سازمان: منظور از سازمان تشکیلات بزرگ یا کوچکی است که به قصد و نسبتی خاص و برای نیل به اهدافی مشخص بوجود آمده است (سعادت، ۱۳۸۵، ص ۱۱) سازمان می تواند یک شرکت صنعتی، تجاری، خصوصی یا دولتی، تولیدی یا وزارتخانه دولتی، مؤسسات و نهادهای دولتی و نیمه دولتی، دانشگاهها یا اماکن ورزشی باشد.
متغیر تعدیلکننده اصطلاح متغیر تعدیلکننده برای توصیف نوع بخصوصی از متغیر مستقل بکار میرود و مایلیم اثر آن را در ارتباط با متغیر مستقل اولیه و متغیر وابسته ملاحظه کنیم. بدین منظور انتخاب میشود که روشن شود آیا این متغیر رابطه بین متغیر مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار میدهد یا نه (هومن، ۱۳۸۶، ص ۱۳۶)
عوامل جلوبرنده خلاقیت: (سوق دهنده، جلوبرنده) عبارتند از نیروهای مؤثر بر یک وضعیت که در جهت خاص فشار وارد می آورند، موجب تغییری می شوند و آن را ادامه می دهند (کبیری، ۱۳۶۸، ص ۱۶۴).
سازمان کار پژوهش
پژوهش حاضر با عنوان از آغاز تا انجام در ۵ فصل سازمان یافته است. فصل یکم به کلیات یا مقدمه پژوهش پرداخته است محتویات این فصل بیشتر یک شمای کلی از پژوهش است که در آن موضوع پژوهش موردنظر را با توجه به اهمیت موضوع خلاقیت و نیاز ضروری سازمانها یا خلاق بودن بیان کرده است، سؤالات اصلی پژوهش، اهمیت پژوهش با توجه به موضوع خلاقیت، اهداف پژوهش و نیز تعریف مفاهیم که هر یک از مفاهیم کلی را به حیطه تعریف درآورده است.
در فصل دوم همانند اکثر پژوهشها پیشینۀ مرتبط با موضوع پژوهش چه از لحاظ تئوریک و چه از نظر پژوهشهای انجام شده، مورد بررسی قرار گرفته تا با بهره گرفتن از این پیشینه هر آن تعداد از عواملی را که در پیشبرد یا جلوگیری از خلاقیت نقش دارد را در بر گرفته و در جامعه آماری موردنظر پژوهش حاضر، مورد شناسایی و سنجش قرار گیرد. همچنین در این فصل در مورد مفهوم خلاقیت، تعریف خلاقیت و مبانی نظری مرتبط با پژوهش مطالبی گردآوری شده است.
در فصل سوم به چگونگی انجام پژوهش، جامعه و گروه نمونهای که می بایست پژوهش در آنجا انجام شود، ابزار گردآوری اطلاعات روایی و اعتبار ابزار گردآوری اطلاعات و روش تحلیل داده ها پرداخته شده است. فصل چهارم بر این اساس استوار است که اطلاعات بدست آمده از جامعه (گروه نمونه) موردنظر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد تا بتوان سؤالات اصلی پژوهش را پاسخگو باشد. در این فصل با بهره گرفتن از آمار استنباطی دادههای موردنظر، مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. در فصل ۵ نتایجی را که از یافته های فصل ۴ بدست آمده و همچنین پیشنهادها و محدودیتهای پژوهش ارائه میگردد، است.
مقدمه
در این فصل به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته خواهد شد. هر قدر ارتباط یک مطالعه با مطالعات پیشین و تئوریهای موجود زیادتر باشد سهم آن در بسط دانش آدمی بیشترخواهد بود. بررسی پیشینه پژوهش موجب می شود تا پژوهشگر بتواند اولاً: متغیرها را شناخته آنها را تعریف کند و نیز به عملیاتی کردن آنها بپردازد ثانیاً: چگونگی ارتباط متغیرهایی که هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ عملی مهم است را تشخیص دهد (هومن، ۱۳۸۸).
بنابراین آنچه سرلوحه کار در این فصل است این است که به تشخیص اهمیّت و تعریف موضوع مورد نظر، بررسی مبانی نظری مرتبط با موضوع پژوهش، مشخص ساختن عوامل مرتبط با موضوع، تعریف متغیرها و بررسی پژوهشهای انجام شده در گذشته که به نوعی با موضوع ارتباط دارد، پرداخته شود.
اهمیت خلاقیت
با نگاهی ژرف در مجموعه دستاوردهای بشر و اشیایی که اطراف انسانها را احاطه کرده است، مشخص خواهد شد که ساده ترین این دستاوردها محصول خلاقیت و نوآوری افرادی است که با پردازش اندیشهها، نظریه و ابتکارها در طول سالها به شکل کنونی خویش در آمده؛ یعنی ابتدا در ذهن یک انسان خلاق شکل گرفته و بعد با گذشت زمان و نیز پیشرفت دانش، تکامل یافته است (رضائیان، ۱۳۷۲).
بسیاری از اندیشمندان و محققان معتقدند که تمدن بشر ﻧﺸﺄت گرفته از خلاقیت افراد است. لازم نیست که خلاقیت بصورت یک امر پیچیده ظاهر شود، بلکه می تواند پدیدهای ساده ولی بدیع باشد و منجر به حل معضل پیچیدهای شود (حسینی، ۱۳۸۶).
شاید طرح یک سؤال بتواند اهمیت خلاقیت را مشخص نماید؛ «آیا بدون خلاقیت و نوآوری، جهان پیشرفته امروز در جایگاه کنونیاش قرار داشت؟» یقیناً پاسخ این سؤال منفی خواهد بود. تمام پیشرفتهای کنونی بشر حاصل خلاقیت و نوآوری است. جهان امروز به طور مداوم در حال تحول و تغییر است، تحت چنین شرایطی تنها خلاقیت و نوآوری افراد به خصوص مدیران می تواند حتی از وضعیتهای مبهم و نامشخص فرصت ایجاد نماید. تقریباً تمام کشورهای جهان برای افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی در پی خلاقیت و نوآوری هستند و از عمده ترین دلایل اهمیت بسیار زیاد خلاقیت و نوآوری، رقابت بین کشورهای در حال توسعه است (نیلی آرام، ۱۳۷۷).
بنابراین مشخص است که همه سازمانها برای تداوم حیات خود به اندیشههای نو احتیاج دارند. این افکار نو و جدید همانند یک روح تازه به سازمان جان دیگری داده و آنرا از فنا نجات می دهد. در عصر حاضر که عصر اطلاعات، ارتباطات و نرم افزار است برای پیشرفت و یا حتی حفظ وضع موجود لازم است که نوجویی در سازمان تداوم یابد. دنیای متلاطم امروز نیازمند شناخت است. شناختی که بتوان با آن پاسخهایی بدیع وتازه به تمام تغییر و تحولات محیطی داد و علاوه بر ﺗﺄثیر پذیری از این تحولات بر آنها ﺗﺄثیر گذاشته و به آنها شکل دلخواه داد (الوانی، ۱۳۸۴).
شام پیتر اقتصاددان معروف دهه ۱۹۳۰ ﺗﺄکید می کند که یک سازمان هرگاه بخواهد از نظر رقابتی برتری چشمگیری نسبت به دیگر سازمانها داشته باشد بایستی تخریب خلاق را در فعالیتهای خود بکارگیرد. منظور از تخریب خلاق دست زدن به فعالیتهایی است که نظامها را از تعادل خارج می کند و این آشفتگی موجب خواهد شد که سازگاریها و انطباقها در هم شکسته و گامی بسیار مهم در جهت ایجاد نظم نوین برداشته شود. وقتی نظامها به تعادل سازگار (یعنی تعادلی که حالت سکون به خود میگیرد و پذیرای هیچگونه تغییری نیست) نزدیک شوند برای خلاق بودن و یا حتی غلبه بر ضربات و فشارهای تصادفی عمده از سوی محیط نیاز به تغییرات درونی خواهند داشت یعنی باید گفت نوآوری برای یک سازمان در حال تعادل پایدار بسیار دشوار است. انجام کارهای نومستلزم ایجاد تغییرات در روابط پایدار بین افراد الگوهای کار، بینش و طرز تلقی دیدگاهها و فرهنگهاست. وقتی یک نظام به دور از تعادل عمل نماید براحتی میتوان رفتار آن را تغییر داد (به نقل از قدمی و دیگران، ۱۳۷۸).
از میان عوامل زیادی که به تغییر و تحولات سازمانها اثر میگذارد چهار عامل عمده حداکثر را بر سازمانها وارد میآورند این عوامل عبارتند از:
۱- فشار شدید رقابت جهانی.
۲- محو شدن مرز و بوم بازار تجارت.
۳- شتاب پیشرفت تکنولوژی.
۴- دگرگونی سریع در ارزش و نحوه زندگی مصرف کنندگان کالا.
برای مقابله با این عوامل سازمانهای موفق آنهایی هستند که به خلاقیت و نوآوری روی آورند. به عبارت دیگر در عصر «جامعهدانش»، «اطلاعات»، «سرعت» و «فراصنعتی» خلاقیت یک ضرورت نیست، بلکه شرط اصلی و بنیادی بقاء است (شهرآرای و دیگران، ۱۳۸۶).
پس از تمام این فواید و مزایا بسیاری معقتدند که خلاقیت و نوآوری بطور کلی سه فایده برای جامعه به همراه دارد:
۱- افزایش رشد اقتصادی.
۲- بالابردن سطح بهره وری.
۳- به وجود آمدن تکنولوژی کالاها و خدمات جدید.
آنچه در باب اهمیت خلاقیت شکل مهمی از قضیه را بخود میگیرد باز میگردد به افراد (بخصوص که این پژوهش بیشتر بر خلاقیت فردی تکیه دارد) یعنی جاییکه خلاقیت باعث میشود تا فرد به یک حس ارزشمندی درمورد خود (خودیابی) که بر اساس تئوری مازلو بالاترین نیاز انسان نیز است، برسد. وقتی فرد با بروز خلاقیت بتواند استعداد ذاتیاش را به نمایش بگذارد به نوعی رضایت از خود میرسد که این احساس باعث میشود فرد خود را بیابد یا به عبارتی در می یابد که او هم می تواند مفید، مؤثر و موفق واقع گردد. نتیجه این احساس می تواند فرد را در بسیاری از امور دیگر به رضایت برساند بعلاوه در بسیاری از ویژگیهای شخصیتی وی مانند اعتماد به نفس (خودباوری) و. ﺗﺄثیر مثبت خواهد داشت هرچند که ویژگیهای شخصیتی وخلاقیت بصورت لازم (ملزوم بر یکدیگر) ﺗﺄثیر متقابل خواهند گذاشت. یعنی خلاق بودن فرد به وی اعتماد به نفس میدهد و اعتماد به نفس فرد نیز در بروز خلاقیت به وی کمک خواهد نمود.
بنابراین پس از مشخص شدن اهمیت خلاقیت و نوآوری بر اساس استدلالهای انجام شده در بالا، لازم است تمام کشورها، همانند کشورهای پیشرفته در بروز، نهادی ساختن و ترغیب خلاقیت همّت گمارند. در این راستا در انتخاب افراد خلاق، نوآور و آیندهنگر که میتوانند نظریات وایدههای نوین در موقعیتهای مختلف ارائه دهند، توجه خاص مبذول نمایند.
تاریخچه خلاقیت
پژوهش در مورد خلاقیت و عناصر متشکله آن بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد ولی انگیزه اساسی برای پژوهش گستردهتر در سال ۱۹۵۰ توسط گیلفورد ایجاد شد (شهرآرای و دیگران، ۱۳۸۶).
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات