پایان نامه ارشد رشته مدیریت: ارائه یک مدل ریاضی برای برنامه ریزی دو سطحی در انتخاب تامین کننده با توجه به کاهش هزینه خرید و افزایش رضایتمندی مشتری ارسال شده در 1 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت موضوع پایان نامه: ارائه یک مدل ریاضی برای برنامه ریزی دو سطحی در انتخاب تامین کننده با توجه به کاهش هزینه خرید و افزایش رضایت مندی مشتری برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود تکه هایی از متن به عنوان نمونه : فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق 1-1- مقدمه زنجیره تامین یک سیستم پیچیده است که نیاز به تصمیم گیری در سطوح مختلف دارد. مسائل برنامه ریزی زنجیره تامین به طور طبیعی یک ساختار شبکه ای تصمیم گیری چند سطحی از خود نشان می دهند. این تصمیمات شامل مکان یابی کارخانه های تولید کننده و یا مراکز توزیع,خرید مواد خام ,فرایند تولیدی,کنترل موجودی,تحویل محصول و غیره می باشد. این ساختار شبکه ای تصمیم گیری می توانند به وسیله برنامه ریزی چندسطحی نمایش داده شود.یکی از اصلی ترین و مهم ترین اجزاء مدیریت زنجیره ی تأمین، انتخاب تأمین کنندگان مناسب در راستای اهداف شرکت یا سازمان است. انتخاب تأمین کننده ی مناسب ، هزینه های خرید مواد اولیه و نیز زمان انتظار تا رسیدن محموله ی سفارش داده شده را به طور قابل توجهی کاهش می دهد و نیز موجب ارتقاء سطح رقابت پذیری موسسه می گردد. به عقیده ی بسیاری از متخصصان، انتخاب تأمین کننده مهم ترین فعالیت بخش خرید است[1]. بخش خرید بر مسائلی چون منبع یابی، انتخاب تأمین کنندگان و مدیریت زنجیره تأمین ارتباط دارد و ماکزیمم سازی سطح رضایت مشتری نیز بر تأمین نیازهای مشتریان مرتبط می باشد. 2-1- هدف تحقیق هدف از انجام این تحقیق، ارائه یک مدل ریاضی برای برنامه ریزی دوسطحی در انتخاب تامین کننده با توجه به کاهش هزینه خرید و افزایش رضایت مندی مشتری می باشد. در پایان، برای نشان دادن کارایی و موثر بودن مدل پیشنهادی، مثال عددی ارائه شده است. 3-1- توجیه ضرورت انجام طرح اصلاح نظام تهیه مواد در زنجیره تأمین (Procurement) و دست یابی به رضایت مشتری (Customer Satisfacation) در قالب تأثیرگذاری پارامترهای کمی و کیفی روی محصول،منجر به عملکرد مثبت زنجیره تأمین می شود. 4-1- نوآوری تحقیق در دنیای رقابتی امروز، شرکتها همواره به دنبال راه های جدیدی برای کم کردن هزینه ها هستند. برای رسیدن به این هدف، باید به فرایند مدیریت زنجیره عرضه، توجه شود. انتخاب تامین کننده، یکی از مهمترین بخشهای این زنجیره می باشد. در این مقاله، یک مدل پشتیبانی تصمیم را برای انتخاب تامین کننده گان، ارائه می دهیم. در مدل پیشنهادی از برنامه ریزی دو سطحی استفاده می نماییم. 5-1- مفروضات تحقیق تعداد تأمین کننده ها مشخص می باشد. پارامترهای کیفی مواد مشخص می باشد. قیمت های مواد نیز مشخص می باشند. پارامترهای کمی وکیفی تقاضای محصول مشخص می باشد. پارامترهای هزینه ای در زنجیره تأمین معلوم می باشند. 6-1- ساختار تحقیق در فصل اول کلیات تحقیق شامل تشریح موضوع، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، نوآوری تحقیق و اهمیت آن ارائه شده است. در فصل دوم، مبانی نظری تحقیق و کارهای عملی در تحقیقات گذشته ارائه شده است، این فصل شامل سه بخش است که در مورد مفاهیم زنجیره تأمین، مروری بر مطالعات گذشته مربوط به مسائل انتخاب تأمین کننده و برنامه ریزی دو سطحی بیان شده است. در فصل سوم مدلریاضی برنامه ریزی دو سطحی بیان شده است و روش مورد استفاده برای حل آن در تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم شامل ورودی ها و خروجی های حل مدل ارائه شده توسط الگوریتم ازدحام تجمعی می باشد و با ارائه مثال های عددی مدل مطرح شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده است. فصل پنجم شامل خلاصه ای از کارهای انجام شده در این پایان نامه و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده مطرح شده است. فصل دوم: مرور ادبیات و پیشینه تحقیق 1-2- مقدمه سازمان های بزرگ غالبا ساختار پیچیده ای دارند و در بخش های مختلف سازمان، میزان متفاوتی از اطلاعات و مسئولیت ها وجود دارد و روابط متقابل آنها نیز متفاوت است. روش های برنامه ریزی دو سطحی می توانند به طور واضحی تقابل بین مدیران سیستم و مشتریان را نشان دهند[2]. در مسائل برنامه ریزی دوسطحی BLP یک رابطه سلسله مراتبی بین سطح بالا و پایین وجود دارد. از این مسائل در سیستم های برنامه غیرمتمرکز مورد استفاده قرار می گیرید که سطح بالا به عنوان رهبر و سطح پایین به عنوان پیرو در نظر گرفته می شود. برنامه ریزی زنجیره تامین سیستم پیچیده است که نیاز به تصمیم گیری در سطوح مختلف دارد. این تصمیمات شامل مکان یابی کارخانه یا مراکز توزیع، کنترل موجودی، تحویل محصول و . می باشد. این تصمیمات معمولا به هم مرتبط هستند در شرایط عملی بیشتر شرکت ها بهینه سازی این تصمیمات را همزمان در نظر میگیرند. به طور کلی می توان گفت در برنامه ریزی یک سطحی, یک تصمیم گیرنده وجود دارد و در مورد تمام متغیر ها تصمیم گیری می کند و تمام منابع در اختیار اوست. به همین دلیل این نوع برنامه ریزی را برنامه ریزی متمرکز می گویند.اما برنامه ریزی دوسطحی ابزار مفیدی برای مدل سازی مسائل تصمیم گیری غیرمتمرکز است. 2-2- مفهوم زنجیره تأمین و پیدایش آن زنجیره تأمین یک سیستم یکپارچه از فرایندهای مرتبط به هم می باشد که این فرایندها به منظور: 1- دستیابی به مواد و قطعات مورد نیاز 2- تبدیل مواد اولیه به محصول 3- ارزش گذاری محصولات 4- توزیع محصولات به مشتریان 5- انتقال اطلاعات بین اجزا زنجیره تأمین، اعم از تامین کنندگان, توزیع کنندگان واسطه ها، خرده فروشان و مشتریان ایجاد شده اند. هدف اصلی این زنجیره کاهش هزینه، افزایش اثربخشی و کارایی و بطور کلی افزایش سود برای تمام ذینفعان خود است. 1-2-2- پیدایش مفهوم زنجیره تأمین در دهه 50 و 60 میلادی تاکید بر تولید انبوه بود تا بدین طریق تولیدکنندگان بتوانند هزینه های خود را به حداقل ممکن کاهش دهند. بنابراین انعطاف پذیری و تغییر در فرایندهای تولید بسیار مشکل و هزینه بر بود. همچنین تولیدکنندگان دیدگاه خوبی نسبت به مشتریان و تأمین کنندگان خود نداشته, به طوری که ارتباط اطلاعاتی با آنها را دارای ریسک بالا می دانستند. در دهه 60 و 70 میلادی، بهبود فرایندهای داخلی که برای حضور در صحنه ی رقابت انجام می گرفت, به توسعه ی استراتژی های بازاریابی نیاز پیدا کرد.به عبارتی تولیدکنندگان و مراکز خدماتی بسیار علاقمند بودند که بر اساس نیازهای مشتریان برای جلب رضایتشان اقدام نمایند و استراتژی شرکت را بر این اساس پایه ریزی نمایند. افزایش سطح زندگی، رفاه طلبی، رشد جمعیت و مهاجرت به شهرها همگی از عواملی بودند که در دهه 80 میلادی باعث افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات شدند. افزاش تقاضا نیز نیاز به انعطاف پذیری و بهبود محصولات و فرایندهای موجود را تشدید کرد و موسسات را به توسعه و تنوع در ارائه محصولات جدید ترغیب نمود. در دهه 90 میلادی به خاطر پیشرفت های تکنولوژی، توسعه ارتباطات و دانش فنی و فرهنگ صنعتی بالاتر، انعطاف پذیری و بهبود در تولید فراهم گردید.خدمات و محصولات نهایی، به سلیقه و نیاز مشتری نزدیک تر شد و با آمدن دستگاه ها تولیدی نیمه خودکار و تمام خودکارانعطاف پذیری تولید بالاتر رفت. در واقع، شرکت ها و موسسات کم کم به سمت تولید تولید مشتری گرا سوق پیدا کردند. در این دوره موسسات تولیدی تا حدودی از کنترل و فرآیندهای داخلی اطمینان بیشتری حاصل کرده بودند و تأثیر شگرفی که مواد و خدمات ورودی بر روی قابلیت آنها برای پاسخگویی به نیاز مشتریان داشت، نمود بیشتری پیدا کرد. این درک، باعث توجه و تمرکز بیشتر بر روی تأمین و استرتژی های منبع یابی شد و تنها تولید کالای با کیفیت، کافی نبود، بلکه محصول را در چه زمانی، در چه مکانی و چگونه و به چه اندازه ای که مشتری می خواهد و اقتصادی نیز باشد، تحویل دهند, نیز مهم بود. ادامه مطلب
آخرین نظرات