البته بدیهی است که اقلیت طبق این تعریف، تبعه کشوری است که به آن تعلق دارند محسوب می شوند و در نتیجه شامل پناهنده یا مستأمن نخواهد شد.
۲) گروه های کوچکی که در جوامع زندگی می کنند و با یکدیگردر اموری مانند دین ، نژاد، رنگ، زبان و. اشتراک دارند را اقلیت گویند. گروههایی رسماً درجامعه به عنوان اقلیت شناخته می شوند که در قوانین آن جامعه به عنوان اقلیت به آنان رسمیت داده شده است ( شریعتی، ۱۳۸۷ :۲۰ ).
۳) مفهوم امروزی اقلیت، مفهومی شمارشی و عددی نیست؛ بلکه این اصطلاح در مورد همه گروههایی به کار می رود که دریک جامعه زندگی می کنند ولی به علت وابستگی قومی، مذهبی، زبانی و یا حتی غرابت رفتار و عادات، از دیگر افراد آن جامعه متمایز می شوند .
در صورتی که اینگونه افراد زیر سلطه باشندیا از مشارکت در کار جامعه کنار گذاشته شوند؛ یا مورد تبعیض و تعدی قرار گیرند و سرانجام اگر نوعی احساس جمعی و گروهی نیز داشته باشند اقلیت محسوب می شوند ( خوبروی پاک، ۱۳۸۰: ۲)
۴) اصطلاح اقلیت که غالباً با ویژگی هایی چون، زبانی، قومی، دینی و مذهبی همراه است در بر گیرنده آن دسته از گروه های انسانی است که در شرایطی حاشیه ای و در موقعیتی ناشی از فرودستی کمیتی و در عین حال اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به سر می برند (پییر، ۱۳۷۴: ۵).
۵) گروهی که در حاکمیت شرکت نداشته واز نظر تعداد کمتر از بقیه جمعیت کشور باشند و اعضای آن در عین حالی که تبعه آن کشور هستند ویژگی های متفاوت قومی، مذهبی یا زبانی با سایر جمعیت کشور دارند و دارای نوعی وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ فرهنگ ، آداب و رسوم ، مذهب یا زبان خود هستند (ترنبری،۱۳۷۹: ۱۲).
۶) گروهی از اتباع یک کشور که از لحاظ ملی، نژادی، زبانی یا مذهبی از دیگر گروه های مردم متفاوت بوده، از لحاظ تعداد کمترند و قدرت حکومت را نیز در دست ندارند (مهرپور، ۱۳۷۶: ۱۷۶)۱-۹-۲- مفهوم اقلیت های دینی
۱) در قانون اساسی ایران اقلیت های یهودی، مسیحی و زرتشتی که دینی به جز اکثریت دارند به عنوان پیروان ادیان مزبور به آنان رسمیت داده شده و حکومت حقوق و امتیازاتی برای آنان متعهد شده است به عنوان اقلیت های دینی شناخته می شوند (شریعتی، ۱۳۸۷: ۲۰).
۲) گروه های قومی که عامل تمایز آنها، مذهب یا اعتقادات دیگر است اقلیت های دینی نامیده می شوند (قاسمی، ۱۳۸۲: ۸۵۶)
۱-۹-۳- مفهوم« حقوق»
۱) در هر جامعه ای برای رسیدن به آرمان ها و اهداف آن جامعه که غالباً استقرار عدالت در روابط مردم و حاکمان و حفظ نظم در اجتماع است، ناچار باید برای تعدادی از مردم، امتیازاتی در برابر دیگران به رسمیت شناخته شود که با ایجاد تکلیف برای گروه دوم توانایی خاصی به آنان داده میشود. این امتیاز و توانایی را که هر جامعه منظم برای اعضای خود به وجود میآورد « حق» می نامند که جمع آن حقوق است (کاتوزیان، ۱۳۸۰: ۳۳).
۲) امتیازاتی را که حکومت به نفع خود در برابر اشخاص جامعه مقرر ساخته و افراد متعهد و ملتزم به رعایت آن امتیازات به نفع حکومتند را حقوق حکومت و به عبارتی وظایف در برابر جامعه و حکومت می گویند که از این روبه حقوق متقابل حکومت و مردم تعبیر می شود (شریعتی، ۱۳۸۷: ۱۹).
۳) جمع حق ، یعنی راستی ها، بهره ها، مواجب، اموال و . ( معین، ۱۳۶۴: ۳۷).
۴) امتیاز و قدرتی که یک فرد در مقابل دیگران در زندگی اجتماعی دارد واز آن می تواند استفاده کند، مثل حق آزادی، حق مالکیت، حق رأی و. حقوق در این معنا معادل کلمه انگلیسی rights و واژه فرانسوی Droits subjectife می باشد (علوی، ۱۳۸۸،۳).
۵) حقوق مجموع مقرراتی است که بر اشخاص از اینجهت که در اجتماع هستند حکومت میکند (کاتوزیان، ۱۳۸۵: ۱).
۶) در این تحقیق منظور از حقوق، حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق جزایی، حقوق اقتصادی و حقوق اجتماعی اقلیتهای دینی میباشد.
۱-۹-۴- اهل ذمه
غیر مسلمانانی که با حکومت قرار داد ذمه بسته اند « اهل ذمه یا ذمیان» گویند . قرارداد ذمه قراردادی است که درآن حکومت (اسلامی) و غیر مسلمانان تعهداتی را در قبال یکدیگر متعهد می شوند. از جمله اینکه حکومت اجازه اقامت دایم به آنان داده و امنیت جانی، مالی و. آنان را بر عهده می گیرد، آنان را به عنوان شهروند پذیرفته و متعهد به حقوقی به نفع آنان شده است .
از طرف دیگر آنان موظف می شوند مقررات کشور اسلامی را رعایت کرده و به شرایطی پایبند باشند ( شریعتی. ۱۳۸۷: ۲۰ و ۲۱).
با توجه به اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حقوق اقلیت های دینی شامل یهودیان، مسیحیان و زردشتیان است در این تحقیق منظور از « اهل ذمه» همان اقلیتهای دینی می باشند.
۱-۹-۵- اهل کتاب
اهل کتاب به غیر مسلمانانی گفته می شود که پیرویکی از ادیان مسیحیت، یهودیت و زرتشتی باشند. این اصطلاح از قرآن مجید اقتباس شده و در بین مسلمانان شهرت یافته است (شریعتی، ۱۳۸۱: ۴۶).
با توجه به اینکه برخی از فقها زرتشتیان ( مجوس) را اهل کتاب نمی دانند و صرفاً برخی از احکام اهل کتاب را درباره آنان نافذ می دانند. ولی به نظر می رسد روایاتی که آنان را اهل کتاب میدانند ظهور بیشتری دارند. (همان: ۴۶).
پس در این تحقیق اگر برخی مواقع از حقوق اهل کتاب سخن به میان آمد منظور همان پیروان ادیان یهودیت، مسیحیت و زرتشت می باشد.
۱-۹-۶- قرارداد ذمّه[۲]
اسلام به منظور احقاق حقوق اقلیت ها و جلوگیری از اخلاق آنان در جامعه اسلامی، قراردادی به نام قرارداد ذمه پیشبینی کرده که بر اساس ان اقلیتها در ازای حقوقی همانند دیگر شهروندان موظف به انجام وظایفی نیز می باشند. در اسلام، اصل طرفینی بودن حقوق مردم و دولت حتی نسبت به اقلیتهایی که تازه به کشور اسلامی وارد شده و قرارداد تابعیت بستهاند نیز اعمال میشود چه رسد به اقلیتهایی که صدها سال است که در آن کشور زندگی میکنند. اسلام در راستای جلوگیری از تضییع حقوق آنان و آشنایی آنها با وظایف خود و سنتهای جامعه اسلامی، دستور به انعقاد قرارداد ذمه داده است و از آن جا که احیاناً ممکن است حاکمی در اقلیت بودن آنان را وسیله اجحاف و ظلم به آنها قرار دهد، آن را قراردادی لازم- نه جایز-دانسته و حاکمان جدید را از فسخ یا تغییر آن منع کرده است (شریعتی، ۱۳۸۶، ص۲۲).با این وجود باید گفت که بهترین راه برای اجرای عدالت نسبت به اقلیتها، آنهم در هزارو چهارصد سال قبل که قوانین نوشتهای بر کشورها حاکم نبود، انعقاد چنین قراردادی بوده است. البته چنین روشی امروزه در قالب قوانین تابعیتی کشور به اجرا در میآید و در بدو ورود شخص بیگانه به کشور، التزام و تعهد به قوانین کشوری را از او میخواهند. این امر بیشتر به نفع اقلیتها و خارجیان است تا حکومت و اکثریت؛ چرا که در هر جامعهای اقلیتها به جز در پناه قراردادها، پیمانها و قوانین لازم الاجرا نمیتوانند به حقوق خود دست یابند. در این قراردادها در ازای حقوقی که به نفع اقلیتهای دینی پذیرفته میشده – که مهمترین آنها حق امنیت است- وظایفی نیز بر ایشان در نظر گرفته میشده است که این وظایف در راستای احترام به نظم عمومی و مقررات کشوری، سهیم بودن آنان در هزینههای حکومت – همانند مسلمانان- و رعایت شئون دینی و ملی کشور بوده است. این موارد نه تنها اجحافی در حق آنان نیست بلکه امری عقلایی و بر اساس موازین عقلی میباشد (شریعتی، ۱۳۸۶، ص۲۳).
برخی از وظایف اقلیتها را در برابر حکومت میتوان چنین برشمرد:
۱- پرهیز از جنگ و خطرات و آسیبهای ناشی از آن.
۲- بهرهمندی از حمایت همه جانبه حکومت و به خصوص استفاده از امنیت کشور اسلامی و در امان بودن از آسیب دشمنان.
۳- ترجیح دادن حکومت اسلامی به دلیل احقاق حقوق خود در جامعه در سایه عدالت اسلامی و عدم تضییق نسبت به آنان در انجام مراسم دینی و پایبندی به شریعت خویش.
برخی از اهداف حکومت نیز در برابر اقلیتهای دینی عبارت است از:
۱- آشنایی نزدیک آنان با اسلام و دستورات آن که عملاً در دعوت آنها به اسلام کمک میکند.
۲- رفع موانع رساندن ندای اسلام به آن ها با رهایی آنان از سلطه کفار
۳- تجدید قوا برای جنگ با دشمنان اصلی و قسم خورده و جلوگیری از هجوم آنان.
۴- اصلاح عقاید و اخلاق جوامع غیر مسلمان با اختلاط آنان با مسلمین و آشنا شدن با دستورات الهی.
۵- جلوگیری از تضییع حقوق طرفین به ویژه اقلیتها در جامعه اسلامی.
با توجه به آن چه گذشت میتوان گفت که این قرارداد دو اثر کلی به دنبال دارد که عبارتند از قطع کلی مخاصمات مسلحانه و ایجاد تعهداتی متقابل (شریعتی، ۱۳۸۶، ص۲۴).
در منابع اسلامی از این قرارداد با عنوان«قرارداد ذمه» یاد شده که به قرارداد حمایتی ترجمه شده و گویای حمایت دولت اسلامی از اقلیتها میباشد، دستور عقد قرارداد ذمه با این آیه شریفه به پیامبر اکرم (ص) داده شد:
«قاتلواالذین لایؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لایحرّمون ما حرّم الله و رسوله و لایدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن ید و هم صاغرون؛
با کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و آن چه را خدا و پیامبرش حرام کرده اند حرام نمیدانند و به دین حق معتقد نیستند. از افرادی که کتاب(آسمانی) به آنان داده شده بجنگید تا در حالی که خاضعند به دست خود جزیه دهند» (توبه/۲۹).
مفسران معتقدند که در این آیه دو رکن قرارداد ذمه یعنی پرداخت جزیه و التزام به احکام اسلام آمده است. لازم است در قرارداد حداقل این دو رکن تصریح شود. این گونه قراردادها حاوی حقوق و وظایف ایجابی یا سلبی برای اقلیتها است که معمولاً این حقوق و وظایف در مطابقت با وظایفی که آحاد مسلمانان در جامعه بر عهده دارند تنظیم میشود.تنظیم آنها نیز بر عهده حاکم است که طی موافقتی که با اقلیتها صورت میگیرد قرارداد منعقد میشود. لزوم وجود این گونه قراردادها به دلیل جلوگیری از ایجاد اختلال و ناهمگونی در جامعه است و نه تنها در جوامع اسلامی، بلکه در دیگر جوامع اقلیتپذیر نیز چنین است. علاوه بر این که در جوامع اسلامی به دلیل مبنا قرار گرفتن اصول وزینی همچون عدالت و عدم تبعیض ( مساوات) تمامی وظایف بر این مبنا است که تنها برخی از آنها در شرایط ذمه آمده است (شریعتی، ۱۳۸۶، ص۲۵).
۷- تاریخچه حقوق اقلیت ها
با جستجو در گذرگاه های تاریخی به این نتیجه می رسیم که بحثی به نام اقلیت در دوران دور تاریخی جایگاهی نداشته است . تنها سر نخ موجود در این زمینه آن است که کورش کبیر به هنگام ورود فاتحانه به شهر بابل در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، طی فرمانی تمام مللی را که احتمالاً تمامی اقلیت بوده اند و در اسارت بابلیها به سر می برند را آزاد نمود ( ذوالعین، ۱۳۷۴: ۴۳۹).
در سال ۱۵۵۵ میلادی، در اروپا پیمانی به امضاء رسید که به پیمان صلح اوگسبورگ معروف است و این پیمان، حمایت از اقلیت های مذهبی را مطرح می کند (سیموندز، ۱۹۹۳: ۴۴) که در آن برهه از تاریخ از ارزش خاصی برخوردار است . اما شروع بحث حمایت از اقلیت ها از قرن ۱۷ میلادی است و سه معاهده معروف؛ وستفالی۱۶۴۸، اولیوا۱۶۶۰ و نیجمگان ۱۶۷۸ را بسیاری از حقوقدانان شروع بحث حمایت رسمی از این افراد می دانند . معاهده وستفالی به عنوان معروف ترین معاهده در نوع خود، پایان دهنده جنگهای طولانی 30 ساله بین پروتستها و کاتولیک ها بود که هر کدام خواهان تحمیل عقاید مذهبی خود به طرف دیگر بودند. این معاهده حاوی قواعدی بود که به موجب آنها کاتولیک ها در کشور های پروتستان و پروتستانها در کشورهای کاتولیک مورد حمایت قرار گرفتند (جنیس[۳]، ۲۰۰۱: ۱).
به طور کلی ۵ دوره تاریخی برای حمایت از اقلیت ها وجود دارد: دوره اول از اواسط قرن ۱۷ شروع و تا ۱۸۱۲ ( کنگره وین) ادامه دارد.
دوره دوم از ۱۸۱۲ شروع و تا پایان جنگ اول ادامه دارد. دوره سوم در جنگ اول شروع می شود و تا سال ۱۹۴۵ ادامه می یابد .دوره چهارم از ۱۹۴۵ شروع و تا شکستهن دیوار برلین ادامه دارد و دوره پنجم از زمان شکستن دیوار برلین تابه امروز است (وییتز[۴]، ۲۰۰۱: ۲).
در بعضی از این دوره ها صرفاً از نوع خاصی از اقلیت ها حمایت به عمل آمده است و به بقیه اقلیتها توجهی صورت نگرفته است . برای مثال در قرن ۱۶و ۱۷. اقلیتی به نام اقلیت زبانی برای بشریت ناشناخته بود و لذا نیازی به حمایت از آن دیده نمی شد. از سوی دیگر در جهان امروز مباحث مربوط به حقوق اقلیتهای ملی بیشترین توجه را به خود معطوف داشته است، چرا که امروز این نوع از اقلیت ها در معرض بیشترین خطر قرار دارند. در زمان انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۸۹) در فرانسه به آزادی مذاهب و عبادت در ملأ عام اشاره می شد. و این به خاطر آن است که در آن زمان اقلیت های مذهبی در سخت ترین شرایط بودند . اما به هر حال بحث اقلیت ها به عنوان یکی از مباحث حقوق بین الملل قرن ۱۹ ، با رشد تئوری های سیاسی آغاز شد و در قرن ۲۰ به اوج شکوفایی خود رسید . در این زمان بحث اقلیت ها و حقوق آنان از یک مسأله سیاسی که صر فاً در صلاحیت داخلی دولت ها است خارج شده و به یک مسأله حقوق بشری که در صلاحیت عام جهانی است تبدیل مادامه مطلب در لینک زیر
پایان نامه بررسی حقوق اقلیتهای دینی از منظر فقه امامیه و حقوق موضوعه با نگاهی به مبانی حقوق بشر معاصر
سایت های دیگر:
آخرین نظرات