پژوهش حاضر به منظور پیش بینی عملکرد ازدواج براساس سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی و حل مشکل خانواده انجام شد. پژوهش از نوع علّی- مقایسهای بود. نمونه شامل دو گروه میشد که هر گروه مشتمل بر 30 زوج میشد که یک گروه خانم خانه محصل در حوزه و گروهی دیگر خانم محصل در دانشگاه بود. در جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه های عملکرد ازدواج، سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی و حل مشکل خانواده استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون ساده، رگرسیون چندگانه و چندمتغیره و تی برای دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج حاصل از رگرسیون خطی دومتغیره نشان داد که سلامت خانواده اصلی می تواند عملکرد ازدواج را در سطح معنیدار پیش بینی نماید. حل مشکل خانواده نیز قادر به پیش بینی عملکرد ازدواج در سطح معنیدار است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه خطی نشان داد که از بین متغیرهای پیشبین، متغیرهای حمایت خانواده و حل مشکل خانواده قادر به پیش بینی عملکرد ازدواج بصورت معنیدار هستند. همچنین بین دو گروه حوزه و دانشگاه در حمایت خانواده و عملکرد ازدواج تفاوت معنیدار وجود دارد. حوزویان نسبت به دانشگاهیان از حمایت خانواده و توانایی در حل مشکل خانواده بیشتری برخوردارند. در مورد تفاوت بین مردان و زنان در متغیرهای بررسی شده در این پژوهش نتایج نشان داد که بین مردان و زنان در متغیر حمایت دوستان تفاوت معنیدار وجود دارد به اینصورت که زنان از حمایت دوستان بیشتری نسبت به مردان برخوردارند. بنابر نتایج پژوهش میتوان گفت در صورتیکه فرد حمایت کافی از خانواده دریافت کند و توانایی بیشتری در حل مشکل خانواده داشته باشد عملکرد بهتر و سالمتری در ازدواج خواهد داشت.
کلید واژه ها: سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی، حل مشکل خانواده، عملکرد ازدواج، خانواده، ازدواج.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پژوهش)
1-1- مقدمه 2
1-2- بیان مسئله 3
1-3- ضرورت انجام تحقیق 5
1-4- اهداف پژوهش 7
1-4-1- اهداف اصلی 7
1-4- 2- اهداف فرعی 7
1-5- فرضیه های پژوهش 7
1-5-1- فرضیه های اصلی 7
1-5-2- فرضیه های فرعی 7
1-6- انواع متغیرها از لحاظ نقش آنها در پژوهش 8
1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش 8
1-7-1- تعاریف مفهومی 8
1-7-1-1- عملکرد ازدواج و ابعاد آن 8
1-7-1-2- سلامت خانواده اصلی و ابعاد آن 9
1-7-1-3- حمایت اجتماعی و ابعاد آن 9
1-7-1-4- حل مشکل خانواده و ابعاد آن 10
1-7-2- تعاریف عملیاتی 10
1-7-2-1- عملکرد ازدواج 10
1-7-2-2- سلامت خانواده اصلی 10
1-7-2-3- حمایت اجتماعی 10
1-7-2-4- حل مشکل خانواده 11
(پیشینه پژوهش)
2-1- مقدمه………….. 13
2-2- پیشینه نظری 13
2-2-1-1- تعاریف ازدواج 13
2-2-1-2- مراحل انتخاب همسر 14
2-2-1-3- ویژگیهای روابط زوجین 14
2-2-1-4- انواع ازدواج 15
2-2- 1-5- سلامت ازدواج 16
2-2-1-6- عوامل مختلکننده روابط زوجین 17
2-2-1-7- وظایف زوجین 17
2-2-2- سلامت خانواده اصلی 19
2-2-2-1- تأثیر خانواده اصلی بر روابط زوجین 19
2-2-2-1-1- دیدگاه های روانتحلیلی 19
2-2-2-1-1-1- نظریه دلبستگی 20
2-2-2-1-1-2- ایماگودرمانی 21
2-2-2-1-1-3- روابط موضوعی 21
2-2-2-1-2- دیدگاه های سیستمی 22
2-2-2-1-2-1- نظریه میلان 22
2-2-2-1-2-2- نظریه بوئن 22
2-2-2-2- سلامت خانواده اصلی 23
2-2-2-2-1- ابعاد هشتگانه سلامت خانواده از نظر بارنهیل 23
2-2-2-2-2- کنشهای خانواده از نظر فلک 24
2-2-2-2-3- طرح سه محوری تسنگ و مک درموت 25
2-2-2-2-4- الگوی کارکرد خانواده مک مستر 25
2-2-2-2-5- الگوی منحنی اولسون 27
2-2-2- 2-6- سلامت خانواده از دیدگاه تجربهگرایان 27
2-2-2-2-7- مدل بیورز 29
2-2-2-2-8- مدل بوئن 31
2-2-2-3-ابعاد سلامت خانواده اصلی 33
2-2-2-3-1- صمیمیت 33
2-2-2-3-2- استقلال و خودمختاری 35
2-2-3- حمایت اجتماعی 35
2-2-3-1- تعاریف مختلف از حمایت اجتماعی 36
2-2-3-2- انواع حمایت اجتماعی 37
2-2-3-3- کارکردهای حمایت اجتماعی 38
2-2-4- حل مشکل خانواده 39
2-2-4-1- مهارت های حل مشکل 40
2-2-4-2- بررسی رویکردهای مختلف به حل مشکل 41
2-2-4-2-1- دیدگاه رفتاری 41
2-2-4-2-2- دیدگاه فلدمن 42
2-2-4-2-3- دیدگاه راهحلمحور 42
2-2-4-2-4- دیدگاه روایت درمانی 43
2 -2-4-2-5- رویکرد مشکلمدار مک مستر 43
2-2-4-2-6- مدل کایرین، ماگویری و هرلبوت 43
2-2-4-2-7- مدل فوکِس 44
2-3- پیشینه پژوهش 46
2-3-1- پژوهشهای انجام شده مرتبط با موضوع در ایران 46
2-3-1-1- عملکرد ازدواج 46
2-3-1- 2- خانواده اصلی 46
2-3-1-3- حمایت اجتماعی 49
2-3-1-4- حل مشکل خانواده 52
2-3-2- پژوهشهای انجام شده مرتبط با موضوع در خارج 54
2-3-2-1- خانواده اصلی 54
2-3-2-2- حمایت اجتماعی 55
2-3-2-3- حل مشکل 57
فصل سوم (روششناسی پژوهش)
3-1- روش پژوهش 60
3-2- جامعه پژوهش، نمونه و روش نمونه گیری 60
3-3- روش گردآوری داده ها 60
3-4- داده های مورد نیاز متناسب با سوالها و فرضیه های تحقیق 61
3-5- نحوه توصیف و تحلیل اطلاعات 61
3-6- مشخصات ابزار جمعآوری اطلاعات 61
3-6-1- مقیاس عملکرد ازدواج 61
3-6-2- مقیاس سلامت خانواده اصلی 62
3-6-3- مقیاس حمایت اجتماعی 63
3-6-4- مقیاس حل مشکل خانواده 64
(یافته های پژوهش)
4-1- مقدمه 67
4-2- یافته های توصیفی 67
4-2-1 توصیف ویژگیهای دموگرافیک زوجین 67
4-2-1-1- توزیع جنسیت 67
4-2-1-2- توزیع سن 67
4-2-1-3- توزیع میزان تحصیلات 68
4-2-2- یافته های توصیفی متغیرهای پژوهش 69
4-2-2-1- مقیاس عملکرد ازدواج 69
4-2-2-2- مقیاس سلامت خانواده اصلی 69
2-4-2-3- مقیاس حمایت اجتماعی 70
4-2-2-4- مقیاس حل مشکل خانواده 70
4-3- یافته های استنباطی 71
4-3-1- فرضیه های اصلی 71
4-3-1-1- فرضیه اول 71
4-3-1-2- فرضیه دوم 71
4-3-1-3- فرضیه سوم 73
4-3-1-4- فرضیه چهارم 73
4-3-1-5- فرضیه پنجم 74
4-3-1-6- فرضیه ششم 74
4-3-1-7- فرضیه هفتم 75
4-3-1-8- فرضیه هشتم 75
4-3-2- فرضیه های فرعی 76
4-3-2-1- فرضیه اول 76
4-3-2-2- فرضیه دوم 78
4- 3-2- 3- فرضیه سوم . 79
4-3-2-4- فرضیه چهارم 79
4-3-2-5- فرضیه پنجم 80
)
5-1- مقدمه 86
5-2- بحث و نتیجه گیری 83
5- 2- 1- فرضیه های اصلی 83
5-2-2- فرضیه های فرعی 87
5-2- 3- نتیجه گیری 88
5-3- محدودیتهای پژوهش 89
5-4- پیشنهادات 90
منابع و مآخذ 92
پیوستها…………………. 105
فصل اوّل
طرح پژوهش
1-1- مقدمه
خانواده بعنوان یک نهاد کوچک اجتماعی، یک سیستم طبیعی و یا یک منظومه است که با ازدواج شروع می شود و ابعاد دیگر خانواده مانند زیرمنظومه زناشویی، زیرمنظومه فرزندان و زیرمنظومه والدین را دربرمیگیرد. ارتباط با والدین اولین ارتباطی است که فرزند با دنیای بیرون برقرار می کند. لذا والدین نقطه شروع آشنایی کودک با محیط اطراف هستند و میتوانند ذهن کودک را شکل دهند. این شکلدهی می تواند بصورت آشنایی با محیط فیزیکی، قوانین، یا چگونگی مواجهه با خطرات بیرونی و موازین اجتماعی باشد. علاوه بر این ساختار ارتباطی پیچیده و اثرگذار والدین و کودک، خود زیرمنظومه زناشویی ابعاد مختلفی دارد. یک زوج که با یکدیگر زندگی مشترک را شروع می کنند براساس ساختار طبیعی نیازهایی را از یکدیگر مرتفع میسازند. طی رابطه زناشویی، موازینی بین یک زوج برقرار می شود. موازین بین یک زوج می تواند دامنههای مختلف ارتباطی، نحوه برخورد با تعارضها و ارتباط با فرزند را شامل شود که می تواند ریشه در گذشته فرد داشته باشد که از خانواده الهام گرفته شده است (مینوچین و فیشمن، 1996). در کشور ما کانون خانواده و ازدواج به دلیل مسائل خاص فرهنگی و ارزشی، اهمیت بیشتری در مقایسه با کشورهای غربی دارد، لذا تلاش برای استحکام و تداوم خانواده و ارضای نیازهای عاطفی و روانی اعضاء، بویژه همسران در چارچوب خانواده از اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه براین، به دلیل اهمیت و نقش خانواده در فرهنگ ایران، وجود مشکلات، تعارض ها و نهایتاً از هم پاشیدگی خانواده می تواند آثار زیانباری بر زوجین، فرزندان و جامعه در مقایسه با داشته باشد (نظری و نوابینژاد، 1385). عوامل مختلفی هستند که میتوانند زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار دهند. تاریخچه زندگی فرد و نحوه تعامل والدین و خانوادهاش در دوران قبل از ازدواج می تواند از جمله عواملی باشد که بر زندگی زوجین و رفتار آنها با یکدیگر تأثیر بگذارد. همچنین حمایت اطرافیان از جمله حمایت دوستان و خانواده و کسب مهارت های مختلف مانند حل مشکل نیز از موارد دیگری هستند که در زندگی زوجین میتوانند اثر داشته باشند. لذا در این پژوهش به بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی و حل مشکل خانواده با عملکرد ازدواج پرداخته شده است.
1-2- بیان مسئله
زوجها با آرمان زندگی مشترک و برخورداری از حمایت و آرامش به سوی تشکیل خانواده گام برمیدارند خانواده با هویتی به مثابه یک موجود زنده تحول مییابد. نولر و فینی (2002) اعتقاد دارند زوجها بعنوان واحدی نگریسته میشوند که هریک از طرفین با الگوهای رفتاری از پیش تعیینشده، زمینه را برای واکنش فرد مقابل فراهم میسازد که وی نیز فضای روانی و نوع رفتار آماده خود را دارد. در این فضا که شناخت و عواطف و رفتار هریک از زوجها در آن نقش بسزایی ایفا می کنند، اگر یکی از زوجها با تعاملات مثبت یا منفی، فضا را آماده یا آلوده سازد، زوج دیگر نیز در این فضا درگیر می شود و گویا دریچهای با عواطف مشترک به دوسو گشوده می شود. لارسون و هولمن (1994) سه دسته عوامل خاص را در رضایت زناشویی موثر میدانند. نخست عوامل بافتی مانند بافت کنونی و عوامل فرهنگی و اجتماعی، دوم خصایص و رفتارهای فردی زوجین و سوم فرایند تعاملی زوجین. آنان نتیجه میگیرند که موارد مرتبط با این عوامل، پیشبینیکننده مناسبی از رضایت زناشویی هستند. همچنین نظریات متعددی هستند که تاثیر والدین و خانواده اصلی بر شکل گیری شخصیت و نوع برخورد فرد با مسائل در آینده بخصوص زندگی مشترک را بیان می کنند. از جمله این نظریات میتوان به نظریه روانکاوی فروید اشاره کرد که بیان میدارد رفتار والدین تا حد زیادی شکلدهنده شخصیت کودک است (بارکر، 1981). نظریه بعدی که میتوان به آن اشاره کرد نظریه یادگیری اجتماعی بندورا است؛ که طبق آن کودک چگونه رفتارکردن را از والدین یاد میگیرد و چنانچه والدین با یکدیگر تعارض داشته باشند کودک فرصت یادگیری درست رفتارکردن را از دست میدهد (حسینیان، یزدی و جاسبی، 1386). همچنین کسب حمایت اجتماعی از دوستان و خانواده نیز از جمله عواملی هستند که در میزان رضایت زوجین نقش دارند. افراد وقتی که میدانند از طرف خانواده، دوستان و نزدیکان حمایت میشوند، احساس خشنودی بیشتری دارند و در مقابله با مشکلات با منطق و عملکرد بهتری عمل می کنند. بدیهی است که همه انسانها در هنگام گرفتاریها به حمایت اطرافیان و دوستان خود نیاز دارند تا احساس امنیت کنند. در واقع هرچه حمایت اجتماعی دیگران بیشتر باشد، امیدواریشان نیز بیشتر می شود. پژوهشها نیز نشان دادهاند افرادی که از منابع حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند، سلامت روانی بهتری داشته و بهتر با تغییرات سازگار میشوند (کوهن و ویلز، 1985). پژوهش نبوی و شهریاری (1391) نشان داد که حمایت اجتماعی با تحت تاثیر قراردادن ابهام نقش خانوادگی، تعارض در خانواده را کاهش میدهد؛ بنابراین حمایت دوستان و خانواده می تواند به زوجین کمک کند تا بتوانند مشکلاتشان را با فشار روانی کمتری حل نمایند.
حل مشکل بطور کارآمد متغیر دیگری است که می تواند به عملکرد سالم زندگی زناشویی منجر شود. احمدی (1386) نشان داد که حل مشکل خانواده با رضایت زناشویی همبستگی دارد. چمپیون و پاور (2000)، نیز به این نتیجه رسیدند که حل مشکل خانواده تعامل بین زوجین را تسهیل می کند. از طرفی کراپلی (2005) بیان میدارد زوجینی که تعاملات منفی بیشتری بین آنها رد و بدل می شود، فرصتی برای استفاده از این مهارت ها نمییابند به نظر میرسد ارتباط بین استفاده از مهارت ها و تعامل مثبت زناشویی یک ارتباط دوسویه است یعنی مهارت ها میتوانند تعامل مثبت را ایجاد کنند و هم تعامل منفی موجب ناتوانی زوجین در استفاده از مهارت ها می شود؛ بنابراین لازم است تا مشخص شود حل مشکل خانواده بعنوان یک مهارت تا چه حد می تواند عملکرد سالم ازدواج را پیش بینی کند. باتوجه به ارتباطی که متغیرهای ذکر شده میتوانند با عملکرد ازدواج داشته باشند و پژوهشهای محدود در این زمنیه این پژوهش در صدد است تا به پیش بینی عملکرد ازدواج بر اساس سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی و حل مشکل خانواده بپردازد.
1-3- ضرورت انجام پژوهش
درمورد اهمیت خانواده همین بس که اولین تاثیرات محیطی که فرد دریافت می کند از محیط خانواده است و حتی تاثیرپذیری فرد از سایر محیطها می تواند توسط خانواده تعدیل شود. از این رو خانواده پایهگذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی، اخلاق، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. سلامت خانواده، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آنها با اصولی که می تواند محیط خانواده را سالمتر سازد، برای کودکان بسیار حائز اهمیت است. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است. مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم، موفق و فعال جامعه از داخل خانوادههای سالم بیرون آمدهاند. همانطور که اغلب افراد ناسالم، پرورشیافته خانوادههای ناسالم بوده اند. انسانها با ورود به اجتماع، ویژگیهای سالم یا ناسالمی را که در خانواده دریافت کرده اند وارد اجتماع می کنند، از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانوادههای آن وابسته است (نظری، 1386).
علیرغم اهمیت زیاد خانواده، امروزه نتایج آمارها حکایت از گسستن خانواده در عصر حاضر دارد. طبق آمار سازمان ثبت احوال ایران در سال (1392)، 155369 طلاق در کل کشور ثبت شده است. بعبارتی در مقابل هر 5 ازدواج یک مورد طلاق گزارش شده است. در سال 92 نسبت به سال 91 حدود 5000 مورد طلاق بیشتری ثبت شده است. همچنین در سال 91 در مقابل هر 5/5 ازدواج یک طلاق ثبت شده است (www.sabteahval.ir). طی تحقیقات صورت گرفته به نظر میرسد یکی از عوامل اثرگذار بر زندگی بعدی فرد، یعنی زندگی مشترک، خانواده اصلی باشد. نتایج پژوهشهای حسینیان، یزدی و جاسبی (1386) و خمسه و حسینیان (1389) نیز نشان می دهند که بین رضایت و صمیمیت زناشویی با خانواده اصلی و تجربه خشونت در دوران کودکی همبستگی معنیداری وجود دارد. یافته های جاکت و سورا (2001) از پژوهشی با شرکت 232 زوج نیز نشان داد، زنانی که در خانوادههای گسسته (مطلقه) بزرگ شده بودند، در مقایسه با زنانی از خانوادههای باثبات، در روابط جاری خود با همسرانشان بیشتر از بدبینی و تعارض و کمتر از اعتماد و رضایت گزارش دادند. این نتایج نشان میدهد، افرادی که در خانوادههای مشکلدار پرورش می یابند احتمالاً مستعد تکرار تجارب و مشاهدات گذشته در زندگی زناشویی خود هستند. از طرف دیگر انسان موجودی اجتماعی است که بسیاری از نیازهایش را از طریق ارتباط با دیگران برآورده میسازد. ادراکی که فرد از حمایت دیگران دریافت می کند می تواند به او در کاهش تنشهای حاصل از موقعیتهای مختلف کمک کند. یافته های لی، یه چانگ، پارک و هونگ چانگ، (2004) نشان می دهند که حمایت اجتماعی نیرومندترین نیروی مقابلهای برای رویارویی موفقیتآمیز و آسان در زمان درگیری با شرایط تنشزا شناخته شده و تحمل مشکلات را برای بیماران تسهیل می کند. دوشه و همکاران، (2006) نیز به این نتیجه رسیدند که مشکلات روانی در زنان پس از یائسگی با حمایت اجتماعی آنان ارتباط دارد؛ بنابراین حمایت اجتماعی به افراد برای مقابله با موقعیتهای مختلف کمک می کند همچنین زندگی زناشویی فرد را با کاهش تنشها تحت تأثیر قرار دهد.
توانایی در حل مشکلات نیز یکی از مهارت هایی است که می تواند در زندگی زناشویی تأثیرگذار باشد. همانطور که پژوهش جاکوبسن (1996) عنوان می کند زمانیکه همسران دچار مشکلات ارتباطی و حل مسئله شوند، کار با همدیگر را مشکل مییابند و پذیرش تفاوتهای همدیگر برای آنها دشوار می شود.
بنابراین بدلیل اهمیت خانواده و از طرفی بصدا در آمدن زنگ خطر درباره گسستگی خانواده ضرورت وجود داشت تا ابعاد بیشتری از عوامل مؤثر بر مسائل زناشویی و ازدواج بررسی شوند.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- اهداف اصلی
- بررسی رابطه بین سلامت خانواده اصلی و عملکرد ازدواج.
- بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی دوستان، خانواده و عملکرد ازدواج.
- بررسی رابطه بین حل مشکل خانواده و عملکرد ازدواج.
- بررسی ارتباط چندگانه بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده، حمایت اجتماعی دوستان و حل مشکل خانواده با عملکرد ازدواج.
- بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در سطح سلامت خانواده اصلی.
- بررسی تفاوت بین حوزیان و دانشجویان در میزان حمایت دوستان و خانواده.
- بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در میزان حل مشکل خانواده.
- بررسی تفاوت بین حوزویان و دانشجویان در میزان عملکرد ازدواج.
1-4-2- اهداف فرعی
- بررسی رابطه بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده و دوستان و حل مشکل خانواده با مؤلفه های عملکرد ازدواج شامل ارتباط، ابرازگری عاطفی، حل مسئله، نقش، انعطافپذیری، فرزندپروری، اقتصاد، خانواده و دوستان، ارزشها، مراقبت جسمانی و روانی و عملکرد کلی.
- بررسی تفاوت بین مردان و زنان در سطح سلامت خانواده اصلی.
- بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان حمایت دوستان و خانواده.
- بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان حل مشکل خانواده.
- بررسی تفاوت بین مردان و زنان در میزان عملکرد ازدواج.
1-5- فرضیه های پژوهش
1-5-1- فرضیه های اصلی
1-بین سلامت خانواده اصلی و عملکرد ازدواج ارتباط معنیدار وجود دارد.
2-بین حمایت اجتماعی خانواده و دوستان با عملکرد ازدواج ارتباط چندگانه وجود دارد.
3-بین حل مشکل خانواده و عملکرد ازدواج ارتباط معنیدار وجود دارد.
4-بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده حمایت اجتماعی دوستان و حل مشکل خانواده با عملکرد ازدواج ارتباط چندگانه معنیدار وجود دارد.
5-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر سلامت خانواده اصلی تفاوت معنیدار وجود دارد.
6-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر حمایت خانواده و دوستان تفاوت معنیدار وجود دارد.
7-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر حل مشکل خانواده تفاوت معنیدار وجود دارد
8-بین دو گروه طلاب علوم دینی و دانشجویان از نظر متغیر عملکرد ازدواج تفاوت معنیدار وجود دارد.
1-5-2- فرضیه های فرعی
- بین سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی خانواده، حمایت اجتماعی دوستان و حل مشکل خانواده با مؤلفه های عملکرد ازدواج شامل ارتباط، ابرازگری عاطفی، حل مسئله، نقش، انعطافپذیری، فرزندپروری، اقتصاد، خانواده و دوستان، ارزشها، مراقبت جسمانی و روانی و عملکرد کلی ارتباط چندمتغیری معنیدار وجود دارد.
- بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر سلامت خانواده اصلی تفاوت معنیدار وجود دارد.
- بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر حمایت خانواده و دوستان تفاوت معنیدار وجود دارد.
- بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر حل مشکل خانواده تفاوت معنیدار وجود دارد.
- بین دو گروه مردان و زنان از نظر متغیر عملکرد ازدواج تفاوت معنیدار وجود دارد.
1-6- انواع متغیرها از لحاظ نقش آنها در پژوهش
متغیرهای ملاک: عملکرد ازدواج و زیر مولفه های آن (ارتباط، ابرازگری عاطفی، حل مسئله، نقش، انعطافپذیری، فرزندپروری، اقتصاد، خانواده و دوستان، ارزشها، مراقبت جسمانی و روانی)
متغیر پیشبین 1: سلامت خانواده اصلی.
متغیر پیشبین 2: حمایت اجتماعی.
متغیر پیشبین 3: حل مشکل خانواده.
1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
1-7-1- تعاریف مفهومی
1-7-1-1- عملکرد ازدواج و ابعاد آن
در برگیرنده منظومه باورها و الگوهای تعامل زوجهای خوشبخت میباشد که شامل ویژگیهای احترام، پذیرش، ترمیم سریع روابط قطعشده، برخورد معقول با سبکهای متفاوت گفتگو، در نظر داشتن نیاز به صمیمیت و قدرت، فرزندپروری مقتدرانه، ایجاد شبکه خوب حمایت اجتماعی و دارا بودن تعامل مثبت، می شود (ثنایی، 1387). ابعاد عمبکرد ازدواج شامل این موارد می شود. ارتباط: منظور از ارتباط، رفتار کلامی یا غیرکلامی در زمینه اجتماعی است و شامل نمادها و نشانه هایی است که توسط اشخاص، برای تبادل معنا به کار میرود. ابراز عاطفی: منظور از عاطفه، رفتار معنیدار و گویا، شامل خنده و ابراز احساسات و عواطف است. حل مسئله و تصمیمگیری: منظور از این بعد، سطح توانایی خانواده در حل مشکلاتی است که منجر به حفظ مؤثر خانواده می شود. انعطافپذیری: منظور از انعطافپذیری، توانایی نظام خانوادگی و زناشویی در تغییر ساختار قدرت یا روابط نقشها و قواعد روابط در پاسخ به استرسهای رشد و یا موقعیتی است. فرزندپروری: منظور از فرزندپروری، رویکرد و نگرش والدین در آموزش و تعلیم چگونگی رفتار، به فرزندان میباشد. اقتصاد و مسائل مالی: نگرش زوجین و اعضای خانواده به برنامه ریزیهای مالی و مدیریت آنان در نحوه خرجکردن میباشد. خانواده و دوستان: منظور یک سیستم اجتماعی، شامل گروهی از افراد است که از طریق ازدواج، تولید مثل و پرورش فرزندان با یکدیگر زندگی می کنند. ارزشها: منظور از این مؤلفه، اهمیت و بهای یک عقیده یا گزینه که به زندگی معنا میبخشد. مراقبت جسمانی و روانی: منظور از این مؤلفه، توانایی انجام و اداره نیازهای تربیتی و فراهمکردن مراقبتهای جسمانی و روانی است. عملکرد کلی: منطور از این مؤلفه، قابلیت و توانایی عملکرد خانواده، در چهار حوزه مهم: الف- عملکرد فردی، ب- عملکرد زناشویی، ج- عملکرد مشارکتی و د- عملکرد اجتماعی- اقتصادی میباشد (رفاهی، 1387).
1-7-1-2- سلامت خانواده اصلی و ابعاد آن
استقلال و صمیمیت دو مفهوم کلیدی در حیات یک خانواده سالم محسوب میشوند. خانواده سالم به اعضای خود استقلال میدهد و همچنین خانواده سالم خانوادهای محسوب می شود که در فضای خانواده و روابط، صمیمیت ایجاد می کند (ثنایی، 1387). در ادامه به تعریف دو خرده مقیاس سلامت خانواده اصلی میپردازیم. استقلال: در این الگو خانواده سالم به اعضای خود استقلال میدهد و این استقلال با تأکید بر صراحت بیان، مسئولیت، احترام به سایرین، بازبودن با دیگران و قبول جدا شدن و فقدان بوجود میآید. صمیمیت: خانواده سالم خانوادهای محسوب می شود که در فضای خانواده و روابط صمیمیت ایجاد می کند و این کار را با تسویق بیان انواع احساسها، ایجاد یک فضای گرم در خانه، یعنی روحیه و حال و هوا، حل تعارضها بدون ایجاد استرس غیر لازم، ایجاد حساسیت نسبت به همفهمی و ایجاد اعتماد به انسانها براساس نیکی نهاد آدمی انجام میدهد (ثنایی، 1387).
آخرین نظرات