قشر بیشترین تأثیر را از تحولات مذکور پذیرفته و این تأثیرپذیری منجر به تغییرات عمیقی در منابع هویتی آنها شده است(خبرگزاری فارس،۱۳۹۲).با اذعان به اهمیت موضوع، هویت در مطالعه حاضر از بُعدی جامعه شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. هویت مفهومی پیچیده است و در مورد آن دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. مارکوس[۳] معتقد است هویت در بستر اجتماعی منبع رفتار به شمار میرود و می تواند به عنوان مؤلفههای هویت مذهبی، ملی، قومی و فردی ارائه گردد، اما در بستر اجتماعی مؤلفههای هویت تعیینکننده میزان پیروی از مقررات یا الگوهای اجتماعی است. او معتقد است در جوامع نوین به واسطه گسترش ارتباطات محلی، ملی و بین المللی به همراه حادث شدن تحولات اجتماعی و فرهنگی بافت اجتماعی از حالت سنتی به شکل مدرن درآمده است ( مارکوس، ۱۹۷۷: ۶۹ ).دکتر شایگان اعتقاد دارد که انسان امروز دیگر قادر نیست وجود خود را در یک محدوده و با یک هویت معین حفظ کند ما هر چه بیشتر بر هویت خویش تاکید کنیم، هر چه تعلق خود را به فلان گروه یا ملت با صدای بلندتر جار زنیم، آسیبپذیری هویت خویش را بیشتر نشان دادهایم؛ لذا هویت دیگر مجموعهاییک دست از ارزشهای ثابت و مطمئن نیست و سیل جهانی شدگی، پلهای پشت سر را ویران کرده است. هویتهاییگانهساز تاریخی، توانایی تفکیک و تمایز خود را از دست دادهاند و ما در شرف تکوین انسان چهلتکهای هستیم با تفکری سیار و سیال که دیگر به هویتی خاص تعلق ندارد و دچار هویت چهلتکه شده است. هویت چهل تکه به این معناست که انسان یک هویت ندارد، دائم در سیر و سلوک است و در فرهنگهای مختلف حضور پیدا می کند، از یک حوزه فرهنگی به یک حوزه فرهنگی دیگر میرود(شایگان:۱۳۷۸)؛ با توجه به توضیحات ارائه شده میتوان گفت هویت در جوامع مدرن بر خلاف جوامع سنتی به طور مداوم در حال تغییر است. تغییرات مهمی از جمله انقلاب صنعتی، رشد و گسترش شهرنشینی، تغییر در الگوهای فرهنگی و سرانجام فرآیند جهانی شدن و گسترش وسایل ارتباطی، رسانه های ارتباط جمعی و و رود به عصر دیجیتال به همراه افزایش تیراژ کتابها، مجلات و سایر محصولات فرهنگی که از آنها با عنوان سرمایه فرهنگی تعبیر میشود شرایط وچارچوب سنتی هویتیابی را دگرگون ساخته و یکسری از ارزشها که از آنها به عنوان ارزشهای مدرن تعبیر میشود موجب ارزشگذاری افراد بر حسب ملاکهای امروزین از قبیل سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شده استبه گونهای که در جامعه امروزین یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر هویت اجتماعی افراد سرمایه فرهنگی و ابعاد مربوط به آن است (بوردیو:۱۹۹۰).مهمترین تأثیر سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانان دگرگونی در فرآیند تولید و بازتولید هویت اجتماعی آنهاست، لذا با در نظرگرفتن سرمایه فرهنگی به عنوان عاملی که از آن به عنوان سازهی بازتولید هویتی نامبرده میشود میتوان گفت که باعدم برنامه ریزی در خصوص ارتقاء سرمایه فرهنگی فرآیند هویتیابی افراد دچار نقصان میگردد و بررسی هویت جوانان و مؤلفههای آن با نادیدهگرفتن سرمایه فرهنگی کامل و بیعیب نمیباشد.به عقیده بوردیو سرمایه فرهنگییعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن در بر گیرنده تمایلات پایدار هر فرد است که در خلال اجتماعی شدن در او انباشتهمیشود (بوردیو،۱۵۵:۱۳۸۱).اقتصاددانان مفهوم سرمایه فرهنگی را با مفهوم سرمایه انسانی موازی میدانند. اقتصاددانان فرهنگ را به مثابه مجموعه ای از فعالیتها میدانند که شامل تمام فعالیتهایی میشود که درون صنایع مشهور به صنایع فرهنگی قرار میگیرد،اما از نظر جامعهشناسان فرهنگ آن چیزی است که میتوان دیدگاهی جامعهشناختییا انسانشناختی نامید، آنجا که فرهنگ به مثابه مجموعهایی از نگرشها، اعمال، و عقاید در نظر گرفته میشود که برای پیشبرد جوامع متفاوت ضرورتی بنیادین دارد. فرهنگ به این معنا در ارزشها و در رسوم یک جامعه خاص بیان میشوند که در طول زمان و مادامی که از یک نسل به نسل دیگر انتقال داده میشود، نمو مییابد (تراسبی، ۱۹۹۵: ۲۰۲) پس مفهوم ارزش فرهنگی درجامعهشناسی متفاوت است.
با توجه به توضیحات ارائه شده میتوان گفت در جامعهی کنونی با افزایش ورود کالاهای فرهنگی اهمیت برجستهی کالاهای فرهنگی بیش از پیش نمایان میگردد، اما از سوی دیگر با توجه به عدم برنامه ریزی برخیجوامع در توزیع محصولات فرهنگی و نابرابری دسترسی قشر جوان به این منابع که از متقاضیان اصلی این منابع به شمار میروند، تغییرات کمی وکیفی فراوانی در سرمایه فرهنگی جوانان روی داده که حکایت از وجود یک مسئله اجتماعی در جوامع معاصر دارد به گونهای که مسأله مورد نظر موضوع محوری پژوهشهایی بوده که در این زمینه صورت گرفته است. در کشور ما هم شاخص مصرف کالاهای فرهنگی در قیاس با استانداردهای جهانی وحتی منطقهای ناامید کننده است و از آنجایی که مصرف این کالاها نقش اساسی در بهبود سرمایه فرهنگی دارد، برنامه ریزی در خصوص الگوی مصرف آنها به عنوان یکی از مسائل اساسی مورد توجه برنامهریزان فرهنگی کشور قرار گرفته ا
ست. به علاوه باید در نظر داشت که نابرابری در توزیع سرمایه فرهنگی می تواند منجربه محرومیت اکثر اعضای جامعه در دسترسی به منابع معرفتی، محدود شدن امکان بسط خردگرایی در عرصههای مختلف زندگی، نزول سطح مشارکت همگانی، محدودیت در تولیدات و خلاقیتهای علمی و فرهنگی و محدودیت در گردش اطلاعات و جذب دانشهای نوینگردد(فخرایی و کریمیان ،۱۳۸۹ :۱۲۷).با توجه به مطالب ذکر شده میتوان گفت از آنجا که مفهوم سرمایه فرهنگی و هویت به عنوان دو مؤلفهی اساسی در زندگی اجتماعی افراد نقش بسزایی در پایداری وتداوم شیوهی زندگی و پویایی هر جامعهای داشته اند و از موضوعات ریشهای در جامعه شناسی به شمار میروند؛ پرداختن به این نکته که تا چه حد سرمایه فرهنگی و هویت مرتبط بوده اند و پاسخ به آن با یک شیوهی نظام مند و آزمون پذیر باید مورد توجه قرارگیرد.
با قبول فرضیهی بوردیو مبنی بر تأثیر سرمایه فرهنگی بر هویت، تحقیق حاضر به دنبال بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانان شهر همدان است. بنابراین مسأله اصلی این تحقیق آن است که آیا سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانان این شهر تأثیرگذار است؟
۱-۳- سوألات تحقیق:
این تحقیق بر اساس یک سؤال اساسی و محوری است:آیا سرمایه فرهنگی بر هویت اجتماعی جوانان تأثیرگذار است؟
همچنین در این تحقیق تلاش میشود تا به سوالات زیر نیز پاسخ داده شود:
۱.آیا تأثیر بعد ذهنی سرمایه فرهنگی بر بعد ملی و دینی هویت بیش از بعد فردی آن است؟
۲.آیا تأثیر بعد عینی سرمایه فرهنگی بر بعد ملی و دینی هویت بیش از بعد فردی آن است؟
۳.آیا تأثیر بعد نهادی سرمایه فرهنگی بر بعد فردی هویت بیش از بعد ملی و دینی آن است؟
۴.آیا تأثیر سرمایه فرهنگی بر بعد ملی و دینی هویت بیش ازبعد فردی آن است؟
۵.آیا سرمایه فرهنگی خانواده برهویت اجتماعی جوانان تأثیرگذار است؟
۶.آیا پایگاه اقتصادی_اجتماعی افراد بر سرمایه فرهنگی آنها تأثیر گذار است؟
سایت های دیگر :
آخرین نظرات