در نظام دیوانسالاری تمام تلاشها در راستای کسب کارایی با حفظ سلسله مراتب هرمی سازمان صورت میگیرد. به همین دلیل، مناسبات سطحی و غیر قابل اطمینان وجود دارد؛ اما در نظام ارزشی انسانی و مردم سالاری مناسباتی درست و قابل اطمینان در میان مردم به وجود میآید. در چنین محیطی به سازمان و اعضای آن فرصت داده میشود تا حد توان پیش بروند. بر این اساس در نظام ارزشی مردم سالاری توجه به شهروندان رو به افزایش است. اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آنها هم میتواند بسیار با اهمیت باشد. علاوه بر آن در دنیای پر رقابت کنونی، سازمانها پیوسته در جستجوی شیوههای جدیدی برای حداکثر کردن تلاش کارکنان خود هستند. اکنون این اعتقاد وجود دارد که عملکرد سازمان تا حدود زیادی به تلاش کارکنان بستگی دارد. شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده شامل رفتارهای متنوع کارکنان نظیر پذیرش و بهره گرفتن وظایف و مسولیتهای اضافی، پیروی از قوانین و مقررات سازمان، حفظ و توسعه نگرش مثبت، شکیبایی و تحمل نارضایتی و مشکلات میباشد. بر اساس نظریه های سازمانی، مسلما رفتار شهروندی سازمانی به رقابت و عملکرد سازمان کمک میکند. علاوه بر آن، رغبت و تمایل به رفتار شهروندی سازمانی به علت رقابتهای روزافزون جهانی اهمیت ویژهای دارد (زارعی متین، ۱۳۸۵). از این رو رفتار شهروندی سازمانی با اهمیت تلقی میشود. هدف این مطالعه تعریف نوعی رفتار فردی است که به موفقیت سازمان کمک میکند. بررسیهای فراتحلیلی در مورد رفتار شهروندی سازمانی و عوامل اثرگذار بر آن بیانگر این واقعیت است که ویژگی های فردی کارکنان، ویژگیهای شغلی، ویژگیهای سازمانی و رفتار رهبری باعث کاهش غیبت و ترک خدمت، اثربخشی و پذیرش مسؤلیت بیشتر کارکنان میگرددرکه در نتیجه محصولاتی با کیفیت بالاتر، تولید و بر اساس رویکردهای متوع و مختلف به موفقیت سازمان کمک میکند (نیلسون و همکاران[۷]، ۲۰۰۹). به این ترتیب مطالعه و بررسی رفتار شهروندی سازمانی بسیار مهم و ضروری تلقی میشود. از طرفی رفتارهای غیر اخلاقی، رویداد نادر و کمیابی نیست و تنها در میان قشر خاصی از جامعه رواج ندارد (گراسمیک و اسکات[۸]، ۱۹۸۲). تحقیقات نشان میدهد که حدود ۳۳ درصد کارکنان در محیط کار دست به سرقت میزنند و این در حالی است که این رقم در بخش خرده فروشی بیش از ۴۲ درصد است (ورنر و همکاران[۹]، ۱۹۸۹). رعایت اصول اخلاقی یکی از موضوعاتی است که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. روزنامهها و مجلات بازرگانی از نقض اصول اخلاقی در سازمانهای خصوصی و دولتی خبر میدهند. در رابطه با بهداشت محصولات، سلامت کارکنان، حرکتهای غیر اخلاقی، استعمال دخانیات، دفن غلط یا غیر قانونی زبالهها، شیوههای غیرقانونی تجارت خارجی، جاسوسی، تعارض و تضاد منافع، تجاوز به حریم شخصی کارکنان، هدایای نامعقول و . . با توجه به افزایش مسایل مربوط به اصول اخلاقی، نیاز به تدوین استراتژی هایی برای تهیه کدهای اخلاقی شرکتها تشدید شده است. هر چند یافتههای فوق حاکی از آن است که رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی در حال افزایش است ولی یک توضیح دیگر نیز در این زمینه وجود دارد و آن اینکه امروزه کارگران بیشتر متوجه مسائل اخلاقی بوده و تمایل بیشتری برای مطرح نمودن آنها در نظرسنجیهایی که انجام میشود، دارند. صاحبنظران زیادی بر اهمیت رعایت اصول و معیارهای اخلاقی در جامعه و محیط کار تأکید نمودهاند، ولی اغلب تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده معمولا تک بعدی بوده و تنها بر عامل خاصی از جمله: ساختار سازمانی، شیوه مدیریت، محیط کار، فرد و روابط میان افراد و . متکی بوده است. در این تحقیق تلاش شده عوامل مختلف مؤثر بر بروز رفتارهای غیر اخلاقی با تاکید بر مهمترین عوامل مورد بررسی قرار گیرد (دوبرین[۱۰]، ۲۰۰۴).
از راههای کاهش رفتارهای انحرافی در محیط کار افزایش سطح اخلاق و توجه به جو اخلاقی سازمان می باشد. جو اخلاقی یک باور مشترک در میان کارکنان از وجود رویه ها و سیاستهای اخلاقی در سازمان بوده و جنبه روانشناختی دارد. درحالیکه سازمانها دربرگیرنده جوهای زیادی می باشند، جواخلاقی برای سازمانها مهم بوده و بر رفتاراخلاقی کارکنان موثر است. جواخلاقی سازمان دربرگیرنده ادراک از درست و اشتباه در محیط کاری بوده و هنجارهایی را برای پذیرش و عدم پذیرش رفتارهای سازمانی ارائه می کند(رحیم نیا و نیکخواه فرخانی،۳۶). به نظر می رسد که در یک سازمان با شناسایی رفتارهای مثبت و نقاط قوت کارکنان و تقویت آن ها، می توان رفتارهای انحرافی کارکنان را کاهش داد و در مسیر درست هدایت کرد. در این راستا برانیم این موضوع را بررسی کنیم که آیا با بکارگیری متغیر میانجی عدالت سازمانی در سازمان می توان رفتار های مثبت را افزایش و میزان انحرافات کاری را کاهش داد؟
در سازمانهایی که جواخلاقی درستی بر آنها حاکم است، کارکنان به دنبال رشد و توسعه نیکی ها و خوبیها هستند و دغدغه اصلی کارکنان این است که چه چیزی برای دیگران بهترین است. فشارهای کاری و استرس و. بعضا مشکلاتی برای کارکنان و مجموع سازمان ایجاد می کند که گاهی باعث تشدید رفتارهای انحرافی می شود.
۱-۴- اهداف پژوهش
هدف اصلی
۱- بررسی نقش واسطه ای عدالت سازمانی در تأثیر تمرکز بر رفتار شهروندی سازمانی.
۲- بررسی نقش واسطه ای عدالت سازمانی در تأثیر تمرکز بر رفتارهای انحرافی در محیط کار.
اهداف فرعی
بررسی تأثیر تمرکز بر رفتار شهروندی سازمانی.
بررسی تأثیر بر رفتار انحرافی محیط کار.
بررسی تأثیر عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی.
بررسی تاثیر عدالت سازمانی بر رفتارهای انحرافی محیط کار.
۱-۵-سؤالات پژوهش
سؤالات اصلی
۱- آیا عدالت سازمانی در رابطه تمرکز و رفتار شهروندی سازمانی نقش واسطه ای دارد؟
۲- آیا عدالت سازمانی در رابطه تمرکز و رفتارهای انحرافی محیط کار نقش واسطه ای دارد؟
سوالات فرعی
آیا تمرکز بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد؟.
آیا تمرکز بر رفتار انحرافی محیط کار تأثیر مثبت و معنادار دارد؟.
آیا عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد؟.
آیا عدالت سازمانی بر رفتارهای انحرافی محیط کار تأثیر مثبت و معنادار دارد؟.
۱-۶-فرضیههای پژوهش
فرضیات اصلی
۱- عدالت سازمانی در رابطه تمرکز و رفتار شهروندی سازمانی نقش واسطه ای دارد.
۲- عدالت سازمانی در رابطه تمرکز و رفتارهای انحرافی محیط کار نقش واسطه ای دارد.
فرضیه های فرعی
تمرکز بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
تمرکز بر رفتار انحرافی محیط کار تأثیر مثبت و معنادار دارد.
عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
عدالت سازمانی بر رفتارهای انحرافی محیط کار تأثیر مثبت و معنادار دارد.
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات