مهمترین تفاوت این پژوهش در روش انجام تحقیق میباشد که از روش داده بنیاد برای استخراج عوامل مؤثر استفاده شده است. روش داده بنیاد یک شیوه پژوهش کیفی است که بهوسیله آن با بهره گرفتن از یک دسته دادهها، نظریهای تکوین مییابد. به طوری که این نظریه در یک سطح وسیع، یک فرایند، عمل یا تعامل را تبیین میکند. نظریه حاصل از اجرای چنین روش پژوهشی، نظریهای فرایندی است.
در این پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان، ارتباط بین شماری از جنبههای برنامه ریزی شده از جمله اندازه سازمان، محصولات یا خدمات سازمان، استراتژی عمومی سازمانی و استراتژی مدیریت دانش سازمانی شناخته شده است. با توجه به روش تحقیق، کدگذاری فرایندی است برای طبقه بندی دادههای کیفی گردآوری شده از طریق مصاحبه و همچنین برای توصیف مفاهیم و جزئیات هر یک از دسته بندیها. در ابتدا کد گذاری باز انجام شده است، سپس با توجه به دادهها و جزئیات آن ها، به گسترش دسته بندیهای اولیه میپردازیم. در نهایت تحقیق در جهت انتخاب بیشتر کدهایی که به طور سیستماتیک و با توجه به مفهوم اصلی استراتژی مدیریت دانش فراهم شدهاند، پیش میرود.
این مدل جهت انتخاب استراتژی مدیریت دانش برای سازمانها پیشنهاد شده است. در نهایت عوامل بدست آمده عبارتاند از: ساختار سازمانی، استراتژی سطح کل سازمان، فرایند/دپارتمانهای سازمان، نوع محصول سازمان، فرهنگ سازمان، میزان خلاقیت و نوآوری هر بخش از سازمان.
نتایج حاصل از این پژوهش توسط دو نفر از اساتید با تجربه مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفته و روایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی دادهها نیز از طریق نشان دادن مسیر تصمیمات خود و همچنین قرار دادن تمامی دادههای خام، تحلیل شده، کدها، مقولهها، فرایند مطالعه، اهداف اولیه و سؤالها در اختیار اساتید راهنما و مشاور و با حسابرسی دقیق صاحب نظران درستی تمام گامهای تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. علاوه بر این در تحقیق کنونی از روش توافق درون موضوعی برای محاسبه پایایی مصاحبههای انجام گرفته استفاده شده است.
کلمات کلیدی: مدیریت دانش، استراتژی مدیریت دانش
1-فصل اول :کلیات تحقیق.. 1
مقدمه. 1
1-1. بیان مسئله. 2
1-2. تشریح موضوع ، ضرورت و اهمیت تحقیق.. 2
1-3. سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته. 5
1-4. اهداف(کلی و جزئی) تحقیق.. 8
1-5. سؤالات یا فرضیههای تحقیق.. 8
1-6. در صورت کاربردی بودن طرح چه سازمان هایی می توانند از نتایج بدست آمده استفاده کنند. 8
1-7. روش شناسی تحقیق.. 9
1-7-1. روش تحقیق: 9
1-7-2. معرفی ابزار گردآوری اطلاعات و ویژگی های آن.. 9
1-7-3. محدوده تحقیق.. 10
1-7-4. جامعه آماری.. 10
1-7-5. نمونه آماری، تعیین اندازه ی نمونه و روش نمونه گیری 10
1-7-5.روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات… 11
1-8. تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی.. 12
1-9. سازمان هایی که در انجام پژوهش همکاری می کنند. 13
2-ادبیات تحقیق.. 14
مقدمه. 14
2-1. داده،اطلاعات، دانش و خرد. 15
2-1-1. داده 15
2-1-2. اطلاعات… 16
2-1-3: دانش…. 16
2-1-4. خرد. 17
2-1-5. هرم دانش…. 17
2-2.نقش و اهمیت دانش…. 18
2-3. انواع دانش…. 19
2-3-1.تقسیم بندی ارسطو. 19
2-3-2.دانش ضمنی و صریح.. 20
2-3-3. دانش شخصی و دانش سازمانی.. 20
2-3-4. تقسیم بندی کاربردی.. 21
2-4. منابع دانش…. 22
2-5. تاریخچه مدیریت دانش…. 22
2-6.تعاریف مدیریت دانش…. 23
2-7.مدل های مدیریت دانش…. 24
2-7-1. مدل کلی ساختار نظام های مدیریت دانش…. 24
2-7-2. مدل راهبردی مدیریت دانش…. 25
2-7-3. مدل زنجیره دانش…. 25
2-8. ابزارهای مدیریت دانش…. 26
2-7.مزایای مدیریت دانش…. 28
2-8. فرایند مدیریت دانش…. 29
2-9. استراتژی مدیریت دانش…. 30
2-9-1. طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش بر اساس تمرکز بر دانش…. 30
2-9-1-1. ماتریس انواع دانش نوناکو و تاکوچی.. 30
2-9-1-2. مدل استراتژی مدیریت دانش هانسن.. 32
2-9-1-3. مدل فضای اطلاعاتی بویسوت… 33
2-9-1-4. تئوری دانشی سویبی.. 34
2-9-2. طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش بر اساس فرایندهای کسب و کار 35
2-9-2-1. کارل ویگو مرکز کیفیت و بهره وری آمریکا 35
2-9-2-2.استراتژی مک کینزی و شرکا 35
2-9-3. طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش بر اساس نتایج نهایی.. 36
2-9-3-1. طبقه بندی تریسی و ویرسما بر اساس حوزه ارزشی.. 36
2-9-3-2. استراتژی دانشی زک… 37
2-9-4. طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش بر اساس مدیریتی.. 38
2-9-4-1. طبقه بندی بهات… 38
2-9-5. طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش بر اساس رویکرد ترکیبی.. 39
2-9-5-1. طبقه بندی پیوستار مدیریت دانش بین نی.. 39
2-9-6. سایر طبقه بندی های استراتژی مدیریت دانش…. 40
2-10. عوامل موثر بر انتخاب استراتژی مدیریت دانش…. 42
2-10-1. شاخصهای موثر بر موفقیت مدیریت دانش…. 42
2-10-1-1. فرهنگ…. 42
2-10-1-2. فرایندهای مدیریت دانش…. 43
2-10-1-3. ساختار فرایندهای سازمانی.. 43
2-10-1-4. رهبری.. 43
2-10-1-5. مدیریت منابع انسانی.. 44
2-10-1-6. فناوری اطلاعات… 44
2-10-2. شاخصهای موثر بر انتخاب استراتژی مدیریت دانش…. 47
2-10-2-1. دانش آشکار و ضمنی.. 48
2-10-2-2. ساختار سازمانی.. 48
2-10-2-3. فرهنگ سازمانی.. 48
2-10-2-4. استراتژی عمومی کسب و کار 48
2-10-2-5. استراتژی مدیریت منابع انسانی.. 49
2-10-2-6. سطح بلوغ فناوری اطلاعات… 49
2-11.اصول مدیریت دانش…. 50
2-12. چالش ها و موانع پیاده سازی استراتژی مدیریت دانش…. 52
2-13. چارچوب نظری تحقیق.. 54
3-روش تحقیق.. 55
مقدمه. 55
3-1. روش تحقیق.. 56
3-2. انواع طبقه بندی روش تحقیق.. 56
3-2-1. انواع تحقیق براساس غایت و هدف… 56
3-2-2. انواع تحقیق از نظر رویکرد. 57
3-2-2-1. ویژگی های رهیافت کیفی.. 59
3-3-1. نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) 59
3-4. انواع طرح های پژوهشی به روش گراندد تئوری(نظریه داده بنیاد ) 60
3-5.گام های انجام پژوهش به روش گراندد تئوری.. 60
3-5-1.مرحله مطالعات مقدماتی.. 61
3-5-2. مرحله مطالعات اصلی.. 61
3-5-3.گردآوری داده ها 61
3-6. ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات تحقیق.. 62
3-6-1. استفاده از اسناد و مدارک… 62
3-6-2. مصاحبه. 63
3-7. جامعه آماری.. 64
3-8. حجم نمونه. 64
3-9. روش نمونه گیری 64
3-10. روش تجزیه و تحلیل داده ها 65
3-11. مراحل کدگذاری در گراندد تئوری.. 67
3-11-1. گام اول: کدگذاری باز 67
3-11-2.گام دوم :کدگذاری محوری.. 68
3-11-2-1.شاخصه های انتخاب یک طبقه محوری.. 69
3-11-3.گام سوم: کدگذاری انتخابی(گزینشی) 70
3-12. روایی و پایایی داده ها 70
3-13. اعتبار بخشی به نتایج.. 72
4-روش تجزیه و تحلیل داده های تحقیق.. 74
مقدمه. 74
4-1. ورود به میدان پژوهش…. 75
4-2. گام اول:کدگذاری باز 76
4-2-1.مراحل کدگذاری باز 76
4-2-2. کدگذاری ثانویه و شکل دهی مقولات… 89
4-2-3. شکلدهی طبقات اصلی.. 97
5-نتیجه گیری.. 99
مقدمه. 99
5-1. گام دوم : کدگذاری محوری.. 100
5-1-1. تشریح مدل پارادایم در عمل.. 102
5-2.گام سوم: مرحله نظریهپردازی (کدگذاری انتخابی) 103
5-2-1.مدل مکانیزم تجاری سازی دانش…. 103
5-3. فرضیه و کدهایی انتخابی.. 104
5-4. پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی.. 106
5-5. محدودیت های تحقیق.. 106
6-فهرست منابع.. 108
مقدمه:
در سالهای اخیر با توجه به رشد رقابت در صنایع مختلف، مدیریت دانش به عنوان موضوع مهم و حیاتی مطرح شده است. در سازمانهای سنتی تمرکز مدیران بر داراییهای مشهود (ساختمان، ماشین آلات و…) بوده و از ارزشمندترین سرمایه سازمان یعنی دانش سازمانی و حفظ آن ناآگاه بودهاند. دانش به عنوان عامل حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری در سازمان مطرح میباشد. در این فصل به بررسی اجمالی تعاریف اصلی پارامترهای مدیریت دانش، ادبیات موضوع و همچنین روش تحقیق میپردازیم.
1-1. بیان مسئله:
شرکتهای متعددی در جستجوی مدیریت مؤثر دانش خود، به منظور تبدیل دانش به مزیت رقابتی میباشند. برای حصول اطمینان از اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش، موضوع مهم چگونگی انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش مطلوب در شرکت میباشد تا بتوان نیاز به انتخاب اثربخشترین نوع استراتژی مدیریت دانش را برآورده نمود. ضرورت شناخت عوامل مؤثر بر انتخاب نوع استراتژی مناسب مدیریت دانش بیش از پیش آشکار شده است. بهرهگیری درست از دانش میتوان هم افزایی مناسبی در سازمان ایجاد نماید که منجر به چابکی سازمان میگردد. قبل از پیادهسازی مدیریت دانش باید نسبت به عوامل مؤثر بر آن آگاهی کافی داشت. لذا شناخت و درک روشنی از این عوامل و میزان تأثیر آن ها، مدیران دانش را در اجرای هر چه بهتر برنامههای مدیریت دانش یاری میکند. از این رو با توجه به اهمیت و نقش انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش سازمانها، در این پژوهش میکوشیم تا عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دهیم.
1-2. تشریح موضوع، ضرورت و اهمیت تحقیق:
دانش مخلوطی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد (احمدی، 1383). پولانی (1966) دانش بشری را به دو دسته تقسیم بندی کرده است: دانش صریح و دانش ضمنی. دانش صریح بیان کننده دانشی است که در قالب زبان نظام مند و رسمی، قابل انتقال است. از طرف دیگر دانش ضمنی در معرفت جامع ذهن و جسم بشر جای دارد و به عبارت دیگر نتیجه تجربه خود فرد است. در حالی که دانش صریح میتواند در ذخایر کتابخانهها، آرشیوها و پایگاههای اطلاعاتی ذخیره شده و به سادگی شکل دهی میشود.. مدیریت دانش، بهینه سازی دانش سازمان، برای رسیدن به کارایی بیشتر، از طریق استفاده از روشها و تکنولوژی های مختلف است (کامارا، آنامبا و کاریلو، 2002). همچنین مدیریت دانش یک روش نظاممند برای کسب، سازماندهی و ارتباطات دانش در فرایندهای سازمانی است (بنبیا، پاسیانت و بلبالی،2001). به طورکلی مدیریت دانش رویکرد جامعی جهت ترسیم چشم انداز گسترده و همه جانبه برای سازمان است و تمرکز اصلی آن بر ایجاد و به کارگیری دانش و در نهایت، دستیابی به اثربخشی سازمانی است. البته، چالش عمده مدیریت دانش، تبدیل هرچه بیشتر و بهتر دانش ضمنی به دانش صریح است (انواری رستمی و شهائی، 1388). بسیاری از شرکتها برای واکنش به محیط کسب وکار بسیار رقابتی امروز، به اهمیت مدیریت دانش و استراتژی آن در منابع و قابلیتهای منحصر به فرد خود تأکید دارند (کامارا، آنامبا و کاریلو، 2002). استراتژی سازی مدیریت دانش بخشی از برنامه ریزی استراتژیک مدیریت دانش است که اختصاص به تدوین و انتخاب استراتژی مؤثر مدیریت دانش برای سازمان و تدوین آن دارد (لی و کیم ، 2001). استراتژیهای عمده شناخته شده برای مدیریت دانش عبارتاند از استراتژی سیستم گرا و استراتژی انسانگرا (هانسن و همکاران، 1999). استراتژی سیستم گرا نوعی از استراتژی مدیریت دانش است که تمایل به اخذ و اکتساب دانش از خبرگان و دانشکاران سازمان و کددهی این دانش و بسته بندی آن برای استفادههای بعدی دارد، در حالیکه در استراتژی انسان گرا تأکید بیشتر بر خلق دانش از طریق تعامل میان دانشکاران و تکیه بر فرایند اجتماعی سازی دانش است. ضمن اینکه در سالهای اخیر رویکردهای بالانس و پویا نیز به این دسته بندی اضافه شده است (چوی و هسوک، 2003). رویکرد بالانس نوعی استراتژی میانه بین دو سر طیف انسان گرایی و سیستم گرایی است و رویکرد پویا معتقد است، وضعیت دانش سازمانی در هر مقطع از زمان تعیین کننده میزان نزدیکی به هر کدام از این دو نوع استراتژی است. هر کدام از این استراتژیها به تکنیکها، راهکارها و پروژههای متفاوتی از مدیریت دانش سازمانی منجر میشوند. انتخاب استراتژی مدیریت دانش معمولاً شامل قضاوتهای ذهنی و کیفی است. به طور خاص انتخاب استراتژی مدیریت دانش یک موضوع استراتژیکی است که محدود به نیازهای منابع پشتیبانی واقع بینانه نیازمندیهای زمان و مطابق با نتایج مورد انتظار یا اهداف کسب و کار است (بیرلی و چاکرابرتی، 1996). انتخاب استراتژی مدیریت دانش نیاز به اداره کردن چندین فاکتور پیچیده به شیوه ای منطقی و معقول دارد. مدل حلزونی نوناکا و تاکوچی (شکل 1) یکی از کاملترین مدلهای ارائه شده در فرایند خلق، انتشار دانش و تأثیر آن در استراتژی سازی مدیریت دانش میباشد. خلق دانش یک فرایند مستمر است، جایی که افراد و گروهها در یک شرکت یا بین شرکتها به قابلیت سازمان در خلق دانش، تسهیم و اشتراک دانش ضمنی و آشکار میپردازند (ایدمارک، 2002).
مدل نوناکا و تاکوچی شامل چهار وجه: اجتماعی سازی، آشکار سازی، تبدیل کردن و درونی سازی، مطابق شکل 1-1 میباشد. مشخص شده است که استراتژیهای انسان گرا بیشتر بر فرایندهای اجتماعی سازی مؤثر هستند، در حالی که استراتژیهای سیستم گرا بر فرایند تبدیل کردن تأثیر بیشتری دارند (لی و کیم، 2001).
ضرورت انجام تحقیق: مدیریت دانش تکنولوژی است که با تمرکز و تأکید بر دانش در موقعیتهای مشکل، در یک سیستم به حل مشکل میپردازد (اسپکتور و ادموندز، 2002). مدیریت دانش رویکردی ساختاریافته و برنامه ریزی شده برای مدیریت ایجاد، تسهیم، بهرهبرداری و نفوذ دانش به عنوان دارایی سازمانی است که توانایی، سرعت و اثربخشی شرکت را در تحویل محصولات و خدمات برای رضایت مشتریان همراستا با استراتژی کسب و کار تقویت میکند (پلسیز و بون، 2004). از مزایای مدیریت دانش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
جلوگیری از افت دانش و بهبود تصمیم گیری: سازمانها را قادر میسازد تا تخصص فنی حیاتی خود را حفظ کرده، افت دانش حیاتی که از بازنشستگی، کوچک سازی، اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی میشود، جلوگیری کند.
انعطاف پذیری و انطباق پذیری: به کارکنان اجازه میدهد درک بهتری از کار خود به عمل آورده، راه حل های نوآور مطرح کنند، با سرپرستی مستقیم کمتر کار کنند و کمتر نیاز به مداخلات داشته باشند. در نتیجه، کارکنان میتوانند در موقعیتهای چند وظیفهای فعال باشند و سازمان میتواند روحیه کارکنان را بالا ببرد) رادینگ، (1383.
آخرین نظرات