۸- ۱. محدودیتهای تحقیق
این پژوهش دو رشتهای بوده و انجام آن، علاوه بر مبحث مدیریتی، مستلزم پرداختن به مطالعات تاریخی نیز بود، که این امر کار را طولانیتر و دشوارتر مینمود.
به دلیل پرهیز از پیچیدگی تحقیق، برای بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی تنها از دو گویه استفاده شد.
به دلیل پرهیز از گستردگی بیش از حد، نهاد داد و ستد بینالمللی فقط در عصر پیامبر اسلام (ص) مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
۹- ۱. ساختار تحقیق
پژوهش مزبور از پنج فصل تشکیل یافته است:
فصل اول: کلیات تحقیق
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق و پیشینه تجربی (مطالعات خارجی و داخلی) که در رابطه با تئوری نهادها میباشد.
فصل سوم: مروری تاریخی بر چگونگی وضعیت نهاد داد و ستد بینالمللی در قبل و بعد از ظهور اسلام. در این فصل به توصیف نهاد داد و ستد بینالمللی پرداخته شده است.
فصل چهارم: بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی در قبل و بعد از ظهور اسلام به روایت تاریخی. در این فصل گویههایی تعیین شدند و بر اساس آنها به بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی پرداخته شد. به عبارتی وضعیت گویهها، در دورههای مختلف، با مراجعه به تاریخ مشخص گردید و با تاثیری که چگونگی آن گویهها بر هزینه معاملاتی دارند، وضعیت نهاد داد و ستد بینالمللی بر اساس وضعیت آن گویهها، مورد بررسی قرار گرفت.
فصل پنجم: نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها
۱- ۲. مقدمه
نهاد مفهومی است که از اویل قرن بیستم مورد توجه اقتصاددانان قرارگرفته است و نهادگرایی نوعی تجزیه و تحلیل اقتصادی است که نقش نهادهای مختلف را در تبیین وقایع اقتصادی مورد تاکید قرار میدهد و سعی در تحلیل نهادها به عنوان بستر و قالب انجام فعالیتهای اقتصادی دارد (متوسلی، توسعه اقتصادی، ص۳۳۴).
در این پژوهش برای بررسی نهاد داد و ستد بینالمللی در عصر پیامبر اسلام (ص)، از دیدگاه نهادی استفاده شده است. بنابراین، بررسیهای انجام شده در پژوهش بر اساس تئوری نهادها صورت گرفته است. با توجه به این موضوع و در راستای هدف پژوهش حاضر، در این فصل با انجام مطالعات کتابخانهای و بررسی کتب و مقالات مختلف، مفاهیم مربوط به نهاد و مکتب نهادگرایی طی دو بخش بررسی میشود. بخش اول به بررسی مبانی نظریِ پشتیبان موضوع پژوهش اختصاص دارد. در این بخش معنا و مفهوم و اصطلاحات مختلف مربوط به نهاد، در قسمتهای جداگانه توضیح داده میشود و در بخش دوم اهم مطالعات خارجی و داخلی انجام گرفته در این حوزه، ارائه میشود. پایان بخش این فصل نیز بحث و نتیجهگیری از مطالب ارائه شده به منظور استدلال علمی، در خصوص ضرورت پژوهش حاضر، صورت خواهد پذیرفت.
۲- ۲. مبانی نظری
امروزه کاملاً مشخص شده است که توسعه، بیتوجه به نهادها و مسائل فرهنگی با مشکل جدی روبهرو میشود؛ به سخن دیگر، گرچه بهرهگیری از دانش، تکنولوژی و ابزارها موجب پیشرفت اقتصادی میشود اما نیروهای بازدارنده پیشرفت اجتماعی، بر عکس ریشه در الگوهای نهادی دارند که در جوامع شکل میگیرند (افندیک[۱۷] و همکاران، ۲۰۱۱). نهادها عامل تعیین کننده عملکرد اقتصادی هستند. این گفته توسط مطالعات تئوری (نورث، ۱۹۹۰؛ پارنتی و پرسکات، ۲۰۰۰) و تجربی بسیار (نک و کیفر، ۱۹۹۵؛ مایورو، ۱۹۹۵؛ هال و جونز، ۱۹۹۹؛ کافمن و همکاران، ۱۹۹۹؛ آسمقلو و همکاران، ۲۰۰۱؛ ۲۰۰۵؛ دولار و کرای، ۲۰۰۳؛ آدیسون و بالیامون لوتز، ۲۰۰۶؛ گرافتون و همکاران ۲۰۰۷؛ بهاتاچاریا، ۲۰۰۹؛ بالیامون لوتز، ۲۰۱۱) ثابت شده است. تغییرات نسبی قیمتها که در نظریات نئوکلاسیکها، اهرم کلیدی و تعیین کننده تخصیص منابع، تولید و توزیع است، خود ناشی از تغییرات نهادی در جامعه است (ماسول، ۲۰۰۹). آمارتیا سن[۱۸] برنده جایزه نوبل اقتصاد، معتقد است که نهادها و مناسبات اجتماعی در تقسیم ثروت ملی و تعیین حقوق افراد، نقش تعیین کننده دارند و موجب باروری فنی و تکنولوژیک جامعه میشوند (محمد قلی یوسفی، ۱۳۷۸). نظریات جدید اقتصاد توسعه، علت اصلی عدم رشد و توسعه کشورهای جهان سوم را در فقدان نهادهای متناسب و عدم کارایی نهادهای موجود قلمداد میکنند (کیوانی، ۱۳۸۵). اقتصاددانان مکتب نهادگرا، در دو دهه اخیر، نظریات برجستهای را در زمینه توسعه اقتصادی کشورهای مختلف جهان، در طول تاریخ صنعتی شدن ارائه کردهاند (بالیامون لوتز، ۲۰۱۱). نورث متفکر بزرگ مکتب نهادگرا، با رویکردی جدید نسبت به تحولات انقلاب صنعتی، عامل بنیادین توسعه اقتصادی در قلمرو تحولات صنعتی را به وجود آمدن نهادهای کارآمد عنوان میکند (ایچر و همکاران[۱۹]، ۲۰۰۶). وی عقیده دارد که اگر چنین نهادهایی به وجود نمیآمدند، هرگز شاهد رشد شتابان اقتصادی و ایجاد تمدن قرن بیستم نبودیم (همان).
اقتصاد نهادگرایی با نوشتههای افرادی مانند وبلن[۲۰] (۱۹۲۵-۱۸۶۲) کامونز[۲۱] (۱۹۴۵-۱۸۶۲) میچل[۲۲] (۱۹۴۸-۱۸۷۶) و دیگر پیروان آنها آغاز شد (متوسلی، همان، ص۱۳۸؛ متوسلی و نیکونسبتی، ۱۳۸۹). نهادگرایان اولیه که جریانی انتقادی نسبت به اقتصاد نئوکلاسیک بودند، نظرات مشترکی داشتند که عبارتند از: ۱) تاکید بر عمل جمعی بیش از عمل فردی ۲) بررسی تکاملی اقتصاد به جای بررسیهای مکانیکی و ۳) تاکید بر مشاهدات تجربی به جای استدلالهای قیاسی (کلاین[۲۳]، ۱۹۹۹). همچنین آنها توجهی خاص به دستاوردهای سایر علوم داشتند (متوسلی و نیکونسبتی، ۱۳۸۹)، فرض عقلانیت نظریه نئوکلاسیک را قبول نداشتند و بر جنبههای شناختی رفتار برای توضیح کنش افراد، متمرکز میشدند (واندنبرگ[۲۴]، ۲۰۰۲) مفهومی که آنها از نهاد مد نظر داشتند، بسیار شبیه جامعهشناسان بود، بطور مثال وبلن از کلمات عادات، رسوم، عرف برای اشاره به مفهوم نهاد استفاده میکرد (ریسونس[۲۵]، ۲۰۰۷).
انتقاد از عقلانیت ابزاری و توجه به باورها و نقش آن در عملکرد اقتصادی بحث جدیدی نیست؛ فارغ از اقتصاددانان نهادگرا، اورلان[۲۶]، به مجموعهای از اقتصاددانان ارتدوکس اشاره می کند که به بررسی نقش باورها بر عملکرد اقتصادی میپردازد (متوسلی و نیکونسبتی، ۱۳۸۹). چنری و همکاران[۲۷] (۱۹۸۱) با بهره گرفتن از مدل ساده سالو[۲۸]و دنیسون[۲۹]و آمار کشورها به این نتیجه رسیدند که سهم عوامل نامشخص (غیر از سرمایه و کار) در رشد اقتصادی کشورها، بسیار بالا است و این بر اهمیت نهادها دلالت دارد. امروزه در مورد تاثیر نهادها بر عملکرد اقتصادی اتفاق نظر وجود دارد و بررسی تاریخ تحولات اقتصادی، عملکرد متفاوت اقتصادها را در نتیجه تغییر و تحول نهادها نشان میدهد (جیمسون[۳۰]، ۲۰۰۶). همچنین باید توجه داشت که ویژگی نهادها را نظام ارزشی جامعه تعیین میکند، بنابراین برای اصلاح نهادها، نظام ارزشی جامعه باید تغییر یابد و اصلاح شود (متوسلی و نیکونسبتی، ۱۳۸۹).
به دلیل اهمیت نهادها در رشد و توسعه اقتصادی، معنی و مفهوم نهاد و اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آن مانند انواع نهاد، نقش و کارکرد آن، تفاوت آن با سازمان، ویژگی نهاد، تغییر نهاد، اقتصاد نهادگرا[۳۱]، و هزینه معاملاتی[۳۲] که هسته اصلی اقتصاد نهادگرای جدید[۳۳] است و همین طور مفاهیمی مانند حقوق مالکیت[۳۴]و وابستگی به مسیر[۳۵] که از مفاهیم مربوط به مکتب نهادگرایی است، مورد بررسی تئوریک قرار میگیرد.
۱- ۲- ۲. تعریف نهاد
نهاد، ترجمهی کلمه Institution فرانسوى و انگلیسى است و مفهوم آن، برقرار کردن، ساختن و ثابت کردن بوده و در مواردى به معناى «مؤسسه» (Association) و «سازمان» (Organiziation) ترجمه شده است (سازگارا، نگاهی به جامعه شناسی با تاکید بر فرهنگ، ص۲۶). اما از آنجا که کلمهی «مؤسسه» و «سازمان» در مورد بعضى از امورى که آنها را «نهاد» مىدانند معناى درست را نمىرساند بدین جهت، نهاد ترجمه شده است (همان). نهاد واژهای عمومی دربرگیرندهی اداره، ستاد، کمیته، بنیاد، سازمان، ارگان، تعاونی، نهضت، جمعیت، انجمن، سرپرستی، مرکز، کانون، آموزشگاه، وزارتخانه، شرکت، تشکل، موسسه، بنگاه، مجمع، حزب، جبهه، شورا، شرکت، خانه، گروه، هیئت، سرای، دفتر، شبکه و غیره است که کمابیش هرکدام تعریف خود را دارد و حوزه و قوانین کاری هر گونه از نهادها با هم مقداری تفاوت دارد (توسلی، مبانی جامعهشناسی، ص۱۱۴). لفظ نهاد را جامعهشناسان مورد توجه قرار داده (ریسونس، ۲۰۰۷)، آن را به دو معناى عام و خاص بهکار بردهاند:
۱-۱-۲-۲.معناى عام
نهاد در معناى عام، بههر چیزى اطلاق مىگردد که موردنیاز جامعه باشد و در مجموع، ساخته، پرداخته و وضع و یا نهاد شدهی جامعه است؛ در این معنا، همهی مؤسسات، سازمانها و مقررات اجتماعى که بنا بر نیازهاى جامعه و براى تأمین حوائج جسمانى و نفسانى افراد بهوجود مىآیند، نهاد نامیده مىشوند؛ به این اعتبار، مىتوان گفت، سازمانهاى عمومى یا نیمه عمومى مانند آموزشگاهها، مدارس و دبیرستانها، دانشگاهها و مدارس عالی، بیمارستانها، پرورشگاهها، ادارههاى دولتی، سازمانها و مؤسسات ورزشی، مؤسسات تجارى و تفریحی، برنامه، گواهینامه، دانشنامه، مقررات کلاس، مقررات مدرسه، نظام و مقررات ادارهی راهنمائى و نظایر آن، همه نهاد اجتماعى مىباشند؛ اما همانطور که مىدانیم این معنا در زبان فارسى بیشتر با کلمهی «سازمان» بیان مىشود و طبیعى است که در سازمان، ما با یک هیئت مدیره، بنا، جایگاه، وسایل، اعضاء و افراد، سلسله مراتب، سازمانبندى و. سر و کار داریم که براى رسیدن به هدفى قانونى و مجاز گرد هم آمدهاند (توسلی، همان، ص۱۱۴).
۲-۱-۲-۲. معناى خاص
نهاد در معناى خاص که موضوع مورد بحث ما است همان «نهادهاى اصلى و اساسی» هستند که تشکیل آنها، خارج از ارادهی افراد است و جامعه، آنها را نهاده و برقرار کرده است. این نهادها که در الگوهاى معین، خاص، منظم، پیچیده و با دوام، مناسبات و روابط و جریانات اجتماعى را ایجاد مىکنند، براى ارضاء نیازمندىها و تمایلات انسانها بهوجود آمدهاند و در تمام جوامع وجود دارند و عبارت هستند از: نهاد آموزش و پرورش، نهاد خانواده، خویشاوندى و ازدواج، نهاد دین، نهاد حکومت یا سیاست و نهاد اقتصاد (توسلی، همان، ص۱۴۲). در معرفی و شناخت نهاد، تعریف یکسان و اجماعی که مورد توافق همه دانشمندان نهادگرا باشد، وجود ندارد و هر کس مطابق تفکر و سلیقه خود به تعریف جداگانهای از نهاد پرداخته است. در اینجا قصد داریم برای شناساندن بیشتر معنی و مفهوم نهاد، تعاریف گوناگونی که معمولاً بسیار نزدیک به هم میباشند، ارائه دهیم.
نورث در کتاب نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی، تعریف شفافی را از نهاد به شرح زیر ارائه داده است: نهادها قوانین بازی در جامعهاند، به عبارتی سنجیدهتر، قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر که روابط متقابل انسانها با یکدیگر را شکل می دهند، در نتیجه نهادها سبب ساختارمند شدن انگیزههای نهفته در مبادلات بشری میشوند؛ چه این مبادلات سیاسی باشند چه اقتصادی و چه اجتماعی؛ تغییرات نهادی، مسیر تحول جوامع بشری در طول تاریخ را مشخص می کنند و بنابراین کلید فهم تغییرات تاریخی محسوب میشوند (نورث، ۱۹۹۰).
وبلن، اولین نهادگرا در زمینه اقتصاد، نهادها را اینگونه تعریف می کند: «عادتهای ایجاد شده در ذهن که بین عموم مردم مشترکاند» (وبلن، ۱۹۱۹).
مجموعه قواعد رفتاری ایجاد شده توسط انسان به منظور اداره و شکلدهی به تعامل انسانها که تا حدی به آنها کمک می کند انتظاراتی از کنش دیگران داشته باشند (لین و ناجنت[۳۶]، ۱۹۹۵).
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات