مبحث نخست: نظریه قراردادی
عدهای را عقیده بر آن است که تنظیم چک موجب ایجاد یک نوع عقد یا قرارداد بین طرفین بوده و صدور آن مثبت قراردادی میباشد به این معنی: همان طوری که صادرکننده چک با صدور آن متعهد و ملتزم به پرداخت وجه چک میباشد طرف او نیز متقابلاً متعهد میگردد کار یا عملی را در قبال تعهد مزبور انجام دهد که این تعهد را علت صدور چک مینامند. طبق این نظریه در هر معاملهای که برای طرفین ایجاد تعهد می کند سبب تعهد، تعهد طرف دیگر است مثل اینکه سبب التزام بایع به تسلیم مبیع همان التزام مشتری است به تأدیه ثمن. چنانچه سبب التزام مشتری به تأدیه ثمن همان التزام بایع است به تسلیم مبیع، پس اگر احدی از طرفین نتواند به نحوی از انحاء بدون تقصیر از ناحیه طرف دیگر و بدون تقصیر از ناحیه خود تعهدش را به موقع اجرا بگذارد طرف دیگر هم بواسطه اینکه سبب تعهد از بین رفته است از انجام تعهد خود معاف میشود، چنان چه در بیع فضولی مالک معامله را تنفیذ نکند و یا اینکه مبیع مستحقالغیر درآید و بایع به علت عدم قدرت به تسلیم مبیع، نتواند مبیع را تسلیم کند و یا به لحاظ اشتباه در موضوع معامله عقد بیع فسخ شود و یا خریدار با بهره گرفتن از خیارات عقد بیع را فسخ نماید در تمام این موارد کسی که طرف بوده به لحاظ انتفاء علت، حق دریافت چک را که معمول آن است ندارد و باید به صادرکننده چنین چکی حق داده شود که از پرداخت آن امتناع کند و عدالت هم همین امر را حکم می کند. [۱]
مبحث دوم: نظریه ایجاد تعهد
بعضی را عقیده بر این است که صادرکننده با صدور چک، خود را در برابر دیگران به طور یک جانبه متعهد به پرداخت وجه چک می کند. طبق این نظریه امضاءکننده و تمام ظهرنویسان بعدی در قبال دارنده متعهد و ملتزم میباشند که وجه چک را در صورت مطالبه پرداخت نمایند. بنابراین قبل از اینکه اصولاً طلبکار معلوم باشد و در نتیجه قبل از اینکه قصد و رضای طلبکار حاصل شود هر صاحب امضاء مدیون محسوب میگردد و طبیعی است که این تعهد مطلق و بدون قید و شرط میباشد زیرا اگر بیان اراده امضاءکنندگان به صورت نوشته قابل جریانی درآمده و به محض اینکه نوشته به گردش گذارده شود ایجادکننده سند قادر نیست بیان اراده خود را از آن سلب نماید و چنانچه بیان اراده صادرکننده حاوی تعهد او به پرداخت وجه سند در رأس موعد معین نمیبود اعتماد اشخاص ثالث و تأمین و روابط تجاری سخت به خطر میافتاد. [۲]
مبحث سوم: نظریهی ترکیبی یا التقاطی
برخی دیگر از علمای حقوق کوشیدهاند از ترکیب دو نظر فوق ماهیت چک را تشریح و توجیه نمایند. این افراد دو مرحله را از یکدیگر جدا و تفکیک مینمایند. مرحلهی امضاء و مرحلهی صدور چک.
گفتار نخست: مرحلهی امضاء چک
امضای چک از ناحیه بدهکار در واقع مبین حصول توافق اراده طرفین میباشد که آن را نمیتوان جز به قرارداد به چیز دیگری اطلاق نمود زیرا بین آنان رابطه پیوند حقوقی برقرار می کند.
گفتار دوم: مرحلهی صدور چک
مدیون با صدور چک به طور یک جانبه در قبال کلیهی دارندگان بعدی ملتزم و متعهد میشود. نتیجتاً علماء مزبور روابط موجود بین مدیون و گیرنده اصلی را بوسیلهی قرارداد و روابط با دارندگان بعدی را با نظریهی تعهد یکجانبه توجیه مینمایند بر اساس توجیهات فوق نظراتی از طرف علماء و حقوقدانان در خصوص مبنای حقوقی چک ابراز شده که به طور اجمال ذیلاً به شرح آن میپردازیم. [۳]
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
بند نخست: نظریهی انتقال طلب
نظریهی انتقال طلب بر این پایه استوار است که صادرکننده چک با انتقال آن به دارنده، حقوق خود را نیز به میزانی که در چک مندرج است به وی منتقل می کند. به عبارت دیگر عمل انتقال چک با انتقال طلب توأماً صورت میگیرد. انتقال به دو شکل انجام میشود.
۱- انتقال قهری: در اثر فوت طلبکار ، حق وی قهراً به ورثهاش منتقل میشود.
۲– انتقال اختیاری: عبارت است از انتقالی که شخص آزادانه حقوق و یا مطالبات خود را به دیگری خواه بطور معوض و یا غیر معوض واگذار می کند. در هر دو صورت منتقلالیه قائممقام ناقل بوده و حقوقی را که طلبکار از مدیون دارد به وی انتقال مییابد. در انتقال طلب بدهکار هیچگونه مداخلهای در آن نداشته و ممکن است بدون رضایت او حاصل گردد و لذا امضاءکننده نمیتواند به عذر اینکه مقصود او اعطا وکالت به دارنده برای وصول وجه به جای او بوده است دستور عدم پرداخت وجه چک را صادر نماید. [۴]
بند دوم: نظریهی انتقال دین
به موجب نظر مزبور چک انتقال دین میباشد. بدین معنی که صادرکننده که خود را مدیون گیرنده میداند دستور انتقال دین به محالعلیه را به دست او میدهد. گیرنده ممکن است سند را تا سررسید نگاه دارد و شخصاً وجه آنرا وصول نماید و میتواند آنرا از مالکیت خود خارج نموده همان عملی را انجام دهد که صادرکننده در بدو امر انجام داده است. اصولاً انتقال دین ممکن است به صورت عقد ضمان و یا حواله انجام شود. اگر انتقال دین به صورت عقد ضمان باشد گاه نقل ذمه به ذمه بوده و گاه هم ضم ذمه به ذمه است و در صورت اول، ذمهی مدیون اصلی بطور کامل بری میشود ولی در حالت دوم ذمه مدیون جدید به مدیون اصلی منظم گردیده و طلبکار میتواند برای وصول طلب به هر دوی آنها مراجعه نماید، چنان چه انتقال دین بصورت حواله باشد، محالعلیه پس از حواله در صورت اعلام قبولی باید وجه حواله را به طلبکار (محالله) پرداخت نماید. [۵]
بند سوم: نظریهی وکالت در پرداخت
طرفداران این عقیده به ماده اول قانون ۱۴ ژوئن ۱۸۶۵ فرانسه استفاده مینمایند که مقرّر داشته: «چک نوشتهای است که به صورت وکالت در پرداخت …»، به این معنی که صادرکننده (موکل) به طرف خود (محالعلیه) وکالت میدهد که مبلغی را به دارنده چک بپردازد. این نظر مورد قبول برخی از محاکم فرانسه نیز قرار گرفته و آرایی نیز در زمینهی قبول نظریهی وکالت صادر شده است.
بند چهارم: چک به منزلهی شرط به نفع ثالث
به موجب نظریهی مزبور حین افتتاح حساب، قراردادی بین صاحب حساب و بانکدار منعقد میشود که متضمن وجود شرط به نفع ثالث میباشد که این نظر نیز مورد ایراد قرار گرفته است و در آن چنین استدلال کردهاند: عدهای سعی کردهاند دارنده چک را شخص ثالث تلقی کنند که بانکدار خواسته است مستقیماً در برابر او متعهد گردد ولی هرگاه قصد واقعی طرفین قرارداد را به نظر آوریم به هیچ وجه نمیتوانیم قبول کنیم که بانکدار با تسلیم دسته چک به مشتری، خواسته خود را در برابر دارندگان نامعلوم و غیرمشخص چکهای مختلف متعهد سازد. از نظر بانکدار شخص اصلی در معامله مشتری است که صندوقداری او را به عهده گرفته و قصدش این است که دستورهای او را دریافت و تنها با او حساب را تسویه نماید. [۶]
بند پنجم: چک به منزلهی وسیلهی پرداخت
از جمله کسانی که از این نظریه طرفداری میکنند بوسترون فرانسوی است که در تشریح آن گفته است: «در برابر این همه کوشش بیهوده به این نتیجه رسیدهایم که موضوع جستجو درباره ماهیت حقوقی چک مانند موضوع تبدیل دایره است به مربع لذا از خود میپرسیم آیا راه را اشتباه پیمودهایم و آیا چک در حقیقت دارای ماهیت حقوقی مخصوص به خود نمیباشد؟»
نظر به آراء و عقایدی که در بالا به آن اشاره شد و با توجه به موقعیت و نقش مستقلی که چک همهروزه در زندگی اقتصادی و تجاری مردم ایفاء میکند میتوان این طور نتیجه گرفت که چک با تأسیسات حقوقی مشروح در بالا انطباق نداشته و جز یک دستور پرداخت چیز دیگری نمیتواند باشد.[۷]
حال با توجه به این موضوع که چک ازنظر عامه، وسیله پرداختی تلقی میشود، مسأله این است که اگر برای مثال، خریدار در عقد بیع، ثمن معامله را به صورت چک تسلیم بایع کند، با این عمل، تعهد او به پرداخت ثمن ساقط میشود یا خیر؟
بعضی معتقدند که تسلیم چک یک نوع تبدیل تعهد است؛ به این معنی که تعهد سابق (تعهد به پرداخت ثمن) ساقط میشود و تعهد جدیدی جای آن را میگیرد.برای مثال در رأی ش ۶۸۹ مورخ ۱۷/۱۰/۱۳۷۳ شعبه ۶۵ دادگاه حقوقی ۲ تهران آمده است :«خواسته خواهان عیسی به طرفیت خوانده محسن مطالبه مبلغ… ریال ناشی از ضمان وی از سلیمان است: در توضیح دعوای خود خواهان اضافه کرده که سلیمان مستأجر او بوده است و خوانده این پرونده ضمانت پرداخت مال الاجاره محل را بعهده گرفته و چون ضامن است و مضمون عنه دین را نداده باید خوانده دین را که همان اجور معوقه است پرداخت کند.خواهان همچنین ۶ فقره چک نیز به دادگاه ارائه و اضافه کرده است که پس از تخلیه عین مستأجره این چکها را از بابت اجور معوقه دریافت نموده است.به نظر دادگاه با عنایت به مواد ۲۹۲ و ۲۹۳ق.م. مطالبه اجور معوقه با صدور چکهای مذکور به طلب ناشی از سند تجاری تبدیل شده است و حتی اگر ضمانت مندرج در ذیل قرارداد اجاره را عقد ضمان بدانیم مسلماً با صدور چکهایی که به امضای سلیمان رسیده است تعهد ضامن منقضی و در مقابل،امضاکننده چک در قبال موجر متعهد پرداخت دین شده است.این تبدیل تعهد به اعتبار مدیون صورت گرفته و بنابراین خوانده این پرونده دیگر متعهد به حساب نمی آید تا دعوی به طرفیت او مسموع باشد…» [۸]
قانونگذار فرانسه این نظر را نپذیرفته و معتقد است که با تسلیم چک، طلب سابق دارنده با تمام تضمینهای آن باقی میماند. بنابراین، از نظر حقوق فرانسه تسلیم چک به منزلهی پرداخت نیست، بلکه باعث میشود که به تضمینهای دارنده افزوده شود. حقوق ایران در این مورد چنین صراحتی ندارد، اما روشن است که تسلیم چک برای پرداخت،پرداخت به مفهوم حقوقی کلمه نیست؛ یعنی موجب سقوط تعهد صادرکننده که ناشی از قرارداد اصلی است، نمیشود. بنابراین، تسلیم چک موجب سقوط تعهد سابق و ایجاد تعهد جدید به نفع متعهدله نیست. به این علت، هرگاه معاملهای اصلی متضمن ضمانتی به نفع دارنده چک باشد، صدور چک و تسلیم آن، ضمانت ضامن معامله مزبور را منتفی نمیکند. [۹] ضمناً اگر مدیون (متعهد) بخواهد، دین یا اجرای تعهد مالی خود را به وسیله سند تجاری (چک) پرداخت کند طلبکار ملزم به پذیرش این وسیله پرداخت نیست و اساتید حقوق مدنی معتقدند «هرگاه رواج چک در جامعهای چنان شود که در دید عرف تسلیم آن در حکم پرداخت باشد باید آنرا به عنوان وسیله پرداخت قبول کرد.»[۱۰]
آخرین نظرات