هدف از محاسبه نسبتهای مالی این است که بتوان بدان وسیله درباره یک صورت مالی قضاوت کرد. نسبتهای بازار که گروهی از نسبتهای مالی هستند؛ به نسبتهایی گفته میشود که از ارتباط بین قیمت بازاری(مانند قیمت یک سهم) و محرک ارزشی شرکت (مانند درآمد، سود و غیره) به دست میآیند. بنابراین نسبتهای مذکور، یک مقیاس ترکیبی هستند که اطلاعات کلی درباره ارزش شرکت را در مقایسه با شرکتهای رقیب فراهم میکند[۳].
پژوهشهای گستردهای در زمینه تشریح رفتار بازده سهام عادی صورت گرفته است که حاصل این پژوهشها ارائه مدلهایی است که دستخوش انتقادها و حمایتهای مختلفی بوده است. یکی از معروفترین این مدل ها، مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای است. نتایج پژوهشهای گذشته در آمریکا، ژاپن و سایر کشورهای پیشرفته حاکی از این است که این مدل توانایی لازم برای پیشبینی بازده سهام را ندارد و باید علاوه بر بتا متغییرهای دیگر را در نظر گرفت. نتایج این پژوهشها نشان میدهد که متغیرهایی مانند اندازه، نسبت سود به قیمت سهام، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت جریان نقدی به قیمت سهام و غیره بازده سهام را بهتر از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای پیشبینی میکند.[۴]
توضیحات گوناگونی در زمینه قدرت پیشبینی کنندگی این متغیرها برای پیشبینی بازدهی سهام ارائه شده است. به عنوان مثال فاما و فرنچ۱۹۹۳[۵]، معتقد هستند که صرف ریسکی که به کمک مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای شارپ ولینتنر[۶] به عنوان پاداش منطقی ریسک در نظر گرفته میشود به طور کامل قابل توضیح نیست و ارتباطی که بین متغیرهای بنیادی و بازدهی سهام وجود دارد، نشانگر پاداش تحمل ریسک است. استفاده از نسبتهای بازار برای پیشبینی بازدهی سهام رواج زیادی دارد که می تواند بنابر دلیل زیر باشد[۷]:
برای محاسبه آن به زمان کمتر و منابع کمتری نسبت به تنزیل جریانهای نقدی نیاز است.
کاربرد آنها آسانتر است.
دفاع از آن آسانتر است.
وضعیت حال حاضر بازار را منعکس می کند.
پژوهشهای زیادی در مورد بررسی توانایی نسبتهای مالی و بازار در ارزیابی وضع مالی شرکتها و پیشبینی آینده مالی آنها در بازارهای پیشرفته مالی دنیا همچون پژوهش باربی و همکاران [۸]صورت گرفتهاست. ارتباط معنیداری که بین متغیرهای بازار و بازدهی سهام وجود دارد؛ دلالت بر این دارد که کاربرد این متغیرها برای پیشبینی آینده سودمند است. از طرف دیگر تفاوتی که بین قدرت پیشبینیکنندگی این متغیرها وجود دارد حاکی از آن است که برخی از این متغیرها برای پیشبینی آینده سهام نسبت به سایر متغیرها از اهمییت نسبی بیشتری برخوردار هستند. اما پژوهشهایی که در زمینهی ضرایب بازار در ایران صورت گرفته بسیار اندک و ناچیز بوده و کاربرد بسیاری از این نسبتها در بازار سرمایه ایران هنوز ناشناخته است.
از آنجایی که بسیاری از سرمایهگذاران در بازار سرمایه ایران با این نسبتها آشنایی ندارند و با دانستن این موضوع که اهمیت مدیریت سبد سهام نسبت به تجزیه و تحلیل تک تک سهام، با ظهور سازمانهای مالی و صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه ایران روزبهروز بیشتر می شود، این پژوهش سعی دارد به بررسی ارتباط بین نسبتهای بازاری و بازدهی سهام بپردازد.
