اندیشید و با توجه به تغییراتی که فناوری در جامعه، جهان و ارزشهای آدمی به وجود میآورد، جایگاه آن را بین انسان و جهان تعیین کرد. فناوری با سرعت و بدون توقف جریان دارد و این در حالی است که بعد از گذشت سالهای بسیار از فناوری ما هنوز ماهیت آن را بدرستی نمی دانیم(وفامهر وخبره،۱۳۸۶،صص۳۴-۳۵).
فناوری قدرت شگرفی در اختیار انسان قرار می دهد فناوری همچون علم ابزار بی طرفانه ای است که می تواند خادم اهداف انسانی ثمربخش، یا ابزاری برای استثمار بیرحمانه باشد. در عصر انرژی هسته ای، فناوریمی تواند ابزاری رهایی بخش یا ویرانگر باشد. این ابزار قدرتمند صرفاً زائده ای برای تمدن نیست، بلکه شامل نظامی از روابط است که پیوسته قالبهای اجتماعی را تغییر می دهد. عصر فناوری بازسازی مداوم اقتصاد، جامعه، آموزش و پرورش، حکومت و اخلاق را ایجاب می کند. زیرا به موازات پیشرفت فناوری، افکار غیر تخصصی در برابر خرد تربیت یافته سرتسلیم فرود می آورد(گوتک،۱۳۸۶،ص۴۶۰).
مانوئل کاستلز ضمن گشودن پای تکنولوژی به حوزه تنوع پذیری فرهنگ ها خاطر نشان می کند که خود فرهنگ ها، یعنی نظام های عقاید و رفتار ما که ساخته تاریخند با سیستم تکنولوژیک جدید دستخوش دگرگونی های بنیادین می شوند و این امر با گذشت زمان تشدید می شوند(قادری،۱۳۸۱).فناوری با اثر گذاری و تغییر حالت رفتار افراد بشر حتی در تصمیم گیری های آنها در تمام سطوح اثر می گذارد. این اثرگذاری از طریق ترویج اطلاعات جدید، روش های جدید تفکر، ترویج ایده ها و مفاهیم جدید، شیوه های جدید زندگی انجام می گیرد(حسنوی،۱۳۸۷،ص۲۷). شعاع اثرگذاری پدیده جهانی شدن نیز به همراهی فناوری شتاب و گستره بیشتری
می یابد، به گونه ای که لایه های عمیق تر اندیشه، رفتار، نگرش ها، و فرهنگ های ملل مختلف را تحت تاثیر قرار می دهد. و یکی از زمینه های مهمی که فناوری وبه دنبال آن جهانی شدن در آن تأثیر بسیار زیادی را می گذارد، نظام تعلیم و تربیت است(میرزامحمدی،۱۳۸۷ص۱۲۳). در دیدگاه مدرن فناوری امری واقعی و عینی است بنابراین به لحاظ ارزشی خنثی است؛یعنی اقدام اولیه و طبیعی آدمی برای رفع نیازمندی هایش است و رشد وتحول فناوری، تابعی از امور فرهنگی، اجتماعی و ارزشی نیست(باقری،۱۳۸۱). دیدگاه انتقادی فرصتی فراهم می کندتا درباره دستاوردهای مخرب و تأسف بار فناوری که نمود آن نابرابری اجتماعی و اقتصادی است، به طور جدی فکر کنیم(ضرغامی ۱۳۸۶،ص۱۶).رویکرد پست مدرن نیز به جبر فناورانه اعتقاد دارد، یعنی فناوری را نیرو محرک اصلی فعالیتهای آدمی می داند که به زندگی او شکل می دهد، حامیان این نگرش طراحان رسانه ها و نرم افزارهای جدید هستند که رویاروی آنها حذف معلم ودستیابی به معلم فناورانه است وآموزشهای مجازی را با اشتیاق مطرح می کنند. فناوری مشخصه امروز، فناوری الکترونیک راه های متعددی را برای برقراری ارتباطات، اطلاع رسانی و دانستن در اختیار انسان قرار می دهد و در آموزش و پرورش فعلی استفاده از آن اجتناب ناپذیر است. اکنون رایانه جدیدترین اختراع فنی تاثیر عظیمی را بر فرایند آموزش و یادگیری خواهد گذاشته است(ذوفن،۱۳۸۶).
)مهرمحمدی،۱۳۸۴) فرصتهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را چنین می داند: زیر سوال رفتن اقتدار سنتی به عنوان منبع دانش و اطلاعات، از دست رفتن موضوعیت صرف انتقال اطلاعات و دانش، اتخاذ جهت گیری یادگیری مادام العمر، امکان ایجاد انعطاف و تنوع در برنامه ها و روش های آموزش با گذر از برنامه های یکنواخت، کسل کننده، استاندارد بدون در نظر گرفتن تفاوتهای فردی، ضرورت توجه به آموزه های مردم سالاری در نظام آموزش و پرورش یا تربیت شهروندی، او همچنین تهدیدهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را افزایش خطر انزوای اجتماعی و دمیده شدن در تنور فردیت، افزایش خطر شکل گیری هویت های نابهنجار، به خطر افتادن ارزش های مهم انسانی، تبدیل شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات به الهه جدید یا مخدوم جدید، خطر گرایش تعلیم و تربیت به سمت برنامه های درسی استاندارد یکنواخت می داند.(ضرغامی،۱۳۸۸) نیز فرصتهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را تسهیل شدن فرایند آموزش و دسترسی به حجم اطلاعات بیشتر در زمان کمتر و دستاورد های مثبت برای فراگیران در زمینه های دانشگاهی و حرفه می داند. او همچنین چالشهای ناشی از فناوری در تعلیم و تربیت را یادگیری ابزاری، اندیشیدن واحد و همسان، تفکر حسابگرانه در برابر تفکر ناب می داند.
به عقیده هایدگر اگر انسان برای گذران زندگی در طبیعت دخل و تصرف می کند، این دخل و تصرف باید بر اساس نیازهایش باشد.حال آنکه نوع نیازهای انسان با توجه به جهان بینی او خواهد بود انسان برای دخل و تصرف در طبیعت نیازمند ابزار و فناوری است اما اگر فناوری را تنها به عنوان ابزار و وسیله قلمداد کند و آثار آن را نادیده بگیرد در حقیقت تسلیم آن شده است(آیدی دن،۱۳۷۷).
انسان دارای اراده و اختیار است؛ می تواند یکی از دو جهت حق و باطل را بر گزیند و با توجه به بینشی که از رابطه انسان با جهان هستی و خداوند دارد، می تواند توسط فناوری جهت گیری مادی یابد و در جهت سلطه بر دیگران برآید، یا برعکس تسلیم و فرمانبردار سلطه جویان شود و یا با بهره گیری از فناوری رشد پیدا کند و به نوعی از ارتباط با فناوری دست یابد تا به توسعه فرهنگ و تکامل خود در راستای ارزش های والای زندگی بپردازد. به همین جهت برای کسانی که به واسطه فناوری بر دیگران سلطه یافته و اهداف خود را پیش می برند، فناوری بسیار جالب خواهد بود و برای اسیران در بند فناوری این ماشین است که تاریخ را می سازد(آیدی دن به نقل ازمکنزی،۱۳۷۷).
آموزش فناوری جایگاه مسلمی در تعلیم و تربیت امروز دارد و این امر ناشی از جایگاه انکارناپذیری است که فناوری در عرصه زندگی کنونی بشر یافته است. اما همچنین که اندیشیدن و تصمیم گیری در باب هر عنصر جزئی از تعلیم و تربیت، بدون قرار دادن آن در چارچوب بنیادی فلسفه تعلیم و تربیت میسر نیست، سخن گفتن از آموزش فناوری نیز بدون نگریستن به آن در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت ممکن و مطلوب به نظر
نمی رسد(باقری،۱۳۸۱،ص۷۶). و همچنین انسان برای بقا وابسته به فناوری است و فناوری جانشینی برای رفع عیوب و نواقص زیستی او محسوب می شود از این رو بررسی روابط میان انسان و فناوری از جایگاه مهمی برخوردار
می باشد. از طرفی نفوذ و تاثیر روز افزون فناوری بر هستی انسان و از طرف دیگرگسترش به کارگیری فناوری در نظام تعلیم و تربیت مستلزم بررسی اثرات انسان شناختی فناوری در تعلیم و تربیت است. پس لازم است که به بررسی ارتباط فناوری بر انسان و مبانی انسان شناختی فناوری بپردازیم و اثرات مثبت و منفی آن بر تعلیم و تربیت را بررسی کنیم.اهمیت و ضرورت تحقیق :
ضرورت نظری:
– این تحقیق به توسعه ادبیات نظری در حوزه آموزش و پرورش در خصوص فناوری آموزشی و تأثیرات فناوری بر مبانی انسان شناختی در تعلیم و تربیت و ضرورت تجدید نظر در ساختار تعلیم و تربیت در جهت توجه به جنبه های انسانی استفاده از فناوری کمک خواهد کرد.
ضرورت کاربردی:
– نتایج این پژوهش راهنمایی برای معلمان وآموزش دهندگان تعلیم و تربیت خواهد بود تا با آگاهی از تاثیرات فناوری در ویژگیهای مختلف انسانی از جمله تفکر،ارزش،اخلاق، فرهنگ، ویژگیهای بومی و سایر ویژگی های انسانی، در هنگام آموزش و ارائه دروس ضمن استفاده از فرصت های فناوری های آموزشی از تهدیدات آن جلوگیری کنند.ادامه مطلب در لینک زیر
نسبت یکنواخت دوره کودکی، به طور ناگهانی افزایش می یابد. این تغییرات ناگهانی، نیازهای تغذیه ای ویژه ای ایجاب می کند. نوجوان در حدود ۲۰% قد و۵۰% وزن دوران بزرگسالی را در این دوره بدست می آورد» ( فلاح و همکاران، ۱۳۸۴: ۲). یکی دیگر از فواید توجه به امر تغذیه به ویژه در دختران نوجوان این است که، آنان مادران آینده هستند و مفاهیم تغذیه ای آموخته شده به آنها به دوران بزرگسالی منتقل می شود و می تواند نقش مهمی در سلامتی خانواده و کودکان آنها داشته باشد (Georgia; 1991. WHO; 1989).
از موارد دیگر مربوط به بهداشت فردی که پرداختن به آن مهم می باشد ، بهداشت دوران قاعدگی است.
بروز پاره ای از مشکلات روانی و جسمی در دوره های خاصی از قاعدگی زنان و طبیعت تکرار شونده آن باعث شده تا از دیر باز به این مسئله توجه شود (تارتاری و همکاران، ۱۳۸۶: ۱۳). زیرا کمبود اطلاعات در این زمینه در میان قشر نوجوان که گاه به دلایل فرهنگی می باشد عوارض وخیمی را در پی دارد، علاوه بر دلایل فوق الذکر احمدی (۱۳۷۷) در پژوهشی به دلایل متعدد فرهنگی و اجتماعی، بررسی دختران را در مقایسه با پسران واجد اهمیت بیشتری می داند، « ویژگیهای بلوغ دختران و شرایط جسمی و روانی این دوران و نیازهای مربوطه و از همه مهمتر نقش اساسی که آنها در باروری و تولید نسل دارند بر تمامی دوره زندگی آنان تأثیر بسزایی دارد. بدین ترتیب تأمین سلامت کامل آنان و رفع نیازهای بهداشتی و حفاظت در مقابل بیماریها و صدماتی که در طی دوران جوانی آنها را تهدید می کند و استفاده بهینه از خدمات بهداشتی و آموزشی موجود و ارتقاء سطح آگاهیهای آنان ضروری می باشد».
با توجه به تجارب پژوهشگر در حوزه بهداشت و درمان، بسیاری از خانواده ها در مناطقی زندگی می کنند که حتی از پایین ترین سطح امکانات بهداشتی محروم می باشند و با توجه به تجارب کاری در حوزه بهداشت مدارس بسیاری از دانش آموزان اطلاعات و آگاهی های بهداشتی آنها در سطح بسیار پایینی می باشد به طوری که گاه در مراجعات خود، از ابتدایی ترین مسائل بهداشت فردی سؤال می پرسند که انتظار می رود با توجه به گستردگی پیام های بهداشتی در رسانه ها از آن ها مطلع باشند، از طرفی تعداد زیادی از مدارس در سطح کشور از وجود نیروی مراقبین و کارشناسان بهداشت مدارس محروم می باشند، یکی از اقدامات مهمی که بایستی در جهت برنامه ریزی های آتی بهداشتی در مدرسه انجام شود لزوم توجه و بررسی میزان آگاهی و نگرش و عملکرد دانش آموزان می باشد، زیرا با بررسی و ارزشیابی از سه حیطه مذکور می توان به توصیف وضع موجود و فاصله آن با وضعیت مطلوب اقدام کرد، اهمیت بررسی این نوع از برنامه درسی (برنامه درسی یاد گرفته شده) در حوزه بهداشت فردی از یکسو به علت ماهیت خود برنامه درسی یاد گرفته شده است که بخشی از آن در سایه تجربیات، عکس العمل های دانش آموزان بر مبنای علائق، ارزشها، توانمندیها، تجارب قبلی، زمینه ها و انگیزه ها متغیر می باشد. از طرفی ماهیت خود برنامه های بهداشتی است که پرداختن به آنها در کتابهای درسی و در قالب هدفهای مدون به میزان ناچیزی مشاهده می شود و نادیده گرفتن این امر در قالب آموزشهای کلاسیک (رسمی) میتواند زمینه کسب تجربیات خارج از مدرسه بیشتری را برای دانش آموز فراهم سازد که صحت علمی این تجربیات ممکن است نامشخص باشد. که به حق عدم توجه به آن میتواند پایه گذار بسیاری از مشکلات روحی، روانی، تحصیلی، اجتماعی و شغلی ودر خانواده و جامعه باشد، از طرفی دیگر عدم حضور متخصصین امور بهداشتی در مدارس و عدم همکاری های لازم بین بخشی (مراکز بهداشتی مناطق و ادارات آموزش و پرورش) سبب نادیده گرفتن این بخش از مسایل آموزشی شده است، از سویی دیگر بالا رفتن هزینه های درمان نسبت به پیشگیری، مسئولین وزارت بهداشت و آموزش و پرورش را ملزم می نماید که بررسی هایی در زمینه بهداشت مدارس به عمل آورند تا جامعه با عوارض آن همچون کاهش نیروهای انسانی سالم که میتوانند چرخهای پیشرفت جامعه را در دست بگیرند مواجهه نشود و این برنامه ریزی ها ابتدا به ساکن نیازمند بررسی وضعیت دانش آموزان و نیازهای آنها و تعیین اهداف و چشم اندازها و روش های آنان در فهم مسائل بهداشتی و شیوه های ایجاد عادات بهداشتی سالم در آنها می باشد. که یکی از مراحل انجام کار، بررسی وضع موجود همراه با بررسی میزان آموخته های دانش آموزان می باشد که این آموخته ها در بسیاری از مواقع در برخورد و تعاملات اجتماعی تبدیل به نگرش و به دنبال آن یک رفتار و یا عادت در فرد شده است. که بدون توجه به این عوامل قطعاً ترسیم و دستیابی به اهداف مطلوب غیر ممکن می باشد. اهمیت دیگر این بررسی را امینی به این صورت بیان می دارد که رسیدن به هدفهای واقعی آموزش و پرورش که منجر به ایجاد تغییرات مهمی در رفتار و نگرش دانش آموزان می گردد و به کسب مدارج علمی، پرورش فکر و مهارت های فنی منتهی می شود نیاز به برنامه ریزی های گوناگون و همه جانبه دارد که فقط یکی از آنها مربوط به تهیه و تنظیم کتاب درسی مطلوب است، درحالیکه دستیابی به بسیاری از اهداف مطلوب دیگر در قالب برخورد با معماهای علمی می باشد، با طی کردن یک دسته از این قبیل روشها است که دانش آموزان به کسب مهارتهای ذهنی و فنی نایل می آیند و در کاربرد آنها در زندگی و به هنگام برخورد با صحنه های جدیدتر و پرمسئولیت تر عادت می کنند، بدیهی است که این نوع یادگیری ها را که در جهت پاسخگویی به نیازهای فرد و جامعه است نمی توان فقط از راه مطالعه کتاب درسی و به خاطر سپردن محتوای آن به دست آورد (امینی، ۱۳۷۵: ۲۱). و از طرفی به چالش انداختن ذهن دانش آموز در رابطه با مسائلی که ممکن است حتی به صورت جزئی در کتابهای درسی به آن توجهی نشده چه بسا زمینه ساز دستیابی به اهدافی عالی تر و نزدیک تر شدن به اهداف مصوب و مدون تعلیم و تربیت شود، یکی از این مباحث، مسائل بهداشتی می باشد، اهمیت بررسی این جنبه از تعلیم و تربیت دانش آموزان به دلایلی از جمله ارتباط این حوزه با سایر حوزه های زندگی فردی و اجتماعی کلیه دانش آموزان و در مقیاس بزرگتر خانواده های آنها دو چندان می شود، زیرا بسیاری از نوجوانان به علت تعاملات با همسالان در معرض بروز رفتارهای ناسالم بهداشتی می باشند، و همین امر فرد را از دستیابی به اهداف – حتی ابتدایی – تعلیم و تربیت باز می دارد، و این مسئله اهمیت توجه به برنامه درسی یاد گرفته شده دانش آموز و بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد او را بیشتر می کند، تا با شناسایی مشکلات بهداشتی و به دنبال آن مشکلات تحصیلی – که گاه ریشه آن در مسائل بهداشتی و حوزه تندرستی می باشد – در دانش آموز، به عنوان گامی نوین در کمک به برنامه ریزان حوزه تعلیم و تربیت و برنامه ریزان درسی جهت ایجاد راهکارهای تازه در تدارک برنامه های غیر رسمی (فوق برنامه) به صورتی جدی تر و تدوین و تألیف کتب درسی در سایه توجه به ویژگی های نوجوان و مسائل روزمره آنها که بهداشت فردی یکی از مهمترین آنها می باشد و توجه مراکز تربیت معلم در پرورش معلمانی که به عوامل مؤثر بر درک دانش آموزان توجه بسیار مبذول دارند، باشد زیرا فرد نوجوان به دلیل روابطی که با همسالان و گروه های خاص دارد پذیرای مطلق سخنان معلم نمی باشد بلکه بسیاری از مقبولات ذهنی خود را خارج از حیطه مدرسه و به صورت غیر رسمی دریافت می نمایند.
از دیگر دلایل پژوهشگر در پرداختن به این موضوع، علاقه، رشته تحصیلی و تجارب پژوهشگر در زمینه بهداشت مدارس و پی بردن به لزوم اهمیت بررسی برنامه های درسی در مدارس می باشد.
۱-۴- اهداف پژوهش
اهداف کلی این پژوهش عبارت است از:
– بررسی برنامه درسی یاد گرفته شده بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی) در دبیرستانهای دخترانه استان ایلام
– ارائه پیشنهادات به مسئولین آموزش و پرورش، برنامه ریزان و کارشناسان بهداشت مدارس جهت بهبود برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها
اهداف جزئی
– بررسی میزان آگاهی دانش آموزان در رابطه با مسایل بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی)؛
– بررسی وضعیت نگرش دانش آموزان در رابطه با مسایل بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی)؛
– بررسی میزان عملکرد دانش آموزان در رابطه با مسایل بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی)؛
– مقایسه دانش آموزان بر حسب رشته تحصیلی در رابطه با مسائل بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی )؛
– مقایسه دانش آموزان بر حسب پایه تحصیلی در رابطه با مسائل بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی ).
۱-۵- سوالات پژوهش
سؤال کلی
برنامه درسی یاد گرفته شده بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی) در دبیرستانهای دخترانه استان ایلام چگونه است ؟
سؤالات جزئی
– میزان آگاهی دانش آموزان در رابطه با بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی) چقدر است؟
– وضعیت نگرشی دانش آموزان در رابطه با بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی) چقدر است؟
– میزان عملکرد دانش آموزان در رابطه با بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی) چه مقدار است؟
– آیا دانش آموزان در رشته های تحصیلی مختلف در مسائل بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی ) تفاوت دارند ؟
– آیا دانش آموزان در پایه های های تحصیلی مختلف در مسائل بهداشت فردی (بهداشت تغذیه، بهداشت دوران قاعدگی ) تفاوت دارند ؟
۱-۶- تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها و اصطلاحات
برنامه درسی یاد گرفته شده
تعریف نظری: عبارت است از آن چه که دانش آموزان یاد می گیرند، یا یادگیری های نهایی که در عملکرد هایشان در آزمون ها و سایر سنجش ها نشان داده می شود (فتحی و اجارگاه ، ۱۳۸۸: ۶۴).
ادامه مطلب در لینک زیر
تأثیر استفاده از موسیقی بر:
یادگیری نوشتاری زبان انگلیسی
یادگیری شنیداری زبان انگلیسی
یادگیری گفتاری زبان انگلیسی
یادداری نوشتاری زبان انگلیسی
یادداری شنیداری زبان انگلیسی
یادداری گفتاری زبان انگلیسی
۴- سوالهـــای تحقیق
موسیقی بر یادگیری نوشتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
موسیقی بر یادگیری شنیداری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
موسیقی بر یادگیری گفتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
موسیقی بر یادداری نوشتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
موسیقی بر یادداری شنیداری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
موسیقی بر یادداری گفتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
۵- ضرورت انجام تحقیق
ارتباطات در راستای تحولات لحظه به لحظهی جهان و به تناسب آن تغییر نیازهای انسان، مفهومی جدید به خود گرفته و از سطح شهر و کشور گذشته و به سطح بین الملل رسیده است. زبان نیز یکی از ابزارهای اصلی ارتباط میان ملتها ست و از آن جایی زبان انگلیسی مهمترین زبان دنیا در زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، صنعتی، فرهنگی و علمی در روابط بینالملل به شمار میآید، به عنوان زبان مشترک بین المللی پذیرفته شده است و مردمی که در کشورهای مختلف زندگی میکنند برای برقراری ارتباط با یکدیگر از این زبان استفاده میکنند. از طرفی انگلیسی زبان اصلی اینترنت است که امروزه میلیون ها انسان را به هم ارتباط میدهد. برخی از همین دلایل سبب شده است که در بسیاری از کشورها، زبان انگلیسی، زبان دوم مردم شود؛ به این معنا که مردم برای برقراری ارتباطی بهتر در جامعه، رفع نیاز های آموزشی و جهت رونق کسب و کار، ناگزیر به یادگیری زبان انگلیسی هستند. در کشور ما این زبان به عنوان زبان خارجی مطرح است زیرا در محیط جامعه و زندگی خارج از کلاس درس با این زبان سر و کار نداریم و نیازهایمان در حد معمول رفع میشود. در واقع زبان خارجی، زبانیست که در یک کشور زبان بومی مردمان آن نیست. زبان خارجی، معمولاً برای تکلم با خارجیهایی که آن زبان را صحبت میکنند یا برای خواندن مطالب چاپ شده به آن زبان یاد گرفته میشود (وثوقی، ۱۳۶۳). درنتیجه با توجه به اهمیت زبان به عنوان ابزار ارتباط بین المللی، امروزه یادگیری حداقل یک زبان خارجی برای هر فرد ضروری ست. این امر به ویژه در کشورهایی همانند ایران، با در نظر داشتن نیاز به شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی به جهان بیش از پیش اهمیت می یابد (میردهقان و بلوک اصلی، ۱۳۹۰). در همین راستا و نظر به اولویت یادگیری زبان انگلیسی در کشور، توجه به فرآیند آموزش و یاددهی آن از جایگاه خاصی برخوردار میباشد.
لازم به ذکر در دنیای امروز که پیشرفت اطلاعات و تکنولوژی لحظهای ست و به خاطر وجود شبکههای عظیم وب مرزها در نوردیده و ارتباطات نزدیکتر شدهاند، اهمیت فراگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان بینالمللی بیشتر نمود مییابد. چرا که دستیابی به این حجم اطلاعات و بهرهگیری از تکنولوژیهای پیشرفته روز بدون این توانایی و مهارت امکان پذیر نیست یا بسیار هزینه بر است. در کشور ما زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی تدریس میشود، به این معنا که در محیط خارج از کلاس درس موقعیت و شرایطی فراهم نیست که زبانآموز از دانستههای خود به صورت عملی و کاربردی استفاده کند و این یکی از مهمترین و قابل تأملترین مسائلی ست که یادگیری و یادداری زبان را دچار مشکل میکند. همانطور که دربیان مسئله تحقیق اشاره شد، یادگیری زبان خارجی به ویژه زبان بین المللی و جهانی و چاره اندیشی جهت دستیابی به روشها ی کارساز برای تحقق هرچه بهتر آن امر جدیدی نبوده و در تاریخ یادگیری زبان خارجی با توجه به قابلیتهای زبانی که برای یادگیرندگان ضروری تشخیص داده می شد همواره روشها و رویکردهای گوناگونی از جانب کارشناسان و متخصصان زبان آموزی مطرح شده است و حتی به زعم ریچاردز و راجرز (۲۰۰۱) تئوری های متفاوتی در رابطه با ماهیت زبان و زبان آموزی ارائه شده است.
خوشبختانه در چند سال اخیر اهیت وضرورت آموزش کار آمد زبان بین المللی بیش از پیش حس می شود به گونه ای که درترسیم چشم انداز جمهوری اسلامی ایران (۱۳۸۳) وتدوین اسناد و سیاستگذاری ها از جمله مصوبه سند تحول بنیادین(۱۳۹۰) و برنامه درسی ملی، نگاشت چهارم(۱۳۸۹) در راستای تحقق و دستیابی به اهداف سند چشم انداز بیست ساله این ضرورت به خوبی حس می شود. اهمیت و ضرورت پرداختن به مسئله آموزش زبان خارجی غالب و بین المللی در گزاره های هریک از اسناد نام برده شده به خوبی قابل دریافت می باشد:
سند چشم انداز بیست ساله : این سند که در سطح بسیار کلان جایگاه کشور را در چشم انداز بیست ساله ترسیم می کند،مهمترین و اساسی ترین سند برای ترسیم گامهای بعدی در سطوح مختلف از جمله آموزش زبان خارجی مورد توجه است. در این سند ایران در سال ۱۴۰۴ هجری شمسی به عنوان کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی،علمی و فناوری در سطح منطقه ،با هویت اسلامی و انقلابی ،الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل معرفی شده است.
اهمیت دانستن زبان مشترک بین المللی که قدرت مفاهمه و ارتباط در تمام سطوح علمی ،ایدئولوژیکی، اقتصادی، فناوری وفرهنگی را بین ایران و سایر نقاط جهان امکان پذیر سازد از سیاستها و اهداف کلان تدوین شده در سند چشم انداز بیست ساله قابل استنباط است. برای رسیدن به جایگاه اول در سطح منطقه باحفظ هویت اسلامی، انقلابی و داشتن تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل، نه تنها دانستن بلکه تسلط بر زبان بین المللی ضروری می باشدو برای دستیابی به این ابزار مهم ارتباطی در راستای تحقق اهداف کلان، جستجوی ساز و کارهای آموزش کار آمد زبان لازم و ضروری می نماید.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (۱۳۹۰) : در این سند با الهام گیری از اسناد بالا دستی و بهره گیری از ارزشهای بنیادین آنها توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران ،چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی تبیین گردیده است و احراز عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی پیشرفت همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه ی انسانی شایسته کشور در عرصه های مختلف بیان شده است(ص ۲). در فصل سوم سند با عنوان چشم انداز و زیر عنوان مدرسه در افق چشم انداز،برویژگیهای تعلیم و تربیت در افق چشم انداز تاکید شده است که از آن جمله می توان به گزاره های زیر که بیان گر توجه به اهمیت آموزش زبان بین المللی است، اشاره کرد:
جایگاه و نقش تعلیم و تربیتی نهاد رسانه و فناوری های ارتباطی و بهره گیری هوشمندانه از آن و مواجهه فعال و آگاهانه جهت پیشگیری وکنترل آثار و پیامدهای نامطلوب آن
استمرار فرهنگ اسلامی ـ ایرانی ازطریق ارزیابی آگاهانه آن و تعامل نقادانه با سایر فرهنگها براساس نظام معیار اسلامی
ارج نهادن به دستاوردهای علمی و تجربه های بشری در چارچوب نظام معیار اسلامی و بستر سازی برای دستیابی به مرجعیت علمی جهان
آینده پژوهی و پویش تحولات موثر تعلیم و تربیت رسمی عمومی به منظور ایفای نقش فعال در مواجهه با چالشهای پیش رو در عرصه های مختلف(ص۶)
بدیهی است مجهز شدن به ویژگیهای فوق مستلزم تسلط بر زبان بین المللی و استفاده هوشمندانه از آن می باشد.
برنامه درسی ملی، نگاشت چهارم(۱۳۸۹): این برنامه سندی است که نقشه کلان برنامه درسی و چارچوب نظام برنامه ریزی کشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تدوین می نماید . در مبانی فلسفی وعلمی واصول حاکم بر برنامه درسی و تربیتی گزاره هایی از جمله گزاره های زیر به چشم می خورد که حاکی از اهمیت و ضرورت توجه به زبان بین المللی می باشد:
ارتقاءجایگاه علمی،سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و معنوی ایران در عرصه بین الملل
مشارکت فعال در همکاری با مسلمانان جهان در امور فرهنگی ،سیاسی،اقتصادی و اجتماعی
ارتقاء جایگاه امت اسلامی در عرصه های علمی ،فناوری و در جهان
حضور فعال در عرصه های جهانی برای حفظ عزادامه مطلب در لینک زیر
یادداشت برداری را بیاموزیم و آن این است که تصمیم بگیریم چه زمان، چگونه و با چه طول و تفضیلی یادداشت برداریم. برای یک یادداشت برداری خوب به تمرین زیادی نیاز داریم(شاهرخی،۱۳۸۶).
یادداشت برداران نه تنها نیاز به درک و نوشتن اطلاعات با سلیقه شخصی دارند، بلکه آنها باید پیش ازآن، اطلاعات جدید را بدست آورده، فیلتر کرده و پس از آن به سازماندهی و باز سازی ساختارهای دانش موجود پرداخته و درآخرین مرحله که مهمترین مرحله است آنها باید این اطلاعات
را ذخیره کنند و سپس با ادغام این اطلاعات و اطلاعات گذشته، مواد پردازش شده جدید را بسازند
(مکنی،کمپ و درور، ۲۰۰۸). ازدیدگاه روانشناسی شناختی نیز یادداشت برداری یکی از جنبه های اصلی رفتار پیـچیده انسـانی است که با مدیریت اطلاعات ارتباط دارد و این مدیریت اطلاعات خود شامل طیف وسیعی از فرایندهای ذهنی و تعاملات انسان با عملکردهای ذهنی دیگری است (پیولات، اولیو وکلاگ۱، ۲۰۰۵ ).
از نظر ویلیامز و اگرت ۲ (۲۰۰۲) یادداشتهایی که هنگام گوش دادن به یک سخنرانی نوشته میشوند رمز گذاری اطلاعات را تسهیل نموده یا درآینده باعث تصور آن اطلاعات در حافظه میشوند. همچنین استال،کینگ و هنک۳ (۱۹۹۱ ) اعتقاد دارندکه فرآیند یادداشت برداری موفقیت تحصیلی همه دانش آموزان و دانشجویان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. مطالعات نیز نشان داده اندکه بیش از ۹۹% دانشجویان دانشگاه ها در سخنرانی ها یادداشت برداری میکنند(پالماتیر۴ وهمکاران، ۱۹۷۵، نقل ازخان پور، ۲۰۰۹، و ۹۴% آنها باوردارندکه یادداشت برداری یک بخش مهم از تجربه آموزشی است (ویلیامز و اگرت، ۲۰۰۲). همچنین یادداشت برداری یک فعالیت مشترک شامل مطالعه گسترده وتألیف مطالب نوشتنی یا به طورکلی فعالیتهایی ادراکی وذهنی برای پژوهشگران است (اریکسون۵ ،۱۹۹۶ نقل ازخان پور، ۲۰۰۹).
از نظر بدلی۶ (۲۰۰۷) نیز یادداشت برداری تاحد زیادی به «حافظه کار۷» بستگی دارد. با این حال به
_____________________
۱-Piolat, Olive & Kellog
۲-Williams & Eggert
۳-Stahl, King & Henk
۴-Palmatier
۵-Ericsson
۶-Baddeley
۷-Working Memory
اعتقاد پیولات، اولیو وکلاگ (۲۰۰۵) وقتی که از یک سخنرانی یادداشت برداری میکنیم به منظور بدست آوردن نمایشی ذهنی از اطلاعات، انتخاب اطلاعات و درک جریان مستمر اطلاعات جدید و به روز رسانی و تعامل این اطلاعات با دانش موجود قبلی یک پل ارتباطی در حافظه کوتاه مدت ایجاد می شود. بنابراین لزوم انجام چنین مطالعه ای از کاربردها، مزایا و اهمیت یادداشت برداری برای کسانی سرچشمه می گیرد که معمولا” با یادگیری، تدریس و پژوهش سروکاردارند (حق وردی، بیریا و کریمی،۲۰۱۰) .
انگیزه پیشرفت گرایشی است برای پیشی گرفتن بر دیگران، برای پیشرفت با توجه به ملاکهای مشخص و برای تلاش جهت کسب موفقیت(باقری وشکرکن، ۱۳۷۳).
بسیاری از معلمین ویژگیهای دانش آموزان خوب را در خصوصیاتی نظیر سختکوشی، همکاری و علاقهمندی میدانند و بعضی از آنان این ویژگیها را به داشتن انگیزش دانش آموز منحصر می کنند. (اسپالدینگ۱، ترجمه نائینیان و بیابانگرد، ۳:۱۳۷۷).
پژوهشها نیز نشان داده است که انگیزش دانشآموزان در یادگیری اهمیت مطلوبتری در مقایسه با هوش دارد. همچنین در باره تأثیر انگیزش بریادگیری، پژوهشها نشان میدهد که انگیزش قوی به یادگیری استوار و انگیزش کم به یادگیری کم منجر میشود(سیف،۱۳۸۳) .
از نظر(بندورا،۱۹۹۷) بسیاری از رفتارهای انسان با ساز وکارهای« نفوذ بر خــــــود»۲برانگیخته و کنترل می شوند. در میان مکانیسم های نفوذ بر خود، هیچ کدام مهمتر و فراگیرتر از باور به خودکارآمدی شخصی نیست(پنتریچ و شانک، ۲۰۰۲، ترجمه شهر آرای،۱۳۸۶).
اگر فردی باور داشته باشد که نمی تواند نتایج مورد انتظار را بهدست آورد، و یا به این باور برسد که نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد، اگرچه عوامل دیگری وجود دارند که به عنوان برانگیزنده های رفتار انسان عمل می کنند، اما همه آنها تابع باور فرد هستند.کارآیی شخصی زیاد، ترس از شکست را کاهش می دهد، سطح آرزوها را بالامی برد و توانایی مساله گشایی و تفکر تحلیلی را بهبود می بخشد( شولتز و شولتز۳، ۲۰۰۵ ،ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷).
__________________
۱-Spalding
۲-Self-influnce
۳-Schults & Schults
به اعتقاد بندورا(۱۹۸۹) خودکارآمدی بالا به تلاش و پافشاری در برخورد با مساله و به دست آوردن اهداف بالاتر منتهی می شود و خودکارآمدی پایین باعث یاس و دست کشیدن از کار می شود(نقل از کلونینجر، ۲۰۰۴).
با عنایت به مطالب مطرح شده به نظر می رسد با توجه به هزینه های سنگین، اعم از مالی، انسانی و. که در امور مربوط به آموزش عالی صرف می شود، در خصوص مسایل مربوط به آموزش و یادگیری در دانشگاه ها کمتر سرمایه گذاری شده و به همین دلیل به طور روز افزون شاهد افزایش تعداد دانشجویان مشروط و یا حتی دانش آموختگانی هستیم که هنگام ورود به جامعه و بازار کار تازه متوجه می شوند که از سال های تحصیل در دانشگاه طرفی نبسته اند. بنابر این با توجه به این که یکی از کار هایی که توسط دانشجویان در کلاس درس بسیار زیاد استفاده شده و با مسائل آموزشی و یادگیری نیز ارتباطی تنگاتنگ داشته و متاسفانه در کشور توجه زیادی به آن نشده، یادداشت برداری ،خصوصاً یادداشت برداری اصولی و استفاده از روش های استاندارد وجهانی است و همچنین با آگاهی به این موضوع که مقوله های خود کار آمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت به میزان زیادی در امر یادگیری دخیل هستند و بالاخره به لحاظ علاقه شخصی، محقق لازم دانست در این زمینه مطالعه ای را انجام دهد.
۱-۴. فرضیه های تحقیق
۱-۴-۱. فرضیه های اصلی
الف- آموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت یادگیری دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشجویان کارشناسی دانشکده بهداشت
دانشگاه علوم پزشکی کرمان تأثیر دارد.
ب- آموزش مهارت های یادداشت برداری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشجویان کارشناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان تأثیردارد.
۱-۴-۲. فرضیه های فرعی
الف- تأثیرآموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت یادگیری دانشجویان دو دانشگاه
ادامه مطلب در لینک زیر
، ص ۳۷)
برای رویارویی با موضوعهایی که امروزه بسیاری ازفرزندان ما را تهدید میکند،هم چون اعتیاد،خشونت و بیانگیزگی باید کوششها را متوجه رشد مثبت آنها کرد.
به گفتهی روسو[۴] زندگی سعادتمند برای کودک این است که آزاد باشد و در محیط سالم زندگی کند .تعیین سلامت محیط موضوعی است که خانواده بایستی نسبت به آن آگاهی یابد اگر ریشه های دانش کودک با پرجا نشود ، با ملل و مناطق مختلف جهان از طریق انواع مواد خواندنی آشنا نشود و احساس مسئولیت در او پدیدار نگردد ، پس چگونه میتوان او را برای دنیا آماده ساخت ؟ برای کودکان که باید از سالهای کودکی ، استعدادها وتوانائیهای این دوره برای خوشبختی بهره گیرند، کتاب بسیار ضروری است ، زیرا کتاب وسیلهای است برای ایجاد آگاهی و پرورش فکر و باروری اندیشه کودکان باید بیاموزند که درشرایط مختلف چگونه بخوانند تا به درک و کشف مسائل نائل شوند . کتاب موجب رشد و تکامل فردی بچهها میشود . آشنایی کودک با انواع کتابها ، کسب توانایی قضاوت درباره آثار و میل به کسب معلومات و لذت بردن از مطالعه از طریق پربار ساختن ادبیات کودکان درکتابهای آنها صورت میگیرد (سلطان القرایی،۱۳۹۰، ص ۱۲۵)
کودکان این زمان کنجکاوی ها و پرسشهای بسیاردارند که هرگز هیچ مربی نمیتواند به تنهایی از عهدهی جوابگویی به آنها برآید . مربی (مادر) آگاه این عصر ناچار است ازنوشتهها برای ارضا ذهن بیدار و پرشک طفل کمک بگیرد. رشد کودکان را عوامل موثر زیادی تقویت میکند. درآغاز ما درپیامهایی درباره عشق و امنیت یا اضطراب را از طریق بدنش به کودک منتقل میکند. هم زمان با رشد ، خانواده حیوانات و اشیاء هر کدام به طریقی فرصتهای آموزشی فراهم میکنند. گذشته از تجاربی که توسط خانه ، مدرسه و گروه هم سالان فراهم میشود . میتوان گفت مطالعهی کتاب سازنده رشد است.(یغمایی و خندان ، ۱۳۸۳،ص ۴۵)
گرایش به خواندن بعنوان قسمتی از زندگی در خانه آغاز میشود ، مخصوصاً درخانههایی که افراد آن عادت به خواندن داشته باشند . کودکان هنگام ورود به مدرسه از لحاظ علاقه به خواندن با هم متفاوتند ، بعضی از آنها که ازقبل با خواندن آشنا هستند ، لذت میبرند ، درصورتی که برخی دیگر نسبت به خواندن به کلی بیگانهاند .درنخستین فعالیتهای خواندن کودک ، وقتی والدین او مطلبی برایش میخوانند ذوق و رغبت او برانگیخته میشود و ادامه آن با خواندن متون جالب ، ذوق و رغبت کودک را رشد و گسترش میدهد(یغمایی وخندان،۱۳۸۳،ص ۸۸)
کودک از دو راه مستقیم و غیر مستقیم یاد میگیرد . محیط غیر مستقیم در تربیت عمومی کودک بیش از محیط مستقیم تاثیر دارد زیرا خود کودک با میل و رغبت آن را برمیگزیند و بیاراده از چگونگی آن متاثر میشود . درصورتی که محیط مستقیم بزرگسالان برایش انتخاب کردهاند . از جمله عوامل محیط غیر مستقیم ، میتوان کتاب، داستانگویی ،خواندن کتاب برای کودک هم هدفهای تربیتی را به دلیل نوع متون ونقش داستانها تامین میکند و هم درمحیطی آشنا با حس آرامش به تقویت حواس او منجر میشود .
مطالعه درمراحل بحرانی زندگیمان می تواند نقش بسیار مهم و اساسی داشته باشد. ما میتوانیم از کتاب هایی استفاده کنیم که کودک را درمقابله با مسالهای که از آن وحشت دارد کمک کند . بین کتاب و آنچه درزندگی واقعی کودک اتقاق میافتد ، بده- بستانهایی وجود دارد.کودکان ازتجربیات زندگی واقعی شان استفاده میکنند تا کتاب را بفهمند واز آن طرف کتاب به آنها کمک میکندتا زندگی واقعی را بهتر درک کنند (کولنیان، ۱۳۸۲ ، ص ۳۲) .گوردونولز[۵] در تحقیقی ثابت کرد که مطالعه چه تاثیری در زندگی افراد دارد . این افراد در امتحانات ورودی مدرسه بالاترین نمرات را کسب کردند . ولز تقاوت بین بچهها را توضیح میدهد و میگوید که این مساله به نوع کنار آمدن با داستانها بستگی دارد . او دریافت بچهها به داستان نیازمندند برای اینکه از آن برای معنا بخشیدن به دنیای اطراف خود هستند.آنها نیازی ندارند که به دیگران وابسته باشند . خود میتوانند آنچه را که میخواهند کشف کنند (کولینان،۱۳۸۲، ص ۱۶۸) .
زندگی پر بار معنوی وقتی نصیب آدمی میشود که همواره تشنه دانش درزندگی سرشار از فعالیت باشد . تا زمانی که بچهها اشتیاقی به یادگیری ازخود نشان ندهند، تمام نقشههای ما نقش برآب است . فعالیت فکری کودکان با بزرگترها فرق دارد .کسب دانش نمیتواند انگیزه اصلی فعالیت فکری کودک باشد. بلکه سرچشمه شور و شوق یادگیری کودک در زوایای عاطفی افکار و درآرزوهایش خود بخود وجود دارد حال اگر این سرچشمه به هر دلیل بخشکد، هیچ کاری نمیتواند او رانشستن بر سر مطالعه مجبور کند . (ملینسکی،۱۳۸۰، ص ۱۰۰) خواندن با خانواده با تاکید بر عنصر کتاب است.هرکتاب برای ارتباط نوشته شده،ارتباطی که یک طرف آن نویسنده است وطرف دیگر آن خواننده است.این ارتباط وقتی به مطلوب خود میرسدکه نویسنده منظور خود را به خواننده بتواند برساند. خواننده بزرگسال میداند چگونه خود را بدست کتاب بسپارد.او میتواند با صدها شخصیت همسان شود و در همان حال خودش باشد؛اما کودکان چنین کاری را بدرستی فرا نگرفتهاند و حضور مربی آگاه در ایجاد انگیزه و عادت اولیه ضروری است.
از طرفی در عصر سلطه رسانهها نمیتوان از کودکان انتظار داشت چون گذشته خود را مقید به کتاب کنند . واقعبینانه آن است که جایگاه کتاب رادر میان همه رسانههایی که در اختیار کودک است بشناسیم و کتابها را به صورتی با زندگی جدید تطبیق دهیم که در زندگی روزانه کودک باقی بمانند.چرا که دیگر رسانهها با وجود نقش تعیین کنندهای که در پیشرفت اجتماعی به جای میگذارند به هیچ وجه فرد را از فراگیری خواندن و نوشتن بی نیاز نمیکنند و این رسانهها توان فرو بردن بیننده به عمق را ندارند.(قزل ایاغ ،۱۳۸۶)
نقش والدین در این مورد نقشی بسیار حیاتی خواهد بود که به هنگام همراهی با کودکان برای خواندن بیشتر حس خواهد شد. به عبارتی در عصر سلطهی رسانههای تصویری، کودکان نیاز به انگیزههای قویتر و عوامل تشویقی بیشتری برای خواندن کتاب دارند. این انگیزه را والدین با همراهی شان با کودک میتوانند فراهم کنند. تاکنون به جنبه های گوناگون خواندن مانند عوامل مؤثر در ترغیب کودکان به مطالعه پرداخته شده است، اما شاید به نقش همراهی والدین در این مورد پرداخته نشده است. اینکه تجربهی خواندن دسته جمعی در خانواده چگونه تجربهای میتواند باشد. امری است که طرح سبد خواندن با خانواده خانه کتابدار کودک و نوجوان به آن پرداخته است.
۱-۶. هدف پژوهش
– بررسی تاثیر خواندن با خانواده در علاقهمندی کودک به مطالعه؛
– شناسایی نقاط قوت و ضعف در طرح سبد خواندن در راستای تحقق هدف اصلی آن یعنی ترویج خواندن درخانواده.
دومورد بالا از اهداف اصلی پژوهش بوده که هدفهای فرعی دیگری را در برمیگیرد :
شکلگیری مطالعهی متفکرانه؛
کسب مهارتهای زندگی؛
تامین سلامت روانی وعاطفی خانواده؛
ارائه مدل والگو؛
افزونی شادی وهیجان در کودک.
۱-۷. روش انجام تحقیق
این پژوهش یک مطالعه موردی است که به صورت پیمایشی-توصیفی و با رویکرد کیفی انجام شده است.
بنا براین ، پژوهش در دست اقدام مطالعه موردی بوده، دادهها در شرایط طبیعی گردآوری شده و از آنجا که فرایندی پویاست که نیاز به ژرفنگری دارد، به روش کیفی مورد تحلیل قرار میگیرد
۱-۸. تعریف واژه ها:
مطالعه:نگریستن به هر چیزی برای واقف شدن به آن، نظر به دقت( دهخدا)
براتی علویجه (۱۳۹۲)؛مطالعه را به دو نوع تقسیم کرده است:
– مطالعه به منظور سرگرم شدن،در این نوع مطالعه فرد به دلیل عشق و لذّتی که برایش حاصل میشود مطالعه میکند .زمان و مکان خاصی ندارد.مطالعه داستان ،شعر ،مقاله،سرگذشت و تاریخ این گونهاند.یادداشت برداری کمتر مورد نیاز است.از نتایج آن رشد اخلاقی،خودسازی،رشد فکری و علمی و ایجاد عادت به مطالعه را میتوان اشاره کرد.
– مطالعه علمی یا کاربردی،فرد برای کاربرد عینی و عملی در زمان معینی انجام میدهد.از بهترین و ارزشمند ترین نوع مطالعه است.فرد هم نیازهای خود را تامین میکند،نیاز جدید برایش ایجاد میشود و شوق مطالعه را در او برمیانگیزد.
خانواده
(نْ یا نِ دِ) (اِمر.) ۱ – اهل خانه ، اهل البیت . ۲ – مجموعه افراد دارای پیوند سببی یا نسبی که در زیر یک سقف زندگی می کنند. ۳ – مجموعه خویشاوندان ، خاندان . ۴ – تیره ، خاندان (.معین)
خواندن
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات