در سال ۱۴۹۲ میلادی وقتی که کاشف بزرگ ، کریستف کلمب، پس از ماه ها تلاش و کوشش، در کنار جزیرهای که امروز به کوبا مشهور است لنگر انداخت، با جهانی روبرو شد که تازگیهای فراوانی برای او داشت. او و همراهانش در این جزیره ناشناس دیدنیهای جدیدی مشاهده کردند. آنها دیدند بومیها لوله ای از برگ خشک گیاهی که به هم پیچیده اند در دست دارند، شبیه به لوله آتش بازی که اطفال در عید بازی می کنند. یک سر آنرا آتش زده، و سر دیگر را می مکند، و دود آنرا با هوا استنشاق می کنند. این استنشاق دود، یک نوع مستی و رخوت ایجاد می کرد، و انسان خستگی را حس نمی نمود. این لولهها را بومیان تاباکوس می نامیدند. به این ترتیب دریانوردان اسپانیایی اولین بار توتون را شناخته و به تقلید از بومیان به کشیدن آن پرداختند. کریستف کلمب هرگز فکر نمی کرد، این لوله های شبیه به اسباب بازی کودکان، روزی همنشین و همدم گروه بسیار زیادی از مردم جهان خواهد گردید. (سمسار،۱۳۸۴: ۲)
استعمال توتون و تنباکو، از قرن شانزدهم میلادی در ممالک و بلاد اروپا رواج یافت و در سالهای ۱۶۲۳و ۱۶۹۱ میلادی اوربن هشتم و اینوسان دوازدهم پاپ های رم استعمال توتون را تحریم کردند و استفاده کنندگان آن را کافر دانستند(هیدجی، ۱۳۸۵: ۸).
کریستف کلمب نمی توانست ، در مغز خود مجسم سازد، که قرن ها بعد، این هدیه دنیای جدید، پول و سلامت مردم متمدن را بصورت دود به آسمان خواهد فرستاد. و باز او فکر نمی کرد که، قرنها پس از او نهضتی عظیم برای جلوگیری از استعمال این هیولای سیاه برپا خواهد گردید. و این لوله شبیه به اسباب بازی کودکان «میخ تابوت» لقب خواهد گرفت. برای اولین بار اسپانیولیها، در جزیره کوبا با توتون و تنباکو آشنا شدند. بومیان امریکا، با این گیاه بومی سرزمین خود از دیر باز آشنا بودند، و از آن بعنوان وسیله دود کردن استفاده می کردند . طرز استفاده آنها از توتون بدین قرار بود که، مقداری از آن را در برگ های ذرت می ریختند و نوعی سیگار، شبیه به سیگار برگ می ساختند. روش دیگری نیز برای کشیدن توتون به کار می بردند، و آن بدین طریق بوده که، مقداری توتون در نی یا استخوان ریخته آن را آتش میزدند و میکشیدند، و این روشی است که بعدها سبب ایجاد پیپ در غرب و چپق در شرق گردید. در اعیاد و یا مراسم دیگر نیز، بومیان بوته های تنباکو را، با برگ و ساقه روی هم انباشته و آتش می زدند، و در اطراف آن بدست افشانی می پرداختند. احتمالاً تنباکو بعنوان دارو نیز مورد مصرف داشته است. بومیان آمریکا، زهری نیز از تنباکو می گرفتند که نوک نیزه های خود را با آن زهر آلود می ساختند. این ارمغان دنیای جدید در قرن ۱۶ به اسپانیا برده شد و پس از آن در سایر کشورهای اروپا پراکنده گردید. در سال ۱۵۸۶ سر والتر رالی مشهور به «پدر آمریکای انگلیس»در زمان سلطنت الیزابت اول، کشیدن پیپ را که در آمریکا با آن آشنا شده بود به انگلستان آورد، و دود کشی با سرعت سرسام آوری در انگلستان و سایر نقاط جهان در قرن ۱۶ رواج یافت. حیرت آور آنکه سر والتر رالی، آنچنان به کشیدن پیپ معتاد شد، که هنگامی که در سال ۱۶۱۸ او را به جرم خیانت و شرکت در توطئه اعدام میکردند، پیپ در گوشه دهان داشت. کشیدن توتون مانند همه چیز جدید دیگر، با مخالفت شدید عدهای روبرو گردید. در رأس مخالفین دودکشی در اروپا، کشیشان قرار داشتند که دودکشان را به بیدینی و زندقه متهم ساختند. اما این تهمت نتوانست از توسعه دودکشی جلوگیری کند. به زودی دودکشی چون مرضی همهگیر از اروپا به آسیا و آفریقا سرایت کرد، و در قرن ۱۷ میلادی کشیدن توتون در سراسر مشرق گسترش یافت. اما در شرق نیز دودکشی مواجه با مخالفتهای شدید مواجه شد. سلطان مراد خان چهارم، به فتوای ملایان، هزاران بیگناه را به جرم کشیدن توتون به دیار نیستی فرستاد. دودکشان در سلک مرتدین به حساب آمدند، و در ریختن خون آنها مباح گردید. در مدت سلطنت سلطان مراد خان (۱۰۳۳ ـ ۱۰۴۸) با قساوت هرچه بیشتر، دود کشان امپراتوری اسلامی به زیر تیغ جلاد رفتند. اما نتیجه ای حاصل نشد. پس از مرگ او کشیدن چپق با شدت هرچه تمامتر توسعه یافت و تجارت پر سود توتون رونق گرفت. به این ترتیب مبارزه خونین به سود توتون خاتمه یافت. دولت عثمانی ناچار کشیدن توتون را آزاد کرد و بر تجارت آن مالیات بست. در روسیه نیز وضع به همین منوال بود و مدتی دودکشی با مخالفت روبرو شد(سمسار،۱۳۸۴: ۲).
۲-۲- تاریخچه قلیان در ایران
تاریخ قطعی ورود تنباکو به ایران را نمی توان تعیین کرد. ولی بی شک توتون و تنباکو همراه با دست اندازی پرتقالیها به خلیج فارس (۹۱۳ هجری قمری) به ایران وارد گردیده است. اما طرز استفاده توتون و تنباکو در ایران تغییر یافت و ایرانیان لوازمی برابر ذوق خود برای دودکشی ایجاد کردند. (www.wikipedia.org)
کشت تنباکو از راه اروپا به کشورهای آسیایی من جمله ایران وارد شد و در زمان صفویه به ویژه شاه عباس در ایران رایج گردید، و احتمالا بی ارتباط با آمدن سیاحان و جهان گردان اروپایی به ایران نبوده است. هر چند شاه عباس حکم تحریم آن را صادر کرد، اما این امر موجب جلوگیری از کشت و داد و ستد این کالای تجاری نگردید و از همین زمان ایرانیان طرز استفاده از تنباکو را در قلیان یاد گرفتند. آدام اولئاریوس، در سفرنامه خود از کشت تنباکو دز گیلان سخن رانده است(هیدجی، ۱۳۸۵: ۸).
بنا بر دانشنامه ایرانیکا، تاریخ دقیق اولین استفاده از قلیان مشخص نیست. اولین تصویری که از قلیان به وسیله هنرمندان ایرانی کشیده شده، احتمالاً تصویر نشمی کماندار کار رضا عباسی، نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ است، که تا اواخر نیمه اول قرن یازدهم هجری زنده بودهاست. (www.wikipedia.org)
قدیمترین ذکری که از قلیان در ادبیات فارسی شده، این رباعیها از اهلی شیرازی است که در سال ۹۴۲ هجری قمری در گذشته است. «قلیان ز لب تو بهره ور می گردد» «نی در دهن تو نیشکر می گردد»
«بر گرد رخ تو دود تنباکو نیست» «ابریست که بر گرد قمر می گردد.»بنابراین می توان گفت که در سال ۹۴۲، یعنی ۲۹ سال پس از ورود پرتقالیها به خلیج فارس، قلیان کشیدن در ایران رواج یافته است(سمسار،۱۳۸۴: ۲).
سیاحان اروپایی که به ایران سفر کردهاند از جمله تاورنیه که در دوران صفویه به ایران آمد به قلیان و کشیدن تنباکو در ایران اشاره کردهاند. از جمله وی نوشتهاست که «ایرانیان تنباکو را با دستگاهی کاملاً اختصاصی میکشند. در کوزه گلی دهان گشادی به قطر سه انگشت، تنه قلیانی از چوب یا نقره که سوراخی در وسط دارد قرار میدهند، و بر سر آن مقدار تنباکوی نمدار با کمی آتش میگذارند، و در زیر قلیان سوراخ ممتدی است که، در حالی که نفس را بالا میکشند، دود تنباکو با شدت از امتداد سوراخ پایین آمده و داخل آب که به رنگهای مختلف می آمیزد داخل میشود. این کوزه مرتباً تا نصفه آب دارد. دود که در آب است به سطح میآید و هنگامیکه نفس را بالا میکشند، از نی قلیان دود به دهان وارد میشود. به واسطه آبی که به قلیان میریزند دود تنباکو تصفیه میشود و کمتر ضرر میرساند. والا با این همه قلیان که میکشند، مقاومت برای آنها غیر ممکن است. ایرانیان زن و مرد، به طوری از جوانی عادت به کشیدن تنباکو کردهاند، که کاسبی که باید روزی پنج شاهی خرج کند، سه شاهی آن را به مصرف تنباکو میرسانند. میگویند اگر تنباکو نمیداشتیم چطور ممکن بود کیف و دماغ داشته باشیم.»اولئاریوس نیز که در سال ۱۰۴۶ در ایران بوده مینویسد که «چندین گونه ظرف قلیان در ایران ساخته میشد. شیشهای، کوزهای، از جوز هندی (نارگیله)، کدوئی که تا نیمه آب میشد و گاهی در آن عطر میریختند».شاردن، دیگر سیاح دوران صفوی، در سفرنامه خود مینویسد که، شاه عباس بسیار کوشید تا از استعمال قلیان در بین مردم جلوگیری کند. برای این کار، روزی در مجلسی رسمی دستور داد که به جای تنباکو قلیان مهمانان را با پهن چاق کنند، و سپس در حالیکه آنان مشغول کشیدن قلیان خود بودند گفت که، این تنباکو را که وزیر همدان برای من فرستادهاست و ادعا میکند که بهترین تنباکوی دنیاست، چگونه است؟ آنان همگی از این تنباکو تعریف کردند. آنگاه شاه خطاب به آنان گفت «مرده شوی چیزی را ببرد که نمیتوان آن را از پهن تشخیص داد». سرانجام کار مخالفت شاه عباس بزرگ با تنباکو به تحریم آن کشید، و هنگامیکه در گرجستان متوجه شد، سربازان او پول خود را صرف کشیدن تنباکو و توتون میکنند آن را ممنوع ساخت، و تجاری را که توتون و تنباکو به اردوی او آورده بودند با تنباکوی خود یک جا سوختند، و سربازانی که مرتکب کشیدن توتون و تنباکو میشدند بینی و لبانشان را میبریدند.قلیان در دوران قاجار بخشی از ضرورتهای زندگی بود. اشراف و بزرگان در خانههای خود انواع قلیان نگهداری میکردند که بعضی از آنها جواهرکاری شده بودند. واقعه قیام تنباکو در دوران قاجار و در نتیجه فتوایی توسط میرزا حسن شیرازی مبنی بر تحریم مصرف و فروش تنباکو رخ داد. (www.wikipedia.org)
تعداد صفحه :۱۸۰
آخرین نظرات