۱-۴. اهداف تحقیق
بدون شک نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذار یکی از مهمترین عوامل تعیین قیمت سهم به شمار میرود. یکی از مشهورترین مدلهایی که در این زمینه ارائه شده مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای است. که در این مدل تنها ریسک بازار در نظر گرفته شده است ولی در این تحقیق عوامل اندازه شرکت و ارزش دفتری به ارزش بازار به عنوان عوامل ریسک در نظر گرفته میشود که در واقع بررسی مدل فاما – فرنچ در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. هدف تحقیق عبارتاست از بررسی رابطه بین هر یک از عوامل موثر بر بازده منتظره سهام (اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) با بازده سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران.
میزان توجه بازار سرمایه به ارائه اطلاعات مالی و نحوهی انعکاس آنها در قیمت سهام میتواند مورد توجه قرار گیرد. توجه به ارزش دفتری به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر قیمت سهام که در ادبیات حسابداری ایران کمتر مورد توجه بوده است و وارد کردن موثر این فاکتور به عواملی که باید به هر ترتیب مورد توجه قرار گیرد.
یکی از اهداف تحقیق پاسخ به نیاز سرمایهگذاران در سهام شرکتها، مدیران شرکتها و موسسات، سازمان بورس اوراق بهادار تهران، کارگزاران بورس اوراق بهادار، دانشجویان و محققان، صاحبان سهام شرکتها وغیره میباشد.
۱-۵. سوالات تحقیق
الف) آیا بین اندازه شرکت (ارزش بازار) با بازده سهام رابطه معنی داری وجود دارد؟
ب) آیا بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و بازده سهام رابطه معنیداری وجود دارد؟
۱-۶. فرضیه های تحقیق
در این تحقیق رابطه بازدهی سهام با اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار مورد بررسی قرار میگیرد. بر همین اساس، فرضیات ذیل در رابطه با عوامل یاد شده مطرح می گردد:
بین اندازه شرکت با بازده سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و بازده سهام رابطه معنیداری وجود دارد.
۱-۷. متغییرهای تحقیق
متغییر وابسته در این تحقیق، بازده سهام شرکتهای مورد مطالعه؛ و متغیرهای مستقل، اندازه بازار و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام میباشد. بنابراین متغیرهایی که باید محاسبه گردند بازدهی ماهانه، ارزش حقوق صاحبان سهام، ارزش دفتری به ارزش بازاری سهام، اندازه شرکت، صرف اندازه یا v، صرف ارزش دفتری به ارزش بازاری سهام میباشند.همچنین تمامی این متغیرها از نوع کمی فاصلهای میباشند. بنابراین برای محاسبه آنها از تعریف عملیاتی آنها استفاده گردیده است.
۱-۸ مدل مفهومی تحقیق
مدل این تحقیق برگرفته از مدل فاما و فرنچ ۱۹۹۳[۹]میباشد. در واقع مدل این تحقیق پیادهسازی مدل فاما و فرنچ در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. با توجه به متغیرهای ذیل میتوان مدل تحقیق را بیان کرد :
ارزش دفتری: book value
بازده سهام: return
ارزش بازار: market value
Return=f( book value, market value)
Rerurn=α+β* book value+ + ƛ * market value+ε
که در آن ε جزء اختلال مدل رگرسیونی است. همچنین α عرض از مبدا است. هدف از تحلیل به دست آوردن ضرایب تاثیر متغیرهای بنیادی (ƛوβ) بر بازده سهام میباشد.
۱-۹. روش شناسی تحقیق
روش تحقیق، از نوع همبستگی میباشد یعنی بررسی وجود رابطه و همبستگی بین متغیرها از طریق رگرسیون و روششناسی تحقیق از نوع پسرویدادی (با بهره گرفتن از اطلاعات گذشته) میباشد. همچنین این پایان نامه از روش حداقل مربعات معمولی برآورد میگردد.
۱-۱۰. جامعه آماری
در این تحقیق جامعه آماری متشکل از شرکتهادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات