جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
مسلماً چنین فردی به مراتب دیرتر از فردی که کمترین انتظارات را از شغلش دارد، رضایت شغلی خواهد یافت. بنابراین، رضایت شغلی مفهومی کاملاً یکتا و فردی است و عوامل، میزان و نوع آن را باید در مورد هر فرد، بهطور جداگانه بررسی کرد.
- نظریه ی نقش: در این نظریه به دو جنبه اجتماعی و روانی توجه میشود. در جنبه اجتماعی، تأثیر عواملی نظیر نظام سازمانی و کارگاهی و شرایط محیط اشتغال در رضایت شغلی مورد توجه قرار میگیرد. این عوامل، شامل شرایط بیرونی رضایت شغلی میشود. جنبه روانی رضایت شغلی، بیشتر به انتظارات و توقعات فرد مربوط میشود. به بیانی دیگر، احساس فرد از موقعیت شغلی و فعالیت هایش در انجام مسئولیتهای محوله و ایفای نقشی خاص به عنوان عضوی از اعضای جامعه، میزان رضایت شغلی فرد را مشخص میکند. رضایت کلی، نتیجهای است که از ترکیب دو جنبه اجتماعی و روانی حاصل میشود. .(قادری و شناور ، ۲۵/۷/۱۳۸۶، www.sanat khodro.com)
۲ – ۷- شاخصهای رضایت شغلی
برای رضایت شغلی، مدلهای گوناگونی ارائه شده که در هریک از آنها، به فراخور دیدگاه و وضعیت موردنظر، شاخصهایی برای رضایت شغلی ارائه شده است. از جمله آنها میتوان به ماهیت کار، ترفیعات، روابط با همکاران و مدیریت، امنیت شغلی، مشارکت در سازمان و … اشاره کرد. ( قادری و شناور، ۲۵/۶/۱۳۸۸، www.sanat khodro.com )
در این جا، بر آن نیستیم که به صورت مشروح به توضیح و تفسیر تمامی این شاخصها بپردازیم. تأکید و تمرکز ما، بر شاخص روابط با همکاران و مدیریت است.
روابط و مناسبتهای همکاران، مهمترین عامل در تعیین رضایتمندی شغلی است. طی مطالعهای انجامشده، هنگامی که مستخدمان اجازه یافتند، همکاران خود را انتخاب کنند، رضایتمندی شغلی آنان افزایش و هزینه کار کاهش یافت. از دیگر سو، به طور سنتی مدیریت به عنوان بعد مهم شغلی مطرح شده است. پژوهشها نشان میدهند که مدیریت “کارمندمدار” بیش از مدیریت “کارمدار” موجب رضایت شغلی میشود.
به طور کلی، باید متذکر شویم که رضایت ناشی از نظام ارتباطی سازمان، به تفاوتهای موجود بین اینکه فرد چه چیزی را از طریق ارتباطات در سازمان میخواهد به دست آورد و چه چیزی را در این فرایند کسب میکند، وابسته است.
۲ – ۸- عوامل مؤثر بر رضایت شغلی
ایجاد «رضایت شغلی» در فرد بستگی به عوامل متعددی دارد که در کنار هم موجب حصـول نتیجه مطلوب می شوند و چه بسا نبود یک عامل، فرد را در زمره ی اشخاص ناراضی از شغل خویش قرار دهد. عواملی از قبیل: میزان درآمد، نفس و ماهیت کار و جایگاه اجتماعی آن، وجهه و اعتبار سازمانی، ارتقاء شغلی، ایمنی شغلی، عدم ابهام در نقش، شرایط فیزیکی کار، ساختار و فرهنگ سازمانی و ارتباط با همکاران، توجه به ویژگی های شخصیتی فرد، ارزیابی عملکرد، تناسب، انعطاف، نوآوری و رویکردها و … که در این مجال اشاره و مروری گذرا به تعدادی از آن ها می نماییم.
۲- ۸ – ۱- میزان درآمد و یا دستمزد:
این عامل تقریباً برای همه گروه های شغلی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار به شمار می رود. با در نظر داشتن تفاوت فردی و به تبع آن تفاوت در دیدگاه ها نسبت به پول، حالت های متنوعی را می توان متصور شد. به نظر می رسد این عامل برای کسانی که نمی توانند از راه های دیگری در کار خود رضایت به دست آورند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در مواردی دیده شده است که بسیاری به دلیل کمی حقوق با تغییر شغل خود حتی با شغل هایی با منزلتی پایین تر اقدام می کنند.
۲ -۸ – ۲- نفس کار :
بسیاری نفس کار را که دربرگیرنده عناوین متعددی است از جمله عوامل مهـــــم تاثیرگــذار می شناسند. عناوینی همچون : تنوع ، آزادی عمل و بازخورد که به عبارتی در پر مایه شدن مشاغل به شدت موثرند!
۲ – ۸ – ۳- ایمنی شغلی :
در بیانی کلی، مفهوم ایمنی در مشاغل به معنای فارغ از خطر بودن تعبیر می شود و هر عاملی که بتواند خطرات محیط کار (اعم از جسمی ، روحی و روانی ) را از بین برده و یا به حد اقل برساند ، رضایت شغلی را افزایش می دهد.از این رو مواردی مانند نظم ، انصاف و امنیت عاطفی تضمین کننده ایمنی شغلی به شمار می روند و از سویی مواردی چون تبعیض و پارتی بازی و … با خدشه دار نمودن شرایط مطمئن سازمانی ، می تواند احساس ناایمنی و نهایتا نارضایتی شغلی را به وجود آورد.
۲ – ۸ – ۴- ارتقای شغلی :
یکی از پایدارترین یافته ها حاکی از این است که هر چه سطح شغل بالاتر باشد رضایت شغلی بیشتر است. از سویی به دلیل آنکه افراد غالبا دوستدار و خواستار ارتقای مقام و پیشرفت در کار خود هستند. بنابراین برای افزایش رضایت در سازمان ها بایستی در این باره چاره اندیشی شده و برنامه ریزی های دقیقی صورت و انجام پذیرد تا زمینه های ارتقای کارکنان سطوح مختلف در قالب فرآیندی منطقی فراهم گردد.
۲ – ۸ – ۵- بهره وری
واژه بهره وری برای نخستین بار بوسیله فرانسوا کنه ریاضیدان و اقتصاددان طرفدار مکتب فیزیوکراسی (حکومت طبیعت) بکار برده شد. وی با طرح جدول اقتصادی ، اقتدار هر دولــت را منـــوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می داند. در سال ۱۸۸۳ فرانسوی دیگری به نام لیتره بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سالهای ۱۹۰۰، فردریک ونیسلو[۲]، تیلور و فرانک و لیلیان گیلبریث[۳] به منظور افزایش کارآیی ، درباره تقسیم کار ، بهبود روشها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند. کارآیی به عنوان نسبتی از زمان واقعی انجام کار به زمان استاندارد از پیش تعیین شده ، تعریف شد. بطور مثال اگر از فردی در ۸ ساعت کار انتظار تولید ۱۰۰ واحد محصول را داشته باشیم اما در عمل وی ۹۶ واحد تولید کند، گفته می شود کارآیی او ۹۶% است.
در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری اقتصادی اروپا ، به طور رسمی بهره وری را چنین تعریف کرد : (بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید بدست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد.)
سازمان بین المللی کار بهره وری را چنین تعریف کرده است : (بهره وری عبارتست از نسبت ستاده به یکی از عوامل تولید : سرمایه، نیروی کار و مدیریت.)
در این تعریف «مدیریت» به طور ویژه یکی از عوامل تولید در نظر گرفته شده است. نسبت تولید به هر کدام از این عوامل معیاری برای سنجش بهره وری محسوب می شود. در اطلاعیه تشکیل مرکز بهره وری ژاپن در سال ۱۹۵۵ در ارتباط با بهبود بهره وری چنین بیان شده است: «حداکثر استفاده از منابع فیزیکی، نیروی انسانی و سایر عوامل به روش های علمی بطوری که بهبود بهره وری به کاهش هزینه تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگی همه آحاد ملت ، منجر شود. » از دید مرکز بهره وری ژاپن ، بهره وری یک اولویت و انتخاب ملی است که منجر به افزایش رفاه اجتماعی و کاهش فقر می گردد. مرکز بهره وری ژاپن از زمان تأسیس در سال ۱۹۵۵ نهضت ملی افزایش بهره وری در این کشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به جلو هدایت نموده است که عبارتند از : افزایش اشتغال، همکاری بین نیروی کار و مدیریت، توزیع عادلانه و برابر ثمره های بهبود بهره وری در میان مدیریت، نیروی کار و مصرف کنندگان. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ مرکز بهره وری آمریکا تعریف زیر را ارائه داد: قیمت تعدیل شده سود = بهره وری تعاریف دیگری از بهره وری به شرح زیر بیان شده است : – معیار عملکرد و یا قدرت و توان هر سازمان در تولید کالا و خدمات. – نسبت میان بازده به هزینه عملیات تولیدی . – نسبت بین بازده تولید به واحد منبع مصرف شده است که با سال پایه مقایسه می شود. – تغییر بدست آمده در مقدار محصول در ازای منابع مصرف شده .
از سوی دیگر می توان گفت که برای تعریف بهره وری، ابتدا باید با دو مفهوم کارآیی و اثربخشی آشنا شویم :
◄ کارآیی : نسبت ستاده به داده را گویند که برابر با مصرف بهینۀ منابع میباشد .
◄ اثر بخشی : به معنای تحقّق اهداف سازمان است .
با ادغام این دو مفهوم پنج حالت بروز می نماید:
١- ورودی ثابت، افزایش خروجی ٢- کاهش ورودی، افزایش خروجی ٣- کاهش به نسبه بیشتر ورودی، کاهش خروجی ۴- افزایش ورودی، افزایش به نسبه بیشتر خروجی ۵- کاهش ورودی، خروجی ثابت که حالت چهار همان بهره وری می باشد .
کارآمدی و اثربخشی (بهره وری) حالتی است که هم منابع به صورت درست مصرف شده و هم اهداف سازمان تحقّق یافته است .
۲ – ۹- رضایت شغلی و بهره وری
آخرین نظرات