بودجهبندی را، فرآیند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود، می دانند . مجموع کوششهائی که صرف تدوین و تخصیص منابع می شود به منظور”حداکثر استفاده“ از منابعی است که معمولاً در حد کفایت نمینمایند و به اصطلاح اقتصادی، کمیاب هستند. بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب، ضرورت دارد به نحوی از هر یک از منابع محدود استفاده گردد که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت که با حداقل هزینه, حداکثر استفاده به عمل آمده است.
تضاد و برخورد این دو واقعیت یعنی نامحدود بودن نیازها و محدود بودن منابع, انسان متفکر و اندیشمند را به چنین نتیجه گیری می رساند که از منابع محدود باید برای رفع نیازهای نامحدود آنچنان یاری گرفت که حد متناسب، رضایت به دست آید، و این نخستین تصور بودجه است و ضرورت بودجهنویسی نیز از همین مسئله ناشی می شود (آیت اللهی, ۱۳۷۴).
۲-۶- اهمیت بودجه:
بودجهبندی اهداف و کاربردهای مختلفی در تنظیم, تصویب, اجرا و کنترل سیاستهای سازمانها دارد. در مرحله اول, بودجه بر مبنای چارچوب سیاستهای سازمان تنظیم میگردد و فعالیتهای مختلف برای رسیدن به اهداف توسعه سازمان پیش بینی میشود و این فعالیتها بین مجریان تقسیم میشود. در مرحله تصویب, بودجه وسیله کنترل قانونی است. در مرحله اجرا, بودجهبندی راهنمای مدیران در اجرای سیاستهای تدوین شده است و در نهایت بودجهبندی مهمترین ابزار کنترل و نظارت بر عملکرد سازمانها محسوب میشود. بنابراین اهداف و مقاصد بودجهبندی را در سطح کلان(دولت) که قابل تصمیم به سطوح سازمانی نیز می باشد, را می توان به شرح ذیل بیان کرد:
الف- بودجه وسیله ای برای تدوین و تنظیم برنامه های دولت و سازمانها است.
ب- بودجه وسیله تحصیل مجوز قانونی برای فعالیتهای دولتها و سازمانها است.
ج- بودجه راهنمای اجرای سیاستهای دولتی و سازمانها است.
د- بودجه قویترین وسیله کنترل قوه مجریه توسط قوه مقننه و وسیله آگاهی و اطمینان مردم از مصرف صحیح و قانونی منابع و وجوه عمومی است (ریاضی، محسن).
۲-۷- اصول بودجه
نقطه نظرات صاحب نظران پیرامون اصول بودجه با یکدیگر تفاوت دارند. ولی این تفاوت نظر کلی نبوده و در بعضی از این اصول یک توافق نظر ضمنی وجود دارد. همچنین پویایی وظایف و اختیارات سازمانها در طول زمان، این تفاوتها قابل توجیه میباشند. معمولاً اطلاق واژه اصل، بدانگونه از قواعد و مقررات صورت میگیرد که چه از نظر مکان و چه از نظر زمان غیر قابل تغییر باشند. در حالیکه نباید به دلایل بالا آنچه که به صورت متعارف اصول بودجه خوانده میشوند تحت شرایط متفاوت تغییر کرده و یا به راحتی و بدون ایجاد مسألهای از سوی سازمانی نادیده گرفته شوند. در نتیجه استفاده از کلمه اصل، برای بیان قواعد و ضوابط بودجه شاید چندان مناسب نباشد. به هر حال از آنجا که استفاده از این واژه در عمده کتابهای مالیه متداول است در اینجا نیز ما به تبعیت برای بیان و معرفی قواعد، مقررات و ضوابط مفید در تهیه و تنظیم بودجه از واژه اصل استفاده میکنیم (سعیدی، تهیه و تنظیم بودجه و تعاریف آن).
۲-۷-۱- اصل سالانه بودن بودجه
در عمده تعاریف از بودجه اشاره شده است که بودجه یک پیشگویی است. از انجا که زمان در پیشگویی یک عامل عمده است، برای بودجه نیز زمان یک اصل محسوب میشود. اما چه مدت از زمان در بودجه مورد پیشگویی قرار میگیرد؟ الزاماً مدت زمان بودجه نمیتواند اصل باشد. به هر حال به صورت قاعده و عمدتاً بودجه برای یک سال تهیه میشود که با توجه به سال قانونی در ایران عرفاً یک سال شمسی است. به این صورت که خط مشیها، سیاستها، برنامهها، عملیات، درآمدها و هزینهها و بالاخره کلیه محتویات بودجه برای یک سال شمسی پیشگویی میگردد. (سعیدی، تنظیم بودجه و تعاریف آن)
۲-۷-۲- اصل تعادل بودجه
بر اساس این اصل درصد رشد هزینهها نباید بیشتر از درصد رشد درآمد باشد شاید بتوان گفت که این اصل متأثر از دیدگاه کلاسیکها از دولت است که از نظر آنها دولت خوب آن است که حداقل درآمد را داشته و حداقل هزینه را انجام دهد و در امور اقتصادی دخالت نکند. در بسیاری از نوشتههای صاحبنظران، بودجه متأثر از اصل تعادل بودجه، اصل دیگری تحت عنوان اصل تقدم درآمدها بر هزینه، مطرح مینمایند. به این مفهوم که ابتدا درآمدها باید مشخص شود و محاسبه گردند، سپس بر اساس پیشگویی درآمد، هزینه را پیشگویی نمایند تا از حد درآمد تجاوز ننموده و تعادل بودجه به هم نخورد ( ابولحسنی، ۱۳۸۴).
۲-۷-۳- اصل وحدت بودجه
ادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات