۳- بررسی تأثیر انحراف از تسهیلات پیشبینیشده بر انحراف از اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده.
۱-۵- فرضیههای تحقیق
فرضیههای این پژوهش بر اساس عوامل مؤثر بر میزان انحراف از اشتغال پیشبینیشده تقسیمبندی میشوند. بر این اساس فرضیات این تحقیق عبارتند از:۱- بین مکان احداث بنگاه و تمایز بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ رابطه معناداری وجود دارد.
۲- بین بخش فعالیت طرح و تمایز بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ رابطه معناداری وجود دارد.۳- بین نوع طرح و تمایز بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ رابطه معناداری وجود دارد.
۴- بین نوع دستگاه اجرایی و تمایز بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ رابطه معناداری وجود دارد.
۵- بین نوع بانک ارائهدهنده تسهیلات و تمایز بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ رابطه معناداری وجود دارد.
۶- بین نوع مجری طرح و تمایز بین اشتغال ایجادشده و اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ رابطه معناداری وجود دارد.
۷- بین سهم تسهیلات پرداختشده از کل تسهیلات پیشبینیشده و انحراف از اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ رابطه معناداری وجود دارد.
۸- بین انحراف از تسهیلات پیشبینیشده و انحراف از اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ رابطه معناداری وجود دارد.
۱-۶- نتایج مورد استفاده پس از انجام تحقیق
این تحقیق براساس اهداف بیان شده آن، برآن است که عوامل احتمالی مؤثر بر عدم تحقق اشتغال پیشبینیشده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده را شناخته و در جهت رفع آن اقدام نماید. همچنین درصد تحقق میزان اشتغال پیشبینیشده را مشخص و نیز سهم تسهیلات در ایجاد اشتغال جدید در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده و میزان انحراف از تسهیلات را که بر میزان انحراف از اشتغال تأثیر میگذارد، بررسی نموده و اهمیت آنرا مشخص نماید.
۱-۷- استفادهکنندگان از نتیجه تحقیق
سازمان صنعت، معدن و تجارت؛ اداره تعاون، کار و امور اجتماعی؛ بانکها؛ سازمان صنایع کوچک؛ شرکتهای شهرکهای صنعتی و نیز دانشجویانی که علاقمند به پژوهش در راستای ایجاد اشتغال هستند، میتوانند از نتایج این تحقیق بهرهمند گردند.
۱-۸- جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق
با توجه به اینکه از ابتدای اجرای طرحهای کوچک و متوسط زودبازده تاکنون، پژوهشها به صورت آکادمیک انجام نگرفته است و توجه و کنترل خاصی بر اجرای طرحهای بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان صورت نگرفته است، این تحقیق میکوشد که عملکرد اجرای بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده را از زمان شروع آن مورد ارزیابی قرار داده و در جهت رفع موانع آن برآید. از اینرو این پژوهش در نوع خود، تحقیقی جدید تلقی میشود.
۱-۹- روش تحقیق
از نظر روش تحقیق، این مطالعه در زمره تحقیقات توصیفی قرار میگیرد. از این نظر تحقیق توصیفی است که آنچه را که هست، توصیف و تفسیر میکند.
منشأ عدم تحقق اشتغال پیشبینی شده در طرحهای ایجادی (منظور از طرحهای ایجادی و یا تأسیسی، طرحهایی است که در ابتدا فاقد هرگونه پیشینه بوده و اجرای آن منتج به تولید کالای جدید و اشتغال جدید خواهد شد) را میتوان نشأت گرفته از دو منبع دانست:
نخست، بنگاههایی که قرار بوده به بهرهبرداری برسند و بنا به هر دلیلی به بهرهبرداری نرسیدهاند.
دوم، بنگاههایی که به بهرهبرداری رسیدهاند ولی طبق اشتغال پیشبینیشده نتوانستهاند اشتغال جدید ایجاد نمایند.
منشأ عدم تحقق اشتغال در طرحهای نیمهتمام (به طرحهایی اطلاق میشود که بخشهایی از مراحل اجرایی آنها انجام پذیرفته و بنا به دلایلی که از جمله مهمترین آنها عدم تأمین مالی و ناتوانی فنی و اجرایی متقاضی میباشد، طبق برنامه زمانبندی به مرحلهی بهرهبرداری نرسیده و تکمیل و بهرهبرداری از آنها نیاز به احراز توجیهپذیری طرح و تأمین مالی خواهد داشت) میتواند به دلایلی چون: عدم تسهیلات کافی برای ادامه فعالیت و ایجاد اشتغال جدید، عدم مدیریت کارا و خبره برای استفاده از تسهیلات در راستای ایجاد اشتغال جدید و یا به علت مناسب نبودن طرح برای ادامه فعالیت و غیره، باشد.دیگر منشأ عدم تحقق اشتغال میتواند مربوط به طرحهای توسعهای باشد، یعنی طرحهایی که دارای پیشینه فعالیت اقتصادی و تولیدی بوده و اجرای آنها منتج به افزایش کمی یا کیفی تولید خواهد بود. برای توضیح بیشتر میتوان اینگونه بیان نمود که اگر بنگاهی طبق اشتغال پیشبینی شده اشتغال ایجاد کرده و هنوز این امکان را دارد که با اضافه کردن خط تولید جدید و افزایش کمی و کیفی تولید، اشتغال جدید ایجاد کند؛ اگر تسهیلات به این بنگاهها داده نشود، نمیتوانند اشتغال جدید ایجاد کنند.
حال بر اساس ویژگیهای بیان شده در قسمت ضرورت تحقیق، میتوان به بررسی اشتغال ایجاد شده در بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده استان کرمان طی دوره ۱۳۸۹- ۱۳۸۵ پرداخت و سپس میزان اشتغال ایجادشده در مقایسه با اشتغال پیشبینیشده در سطح استان کرمان را مقایسه نمود.
۱-۱۰- روش و ابزار گردآوری اطلاعات
این پژوهش به منظور جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده نموده و دادهها از اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان حاصل شده است.
۱-۱۱- جامعه و نمونه آماری
در این پژوهش جامعه آماری کلیه بنگاههای اقتصادی است که از تسهیلات مربوط به طرح بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده در استان کرمان استفاده نمودهاند و نمونه آماری شامل طرحهای مربوط به سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ میباشد.
۱-۱۲- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
پژوهش حاضر برای تحلیل اطلاعات از یک مدل آنالیز کواریانس[۱] استفاده نموده و تجزیه و تحلیل دادهها به دلیل نوع دادههای موجود به صورت دادههای مقطع زمانی انجام میشود. در روش تجزیه و تحلیل دادههای مقطعی، ویژگیهای متغیرهای مربوط برای تمامی مقاطع در دورهی زمانی مورد نظر بررسی میشوند. برابری تعداد دادهها در هر مقطع لازم نیست و همچنین میتوان متغیرهایی داشت که در یک مقطع برای دورهی زمانی مورد بررسی ثابت باشند.
در ادامه به بیان ویژگیهای موجود در مدل این پژوهش پرداخته شده است.
Y= F (C, E, A, P, B, M, X, S) مدل شماره ۱-۱C = ویژگی مکانی
E = ویژگی فردی
A = ویژگی فعالیت
P = ویژگی بنگاه
B = نوع بانک عامل
M = نوع دستگاه اجرایی
X = انحراف از تسهیلات پیشبینی شده (ویژگی مخارج)
S = سهم تسهیلات (ویژگی مخارج)
لازم به ذکر است که نوع بانک عامل و نوع دستادامه مطلب در لینک زیر
موادی چون: کاه، غلات، مواد لیگوسلولزی، ساقههای برنج، قطعات چوب و . برای رشد و نمو این محصول مناسباند. ۳- درجه حرارت، رطوبت و . در تولید این محصول مهم و تاثیرگذارند. با توجه به این توضیحات در خصوص طبیعت و شرایط آبوهوایی، این سوال مطرح میشود که آیا بنگاههای واقع در مناطق دارای شرایط آبوهوایی مرطوبتر و معتدلتر توانسته اند از این عامل به نفع خودشان استفاده کنند؟ به عبارت دیگر آیا رابطه معنیداری بین کارایی تولیدکنندگان با شرایط آبوهوایی مناسبتر وجود دارد؟ از میان عوامل مختلف تولید نیرویکار در رشد و توسعه پایدار اقتصادی، نقش ویژهای دارد. در اقتصادکلان و از جنبه توسعهی اقتصادی نیز نیرویکار از پایه های اساسی برنامه ریزی اقتصادی است. با توجه به این که نیروی کار شاغل در تولید این محصول دارای شرایط خاصی است، بهخصوص که شامل دو گروه شاغلان با مزد و حقوق (اعم از کارگر یا کارمند) و شاغلان بدون مزد وحقوق (شامل مالکان، شرکای فعال و کارکنان فامیلی) است؛ حال این سوال مطرح میشود که آیا سهم بیشتر نیرویکار با مزد وحقوق منجر به افزایش کارایی شده است؟
تجربهی کشورهای توسعه یافته نشان داده است که پویایی و کارایی بالای بخش کشاورزی در کنار دیگر بخشها نقش به سزایی در رشد اقتصادی در سطح کلان ایفا می کند. اگر چه در چند سال اخیر از روش تجزیه و تحلیل پوششی داده ها (DEA) برای اندازه گیری کارایی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران خصوصا بخش کشاورزی استفاده شده، اما مطالعه برای بررسی کارایی در سطح تولیدکننده و محصول بسیار کم است. لذا در این مطالعه که از دو مرحله تشکیل شده است؛ سعی میشود تا در مرحلهی اول با بهره گرفتن از روش DEA کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی به تفکیک مناطق (استانها) مختلف کشور بر اساس ارزش نهادههای مورد استفاده برای تولید محصول تعیین و مورد بررسی قرار گیرد و سپس با انجام آزمون خودراهانداز، مقیاس بهینه برای DMUها تعیین شده و آنگاه در مرحلهی دوم با بهره گرفتن از یک مدل رگرسیون چند متغیره (نمرات کارایی به دست آمده از DEA در سمت چپ معادله رگرسیون)، متغیرهای بالقوه تاثیرگذار(متغیرهای محیطی و مدیریتی) بر کارایی تولید این محصول مورد آزمون قرار گیرند. البته ذکر این نکته ضرورت دارد که بر اساس آمار موجود تولید این محصول بر حسب استان محل تولید به ۲۰ استان و یک DMU تحت عنوان سایر استانها که نماینده استانهای باقیمانده است؛ تقسیم بندی شده است. ذکر این نکته نیز ضروری است که با یک نگاه اولیه به آمار و اطلاعات نشان میدهد بیشترین میزان موجودی سرمایه، نیرویکار، انرژی و سایر مواد اولیه در استانهایی مانند تهران و اصفهان در مقایسه با سایر استانها برای تولید قارچ به کار گرفته شده و نیز بیشترین میزان درآمد در این استانها کسب شده است. با توجه به تراکم جمعیت ساکن و امکانات بیشتر در این استانها این سوال مطرح میشود که آیا کارایی تولیدکنندگان قارچ در استانهای مختلف کشور تحت تاثیر ناحیه بازار تولیدکنندگان قرار دارد ؟ با توجه به مطالب بالا، سوالهای اساسی این تحقیق به قرار زیر است:
آیا تنوع در تولید انواع مختلف قارچخوراکی کارایی تولید آن را در استانهای مختلف کشور تحت تاثیر قرار داده است؟
آیا سهم بیشتر نیرویکار با مزد و حقوق شاغل در تولید قارچ خوراکی کارایی تولید آن را در استانهای مختلف کشور تحت تاثیر قرار داده است؟
آیا رابطه معنیداری بین کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با شدت انرژی مورد استفاده آنها در تولید وجود دارد؟
آیا رابطه معنیداری بین کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با شرایط آبوهوایی این استانها وجود دارد؟
آیا رابطه معنیداری بین کاراییتولیدکنندگان قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با ناحیه بازار هر کدام از این DMU ها وجود دارد؟ضرورت انجام مطالعه
با مشخص شدن اهمیت ارزیابی عملکرد موسسههای فعال در تولید قارچ خوراکی باید معیارهایی برای بررسی عملکرد معرفی شوند. تعیین این معیارها بر اساس اهداف مشخص شده تولید خواهد بود. با توجه به اینکه هدف اصلی در تولید تخصیص بهینه منابع است و از نظر کاربردی نیز تولیدکنندگان به دنبال برنامه ریزی برای آینده، توسعه ظرفیت، اصلاح معایب و بهبود روشها هستند که همه این موارد مستلزم شناخت وضعیت موجود تولید این محصول با در نظر گرفتن تولید بر حسب اقلیمهای مختلف است. علاوه بر موارد ذکر شده باید یادآوری کرد که سازمانهای مربوطه در خصوص چگونگی تخصیص اعتبارات و یا انجام هزینهها نیازمند شناخت عملکرد و کارایی تولید هستند. با کاراتر شدن تولید این محصول در کشور میتوان انتظار داشت که قیمت آن در بازار کاهش یابد و از اتلاف منابع کمیاب و آلودگی محیطزیست جلوگیری به عمل آید.
اهداف اساسی مطالعه
هدف اصلی این مطالعه تجزیه و تحلیل کارایی تولید قارچ خوراکی در ایران به تفکیک مناطق مختلف است.
اهداف فرعی:
بهره گیری از یک الگوی مناسب در به کارگیری عوامل تولید.
2- توضیح نمرات کارایی به دست آمده برای این مناطق با بهره گرفتن از تکنیک دومرحلهی است.
نتایج مورد استفاده پس انجام مطالعه
تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که پویایی و رشد همگام بخش کشاورزی با دیگر بخشها، نقش بهسزایی در رشد و توسعه اقتصاد در سطح کلان دارد. لذا تعیین عوامل موثر بر کارایی تولید محصولات مختلف در این بخش باعث میشود تا زمینه برای اتخاذ راهکارهای مناسب در فرایند سیاستگذاری به منظور دستیابی به رشد اقتصادی فراهم شود.
فرضیه ها
فرضیه ۱: بین تنوع تولید انواع مختلف قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با کارایی تولید این محصول در این استانها رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه ۲: بین سهم بیشتر نیرویکار با مزد و حقوق شاغل در تولید قارچ خوراکی با کارایی تولید آن در استانهای مختلف کشور رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه ۳: رابطه معنیداری بین کارایی تولید قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با شدت انرژی مورد استفاده آنها در تولید وجود دارد.
فرضیه۴: بین نوع آبوهوا در استانهای مختلف کشور با کارایی تولید قارچ خوراکی در این استانها رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه۵: رابطه معنیداری بین کاراییتولید قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با ناحیه بازار هر کدام از این استانها وجود دارد.
روش تحقیق
روش تحقیق این مطالعه بر اساس روش توصیفی است که شامل دو مرحله میشود. در مرحله اول از روش تجزیه و تحلیل پوششی داده ها (DEA) که نوعی برنامه ریزی خطی غیرپارامتریک است، استفاده خواهد شد. این روش به تخمین و محاسبه نمرات کارایی میپردازد. سپس در مرحله دوم با بهره گرفتن از روشهای اقتصادسنجی (OLS یا WLS) و دادههای مقطعی مربوط به تولید قارچ خوراکی اثر متغیرهای توضیحی بالقوه (نوعاً محیطی و مدیریتی) بر نمرات کارایی مورد آزمون میگیرد.
جامعه آماری و روش گردآوری اطلاعات
جامعه آماری تمامی تولیدکنندگان فعال در تولید قارچ خوراکی در سال ۱۳۸۴ است. دادههای مربوط به نهاده، تعداد تولیدکنندگان فعال، اشتغال، ارزش دریافتی و پرداختی، ارزش سرمایهگذاری و ارزش تولیدات، از محل دادههای مربوط به سرشماری تولیدکنندگان قارچ خوراکی به تفکیک استان محل تولید (۲۱ استان؛ ۲۰ استان و یک مورد سایر استانها، گردآوری شده است. در ضمن دادههای مربوط به آبوهوا (میزان بارندگی سالانه، رطوبت نسبی و ابری بودن هوا) از سایت سازمان هواشناسی کشور (ایستگاهها سینوپتیک) گردآوری شده است.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این مطالعه از روش تحلیل مرزی برای مفهوم کارایی که رابطه مشخصی با مفهوم ارزیابی عملکرد دارد، استفاده شده و مرزی را به عنوان مرز کارایی معرفی می کند که واحدهای قرار گرفته بر این مرز به عنوان واحدهای کارا شناخته میشوند. به عبارت دیگر بهترین عملکرد را دارند. واحدهای واقع در زیر این مرز به عنوان واحدهای غیرکارا شناخته میشوند. در اینجا برای تخمین مرز کارایی از روش تجزیه و تحلیل پوششی داده ها (DEA) استفاده میشود و سپس با بهره گرفتن از خودراهانداز: ۱- آزمون تصریح مقیاس را انجام داده و مقیاس بهینه را برای DMUها انتخاب می کند. ۲- اریب در نمونه گیری را محاسبه می کند. در مرحله دوم برای توضیح نمرات کارایی اثر متغیرهای توضیحی بالقوه (نوعاً متغیرهای محیطی و مدیریتی که در تخمین نمرات کارایی وارد نمی شود، ولی بر کارایی DMUها تاثیرگذار است) با بهره گرفتن از یک مدل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد.
محدودیتهای مطالعه
در مرحله اول این مطالعه از مدل DEA استفاده شده است. در این مدل بهتر است که (تعداد ورودی ها + تعداد خروجیها) ضربدر سه کوچکتر یا مساوی تعداد DMU های تحت بررسی باشد. در صورت رعایت نکردن این مساله، بیشتر واحدهای تصمیمگیرنده بر مرز کارایی قرار گرفته و دارای کارایی یک میشوند که این به میزان قابلتوجهی از دقت تخمین میکاهد. در مطالعه حاضر تعداد این واحدها ۲۱ است که در این صورت محقق قادر نیست در مجموع بیش از هفت متغیر (ورودی+خروجی) اختیار کند. پس این مساله مانع اضافه کردن متغیرهای بیشتر در مدل میشود. شاید این محدودیت باعث شود که یک متغیر مهم از قلم بیفتد و باعث افراط و تفریط در محاسبهی کارایی گردد. لذا در این مطالعه سعی شده تا از مهمترین متغیرها استفاده شود.
ادامه مطلب در لینک زیر
تعریف متغیرها
متغیرها
متغیرهای خاص بانکی
نسبت مطالبات معوق به تسهیلات اعطایی
ورشکستگی
نرخ سود ارائه شده برای تسهیلات اعطایی
نرخ سود بانک
نسبت دارایی هر بانک به دارایی کل سیستم بانکی
اندازه بانک
بانک های دارای مالکیت دولتی=۱
بانک های دارای مالکیت خصوصی=۰
مالکیت دولتی
متغیرهای کلان اقتصادی
تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال ۱۳۷۶
تولید ناخالص داخلی
شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی(شاخص تورم)
ادامه مطلب در لینک زیر
اشتغال کامل یکی از دستاوردهای عمده دولت رفاه بعد از جنگ دوم جهانی بود. چون اشتغال عمدهترین منبع درآمد برای گروه وسیعی از جمعیت فعال محسوب میشود(تقوی، ۱۳۸۱).
اما جهانیشدن برای یک اقتصاد نیمه دولتی و حمایت شده و غیر رقابتی چون ایران کار سادهای نیست و با ورود به عرصهی جهانی شدن، ممکن است با مشکلات قابل ملاحظهای در عرصهی رقابت با تولیدات خارجی روبرو شود و همزمان افزایش فقر، بیکاری و فشار بر گروه های آسیب پذیر( حداقل در کوتاهمدت) متصور خواهد بود. لکن راه برخورد صحیح با این مشکلات، نه فرار از آنها بلکه فراهم سازی تمهیدات لازم با مدیریتی قوی است.
در مطالعه انفرادی، در کشورهایی که جهانیشدن اقتصاد در آنها سرعت بیشتری پیدا کرده و یکپارچگی افزایش یافته است، در دوره زمانی ۲۰۰۰-۱۹۸۰ هم کاهش نرخ بیکاری و هم افزایش آن، مشاهده شده است. با این توضیح که کشورهایی که رشد جهانیشدن اقتصاد در آنها بیشتر از همه بوده، عموماً کاهش نرخ بیکاری را تجربه کردهاند مانند تایلند، سنگاپور، هنگکنگ، مالزی و کرهجنوبی(رمضانپور، ۱۳۸۳).
نتایج نشان میدهند که تسریع جهانیشدن اقتصاد به طور متوسط دارای همبستگی معنی داری با کاهش نرخ بیکاری است. همچنین بررسی شاخصهای جهانیشدن اقتصاد ایران نشان میدهد که این کشور در مجموعه کشورهای تحت مطالعه در رده آخر قرار دارد. مشارکت بیشتر در اقتصاد جهانی در شرایط نرخهای بالای تورم و ساختار شدید حمایتی، اگر به افزایش نرخ بیکاری نیانجامد، کاهش محسوس آن را در پی نخواهد داشت. با هدفگیری ثبات اقتصادی و بهبود اساسی بهرهوری نیروی کار(در چارچوب استراتژی مشارکت فعال) میتوان به کاهش مؤثر نرخ بیکاری امیدوار بود(رمضانپور، ۱۳۸۲).یک فرضیه انتخابی این است که جهانیشدن در کوتاهمدت در ایران باعث افزایش بیکاری میشود و در بلندمدت نرخ بیکاری را به طور مؤثری کاهش میدهد و این با مطالعه دقیق جهانیشدن اقتصاد و بازار کار در ایران میسر است. برای این منظور ابتدا باید مبانی نظری تحقیق، مطالعه و بررسی شود و سپس رابطهی بین جهانیشدن اقتصاد و نرخ بیکاری در ایران، از طریق ابزار مناسب مشخص گردد. و لذا باید از طریق یک شاخص مناسب (مانند نسبت تجارت به GDP، سهم مصنوعات از صادرات و نسبت FDI به GDP) سعی در اندازهگیری کمی جهانیشدن اقتصاد کرد.
شبکههای عصبی مصنوعی در مدلسازی پدیدههای گوناگون، کاربرد گستردهای یافتهاند. قدرت واقعی شبکههای عصبی، توان آموزشپذیری آنها است. به این مفهوم که این شبکهها قادرند تا از روی الگوهای آموزشی(ورودیها و خروجیهای متناسب) با بهره گرفتن از الگوریتمهای مختلف آموزش، رابطهی بین متغیرهای مختلف را شناسایی نمایند. رهیافت شبکههای عصبی به عنوان روش دادهمحور و بدون در نظر گرفتن فرضیات موجود در روشهای مدلگرا، چشمانداز نوینی در جهت تقریب توابع پیچیده میباشند.
با توجه به مباحث بیان شده و نیز اهمیت مباحث جهانیشدن و بیکاری، این تحقیق در پی مطاله و پیشبینی اثر جهانیشدن بر سطح اشتغال در اقتصاد ایران با بهره گرفتن از ابزار شبکههای عصبی مصنوعی است.
۱-۳- سوال اصلی تحقیق
آیا بازتر شدن اقتصاد ایران منجر به افزایش سطح اشتغال میشود؟
۱-۴- ضرورت انجام تحقیق
با توجه به اینکه جهانیشدن فرآیندی اجتناب ناپذیر است و اثر خود را بر روی متغیرهای اقتصادی، از جمله سطح اشتغال به جا میگذارد، لزوم استفاده از ابزارهای دقیق تر برای پیشبینی این تأثیر، آشکار است. مطالعات قبلی صورت گرفته در ایران بر پایهی ابزارهای کلاسیک بوده است و این در حالی است که شبکههای عصبی مصنوعی برای مدلهای غیرخطی توان بالاتری دارد.
۱-۵- فرضیه تحقیق
بازتر شدن اقتصاد به افزایش سطح اشتغال در ایران میانجامد.
۱-۶- اهداف اساسی تحقیق
پیشبینی تأثیر جهانیشدن بر سطح اشتغال در ایران با بهره گرفتن از روش شبکههای عصبی.
انواع مختلفی از شبکههای عصبی وجود دارد که با توجه به اهداف تحقیق میتوانند مورد استفاده قرار گیرند که در این تحقیق از شبکهی عصبی چند لایه پیشخور استفاده میشود. شبکهی عصبی چند لایه پیشخور مثالی از شبکهی عصبی آموزش داده شده با بهره گرفتن از ناظر است.
۱-۷- روش و ابزار گردآوری اطلاعات
دادههای مورد استفاده در این تحقیق از درگاه ملی آمار و سایت رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج میشود.آمار مربوط به اشتغال بر اساس تعریف بانک مرکزی میباشد.
۱-۸- قلمرو تحقیق
قلمرو مکانی این مطالعه کشور ایران است و دادههای سری زمانی موجود سالهای ۱۳۸۶-۱۳۳۸ است.
ادامه مطلب در لینک زیر
پیوست .۹۵
مقدمه
توجه به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آنها به بازار کار می تواند زمینه بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه را به فعل آورد .به همین دلیل مجموعه عواملی که می تواند زمینه ساز مشارکت هرچه بیشتر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی اجتماعی کشور باشد از اولویت بیشتری برخوردار است.
بدون شک، مهم ترین عاملی که آهنگ رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی را تسریع میبخشد «منابع انسانی» آن جامعه است. هر جامعه انسانی نیز متشکل از زنان و مردانی است که تحت روابط متقابل اجتماعی، در عین وابستگی متقابل هر یک از دو جنس به یکدیگر، نقش و کارکرد ویژهای را ایفا می کنند و بیتردید زنان، به عنوان نیمی از جمعیت نیز، تأثیر مستقیمی در توسعه جامعه دارند. لذا استراتژیهای یک جامعه توسعه یافته، لازم ا ست بر مبنای مشارکت هر چه فعال تر زنان در امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پی ریزی گردد.
زن به عنوان عضو مؤثر جامعه، می تواند نقش پیشگام خود را که در برخی از مسؤولیتها متبلور است، ایفا نماید. از جمله این مسؤولیتها، ترویج مفهوم مشارکت و اشتغال در زندگی و زمینهسازی مناسب برای فعالیت آزادانه و شناساندن حق مدیریت اقتصادی، مالکیت و حضور خود به جامعه است. با توجه به این نکته که مفهوم مشارکت زنان، الزاماً مساوی با اشتغال زنان نیست، قطعاً بخشی از مشارکت زنان در بحث اشتغال آنان تبلور مییابد.
براساس گزارشهای توسعه انسانی سازمان ملل، زنان بهره بسیار کمی را از منافع توسعه داشته اند و اگر چه نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند ولی سهم آنها در جمعیت فعال اقتصادی، حدود سی درصد و در برخی کشورها بسیار کمتر از این رقم برآورد می شود.
همچنین در کشورهای در حال توسعه، زنان از فرصتهای شغلی کمتری برخوردار بوده، غالباً در بخش غیررسمی، با دستمزد کمی به کار مشغول می شوند و حتی در بخش اشتغال رسمی نیز دستمزد کمتری نسبت به مردان دریافت می نمایند. آنان ساعات طولانیتری از مردان کار می کنند ولی نتیجه کارشان محاسبه نمی شود! به طور خلاصه زنان در آمارهای ملی کشورهای در حال توسعه گم شده اند.
چنانچه فعالیت اقتصادی زنان از بعد نیروی انسانی، و سهم مؤثر آن در توسعه اقتصادی اجتماعی کشور مطالعه شود اهمیت مشارکت این بخش قابل توجه جمعیت کشور و لزوم فراهم آوردن زمینه های گسترش مشارکت زنان در عرصههای مختلف حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایران آشکارتر میشود.
سهم حدود ۱۳ درصدی زنان فعال از نظر اقتصادی (طبق آمار سر شماری سال ۱۳۸۵) به خودی خود منعکس کننده میزان اندک مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان در مقایسه با مردان در جامعه درحال توسعه ایران است و در حالی که میزان توسعه اقتصادی (به عبارتی بهره گیری مناسب از نیروی انسانی) زنان همگام با اهداف توسعه در کشورهای پیشرفته صنعتی شاخصی از توسعه یافتگی است، به نظر میرسدکه اشتغال زنان در محیط خارج از خانه در ایران هنوز با بعضی سوء تعبیرها، انتقادات، پیشداوری ها و شبهاتی در سطح جامعه ایرانی همراه است. گذشته از تاثیر عواملی چون بحرانهای اقتصادی، بیکاری، شرایط نابرابر اشتغال زنان و مردان در بازار کار ایران که اثرات مستقیمی بر محدودیت میزان مشارکت اقتصادی زنان در جامعه ایران باقی گذاشته است، میتوان به وجود برخی از عوامل فرهنگی و اجتماعی دیگر نظیر تعابیر خاصی از نقش شغلی زنان، نگرشهای منفی و پنداشتهای ویژه درباره فعالیت زنان اشاره کرد که موانعی در راه تحقق و گسترش زمینه های همکاری زنان تلقی می گردند.
۱-۲- بیان مساله
زنان در سراسر جهان نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای در اداره امور خانواده و جامعه دارند. آنان برای تسریع روند تغییر و تحقق هدفهای توسعه پایدار، میتوانند مسؤولیت بسیار جدی و مهمی را بر عهده گیرند. آموزش زنان و مشارکت آنان در بازارکار نقش به سزایی در توسعه کشور داشته اند. از سوی دیگر، در هر جامعهای پرورش نسل آینده به دست زنان است و حتی اگر آنها جذب بازار کار شوند، آموزش میتواند آنها را در پرورش بهتر فرزندان یاریگر باشد در کشور ما طی سالهای اخیر زنان هم در بحث اشتغال فعالیت عمدهای داشتهاند و در این زمینه باید فعالیتهای فرهنگی را در جهت بهبود نقش سنتی مادران انجام دهیم تا موقعیت زنان در جامعه بهبود یابد و زنان با تزریق فکر و ایده به کالبد اقتصادی جامعه، مسیر رشد و توسعه را هموارتر سازند. آنهامیتوانند در تمام قسمتهای اقتصادی بازوی اصلی و قدرتمندی برای پیشبرد اهداف باشند.
زن به عنوان یک مادر و یا به عنوان شخصی که در زندگی اجتماعی و شغلی با افراد مختلف در ارتباط است و به خاطر ویژگیهای روحی و عاطفی به خصوص خود میتواند یک حامی و نگهبان در جامعه و در نتیجه حافظ توسعه پایدار باشد.
پارهای از تحقیقات به این موضوع اشاره داشته اند که پولی که در اختیار مادر قرار میگیرد، بهینهتر از آنچه در اختیار پدر است هزینه میشود. بنابراین، وقتی دسترسی زنان به بازار کار تسهیل شود منابع بیشتری صرف آموزش و بهداشت فرزندان خواهد شد.
توسعه پایدار به عنوان یکی از بسترهای تعالی و رشد انسان، آنگاه می تواند موفقیت آمیز باشد که با یاری و مشارکت همه گروه های اجتماعی و برای همه آنان صورت پذیرد .در میان گروههای اجتماعی، زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و توجه به نیروهای بالقوه این بخش از جامعه، عاملی است که در کشورهای در حال توسعه نادیده گرفته شده است و به همین جهت، علی رغم برنامه ریزیها و فعالیتهای انجام یافته، هنوز در این کشورها زنان نتوانستهاند به جایگاه و نقش مناسب خود در اداره امور کشور و در تصمیم گیریها دست یابند. در واقع، جامعه ای که قصد حرکت به سوی توسعه را دارد، اگر صرفاً به ابعاد مادی آن توجه داشته باشد و تعالی انسانها و کاهش نابرابریها را در نظر نگیرد به موفقیت دست نخواهد یافت. اگر در جامعهای ضریب باسوادی، تندرستی، شاخص های تغذیه و تأمین مسکن، ایجاد اشتغال و درآمد، بالا رود اما توزیع آن بین زنان و مردان متعادل نباشد، آن جامعه توسعه نیافته است. از این رو نقش زنان در توسعه، مورد توجه نظریه پردازان قرار گرفته است. توجه به نقش زنان در فرآیند توسعه از “توسعه مشارکتی” اوایل دهه هفتاد میلادی، ناشی از دو واقعیت مهم عدم تحقق کلی نظریات توسعه در بهبود وضعیت کشورهای جهان سوم و موقعیت نامطلوب اجتماعی و اقتصادی زنان در این کشورها بود.
البته تجربیات اولیه نشان داد، ترسیم نقش منفعلانه برای زنان در توسعه نمی تواند بهبود وضعیت زندگی آنها را به همراه داشته باشد. در چنین حالتی، زن موجودی با مشکلات و مسائل خاص خود دیده می شود. به این ترتیب، برنامه های توسعه مبتنی بر این رویکرد نیز بر اعطای امتیازاتی به زنان و دریافت سهمی از منافع به توسعه بدست آمده، تأکید داشت. اما در دهه۱۹۸۰ ، مفهوم جنسیت جایگزین مفهوم زن در توسعه شد. ارزش و اهمیت مفهوم جنسیت در پارادایم جدید توسعه آن است که به بررسی فرایندهای اجتماعی از نقطه نظر تأثیر آنها بر زنان، مردان و روابط میان آنها می پردازد. این مفهوم، زنان را به صورت جدا در نظر نگرفته، بلکه باعث می شود تفاوت های ناشی از طبقه، نژاد، قومیت، سن، توانایی و رفتار جنسی میان زنان و مردان آشکار شود. در این رهیافت، توانمندسازی زنها و رفع نیازهای راهبردی آنها مــورد توجه قــرار می گیرد. به همین جهت، امروزه دنیا با این واقعیت روبه رو شده که دیگر نمیتوان زنان را به عنوان عوامل نامرئی در فرآیند توسعه به حساب آورد و توانمندیهای زنان در میزان موفقیت دولت های در حال توسعه در زمینه کنترل رشد جمعیت، بیکاری، بهداشت و . . .امری غیر قابل انکار است.
در چنین شرایطی به نظر می رسد تحقق توسعه پایدار در کشور ما نیز بدون توجه به توانمندیهای زنان امکانپذیر نیست و بررسی دقیق تر این مسأله، امری ضروری در راستای ایجاد زمینه مناسب برای بهبود وضعیت جامعه محسوب می شود.
۱-۳- اهداف و ضرورتهای تحقیق
الف)سوال های تحقیق
– آیا آموزش زنان در مقاطع دانشگاهی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد؟
ب)هدف اصلی
– بررسی پیامدهای مثبت و منفی آموزش و اشتغال زنان بر رشد اقتصادی.
۱-۴- فرضیه تحقیق
– افزایش مشارکت زنان در اقتصاد باعث تسریع در رشد و توسعه کشورها میشود.
۱-۵- روشها و فنون اجرایی تحقیق
در این پژوهش از روش های توصیفی و نهایتاً تحلیلی استفاده خواهد شد.
جامعه آماری در این تحقیق، بین چند کشور منتخب که بر حسب درآمدهای بالا، پایین و متوسط تقسیم بندی شده اند، خواهد بود. که از طریق سایتهای اینترنتی (WDI1) و دستــــرسی به گزارشات از طریق نرمافزار ۷ Eviews به صورت دادههایPanel انجام خواهد گرفت.
۱-۶- محدویت ها، موانع و مشکلات تحقیقادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات