جا دارد در اینجا از استادم، جناب دکتر آزادارمکی تشکر کنم که انجام این تحقیق بدون راهنمایی ایشان ممکن نبود و همینطور از جناب دکتر اباذری ممنونم که نهایت همکاری را با بنده انجام دادند. از خانوادهام که محیط مناسبی فراهم کردند و از دوستانم، به خصوص محسن غلامی و سینا چگینی و حسین تاجیک سپاسگزارم که در مدت نگارش و ارائه این پایان نامه توانستم از کمکهایشان استفاده کنم.
فصل اول
۱- کلیاتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدف از این فصل، طرح کلیات تحقیق و چارچوبی است که در آن مسئله تعریف شده و به آن پرداخته میشود. در این فصل به مسائلی همچون طرح مسئله، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، پرسشهای تحقیق، روش تحقیق و جامعه آماری اشاره میشود.
۱-۱- طرح مسئلهبرنامهریزی و سیاستگذاری فرهنگی در ایران چندان سابقه طولانی ندارد و به سال ۱۳۴۷ شمسی برمیگردد. در این سال اولین متن سیاست فرهنگی ایران توسط شورای عالی فرهنگ و هنر تدوین و تهیه شد. اولین برنامهریزی فرهنگی ایران پس از انقلاب، تحت عنوان «سند سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» در سال ۱۳۷۱ شمسی تهیه و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. همچنین در قانون اساسی و برنامه های توسعه پنجساله بخشی تحت عنوان فرهنگ وجود دارد. نهادهای مختلف فرهنگی نیز در دولت هستند که در عرصه سیاستگذاری فرهنگی فعال هستند.
سیاستگذاری فرهنگی، در معنای خاص خود (که در این رساله مورد نظر ماست) تلاشی از جانب دولت برای تغییرات لازم در محتوای فرهنگ به قصد رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. سیاستگذاری فرهنگی، ابعاد مختلف فرهنگ از جمله نمادها، اندیشهها، ارزشها و هنجارها را هدف میگیرد و زمینهساز برنامه ریزی و مدیریت فرهنگ در سطوح مختلف جامعه میشود.
اما از آنجایی که فرهنگ اساسا امری فراگیر است، سیاستهای فرهنگی تنها محدود به دولت نمیشود. سیاستهای فرهنگی در معنای عام خود، در دل بازار، روابط اجتماعی و جامعه مدنی و نهادهای غیردولتی و مردمی جاریست. بنابراین قلمرو سیاستهای فرهنگی بسیار وسیع است. امور مختلفی از قبیل ترویج برخی از فرهنگها و نفی برخی دیگر، نمایش برخی نمادها و پنهان نگهداشتن برخی دیگر، مشروعیت بخشیدن به هنجارهای مشخص، مبنا قرار دادن ارزشهای خاص، راه دادن به بعضی عناصر خاص فرهنگی و سد کردن بعضی دیگر و ایجاد حس هویت و شکل دادن به رفتارهای اجتماعی و غیره همه در چارچوب سیاستهای فرهنگی قرار میگیرد.
به منظور تعیین دقیق قلمرو اعمال سیاستهای فرهنگی و همچنین مشخص کردن کارکردها و اهداف و نهادهای مسئول در اجرای سیاستهای فرهنگی، سیاستهای فرهنگی از جانب دولت شکلی مکتوب و مصوب و رسمی به خود میگیرد تا قابل ارجاع و پیگیری باشد. موضوع این تحقیق، همین سیاستهای فرهنگی رسمی دولت است که به شکل مکتوب و مصوب قابل ملاحظه و بررسی است.
ارزیابی این دسته از سیاستهای فرهنگی فرصت مناسبی است که به ارزشها و مبانی موجود در سیاستهای فرهنگی کشور دست پیدا کنیم و اهدافی که به آنها اشاره شده است را بازشناسیم. همچنین این بررسی می تواند ما را با شناختی که در عرصه سیاستگذاری فرهنگی از جامعه و انسانها وجود دارد آشنا کند. بررسی سیاستهای مکتوب می تواند مقدمهای باشد تا بر اساس آن به ابعاد دیگر سیاستهای فرهنگی که کمتر پیدا هستند و یا کمتر به صورت رسمی به آنها اشاره میشود بپردازیم.
۱-۲- ضرورت تحقیق
فرهنگ موضوع بسیاری از گزارشات و مقالات و کتابها و همایشهاست. بسیاری از سیاستگذاریها و مصوبات و قوانین کشور مربوط به فرهنگ است. کارکردهای فرهنگ از جمله انسجامبخشی، قالبریزی شخصیت، سازگاری با محیط و هویتبخشی باعث شده است که بسیاری کشورها برنامههایی برای مدیریت فرهنگ داشته باشند، هر چند تعریف، دامنه و گسترهی فعالیتهای فرهنگی با هم متفاوت هستند. در چند سال اخیر بحث مهندسی فرهنگ در ایران مطرح است که بر ضرورت بازنگری و بازسازماندهی برنامهها و فعالیتها در عرصه فرهنگ تاکید میکند. بنابراین سیاستگذاری فرهنگی در ایران به صورت یک ضرورت شناخته شده است.
در همین راستا نیاز به تحقیقات متنوعی است که از ابعاد مختلف به بررسی سیاستهای فرهنگی بپردازد. لازم است که به اهداف و سیاستهای رسمی که از طرف مسئولین و نهادهای سیاستگذار فرهنگی ابلاغ میشود پرداخته شود و بررسی شود که عواملی که این سیاستها را شکل داده چه بوده است. همچنین سیاستهای غیررسمی و غیرمستقیم که از خلال عملکرد مدیران و سازمانهای فرهنگی قابل شناسایی است و لزوما در هیچ سند رسمی مکتوب نمی شود باید مورد مطالعه قرار گیرد. همینطور باید تاثیر سیاستهای فرهنگی بر روی جامعه و نتایج پیش بینی نشده آن و به علاوه تحقق اهداف کمی و کیفی سیاستها بررسی شود. امر دیگری که به شفاف کردن سیاستهای فرهنگی کمک می کند نگاه تطبیقی و تاریخی به مقوله سیاستگذاری فرهنگی است که تاثیر رقابتهای سیاسی و مناسبات قدرت، منافع حاکمان و طبقات بالای جامعه، دغدغههای غیرفرهنگی، شرایط جهانی و مناسبات بین المللی را بر سیاستهای فرهنگی آشکار می کند.تحقیق پیش رو، بر آن است که با مفهومبندی و شاخصگذاری دقیق به ارزیابی سیاستهای رسمی فرهنگی کشور بپردازد. توصیفی که از سیاستهای فرهنگی با این روش بدست میآید دقیق و قابل ملاحظه خواهد بود و همچنین از دل آن سنخشناییها و چهارچوبی در میآید که می تواند برای تحقیقات آتی در این زمینه مفید واقع شود. ضرورت این تحقیق مخصوصا از آنجا بر میخیزد که تا کنون تحقیقی که با مقولهبندی و شاخصگذاری دقیق به بررسی سیاستهای فرهنگی کشور پرداخته باشد وجود نداشته است. معمولا نوشتههایی که در این زمینه موجود است بدون روششناسی دقیق و صرفا حاصل تجربه یا نگاه انتقادی نویسندگان و با توجه به شرایط روز بوده است. از سوی دیگر متون مختلفی وجود دارد که صرفا به بحث نظری پیرامون سیاست فرهنگی پرداخته است و جای خالی یک کار تجربی در این میان کاملا به چشم میخورد.
۱-۳- تحدید موضوع و اهداف تحقیق
موضوع این تحقیق محدود به سیاستهای فرهنگی دولتی است که به صورت مکتوب و مصوب در دسترس است و در حال حاضر در حال اجراست. در مورد قید «کنونی» که در عنوان تحقیق آمده است، ذکر این نکته ضروری است که آوردن این قید ناظر به سیاستها و متون سیاستگذاری است که در حال حاضر منشاء برنامه ریزی و قانونگذاری و مدیریت در عرصه فرهنگ است و منسوخ نشده است. در واقع از یک سو، هدف آن بوده که به سیاستها پرداخته شود (و وارد جزئیات برنامههای و قوانین در حوزهی فرهنگ نشویم) و از سوی دیگر خود را محدود به دورهی اخیر سیاستهای فرهنگی کنیم. سال ۱۳۸۹ و برنامهی توسعهای که توسط دولت وقت و مجلس وقت تصویب شده است، به علاوهی قانون اساسی و سند سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران که اصلیتری رویکردهای نظام جمهوری اسلامی ایران را در عرصهی فرهنگ نشان دادهاند.
ناگفته پیداست که ارزیابی سیاستهای فرهنگی دولت، جدای از مکتوبات و مصوبات، نیاز به پیگیری و دقتنظر در برنامه ها، مدیریتها، سخنرانیها، و اعمال و برخوردهای خاص نهادها و سازمانهای مختلف دولت دارد. اما بنای این تحقیق آن است که به حد کافی موضوع خود را محدود و مشخص کند که در قالب یک پایان نامه قابل بررسی باشد.
قبل از اینکه بگوییم اهداف این تحقیق چیست، لازم است بگوییم که این تحقیق چه اهدافی را در نظر ندارد. در این تحقیق به فعالیتهای عملی نهادهای فرهنگی و تدابیر مدیران فرهنگی پرداخته نمیشود، همچنین نگاهی تاریخی و تطبیقی به سیاستهای فرهنگی ایران در طول دهههای گذشته از اهداف این تحقیق نیست. به همین ترتیب ارزیابی سیاستهای فرهنگی در این تحقیق از خلال مواردی مثل دستیابی اهداف، تامین منابع و تامین رضایت گروههای ذینفع صورت نمیگیرد. همچنین این تحقیق بر آن نیست که مسائل و مشکلات فرهنگی کشور را شناسایی کند و بر مبنای آن سیاستهای جدیدی را ارائه کند یا به ارائه رهنمودهایی برای تدوین سیاستهای فرهنگی نمیپردازد، هر چند این امر خود به تبع حاصل میآید.
به طور کلی دو هدف برای این تحقیق در نظر گرفته شده است:
به دست آوردن چارچوبی برای ارزیابی سیاستهای فرهنگی
به دست دادن توصیفی از سیاستهای فرهنگی ایران در حال حاضر
این تحقیق بر آن است که اولا با طرح مباحث نظری پیرامون مجادلاتی که بر سر تعریف فرهنگ به ویژه در ادبیات جامعهشناسی وجود دارد و تاثیر هر یک بر سیاستگذاری فرهنگی، و ثانیا بررسی ادبیات موضوع سیاستگذاری فرهنگی و ثالثا شناختن مناقشات واقعی موجود در شرایط کنونی جامعهی ایرانی که خود را در قالب جریانهای فرهنگی مختلف نشان میدهد و از خلال همه اینها به دست آوردن چهارچوب ارزیابی سیاستهای فرهنگی، به ارزیابی سیاستهای رسمی فرهنگی ایران بپردازد. شمای کلی این پایان نامه را در تصویر زیر مشاهده میکنید:
۱-۴- پرسشهای تحقیق
پیش از اینکه به پرسشهای تحقیق بپردازیم، در مورد واژهی «ارزیابی» در عنوان این تحقیق، باید بگوییم که اصلیتری خصلت این تحقیق، اکتشافی بودن آن است؛ بنابراین ارزیابی سیاستهای فرهنگی بر مبنای یک نگاه پیشینی و با معیارهای از پیش تعیین شده نیست (مثلا اینکه چقدر سیاستهای فرهنگی ایران به دموکراسی فرهنگی توجه داشته است). بلکه خصلت اکتشافی تحقیق، از دل مطالعه گستردگی ادبیات این موضوع و نهایتا نظم و نسق بخشیدن به اصلیترین موضوعات مطرح پیرامون موضوع سیاستهای فرهنگی بر آمده است. این چنین تحقیقی میتواند خود مبنایی باشد برای ارزیابیهای آتی از سیاستهای فرهنگی به اساسا مبنا یا معیار ویژهای مثل دموکراسی فرهنگی.سوالات این تحقیق در چهار بخش عبارتند از:
بخش اول – تعریف سیاستگذاری فرهنگی چیست و چه تعاریف مختلفی در این مورد وجود دارد؟ تاریخچه سیاستگذاری فرهنگی در ایران و جهان چیست؟ چه تعاریفی از فرهنگ موجود است؟ تاثیر هر کدام بر سیاستگذاری فرهنگی چیست؟ تعاریف متعدد و متفاوت از فرهنگ هر کدام به تاکید بر چه وجهی از فرهنگ تمایل دارند؟ ویژگی مشترک فرهنگ در این تعاریف چیست؟ مناقشات و دوگانگیهایی که پیرامون تعریف فرهنگ در ادبیات جامعهشناسی به وجود آمده است کدامند؟
بخش دوم – ویژگیهای اجتماعی فرهنگ کدام اادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات