ابی[۱۶]، اندروز[۱۷] و هالمن[۱۸] (۱۹۹۲) معتقدند که ناباروری منجر به کاهش عزت نفس و کنترل درونی و افزایش تعارضات بین فردی در زوجین نابارور میشود و هم چنین استرس ناشی از ناباروری اثرات مخرب روی کیفیت زندگی دارد و این تاثیر منفی در زنان بیشتر از مردان است.
کیفیت زندگی
کلمه کیفیت از لغت لاتین به معنی چیزی و چه (Qual) استخراج شده است. نخستین تلاش برای کیفیت زندگی در سال ۱۹۴۸ توسط سازمان بهداشت جهانی صورت گرفت که سلامتی را نه فقط فقدان بیماری، بلکه وجود سلامتی و رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی دانست (آزاد، ۱۳۸۸).
کیفیت زندگی مفهومی است بسیار انتزاعی که نمیتوان برای آن تعریف جامعی ارائه داد و بطور کلی تعریف مفهومی آن چندان ساده نیست ولی بر حسب نیاز میتوان برای آن تعاریف عملیاتی ارائه کرد (نیلفروشان و همکاران، ۱۳۸۵). با این حال دونالد کیفیت زندگی را اصطلاحی توصیفی عنوان میکند که به سلامت و ارتقاء عاطفی، اجتماعی و جسمی افراد و توانایی آنها برای انجام وظایف روزمره اشاره دارد (دونالد[۱۹]، ۲۰۰۱). کیفیت زندگی، مجموعه ای از رفاه جسمانی، روانی و اجتماعی است که توسط شخص یا گروه اشخاص درک میشود. مانند شادی، رضایت و افتخار، به نحوی که بهترین مفهوم آن احساس خشنودی است که به هر علتی فرد از زندگی خود دارد (پارک، ۲۰۱۱).
کیفیت زندگی از بنیادیترین مفاهیم مطرح در روانشناسی مثبتنگر است (اسکالاک[۲۰] و همکاران، ۲۰۰۲). سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۰ این مفهوم را به این صورت تعریف کرده است: کیفیت زندگی درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان است؛ پس، کاملاً فردی است و برای دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگیشان استوار است. کیفیت زندگی درجهی احساس اشخاص از تواناییهایشان در مورد کارکردهای جسمی، عاطفی و اجتماعی است (به نقل از نادری و همکاران، ۱۳۹۰).
کیفیت زندگی مفاهیم عمده ای را که موجب رضایت کلی از زندگی میشود در بر میگیرد. این مفاهیم شامل سلامتی، مسکن مناسب، اشتغال، امنیت شخصی و خانوادگی، آموزش و اوقات فراغت میباشد (به نقل از جواهری و همکاران، ۱۳۸۹).
برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکرد عینی تعریف کرده اند و موارد آشکار و مرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمانی، شرایط شخصی (ثروت، شرایط زندگی و…)، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانستهاند. در مقابل این رویکرد، رویکرد ذهنی وجود دارد که کیفیت زندگی را مترادف با شادی یا رضایت فرد درنظر میگیرد و بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تاکید دارد (لیو[۲۱]، ۲۰۰۶).
بین دو رویکرد عینی و ذهنی، رویکرد جدیدی به نام رویکرد کل نگر وجود دارد که نظریهپردازان آن معتقد هستند کیفیت زندگی همانند خود زندگی، مفهومی پیچیده و چند بعدی است و در بررسی آن هر دو مؤلفه عینی و ذهنی را در نظر میگیرند (مالکینا- پیخ [۲۲]و پیخ[۲۳]، ۲۰۰۸). در حال حاضر کیفیت زندگی یکی از نگرانیهای عمده سیاستمداران و متخصصان علم پیشگیری است و به عنوان شاخصی برای اندازهگیری وضعیت سلامت در تحقیقات شناخته شده و به کار میرود. به دلیل اهمیتی که مفهوم کیفیت زندگی پیدا کرده است، سازمان جهانی بهداشت یکی از اهداف عمده خود را تا سال ۲۰۱۰ افزایش کیفیت زندگی ذکر میکند (گروه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، ۱۹۹۴).
کیفیت زندگی به تامین سلامتی و شادکامی در افراد و بهره مندی آنها از یک زندگی سالم کمک میکند.کیفیت زندگی، مفهومی است که در سه دهه گذشته تلاشهای زیادی برای تعریف و اندازهگیری عینی آن انجام شده است (هاگرتی[۲۴] و همکاران، ۲۰۰۱). اما با وجود پژوهشهای گستردهای که در زمینه کیفیت زندگی انجام شده است اما هنوز تعریف واحد و مورد توافق همگان درباره کیفیت زندگی ارائه نشده است.
جدول ۲-۱: قسمتی از الگوی سیستمی کیفیت زندگی
درون داد | واسطه | برون داد |
شخصیت | ازدواج و کودک | خانواده و دوستان |
خدمات آموزشی | سطوح آموزش | بهزیستی عاطفی |
سرمایه | مصرف | بهزیستی مادی |
خدمات بهداشتی | سلامت شخص | سلامتی |
آزادی | انتخاب شغل | کار و بهره وری |
جدول ۲-۱ الگوی سیستمی کیفیت زندگی بر اساس رویکرد هاگرتی (۲۰۰۱)، را نشان میدهد که در آن درون دادهای سیاستهای عمومی، با پیامدهای کیفیت زندگی ربط پیدا میکند. در این الگو، کیفیت زندگی در سطح کلان تر و به صورت نظام دار بررسی شده و دارای پنج شاخه شامل روابط خانواده و دوستان، بهزیستی عاطفی و مادی، سلامت جسمی و کار و بهرهوری است. این قواعد بازی خانوادگی و سیاست عمومی (واسطه) است که، کیفیت زندگی (برون داد) را تعریف و حفظ میکند نه درون دادهای فردی (به نقل از صافی و همکاران، ۱۳۹۰).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه:
(فایل کامل موجود است)
پایان نامه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس بر کاهش استرس، افکار خودآیند منفی
کیفیت زندگی در سطح فردی به جهان بینی فرد و نگاه او به زندگی بستگی دارد. همهی بحث کیفیت زندگی سرانجام به فرد بر میگردد، این فرد است که باید احساس کند همهی تلاشهایی که در سطح جهانی و ملی و محلی صورت میگیرد، زندگی او را بهبود میبخشد (خوارزمی، ۱۳۸۲).
ویژگیهای کیفیت زندگی
این ویژگیها عبارتند از: چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن.
- چند بعدی بودن : متخصصان معتقدند کیفیت زندگی موضوعی چند بعدی است و توافق دارند که مفهوم کیفیت زندگی همواره ۴ بعد جسمی، روانی، اجتماعی و روحی را در بر میگیرد.
- ذهنی بودن: کیفیت زندگی را باید بیشتر به صورت یک مفهوم ذهنی به کار برد. ارزیابی فرد از سلامت و خوب بودنش عامل کلیدی در مطالعه کیفیت زندگی میباشد. قضاوت فرد در مورد بیماری، درمان و سلامتی خود اهمیت بیشتری نسبت به ارزیابی عینی از سلامتی دارد. به عنوان مثال ممکن است فردی از یک یا چند بیماری مزمن رنج ببرد ولی خودش را سالم بداند در صورتی که فرد دیگری با وجود آنکه هیچ نشان عینی از بیماری ندارد خود را بیمار میپندارد. عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارتست از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه از دیدگاه فرد باید باشد.
- پویا بودن: پویایی کیفیت زندگی به این معناست که با گذشت زمان تغییر می کند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد. این مشخصه در یک رابطه طولی قابل مشاهده است.
بنابراین عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی در سه طبقه قرار دارند :
- مشخصات فردی شامل متغیرهای جمعیت شناختی
- شاخصهای عینی کیفیت زندگی که شرایط محیطی هستند و بر متغیرهای مربوط به کیفیت زندگی تاثیر میگذارند. این شاخصها عبارتند از وضعیت اقتصادی، اجتماعی سیاسی، فرهنگی، محیطی و شرایط و امکانات زندگی
- شاخصهای ذهنی کیفیت زندگی که با مفاهیمی نظیر احساس رضایت مندی از زندگی، رفاه و آسایش جسمی و روانی و شادکامی توصیف می شود (ریبریو، ۲۰۰۴؛ به نقل از مهدیزاده، ۱۳۹۱).
ابعاد و جنبههای کیفیت زندگی
از نظر سازمان جهانی بهداشت (WHO) ابعاد و جنبههای تشکیل دهنده کیفیت زندگی از این قرار هستند (به نقل از مشیریان فراحی، ۱۳۹۳):
جدول ۲-۲ : ابعاد و جنبههای تشکیلدهنده کیفیت زندگی ارائه شده توسط سازمان جهانی بهداشت
ابعاد | جنبهها |
سلامت جسمی | سلامت عمومی، درد و ناراحتی، انرژی و خستگی، فعالیت جنسی، خواب و استراحت |
روان شناختی | هیجانات مثبت و منفی، عملکرد حسی، یادگیری، حافظه و تمرکز حواس، عزت نفس، تصویر بدن |
سطح استقلال | فعالیت روزمره زندگی، وابستگی به مواد
(داروئی و غیر داروئی)، تحرک و ظرفیت ارتباط |
ارتباطات اجتماعی | ارتباطات صمیمی و هیجانی، حمایتهای اجتماعی، فعالیتها به عنوان حامی |
محیطی و حمایتی | ایمنی و امنیت فیزیکی، محیط خانه، رضایت کاری، منابع مالی، مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی |
دسترسی و کیفیت | فرصتهایی برای کسب اطلاعات و مهارتهای جدید، مشارکت و داشتن فرصتهایی برای فعالیتهای تفریحی سرگرم کننده، حمل و نقل |
بعد معنوی | معنویت، مذهب و عقاید شخصی |
آخرین نظرات