز به نام شورای هماهنگی دفاتر ارتباط با صنعت در همین دفاتر ایجاد، اما در سال ۱۳۷۳ تعطیل شدند. در همین دوران، دفتر مرکزی، ارتباط دانشگاه با صنعت به سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران انتقال یافت. دولت نیز تصمیم گرفت شورای عالی ارتباط دانشگاه و صنعت راایجاد کند. در این شورا ۱۰ نفر از روسای دانشگاههای فنی، معاونان پژوهشی وزارتخانههای فرهنگ و آموزش عالی صنایع، نمایندگان صنایع ملی ایران، سازمان گسترش و نوسازی صنایع، سازمانهای پژوهشهای علمی و صنعتی ایران و رئیس پژوهشگاه مواد و انرژی عضویت داشتند. اعضای این شورا را ۲۳ نفر تشکیل میدادند. فعالیتهای این شورا نیز پس از مدتی متوقف شد. همچنین به منظور شناخت بیشتر ماهیت ارتباط دانشگاه و صنعت و از سال ۱۳۷۲-۱۳۸۳ در مجموع هشت کنگره ملی و بینالمللی با نظارت کمیته دایمی کنگره سه جانبه برگزار شده است. (احسانی، ۱۳۸۳).
به طور کلی، ادبیات ارتباط دانشگاه و صنعت ایران بر دو محور زیر استوار است:
روشهای ایجاد همکاری های موثر.
مشکلات و محدودیتهای مراکز آموزش عالی برای ایجاد ارتباط با صنعت .
۲-۴- روشهای ایجاد همکاری
ارتباط موثر میان دانشگاه و صنعت زمانی تحقق مییابد که دانشگاهها با تحقیقات کاربردی در صدد انتقال فناوری برآیند و این امر بدون نهادینه کردن پژوهش در دانشگاهها و همچنین، برآورده ساختن نیازهای آموزشی متخصصان میسر نخواهد شد. (احسانی، ۱۳۸۳)
وی اولین عامل واقعبینانه برای همکاری دانشگاه و صنعت را باور داشتن اهمیت موضوع و ایجاد ارتباط مستمر و محکم برای موفقیت میداند. به زعم وی ارتباط میان دانشگاه و صنعت برای مدتها ارتباطی ویترینی بوده است. باید به این موضوع اذعان داشت که صنعت بدون ارتباط تعریفشده و هدفمند با دانشگاه پیشرفت نمیکند. برای مثال، یکی از شرایط لازم برای ارتباط دانشگاه و صنعت ایجاد بخش تحقیق و توسعه در صنعت است. بسیاری از صنایع در ایران فاقد این بخشاند. صاحب نظران همکاریهای این دو نهاد را در گرو ایجاد فرصت تحقیقات صنعتی و حضور بیشتر در صنعت، ایجاد واحدهای تحقیقاتی با حضور اعضای هیئتعلمی و ایجاد سازوکاری پویا در دانشگاهها برای حل مشکلات صنعت میدانند. سایر روشها برای برقراری ارتباط موثر دانشگاه و صنعت در ایران، ایجاد پارکهای فناوری در مجاورت دانشگاهها (اقبال و اردشیری ۱۳۸۲). ایجاد هستههای کوچک تحقیقاتی استاد محوری در جوار دانشگاهها (فهیمی و مداحی، ۱۳۷۷). کارآموزی تابستانی دانشجویان در واحدهای صنعتی و بهرهگیری از متخصصان صنعت در فعالیتهای آموزشی (راضی، ۱۳۷۷). افزایش کمی و کیفی بازدیدهای علمی دانشجویان و استادان از تأسیسات صنعتی (رضایی، ۱۳۷۷). تأثیر قراردادهای صنعتی منعقدشده میان اعضای هیئتعلمی و سازمانها بر ارتقای آنها، اولویت پذیرش دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری باسابقه کار در صنعت در قالب پایاننامهها (رضوی، ۱۳۷۷). تأسیس آزمایشگاههای تحقیقاتی با همکاری دانشگاهها (فشارکی، ۱۳۷۷). تقویت انجمن دانشآموختگان (روزیطلب، ۱۳۷۴) و ایجاد مراکز رشد (سلجوقی، ۱۳۸۲) ذکر شده است.
۲-۵- مشکلات و محدودیتها
مشکلات و محدودیتهای بسیاری از سوی مراکز آموزش عالی برای ایجاد ارتباط با صنعت وجود دارد که از آن میان میتوان به مواردی چون آموزش محوری دانشگاهها، منظور نکردن فعالیتهای صنعتی در ارتقای اعضای هیئتعلمی، جایگاه سازمانی ضعیف ارتباط دانشگاه با صنعت (احسانی، ۱۳۸۳). حاکمیت مدیریت دولتی، بر صنایع بزرگ کشور و متقاضی خدمات دانشگاه نبودن صنایع (جهانگیریان، ۱۳۸۳). نبود محتوای کیفی و مفید دورههای کارآموزی (فرضی پور و حاج حسینی،۱۳۷۷). ارتباط ضعیف میان برنامههای درسی و نیازهای صنعت (منافی و رشیدی، ۱۳۷۷). نبودن روحیه کارگروهی (فشارکی، ۱۳۷۷)؛ و کمبود مراکز تحقیقاتی کاربردی. عدم توجه به بهسازی نیروی انسانی (مولا،۱۳۷۴). ضوابط و مقررات دست و پاگیر و گرایش نداشتن صنعت به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (احمدی، ۱۳۷۷) و وابستگی روحی و فکری صنایع به خارج از کشور (تولایی، ۱۳۷۹) اشاره کرد. ارتباط دانشگاه و صنعت به میزان تحقیق و توسعه کشور بستگی دارد (فهام، ۱۹۹۸). در ادامه این بخش برای شناخت بیشتر ارتباط و صنعت، به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه در چهار کشور ایالاتمتحده انگلستان، ژاپن و ایران پرداخته میشود.
۲-۶- تحقیق و توسعه در ایالاتمتحده
بر اساس گزارش بنیاد ملی علوم، تحقیق و توسعه در این کشور رشدی بالغ بر (۸/۵) در سال ۲۰۰۲ با در نظر گرفتن تورم وجود داشته است. سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۰ رشدی بالغ بر ۵/۴۰ داشته است. بودجه تحقیق و توسعه در ایالاتمتحده ۵/۲۶ میلیارد دلار در سال ۱۹۵۳ بود که از این رقم ۹/۱۸ میلیارد دلار را بخش صنعت تأمین کرد و دانشگاهها در این زمینه سهم اندکی داشتند. در سال ۲۰۰۳ سرمایهگذاری امریکا در تحقیق و توسعه بیش از ۲۵۳ میلیارد دلار بود که از این میان ۸/۱۷۲ میلیارد دلار در بخش صنعت و ۹/۳۵ میلیارد دلار در دانشگاهها سرمایهگذاری شده است. وزارتخانهها و مراکز تحقیق و توسعه وابسته به دولت فدرال و سازمانهای غیرانتفاعی به ترتیب ۳-۲۲ میلیارد دلار، ۹/۱۰ میلیارد دلار و ۳/۱۱ میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه کرده اند. در سال ۲۰۰۲ سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور ۳۷۶۰۰ دلار بوده است.
۲-۷- تحقیق و توسعه در انگلستان
در سال ۲۰۰۳، بیش از ۳۲ میلیارد دلار در این کشور در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری شده است که از این رقم ۶۲/۴ میلیارد دلار را دولت، ۷۲/۱۴ میلیارد دلار را صنعت و ۱/۶ میلیارد دلار را آموزش عالی و شوراهای مرتبط با آن مانند شوراهای پژوهشی[۲] شوراهای اعتبارات آموزش عالی[۳] و آموزش عالی تأمین هزینه کردهاند. (آنس، ۲۰۰۴).
در سال ۲۰۰۱، بیش از ۲۰ میلیارد دلار در تحقیق و توسعه در بخش صنعت هزینه شد که از این جمع مبلغ ۵/۲ میلیارد دلار را دولت و ۸/۴ میلیارد دلار را سرمایهگذاران خارجی و ۱۳ میلیارد دلار را صنایع تأمین کردهاند. (مورگان، ۲۰۰۲). در سال ۲۰۰۱، هزینه خالص داخلی در این کشور اندکی کمتر از میانگین هزینه ناخالص داخلی اروپا (۹۳/۱%) بود. در سال ۲۰۰۴، سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور ۲۹۴۰۰ دلار بوده است .
۲-۸- تحقیق و توسعه در ژاپن
بر اساس گزارش سازمان آمار ژاپن[۴] این کشور در سال ۲۰۰۳ بیش از ۱۴۹ میلیارد دلار در زمینه تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرده است که نسبت به سال ۲۰۰۲ هشت دهم درصد افزایش داشته است. نسبت تحقیق و توسعه به تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۰۳، بالغ بر ۳۵/۳ درصد بوده است. در سال ۲۰۰۱، از مجموع سرمایهگذاری های انجام شده در زمینه تحقیق و توسعه ۱۰۲ میلیارد دلار سهم شرکتهای تجاری و صنعتی، ۲۹ میلیارد دلار سهم دانشگاهها و ۵/۱۶ میلیارد دلار سهم مؤسسات غیرانتفاعی و سازمانهای دولتی بوده است. بخش خصوصی ۵/۱۱۵ میلیارد دلار (۶/۷۶ درصد) و بخش دولتی ۳۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. در این میان، ۶/۱۴ درصد در زمینه تحقیقات بنیادی، ۴/۲۳ درصد در تحقیقات کاربردی و ۶۲ درصد در توسعه هزینه شده است. در سال ۲۰۰۲، سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشور ۲۵۳۰۰ دلار بوده است.
۲-۹- تحقیق و توسعه در ایران
بر اساس گزارش هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی با عنوان ارزیابی علم و فناوری در جمهوری اسلامی ایران (۱۳۸۲)، مجموع اعتبارات تحقیقات دولتی در سال ۷۵ و ۷۷ به ترتیب بالغ بر ۷۷ و ۱۰۸ میلیون دلار و بودجه تحقیقاتی در سال ۱۳۷۹ معادل ۲۰۰ میلیون دلار و در سال ۱۳۸۳ برابر با ۵۴۰ میلیون دلار بوده است. در همین سال شاخص هزینههای تحقیقاتی دولتی به تولید ناخالص داخلی، ۳۱% درصد بود که این رقم در سال ۱۳۸۰ به ۴۷% و در سال ۱۳۸۳ به ۷% درصد رسید. بر اساس قانون برنامه چهارم، دولت موظف شده است به منظور بر پاسازی نظام جامع پژوهش و فناوری حداقل ۲ درصد تولید ناخالص داخلی را به سرمایهگذاری در امر پژوهش و فناوری تخصیص دهد. در سال ۱۳۸۳، سرانه تولید ناخالص داخلی در ایران معادل ۲۳۰۰ دلار بوده است. (شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۸۲).
۲-۱۰- تقویت صنایع و توسعه اقتصادی
علت اصلی همکاری دانشگاههایی چون ام ای تی، کمبریج و توکیو با صنایع، وضعیت مناسب اقتصادی در محیطهای فعالت آنها بوده است. برای مثال، صنایع ماساچوست با بهرهبرداری از دانشگاه ام ای تی و سایر دانشگاهها موجبات تقویت صنایع و در نهایت، رشد اقتصادی ایالت ماساچوست را فراهم میکنند؛ اما در ایران، با محدودیتها و مشکلاتی که برای فعالیتهای صنعتی وجود دارد، صنایع بیشتر به دنبال حل معضلات برای بقای خود هستند. از سوی دیگر، دانشگاهها با مشکلات مالی شدیدی روبرو هستند و حمایت مالی مناسب از دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی در سیاستهای کلان کشور صورت نمیپذیرد؛ بنابراین، یکی از علل ورود دانشگاهها به عرصه همکاری با صنعت جذب منابع مالی برای اداره امور است. به علاوه، این باور وجود دارد که اگر دانشگاهها از نظر مالی تحت فشار قرار نگیرند، به دنبال ارتباط با صنعت و جذب منابع مالی از این طریق نمی روند. این سیاست زمانی میتواند درست باشد که شرایط اقتصادی کشور و فعالیتهای صنایع در موقعیت خوبی قرار داشته باشد. به زعم محقق تا زمانی که رشد اقتصادی قابل قبولی در کشور وجود نداشته باشد و صنایع در یک محیط مطمئن و رقابتی فعالیت نکنند، این همکاری ها ضعیف خواهد بود. رشد صنایع و سوددهی آنها رشد اقتصادی را به همراه خواهد داشت و این امر موجبات همکاری با دانشگاه و بهرهبرداری از تجربههای آنها را به ارمغان میآورد. رشد اقتصادی پویایی دانشگاهها و پویایی دانشگاهها رشد اقتصادی را به همراه خواهد داشت و این دو نهاد یکدیگر را تقویت خواهند کرد. (محقق، ۱۳۷۹).
۲-۱۱- تغییر ساختار دانشگاهها
موضوع تغییر ساختار آموزش عالی دانشگاهها یکی از موضوعهای مطرح در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده است. بررسی منابع و مأخذ و تحلیل محتوای مصاحبهها به خوبی نشان میدهد که مانع اصلی بر سر راه ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران ساختاری است. البته به دلیل آنکه ماهیت و توان مراکز آموزش عالی متفاوت است، نمیتوان به نحوه اداره دانشگاهها، ساختار و به طور کلی، روش انجام یافتن کار و ارتباطات به طور یکسان نگریست. به همین دلیل، امکان دارد که ساختاری خاص و روشهای اداره در یک دانشگاه نتایج خوبی به همراه داشته باشد و در موارد دیگر اثرهای کم و حتی منفی به جای بگذارد. موفقیت ساختار جدید دانشگاهها به میزان چشمگیری به استقلال بخشهای مختلف، تعامل آنها با محیط بیرونی و برداشتن موانع اداری بستگی دارد و در این میان، تعریف جایگاه سازمانی، تقویت و حمایت از متولیان ارتباط با صنعت در دانشگاهها از اهمیت بسیاری برخوردار است. (شفیعی، ۱۳۸۴).
۲-۱۲- حمایت صنعت از دانشگاههاادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات