نظریهپردازان یادگیری اجتماعی تاکید دارند که رفتار شخص (فرایندهای شناختی) عوامل محیطی، عوامل دو طرفه هستند این امر رابطهی پویایی را شرح میدهد که در آن شخص نه به طور مکانیکی و نه به طیب خاطر، نسبت به نیروهای محیطی واکنش میدهد. در نظریه یادگیری اجتماعی همچنان که افراد بر محیط خودشان اثر میگذارند، محیط هم به نوبه خود بر چگونگی اندیشیدن و رفتار آنان اثر میگذارد تاثیر دو طرفه رفتار آدمی فرایندهای شناختی (شخص) و محیط اجتماعی، جزء جدا نشدنی این معادله پیچیده است. گاهی رفتار آدمی غلبه می یابد و گاهی محیط و در این میان، آدمیان ادراک کرده، به داوری نشسته و نوعی خود کنترلی را در خود ایجاد می کنند (پور سعید،۱۳۸۸).
۲-۱-۲-۲-۴- تئوری یادگیری مشارکتی
یادگیری مشارکتی فراگیران را به قبول مسئولیت در آموزش خود ترغیب میکند شالوده و بنیان این رویکرد توسط هوارد ایتون[۲] نهاده شده است او در این باره میگوید: شما فرصتی را برای آموختن یافتهاید این مانند یک زندان یا سرگرمی بیفایده اجتماعی نیست یک کار واقعی است کاری که مسئولیت را به دو صورت منتقل میکند اولا شما مسئول یادگیری خودتان هستید و ثانیا در یادگیری همکلاسیهایتان مسئولیت مشابه دارید (خان محمدی و رنجبری،۱۳۸۹).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
دانلود پایان نامه ارشد:تاثیر شبکه اجتماعی وایبر بر عملکرد تحصیلی
۲-۱-۲-۲-۵- رویکردهای شناختی – اجتماعی به انگیزش و نظریه اهداف پیشرفت
یکی از مهم ترین چارچوب های نظری در دو دهه اخیر پیامدهای تحصیلی دانش آموزان را مورد توجه قرار داده است رویکردهای شناختی – اجتماعی به انگیزش و نظریه اهداف پیشرفت است (الیوت ۱۹۹۹؛ پینتریچ، ۱۹۹۴) اهداف پیشرفت معرف دستگاه معنایی جامع از موقعیتها یا بافتهایی است که پیامدهایی شناختی، عاطفی و رفتاری دارد (ایمز ۱۹۹۲؛ دویک و لاگیت، ۱۹۸۸؛ کاپلان و ماهر، ۱۹۹۹) و دانش آموزان برای تفسیر اعمال خود از آنها استفاده میکنند در نظریه اهداف پیشرفت بر عوامل شخصی (ادراک، ارزش و عواطف) و موقعیتی به عنوان عواملی موثر بر انگیزش تحصیلی تاکید میشود (میس، بلومن فلد و هویل ۱۹۸۸) اهداف پیشرفت با توجه به نقش توانایی و مهارت به دو دسته تقسیم بندی می شوند: اهداف تبحری (اهداف تکلیف مدار و اهداف یادگیری) برای نشان دادن بهبود شایستگی یادگیری و تسلط بر تکلیف و اهداف عملکردی (معطوف به خود و توانایی نسبی) برای نشان دادن شایستگی و رقابت با دیگران (الیوت، مک گریگور، گیبل ۱۹۹۹)
برخی محققان نظریه اهداف پیشرفت را با تقسیم اهداف عملکردی به دو بعد اهداف رویکرد عملکرد و اجتناب – عملکرد گسترش دادهاند (الیوت و چرچ، ۱۹۹۷؛ دو پیرات و مارین، ۲۰۰۵) دانش آموزانی که اهداف رویکرد عملکرد انتخاب میکنند در مقایسه با دیگران بر عملکردشان توجه دارند و آنایی که اهداف اجتناب عملکرد را بر میگزینند خود را با هوش جلوه می دهند تا تنبیه نشوند (ریان و پینتریچ ۱۹۹۷) نتایج پژوهش از تاثیرات متفاوت اهداف بر عملکرد تحصیلی دانش اموزان حکایت دارد برای مثال نتایج برخی پژوهش ها رابطه مثبت و مستقیم میان اهداف تبحری و پیشرفت تحصیل را تایید کردهاند (ولترز، یو، پینتریچ، ۱۹۹۶؛ چرچ، الیوت و گیبل ۲۰۰۱، الیوت و مک گریگور ۲۰۰۱) در حالی که بیشتر یافتههای پژوهشی تاکید میکنند رابطه مستقیمی میان این دو متغیر وجود ندارد (الیوت و مک گریگور ۲۰۰۱؛ هارکیوکس و همکاران، ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰؛ پینتریچ، ۲۰۰۰)
آخرین نظرات