انگیزه پیشرفت نیز یکی از متغیرهایی است که به نظر می رسد با سبک های یادگیری مرتبط می باشد. انگیزه پیشرفت به عنوان متغیر شخصیتی برای توصیف تفاوتهای فردی در موقعیتهای کاری زیادی نظیر مدرسه، ورزش و دنیای کار مورد استفاده قرار گرفته است (کانفر[۱۶]، ۱۹۹۰، به نقل از شکرکن و محب، ۱۳۸۸). علاوه بر این، پژوهشگران از این متغیر برای توصیف رفتار انگیزشی استفاده می کنند. انگیزه پیشرفت عبارت است از سائقی برای پیشی گرفتن بر دیگران، دستیابی به پیشرفت با توجه به ملاکهای مشخص و تلاش جهت کسب موفقیت (روبینز، ۱۹۹۴، به نقل از شکرکن و محب، ۱۳۸۸).
نخستین شکل بندی از انگیزه پیشرفت توسط هنری موری[۱۷] صورت گرفت. به اعتقاد موری انگیزه پیشرفت به مفهوم غلبه بر موانع و مبارزه با آن چه که به دشوار بودن شهرت دارد، مورد استفاده قرار می گیرد. هنری موری (شولتز[۱۸]، ۲۰۰۵، ترجمهی سید محمدی، ۱۳۸۵) در توصیف نیازهای روان زاد، پیشرفت را به نتیجه رساندن کاری دشوار، غلبه کردن، دست کاری کردن یا سازمان دادن اشیاء مادی، انسانها یا عقاید، چیره شدن بر موانع و دست یافتن به معیاری عالی تعریف می کند. برای نیل به یادگیری موفقیت آمیز و مؤثر، معلمان به شاگردان برانگیخته، علاقهمند و تلاش گر نیاز دارند و خواهان چنین متعلمانی هستند. به سخن دیگر یادگیرندگانی که در فعالیتهای یادگیری و دستیابی به اهداف پرورشی، خودانگیخته و خودراهبر باشند و برای به فعالیت واداشتن آن ها نیاز کمتری به مشوق ها و محرک های بیرونی و چالش معلمان وجود داشته باشد. از طرف دیگر، بی علاقه گی یا پایین و بودن انگیزش دانش آموزان اغلب بر معلمان تأثیرات نامطلوب می گذارد. در واقع کمبود انگیزش موجب تحلیل منابع و پتانسیلها و کاهش بهرهوری فرآیند تدریس و یادگیری می گردد. با توجه به این امر محقق بر آن شد تا به پژوهش در این زمینه بپردازد که آیا سبک های مختلف یادگیری در دانشجویان از لحاظ متغیرهای انگیزه پیشرفت و هوش هیجانی با هو تفاوت دارند؟ بپردازد.
اهمیت و ضرورت موضوع
پژوهش در مورد سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی[۱۹] و سبکهای تفکر از مطالعات مربوط به ابعاد روانشناختی، اجتماعی و فیزیولوژیک فرایند آموزش سرچشمه گرفته است. شناخت و درک مدلهای مرتبط با سبکهای تفکر و یادگیری در واقع یکی از پیشرفتهای اساسی روانشناسی تربیتی در قرن بیستم است. باتلر[۲۰] (۱۹۸۸، به نقل از دارموند[۲۱] و استودارد[۲۲]، ۱۹۹۲) در مورد اهمیت سبکهای یادگیری در امر آموزش بیان میدارد که آگاهی معلمان از نحوه یادگیری دانشجویان و شناسایی سبکهای یادگیری ترجیحی و نقاط ضعف و قوت آنها باعث هدایت برنامه آموزشی در جهت ارائه آموزش متناسب و هماهنگ با ویژگیهای یادگیرندگان شده که نهایتاً افزایش عملکرد تحصیلی را در بر خواهد داشت. آگاهی از سبک یادگیری می تواند مربیان را در جهت برآورده کردن نیازهای یادگیری آموزش گیرنده افزایش داده و امکان استفاده از راهبردهای آموزشی بهتر را فراهم کرد. در نتیجه از منابع موجود، توانمندی های دانش آموز، ظرفیتهای موجود آموزشی و زمان استفاده بهتری می شود و تجارب آموزشی پربازده و لذت بخشی را خلق می نماید (رشیدی و همکاران،۱۳۹۱).
هوش هیجانی یکی از ابعاد یا تواناییهای شناخته شده انسان است. گلمن[۲۳] (۱۹۹۵)، معتقد است که هوش هیجانی جنبه دیگری از هوش است که در دستیابی افراد به موفقیت در ابعاد مختلف زندگی، بیشتر از هوش شناختی ایفای نقش می کند. کاربرد هیجانها در تعلیم و تربیت امری اجتناب ناپذیر است؛ زیرا در قرن بیستم و کم علاوه بر توجه به رشد شناختی و پیشرفت تحصیلی، میبایست به رشد هیجانی دانش آموزان و دانشجویان توجه نموده و آنها را برای همکاری و مشارکت در کار، تصمیم گیریهای مسئولانه، مقاومت در برابر فشار گروه همسالان و نفوذ وسایل ارتباط جمعی آماده نمود (خسروجردی و خانزاده، ۱۳۸۶).
با توجه به اینکه انگیزه پیشرفت، زمینه پیشرفت تحصیلی دانشجویان را فراهم می کند و میتوان پیشرفت تحصیلی را از جمله تجلیات قابل اندازه گیری انگیزه پیشرفت تلقی کرد، در نتیجه این انگیزه یک انگیزه اجتماعی با اهمیت می باشد. از طرفی دیده می شود که علم روان شناسی شاخه های تخصصی فراوانی دارد که یکی از مهم ترین آنها یادگیری است. افراد دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا برای حل مشکلات و رسیدن به موفقیت بسیار کوشا هستند، حتی پس از آنکه در انجام کاری شکست خوردند، از آن دست نمی کشند و تا رسیدن به موفقیت به کوشش ادامه می دهند. دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا همواره می خواهند موفق بشوند و آن را انتظار می کشند. وقتی شکست می خورند کوششهای خود را دو برابر می کنند و به فعالیت ادامه می دهند تا موفق بشوند (اسلاوین، ۲۰۰۶). بر اساس یافته های این پژوهش میتوان در جهت پیشرفت تحصیلی دانشجویان برنامه ریزی نموده و شیوه های آموزشی مناسبی را بر اساس سبک یادگیری دانش آموزان ایجاد نمود تا انگیزه پیشرفت در دانشجویان افزایش یابد و به هیجان های آنها نیز توجه گردد.
اهداف پژوهش
هدف کلی
مقایسه دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت.
اهداف جزئی
مقایسه دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی.
مقایسه دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ انگیزه پیشرفت.
فرضیه های پژوهش
بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت تفاوت معنیداری وجود دارد.
۱-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ انگیزه پیشرفت تفاوت معنیداری وجود دارد.
۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ هوش هیجانی تفاوت معنیداری وجود دارد.
۱-۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه ابراز هیجانی تفاوت وجود دارد.
۲-۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه تنظیم هیجانی تفاوت وجود دارد.
۳-۲-۱- بین دانشجویان دارای سبکهای یادگیری متفاوت از لحاظ مؤلفه بهره برداری هیجانی تفاوت وجود دارد.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
سبک یادگیری
تعریف مفهومی سبک یادگیری
سبک یادگیری عبارتست از ترکیب روش های شناختی، عاطفی و فیزیولوژیک که به وسیله آنها افراد به بازیابی، سازماندهی، پردازش و یادآوری اطلاعات می پردازند (رشیدی و همکاران، ۱۳۹۱). از دیدگاه کلب (۱۹۸۵)، سبک های یادگیری به روش هایی اشاره دارند که در آنها مفاهیم، قوانین و اصول را به گونه ای سازماندهی می کنند که آنان را در برخورد با موقعیت جدید هدایت می کند. اصطلاح سبک یادگیری به باورها، رجحان ها و رفتارهایی که افراد با بهره گرفتن از آنها به یادگیری خود در یک موقعیت کمک می کنند نیز گفته می شود. چهار نوع سبک یادگیری وجود دارد که عبارت اند از : ۱) سبک یادگیری واگرا، ۲) سبک یادگیری همگرا، ۳) سبک یادگیری انطباق یابنده و ۴) سبک یادگیری جذب کننده (هوهن[۲۴]، ۱۹۹۵، به نقل از محمدزاده ادملایی، ۱۳۸۴)
تعریف مفهومی سبک یادگیری همگرا
سبک یادگیری همگرا از ترکیب دو شیوه ی یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال به دست می آید. از آن جهت به افرادی که دارای این سبک یادگیری هستند همگرا می گویند که وقتی با مسئله ای روبرو می شوند به سرعت برای یافتن راه حل درست می کوشند یا کوشش های خود را بر آن راه حل واحد بر آن راه حل واحد متمرکز می کنند (سیف، ۱۳۸۹).
تعریف مفهومی سبک یادگیری واگرا
سبک یادگیری واگرا از ترکیب دو شیوه ی یادگیری، شامل تجربه ی عینی و مشاهده ی تأملی حاصل می شود. افراد دارای این سبک یادگیری موقعیت های عینی را از زوایای مختلف می بینند. رویکرد آنها نسبت به موقعیت ها، مشاهده کردن تا عمل کردن است. از آنجا که این افراد قادر به تولید اندیشه های گوناگون هستند، سبک آها را واگرا می گویند (سیف، ۱۳۸۹).
تعریف مفهومی سبک یادگیری جذب کننده
سبک یادگیری جذب کننده از ترکیب دو شیوه ی یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده ی تأملی به دست می آید. افراد دارای این سبک یادگیری در کسب و درک اطلاعات گسترده و تبدیل آن به صورت خلاصه، دقیق و منطقی توانا هستند (دمیرباس[۲۵] و دمیرکان[۲۶]، ۲۰۰۷). علت نامیدن این سبک یادگیری به جذب کننده آن است که افراد دارای این سبک قادر به دریافت داده های گوناگون و سازمان دادن به آنها می باشند (سیف، ۱۳۸۹).
تعریف مفهومی سبک یادگیری انطباق یابنده
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات