نواندیشان فردا - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت دولتی : تأثیر رفتار اخلاقی و رضایت شغلی بر تعهد سازمانی کارمندان
  • پایان نامه بررسی تأثیر متغیرهای نسبت فعالیت معاملاتی، ریسک و تنوع پرتفوی بر بازده مازاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری
  • پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت : بررسی نگرش کارگران و کادر اداری و مدیران سطوح پایین در خصوص انتصاب مدیران مراکز صنعتی
  • پایان نامه بررسی میزان مشتری مداری بانکها بر اساس معیار نتایج مشتریان در مدل EFQM
  • پایان نامه بررسی تطبیقی قاعده غرور در حقوق ایران و انگلیس
  • پایان نامه مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سبک های دلبستگی
  • پایان نامه رابطه ی بین انعطاف پذیری مالی و تصمیمات ساختار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران
  • پایان نامه بررسی راهکارهای ارتقای خدمات الکترونیک بانک پاسارگاد
  • پایان نامه مقایسه میزان شادمانی و رضایت شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی شیراز
  • ابلاغ اجرائیه به وراث متعهد – تنظیم و اجراییه سند در دفاتر اسناد رسمی
  • پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت : بررسی مقایسه رضایتمندی شغلی در سازمان آموزش و پرورش با سازمان بهزیستی سنندج
  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت: طبقه بندی مشتریان بر اساس تکنیک شاخص مروجین با رویکرد فازی
  • سازوکارهای شناختی رفتاری – پیدایش اختلال لجبازی – نافرمانی
  • پایان نامه تحلیل تجربی رابطه بین کاهش نا­برابری آموزشی و بهره­وری­کل عوامل تولید در ایران
  • حقوق اطفال در مجامع بین المللی
  • پایان نامه شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر بازارداری بیمه مسؤلیت
  • دانلود پایان نامه رشته مدیریت : شناسائی و اولویت بندی خدمات موثر بر رضایت مشتریان محصولات صادراتی
  • تخلفات انتظامی پزشکی
  • پایان نامه تبیین و ارزیابی موقعیت ­یابی استراتژیک شرکت نودر در صنعت تولید درب
  • پایان نامه آموزه های تربیتی مفاتیح الجنان
  • آثار و پیامدهای رعایت عدالت در سازمان
  • پایان نامه مقایسه کیفیت زندگی زنان ازدواج مجدد کرده وغیر ازدواج کرده شاهد
  • بازخورد ۳۶۰ درجه
  • پایان نامه بررسی روابط بین سرمایه گذاری سازمان در سرمایه اجتماعی ، تعلق کارکنان ، پیامدهای کاری و عملکرد مشتری
  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت : تأثیر عملکرد مدیران کمیته امداد امام خمینی(ره) استان مرکزی در جلب مشارکت ها
  • پایان نامه ارشد رشته مدیریت : رابطه رضایت مشتری و عملکرد تجاری شرکتهای صنعت بیمه
  • پایان نامه: تأثیر ویژگی های فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی
  • پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی کارکنان و ارتباط سازمان با مشتری
  • پایان نامه ابعاد هویت زن مسلمان در اندیشه امام خمینی
  • پایان نامه ارشد مدیریت گرایش بازاریابی: بررسی عوامل مرتبط با فرآیند تصمیم گیری خریداران کالاهای لوکس در شهر مشهد
  • پایان نامه بررسی تدابیر پیش‌گیری وضعی از وقوع قتل عمد
  • رابطه نظام عدالت ترمیمی با نظام عدالت کیفری
  • پایان نامه بررسی تأثیر آموزش خود تحولی بر تحول اخلاقی نوجوانان شهر اصفهان و تعیین رابطه ی تحول اخلاقی با متغیرهای جمعیت شناختی
  • دیدگاه فرایند کارکرد رابطه زناشویی
  • پایان نامه بررسی عوامل مؤثر بر رشد تعلق سازمانی
  • پایان نامه حدود و آثار ریاست مرد بر همسر در فقه امامیه و حقوق ایران
  • پایان نامه بررسی رابطه الگو های مصرف و رفاه ذهنی در بین ساکنین بالای ۱۵ سال شهر تهران
  • پایان نامه بررسی رابطه خودمدیریتی با سلامت سازمانی بر اساس الگوی مدیریت بسیجی
  • دانلود پایان نامه ارشد رشته مدیریت : تأثیرمولفه های E-CRM برکیفیت روابط الکترونیک بامشتریان
  • پایان نامه بررسی و مقایسه کمال گرایی، احساس تنهایی و حساسیت به اضطراب
  • مولفه های کیفیت زندگی:
  • تحویل وتسلیم اموال غیرمنقول – تنظیم و اجرائیه سند
  • ویژگی های کلیدی رفتار شهروندی
  • پایان نامه کارکرد سریالهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
  • پایان نامه تاثیر شفاف سازی اطلاعات مالی برمسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت ...
  • پایان نامه مقایسه‌ی ثبت بین‌المللی ورقه‌ی اختراع با حقوق داخلی ایران
  • پایان نامه اثر چرخه های تجاری بر سیاست های تامین مالی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
  • پلیس و حقوق شهروندی
  • پایان نامه تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر سرمایه فکری در آموزش وپرورش شهرستان کاشان
  • تعریف مدیریت روابط مشتریان(CRM)

آخرین نظرات

  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه : نقش عوامل محیطی در بزهکاری
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در دانلود پایان نامه درباره اهداف مشاوره گروهی
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در عشق در ویس و رامین
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در عشق در ویس و رامین
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در نابهنجاری روانی از دیدگاه آدلر
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در متن کامل پایان نامه : شرایط رابطه درمانی
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در اشترنبرگ: مدل مثلث عشق
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی عوامل موثر بر اعتماد الکترونیک در وب سایت های گردشگری
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی میزان آشنایی کتابداران کتابخانه‌ها با معیارهای اخلاق حرفه‌ای کتابداری
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی رابطه هویت دینی و مدیریت بدن در بین جوانان 24-15 ...
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه بررسی علل مهاجرت افغان ها به ایران
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه طراحی و تدوین استراتژی‌های مناسب برای محصولات موسیقایی ایرانی با رویکرد صادرات با ...
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در پایان نامه سنجش سواد مالی دانشجویان و ارتباط آن با رفاه ذهنی ...
عدالت ترمیمی در دیگر کشورها :استرالیا
ارسال شده در 1 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

گفتار اول : تحولات ترمیمیی شدن عدالت در استرالیا

ایجاد ارتباط میان نظریه برایت ویت و روش نشست در نیوزلند را « جان مک دونالد » صورت داد . وی در سال ۱۹۹۰ به اتفاق همکار خود « استیون ایرلند »[۲] از بخش سیاست گذاری و برنامه ریزی اداره خدمات پلیس « نیوساوث ویلز » به نیوزلند مسافرت کرد تا در خصوص اجرای روش نشست در این کشور تحقیق کند . پس از برگشت ، پیشنهاد نمود « نیوساوث ویلز » اهم شاخصهای « مدل نشست نیوزلند » را بپذیرد اما اجرای آن در اداره خدمات پلیس متمرکز شود . بر اساس این پیشنهاد طرح اجرای روش نشست از طریق پلیس در « وگا وگا » (نیوساوث ویلز) در سال ۱۹۹۱ به اجرا در آمد و بدین ترتیب نظریه شرمساری بازپذیرکننده برایت ویت با اجرای روش نشست بر اساس « مدل وگا» مرتبط گردید . در سال ۱۹۹۳ ، در نشست کمیسرهای پلیس استرالیا ، اداره خدمات پلیس استرالیا تشویق گردید تا اجرای مدل وگا را در سراسر استرالیا توسعه دهد . بر این اساس روش مذکور در اندک مدتی در نیوساوث ویلز ، منطقه پایتخت ( Act) ، کویینزلند ، منطقه شمال استرالیا و تاسمانیا به اجرا در آمد . در این راستا ، مباحث متعددی در خصوص ویژگیهای مدل وگا و مقایسه آن با مدل نشست نیوزلند مطرح شد . به علاوه در همین زمان ، گروههای تحقیق پارلمانی در استرالیای غربی ، کویینزلند ، نیوساوث ویلز و در استرالیای جنوبی تأسیس گردیده بوند تا در خصوص علل افزایش جرایم خشونت باز و اتخاذ رویکرد های مؤثرتر در رابطه با جرایم ارتکابی صغار تحقیق کنند . [۳]از این جهت در سال ۱۹۹۳ اولین گرایش به روش نشست در عرصه قانون گذاری ، به عنوان روشی مناسب با یکی از گزینه های قابل توجه برای واکنش علیه جرایم ارتکابی صغار ، در استرالیای جنوبی بروز نمود . پس از آن کلیه حوزه های قضایی در استرالیا به جز حوزه قضایی پایتخت (Act) و ویکتوریا اقدام به وضع قوانینی جهت پذیرش روش نشست نمودند . در روند قانون گذاری مذکور ، همه حوزه ها به جز یک حوزه که از مدل وگا تبعیت نمود ، مدل نشست نیوزلند را پذیرفتند . با وجود این ، در حال حاضر مدل وگا در سه حوزه قضایی استرالیا مورد استفاده قرار می گیرد : منطقه پایتخت (Act) که روش نشست از سال ۱۹۹۵ به اجرا در آمده و تحت تأثیر نظریه باریت ویت به حیات خود ادامه داده است ، منطقه « تاسمانیا » که ابتدا روش مذکور را پذیرفته است لیکن در حال حاضر به اجرای هر دو مدل می پردازد ، و منطقه شمال استرالیا که در رابطه با صغار ۱۰ تا ۱۷ سال از طریق پلیس ( در اجرای سیاست قضازدایی ) و نوجوانان ۱۵ تا ۱۷ سال از طریق دادگاه به مورد اجرا گذارده می شود .[۴] بررسی دقیق تر کیفیت اجرای نشست به عنوان روش غالب اجرای عدالت ترمیمی در میان ایالتهای هشت گانه استرالیا تفاوتهای دیگری را نیز نشان می دهد . رای مثال روش نشست در « نیوساوث ویلز» از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۷ بدون تصویب مقررات خاصی به مورد اجرا گذاشته شد و در سال ۱۹۹۷ در قانون بزهکاران جوان مدنظر قرار گرفت . اجرای روش نشست از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ با محوریت پلیس و از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷ توسط یک فرد به عنوان میانجی بوده است . از سال ۱۹۹۸ تا کنون اجرای این روش بر اساس دعوت تسهیل کننده یا هماهنگ کننده جلسه صورت می پذیرد . محل اجرای این روش در ابتدا مرکز خدمات پلیس ، سپس محل برگزاری میانجی گری و در حال حاضر در بخش عدالت کیفری صغار است . ارجاع پرونده به برنامه نشست حسب مورد از طریق دادگاه یا پلیس صورت می پذیرد و سالانه در حدود ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ برنامه در این منطقه اجرا می شود . در منطقه شمال نیز اجرای برنامه با تصویب قانون صغار در سال ۱۹۹۷ که در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ اصلاح شده است رسماً آغاز گردید . اجرای این برنامه در ابتدا بر عهده مجری یا کارپرداز برنامه نشست و از سال ۲۰۰۰ بر عهده اداره پلیس است حسب مورد ممکن است از مأموران پلیس یا غیر آنها استفاده شود . محل اجرای برنامه ، بخش اصلاح و تربیت ( در صورت ارجاع از طرف دادگاه ) یا اداره پلیس ( در صورت اجرای این روش توسط پلیس و به منظور قضازدایی ) است . در حوزه قضایی« کویینزلند» اجرای برنامه نشست در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶ بر عهده پلیس و از ۱۹۹۶ به بعد بر عهده تسهیل کننده یا هماهنگ کننده برنامه است . محل اجرای برنامه که قبلاً بخش عدالت کیفری صغار بوده است در حال حاضر در بخش خدمات خانواده ، جوانان و اجتماع می باشد . ارجاع پرونده به برنامه نشست از طریق پلیس یا دادگاه صورت می پذیرد . دادگاه ها اصولاً قبل از صدور حکم اقدام به ارجاع پرونده می کنند . در استرالیای جنوبی اجرای برنامه نشست پس از تصویب قانون بزهکاران جوان در سال ۱۹۹۳ صورت گرفته است . تصویب این قانون نتیجه تحقیقات کمیته تحقیق پارلمان در رابطه با علل بزهکاری صغار و روشهای مقابله با آن بوده است . اجرای برنامه نشست در این منطقه بر عهده « هماهنگ کننده عدالت کیفری جوانان » است و محل اجرای آن حسب تصمیم دادگاه مشخص می شود . اصولاً ارجاع پرونده از طرف پلیس و گاهی توسط دادگاه صورت می پذیرد . سالانه در حدود ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ برنامه نشست در این منطقه به اجرا گذاشته می شود .[۵]

 

گفتار دوم : ارزیابی اجرای عدالت ترمیمی در استرالیا

به منظور بررسی نتایج اجرای برنامه نشست به عنوان روش اصلی اجرای عدالت ترمیمی در استرالیا تحقیقات متعددی انجام شده است . از میان تحقیقات مذکور می توان به دو پژوهش کلان اشاره کرد : پژوهش اول پروژه آزمایش شرمساری بازپذیرکننده کانابرا(RISE) است . در این پروژه اطلاعت لازم در خصوص این جرایم گردآوری شد : رانندگی در حال مستی ، جرایم علیه اموال توسط اطفال و جرایم خشونت بار اطفال ( به علاوه بزرگسالان تا ۲۹ سال) . تجزیه و تحلیل اولیه اطلاعات گردآوری شده حاکی از آن است که :

۱.حسب اعلام بزهکاران ، عدالت و انصاف در روش نشست بهتر از دادگاه محقق می شود .

۲.با توجه به اظهار نظر بزهکاران در روش نشست فرصت و امکان بیشتری برای جبران خسارت ناشی از جرم ، در مقایسه با دادگاه به بزهکاران داده می شود .

۳.روش نشست بیش از دادگاه موجبات افزایش احترام بزهکاران به پلیس و قانون را فراهم می کند.

۴.بزه دیدگانی که در روش نشست مشارکت داشته اند در مقایسه با بزه دیدگان در دادگاه ، احساس بهتری از اجرای عدالت داشته اند .[۶]

دومین پژوهش ، ناظر بر ارزیابی نتایج استفاده از روش نشست در استرالیای جنوبی است که به اختصار طرح SAJJ[7] موسوم است . پژوهشگران در این طرح ضمن گردآوری اطلاعات راجع به ۸۹ برنامه نشست اجرا شده در سالهای ۱۹۹۸-۱۹۹۹ با ۱۷۲ بزهکار و بزه دیده نیز مصاحبه کرده اند . در این پژوهش تنها به مطالعه جرایم خشونت بار و جرایم شدید علیه اموال پرداخته شد . به علاوه از مأموران پلیس و مجریان و هماهنگ کنندگان برنامه نشست نیز ابتدا در سال ۱۹۹۸ و سپس در سال ۱۹۹۹مصاحبه شد .

تفاوت طرح SAJJ با طرحRISE در این است که در طرح SAJJ ، روش نشست مبتنی بر مدل نیوزیلندی مورد مطالعه قرار گرفت . به علاوه در طرح مذکور ( SAJJ) اقدام به مقایسه دادگاه با روش نشست نشده است .

مهم ترین یافته های پژوهش SAJJ عبارتند از :

۱.بر اساس معیار عدالت در آیین دادرسی که مرکب از عناصر احترام به طرفین ، رعایت انصاف و امکان مشارکت و اظهار نظر است ، اعضای شرکت کننده در برنامه نشست یعنی پلیس ، مجری یا هماهنگ کننده برنامه ، بزه دیدگان و بزهکاران ، اعلام رضایت کرده اند .

۲.در مقایسه با یافته فوق ، وجود همکاری مثبت میان بزهکار ، بزه دیده و حامیان آنها در اجرای برنامه نشست ، قابل اثبات نیست .

۳.اگرچه بزهکاران نتایج حاصل را منصفانه می دانند اما به منظور جبران خسارت با محدودیت هایی روبرو بوده و بزه دیدگان نیز نظر مساعدی نسبت به بزهکاران با توجه به این محدودیت نداشته اند .

۴.بزه دیدگان شرکت کننده در برنامه ، نسبت به بزهکاران در طول زمان دیدگاه مناسب تری یافته اند .

۵.با وجود آنکه درصد مشابهی از بزه دیدگان دیدگاه مثبت و منفی نسبت به بزهکاران داشته اند ، یک سال پس از اجرای برنامه نشست ، بیشتر آنها آن را برنامه ای ارزشمند دانسته و از نظر کیفیت حل و فصل مشکل آنها و نیز مساعدت به آنها برای بازیابی خویش از نتایج آن راضی بوده اند .

علاوه بر تحقیقات فوق الذکر ، می توان به پژوهش مقایسه ای « پاور » اشاره کرد .[۸] برخی یافته های پژوهش وی به طور خلاصه عبارت اند از :

۱.بزهکاران بیش از ۸۰ درصد از توافقهای حاصل در برنامه نشست را اجرا کرده اند . در مواردی که بزهکاران ابراز پوزش و عذرخواهی کرده اند ، میزان اجرای کامل تعهدات تا ۹۷ درصد بوده است .

۲.تردیدی نیست که شرکت کنندگان در برنامه نشست ، فرایند و نتایج آن را تأیید می کنند . تحقیقات درباره اجرای برنامه نشست در منطقه پایتخت و نیوساوث ویلز حاکی از رضایت بالای بزه دیدگان و بزهکاران است .

۳.نتایج آخرین تحقیقات درباره اجرای برنامه نشست در نیوساوث ویلز حاکی از رضایت بیش از ۹۰ درصد از بزهکاران و بزه دیدگان از پیامدهای اجرای این برنامه است . طبق این تحقیقات در حدود ۹۷ درصد از حامیان بزهکاران از نتایج حاصل راضی بودند و ۹۵ درصد از آنها آن را نسبت به بزه دیدگان منصفانه می دانستند .

۴.بیش از ۹۰ درصد از بزهکاران و بزه دیدگان معتقد بودند که در اجرای برنامه نشست با آنها به احترام و منصفانه رفتار شده است و تقریباً همین تعداد معتقد بودند که به آنها فرصت کافی برای مشارکت و اظهار نظر داده شده بود .

۵.بیش از ۷۹ درصد از بزه دیدگان ، در حدود ۹۰ درصد از بزهکاران و ۹۵ درصد از حامیان آنها رضایت خود را از کیفیت طرح و برخورد با موضوع مطروحه اعلام کرده بودند .[۹]

[۱] John McDonald

[۲] Steven Ireland

 
نظر دهید »
عدالت ترمیمی در دیگر کشورها : آلمان
ارسال شده در 1 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

درباره صغار بزهکار ، اولین برنامه عدالت ترمیمی در قالب برنامه میانجی گری میان بزه دیده – بزهکار و با عنوان هنداشلاگ[۷] در سال ۱۹۸۵ در روتلینگن[۸] و توبینگن اجرا شد . در همین راستا طرحهای دیگری در کلون [۹]و مونیخ و لندشات [۱۰](۱۹۸۷) اجرا شد .

علاوه بر این می توان از برنامه میانجی گری بیله فلد به عنوان وسیله ای برای اجرای سیاست قضازدایی از رسیدگی به جرایم اطفال نیز یاد کرد .

طرح هنداشلاگ با ۲۰۴ بزهکار آغاز به کار کرد . در حدود ۵۷ درصد از بزهکاران موضوع این برنامه مرتکبان تکرار جرم بوده اند و مهم ترین جرایم ارتکابی آنها سرقت ، ضرب و جرح و تخریب اموال دیگران بوده است . همچنین ۷۲ درصد بزهکاران ، شاکی و مدعی خصوصی داشته و ۲۲ درصد از بزه دیدگان نیز نهادها و مؤسسات بوده اند و بقیه ترکیبی از این دو شاکی .

در  کلون ۲۴۶ پرونده که شامل ۳۵۴ بزهکار و ۳۶۳ بزه دیده بود بررسی شد . مهم ترین جرایم ارتکابی بزهکاران ضرب و جرح ، تخریب اموال ، کلاهبرداری و دسیسه و  تقلب بوده است ، در حدود نیمی از بزهکاران این برنامه ، سابقه جنایی داشته ، ۷۵ درصد از آنها دارای شاکی و مدعی خصوصی بوده اند . برنامه های مشابه در بیله فلد و براون شودیگ نیز اجرا شده اند .

ارجاع پرونده به برنامه هنداشلاگ قبل یا بعد از ایراد اتهام به صغیر از طریق دادگاه نوجوانان و جوانان صورت می گرفت و این درحالی است که در برنامه بیله فلد پرونده از طرف دادستان ارجاع می گردید .

 

 

گفتار اول : تحولات اجرای عدالت ترمیمی در آلمان

در آلمان ، مقررات قانونی ناظر بر امکان اجرای برنامه های ترمیمی را باید در ماده ۴۶(A) از قانون مجازات عمومی ، ماده ۱۵۳(A) از قانون آیین دادرسی کیفری ومواد ۱۰ و ۱۵ و ۴۵ قانون دادگاه نوجوانان و جوانان که امکان استفاده از میانجی گری را در راستای اجرای سیاست قضا زدایی یا پرداخت و جبران ضرر و زیان وارده به بزه دیدگان فراهم نموده اند ، بررسی کرد . در عمل ، اجرای مقررات فوق الذکر از طریق صدور آیین نامه ها و تدوین اصول راهنمای دیگر همراه بوده است . همچنین باید خاطر نشان کرد که قضازدایی و یا جبران ضرر و زیان گاه قبل و گاهی نیز پس از صدور حکم محکومیت عملی می شود .

درباره صغار بزهکار ، مواد ۴۵و ۴۷ قانون دادگاه نوجوانان و جوانان مصوب ۱۹۵۳ (با اصطلاحات بعدی) امکان اجرای میانجی گری به عنوان یکی از ابزار های تلاش قضا زدایی را فراهم کرد . در اجرای سیاست مذکور ، در صورتی که بزهکار تلاش کند با جبران خسارت بزه دیده ، زمینه توافق و جلب رضایت او را فراهم نماید ، دادستان می تواند از ادامه تعقیب وی خودداری کند .

برای مثال،در براندبرگ [۱۱]دادستان،نوجوان یا جوان بزهکار را به برنامه میانجی گری یا میانجی گری همکار دادگاه نوجوان و جوانان ارجاع می دهد .در صورت موفقیت برنامه و به شرط آنکه جرم ارتکابی شدید نباشد دادستان می تواند از ادامه تعقیب خودداری کند.در مورد جرایم بسیار شدید یا در مواردی که بزهکار سابقه جنایی مهمی دارد،دادستان نسبت به ادامه تعقیب اقدام می کند،لیکن نتایج موفقیت آمیز میان جی گری و تلاش یزه کار برای جبران خسارت بزه دیده را به دادگاه خاطر نشان می کند .

مطابق ماده ۱۰ قانون دادگاه نوجوانان و جوانان ، دادگاه می تواند با صدور دستور اجرای برنامه میانجی گری به عنوان یکی از ابزارهای اجرای فرایند آموزشی برای بزه کار ، از رسیدگی و صدور حکم محکومیت بزه کار خودداری کند . این حکم شبیه ، همان حکم ماده ۱۵ قانون مذکور است که طبق آن عذر خواهی بزه کار و جبران خسارت بزه دیده از طرف او می تواند توسط دادگاه جهت اتخاذ تصمیم مناسب مد نظر قرار گیرد . دادگاه می تواند ضمن اتخاذ تصمیم مبنی بر ترک تعقیب و رسیدگی به پرونده بزه کار ، تدابیر دیگری نیز اتخاذ کند و بزه کار را ملزم به اجرای برنامه هایی از قبیل انجام خدمات اجتماعی ، گذران دوره های آموزشی ،فنی –حرفه ای و غیره بنماید . [۱۲]

در خصوص بزه کاران بزرگسال ، امکان اجرای عدالت ترمیمی وفق ماده ۱۵۳ (A) قانون آیین دادرسی فراهم شده است که بر اساس آن در صورتی که بزهکار بیش از ۲۱ سال (یا در برخی موارد بیش از ۱۸ سال )داشته باشد و شرایط مقرر در ماده مذکور را اجرا کند ، می توان از ادامه تعقیب وی خودداری کرد. برای این منظور اولین شرط آن است که بزهکار مرتکب جرایم غیر شدید شود که تعقیب آنها متضمن فایده ای برای جامعه نیست و به نحو داوطلبانه نسبت به جبران خسارت بزه دیده اقدام کند یا موافقت و رضایت وی را جلب نماید . در چنین وضعیتی ، دادستان نیازمند اخذ موافقت دادگاه برای ترک تعقیب نیست . در مورد جرائم شدید تر ، در صورت جلب رضایت بزه دیده و جبران ضرر و زیان وی ، قاضی می تواند با رضایت دادستان از ادامه تعقیب بزه کار منصرف شود .

نکته جالب توجه آن است که اگر چه شرط فوق تنها شامل برخی جرایم جنحه ای می شود ، اما در عمل موجب عدم تعقیب حداقل نیمی از جرائم قابل محاکمه می گردد . علاوه بر ماده ۱۵۳ (A) ، در ماده ۴۶ (A)  نیز تحت شرایطی ، امکان اجرای برخی برنامه های ترمیمی پیش بینی شده است .

بمنظور اجرای برنامه میانجی گری در آلمان نهادهای مختلفی تأسیس شده اند . در این راستا حداقل می توان از سه نهاد نام برد . اداره حمایت از دادگاه های نوجوانان و جوانان اولین نهادی است که در حدود ۶۰ درصد از برنامه های میانجی گری در آن مستقرند و اجرا می شوند . علاوه بر این باید از اداره خدمات اجتماعی یاد کرد که ۱۵ درصد از برنامه های میانجی گری در آن اجرا می شود . همچنین در حدود ۲۵ درصد از این برنامه ها در اداره  های  خدماتی مستقل عرضه می شود . اجرای برنامه های میانجی گری در اداره حمایت از دادگاه های نوجوانان  و جوانان و اداره خدمات اجتماعی با حمایت مالی دولت و اجرای این برنامه در اداره های خدماتی مستقل با حمایت دولتی و سرمایه خصوصی انجام می شود . برخی از این مراکز صرفاً نسبت به اجرای برنامه میانجی گری نوجوانان و جوانان اقدام می کنند ، در حالی که برخی دیگر  هم در زمینه  میانجی گری بزرگسالان و هم نوجوانان و جوانان فعال می باشند . در این مراکز علاوه بر اجرای برنامه میانجی گری ، ممکن است خدمات دیگری نیز به منظور آموزش بزهکار ، ایجاد شرایط اشتغال وی و … ارائه شود .[۱۳]

مطابق یافته ها یکی از پژوهش ها در سال ۱۹۹۷ درباره فعالیت ۷۱ مرکز ارائه خدمات میانجی گری در آلمان ، ۱۸ مرکز اقدام به ارائه خدمات میانجی گری راجع به هر دو گروه بزرگسال و صغیر بزهکار می کنند ، ۲۳ مرکز صرفاً ناظر بر بزرگسالان و ۳۰ مرکز نیز ناظر بر صغار است . در این تحقیق تأکید شده است که در مجموع ۷۱ مرکز مذکور اقدام به اجرای حدود ۴ هزار برنامه میانجی گری در سال ۱۹۹۷ نموده اند که در آنها ۵۳۰۰ بزهکار و ۴۷۵۰ بزه دیده مشارکت داشته اند .

در سه چهارم موارد ، ارجاع پرونده به مراکز مذکور از طریق دادستان صورت گرفته و اصولاً ۸۷ در صد از پرونده های ارجاعی در مرحله تحقیق در دادسرا بوده اند . نیمی از پرونده های ارجاعی متضمن جرایم علیه اشخاص و باقی مانده شامل جرایم تخریب و سرقت بوده اند . بیشتر بزه دیدگان (۹۵ درصد) شخص حقیقی و ۵ درصد شخص حقوقی بوده اند . طبق این یافته ها ۸۴ درصد از بزهکاران و ۶۶ درصد از بزه­دیگان مرد می­باشند . در حدود ۶۶ درصد از آنها نوجوان ، جوان یا جوان بزرگسال (۱۸-۲۱ سال)     بوده اند .

بزهکاران و بزه دیدگان در یک سوم موارد با یکدیگر آشنا بوده اند و در بقیه موارد حداقل یک بار همدیگر را ملاقات کرده بودند .

طبق نتایج این تحقیق بیشتر بزه دیدگان (۷۳ درصد) و بزهکاران(۸۴ درصد ) خواستار حصول به توافق با یکدیگر بوده اند . نرخ حصول به توافق و آشتی در رابطه با جرایم ارتکابی نوجوانان و جوانان – بزگسالان ۸۵ درصد و همین نرخ در میان بزرگسالان ۷۸ درصد بوده است . ۷۳ درصد از پرونده ها به عذرخواهی و طلب گذشت منجر شده و اکثرآنها توأم با جبران ضرر و زیان نیز بوده اند .

[۱] Nordrhein-Westfalen

[۲] Dusseldorf

[۳] Hagen

[۴] Koln

[۵] Bochum

[۶] Detmold

[۷] Handschlag

[۸] Rutlingen

[۹] Cologne

 
نظر دهید »
عدالت ترمیمی در ایران و اجرای عدالت کیفری در ایران
ارسال شده در 1 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

گفتار اول : رسمی شدن عدالت کیفری از ایران عصر مشروطه

در قانون اصول محاکمات جزایی شرایط لازم برای ایجاد ساختاری به منظور اجرای عدالت کیفری دولت محور مورد توجه قرار گرفت و در نتیجه جرایم اصولاً دارای حیثیت عمومی ( دولتی ) و استثنائاً دارای جنبه خصوصی تلقی گردیده اند . مطابق ماده ۲ قانون مذکور :

« محکومیت به جزا ناشی از جرم است و جرم می تواند دو حیثیت داشته باشد :

اول)  حیثیت عمومی ، از جهتی که محل نظم و حقوق عمومی است .

دوم)  حیثیت خصوصی ، از آن جهت که راجع به تضرر شخص یا اشخاص یا هیئت معینی است . علی هذا جرمی که دارای دو حیثیت است موجب دو ادعا می شود : ادعای عمومی برای حفظ حقوق عمومی و ادعای خصوصی برای مطالبه ضرر و زیان شخصی .»

مطابق ماده ۳ قانون مذکور « اقامه دعوی و تعقیب مجرم یا متهم به جرم از حیث حقوقی ، بر عهده اداره مدعی العموم است و اقامه دعوی از حیث ضرر و زیان شخصی ، بر عهده مدعی خصوصی است …»در ماده ۵ قانون مذکور امور جزایی قابل رسیدگی در محاکم کیفری ( جنحه و جنایت ) به دو نوع دارای حیثیت عمومی بیشتر و با حیثیت عمومی کمتر تقسیم می شوند و بر اساس همین تقسیم بندی ، وفق ماده ۶ : « در امور جزایی نوع اول اقامه دعوی و تعقیب بر عهده مدعی العموم است ، چه مدعی خصوصی اقامه دعوی کرده چه نکرده باشد . در امور نوع ثانی مدعی العموم تعقیب نمی نماید مگر اینکه بدواً مدعی خصوصی اقامه دعوی کرده باشد ». در تبصره ماده مذکور نیز مقرر شده است که دولت از طریق وضع قانون جزا تعیین خواهد کرد که کدام یک از امور جزایی دارای حیثیت عمومی بالا و کدام یک دارای حیثیت عمومی کمتر می باشند . به این موضوع در سال ۱۳۰۴ و هنگام وضع قانون مجازات عمومی توجه شد . به ترتیبی که وفق ماده ۲۷۷ آن قانون :

« نظر به ماده ۶ اصول محاکمات جزایی که امکان تعقیب قسمتی از جرمها را موکول به شکایت مدعی خصوصی نموده است ، در مورد جرمهای مذکور در موادی که ذیلاً معین است تعقیب جزایی شروع نمی شود ، مگر به تقاضای مدعی خصوصی و اگر مشارالیه شکایت خود را مسترد نمود تعقیب جزایی نیز موقوف خواهد شد مگر اینکه متهم سابقاً محکومیت جنحه یا جنایی داشته باشد . در صورتی که مدعی خصوصی شکایت خود را مسترد نماید ، دعوای خصوصی را فقط در محکمه حقوق می تواند اقامه بکند….».

بدین ترتیب با ایجاد ساختار رسمی اجرای عدالت کیفری ( در قانون اصول محاکمات جزایی مصوب ۱۲۸۹ و اصلاحات بعدی آن ) و وضع قانون جزای ماهوی تعریف ، تعیین قلمرو و تشخیص کیفیت اجرای عدالت کیفری توسط دولت و میزان سهم و نقش بزه دیدگان از جرم در هر کدام از مراحل تعقیب، تحقیق و اجرای عدالت جزایی معین شد . در نتیجه ، در طول حدود صد سال اجرای رسمی عدالت کیفری ، به لحاظ شکلی ، اجرای عدالت متأثر از الگوی کلاسیک مبارزه و مخاصمه و نقش آفرینی دولت-بزهکار در فرایند رسیدگی کیفری و به لحاظ ماهوی تعریف و تشخیص عدالت کیفری متأثر از نقش بی رقیب دولت در تعیین جرایم و مجازاتها بوده است . چنین رویکردی با تأیید و تصدیق شارحال قوانین کیفری و متخصصان آموزش و اجرای عدالت جزایی نیز رو به رو بوده است .[۶]

بدون تردید تجربه طولانی و تلخ اجرای خود سرانه ، ظالمانه و متشتت مجازاتها در ایران توسط مراجع صاحب نفوذ حکومتی یا مذهبی ، یکی از مهم ترین عواملی بود که نه تنها موجب شد هیچ گونه انتقادی از اجرای دولت محور عدالت – جز بر مبنای نگرش مشروعه خواهان – به عمل نیاید ، بلکه ضرورت ایجاد چنین تحولی تبدیل به خواست عمومی ملت ایران در آغاز عصر مشروطه و – مستمسک تقویت و توسعه نقش دولت در اجرای عدالت کیفری شده است .

این روند که موجبات حاکمیت مطلق عدالت کیفری سنتی و ساختارهای ناشی از آن را بر فهم و درک از عدالت کیفری و اجرای آن در ایران به دنبال داشته است ، با وجود کلیه تحولات و فرازو نشیب های تجربه شده در یک قرن گذشته ، نشانه ها و نتایجی دارد که به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود :

  1. ایجاد ساز و کار رسمی اجرای عدالت کیفری در ایران از طریق تأسیس :

۱-۱ مراجع موظف به کشف جرم همانند پلیس

۲-۱ مراجع تعقیب در قالب نهاد دادسرا و کلیه تحولاتی که شامل آن شده است .

۳-۱ مراجع تحقیق ، محاکمه و صدور حکم در قالب انواع مختلف دادگاهها و تحولات شامل آنها .

۴-۱ مراجع اجرای احکام و تصمیمات قضایی در قالب زندان ، کانونهای اصلاح و تربیت و ….

  1. تأسیس نهادهای آموزشی به منظور آموزش رویکرد دولت محور اجرای عدالت در امور کیفری و آماده نمودن آموزش گیرندگان برای تصدی حرفه های لازم برای اجرای عدالت کیفری
  2. حرفه ای گری در اجرای عدالت کیفری از طریق پلیسی گری در کشف جرم ، مدعی العمومی در تعقیب ، وکالت و ….
  3. تعیین و تعریف نقش و جایگاه بزه دیدگان به صورت حاشیه ای و اغلب به عنوان وسیله و ابزار اثبات جرم
  4. فقدان اعطای نقش فعال به خانواده ، جامعه محلی ، بزه دیدگان و بزهکاران در مراحل مختلف حل و فصل موضوعات کیفری.
  5. نادیده گرفتن مفاهیم و تعاریف محلی ، قومی و فرهنگی از عدالت در امور کیفری ، به ویژه با توجه به ترکیب چند قومی و تنوع فرهنگی جامعه ایرانی .
  6. توسل به ابزار های محض کیفری و ارائه واکنشهای مبتنی بر قدرت – سزادهی ( قدرت سیاسی / دولتی – عدالت کیفری مبتنی بر سزادهی ) در امور کیفری و ….

اکنون پس از حدود یک قرن تلاش برای اجرا و مدیریت رسمی عدالت کیفری در ایران ، نهادی های ذی ربط با همان مسائل و مشکلاتی روبه رو هستند که در اکثر کشورهای جهان کم وبیش وجود دارد . مشکلاتی از قبیل :

۱.افزایش جمعیت کیفری و به ویژه ازدحام جمعیت در زندانها .

  1. عدم تکافوی مراجع و منابع قضایی برای رسیدگی به پرونده ها و در نتیجه اطاله دادرسی ، نارضایتی مراجعان و ..

۳.هزینه های بسیار گزاف اجرای عدالت کیفری در زندانها و …..

۴.ناکارایی مراجع ذی ربط عدالت کیفری کلاسیک جهت پیشگیری از ارتکاب مکرر جرم و اصلاح و تربیت مجرمان .

۵.چالش مستمر با موازین حقوق بشری و مراجع ناظر بر اجرای آن .[۷]

۶.وقوع حجم عظیمی از اشتباهات قضایی به ترتیبی که گاه تا ۷۰ درصد آراء صادره از مراجع بدوی ، در مراجع تجدید نظر رد می شود .

۷.عدم دسترسی به الگوی ثابت و قابل قبولی از اجرای عدالت در امور کیفری و در نتیجه تغییر مستمر ساختارها ، مبانی اجرا و شناخت عدالت کیفری و ….

در خصوص هر کدام از چالشهای مذکور عدالت کیفری در ایران ( و برخی دیگر از کشورها ) می توان به تفصیل بحث کرد ، لیکن درباره چالش اخیر قابل ذکر است که با وجود حدود یک قرن قانون گذاری جزایی ، هنوز مقنن ایرانی به الگوی قابل اتکایی از اجرای عدالت کیفری دست نیافته است ، به گونه ای که صرف نظر از تحولات ایجاد شده در این ساختار تا سال ۱۳۵۸ ، حداقل از ۱۳۵۸ تا کنون برخی ابعاد و ارکان این ساختار به دفعات و به نحو بنیادین دچار تغییر و تحول شده اند .تغییر مستمر صلاحیت محاکم و عناوین آنها، تأسیس برخی محاکم اختصاصی ، تغییرات مستمر در شناخت یا انکار برخی حقوق اصحاب دعوی به ویژه متهمان از جمله حق تجدید نظرخواهی و حدود و قلمرو آن ، حذف نهاد دادسرا و احیای آن از جمله چنین تغییرات بنیادین هستند که هر کدام از آنها هزینه های گزافی را بر جامعه ، مراجع اجرای عدالت کیفری و مراکز آموزشی آن تحمیل کرده اند . چنین تغییر و تشتت در قانون گذاری جزایی ماهوی ناظر بر تعریف و تعیین جرایم و مجازاتها و به اصطلاح تعیین سیاست کیفری ( جنایی ) دولت در قبال پدیده مجرمانه نیز همواره وجود داشته است . در طول ۸۰ سال قانون گذار جزایی ماهوی در ایران ، مکاتب مختلف کیفری از یک سو و آموزه های فقه اسلامی از سوی دیگر،الهام بخش غالب یا مغلوب قانون گذاران ایرانی بوده اند . به ترتیبی که در وضع قانون مجازات عمومی ۱۳۰۴ ، الگوی فکری حاکم – متأثر از قانون الگو و مدل انتخابی قانون گذار ایرانی ، یعنی قانون جزای ۱۸۱۰ فرانسه – الگوی کیفری ملهم از آموزه های مکتب کلاسیک بوده و روش اتخاذی قانون گذار ، روش ترجمع متن مأخذ یا الگو بوده است . آموزه الهام بخش قانون گذار جزایی ایران در طول سالیان آتی به شدت دچار تحول گردید . چنان که سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ را می توان حد اعلای چنین تغییری تا قبل از سال ۱۳۶۱ تلقی کرد . وضعی برخی قوانین از جمله قانون اقدامات تأمینی و قانون آزادی مشروط در سال ۱۳۳۹ و نیز قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار در سال ۱۳۳۸ ، حکایت از تغییر کانون تفکر مقنن ایرانی از آموزه های کلاسیک به آموزه های مکتب اثباتی – تحققی داشته است . چنین تحولی در سال ۱۳۵۲ با اصلاح کلیات قانون مجازات عمومی ۱۳۰۴ ، نیز استمرار یافت . آموزه مؤثر بر اندیشه قانون گذار ایرانی در وضع قانون جزای اصلاحی ۱۳۵۲ ، ملهم از مکتب دفاع اجتماعی فرانسوی بود[۸] که در جستجوی کاهش توسل به مجازاتهای بدنی یا حذف آنها ، کاهش امکان استفاده از مجازات اعدام ، مخالفت با تعیین و تقنین حبسهای کوتاه مدت و …. بوده است .

اگر تحولات و تغییرات حاصل در قانون گذاری کیفری قبل از انقلاب اسلامی ، در قلمرو حقوق کیفری عرفی و آموزه های حاکم بر آن بوده است ، باید تأکید کرد که عمده تحولات بعد از انقلاب ملهم از آموزه های فقهی و برداشتها و دریافتهای فقها و قانون گذاران از منابع حقوق اسلامی بوده است . قوانین کیفری موضوعه بعد از انقلاب به دفعات ساختار و ساز و کار اجرای عدالت در امور کیفری را دچار تغییرات بنیادین نموده اند . چنین تحولاتی در عرصه حقوق جزای ماهوی که با احیای انواع جرایم و مجازاتهای مذکور در متون اسلامی نیز همراه بوده ، به همزیستی گاه ناهمگون باقی مانده قوانین جزایی عرفی در کنار قوانین جزایی اسلامی منجر شده است .[۹] این در حالی است که هنوز تلاش برای تغییر قوانین مذکور و حصول به ساختار و الگویی با ثبات از اجرای عدالت در امور کیفری همچنان ادامه دارد . بخش اعظمی از این تلاش صرف یافتن بنیادهای نظری و تبیین آن برای سازگار کردن آموزه های مستنبط از منابع حقوق اسلامی با ضرورتها و مقتضیات عصر جدید و جامعه ایرانی می شود . شاید مهم ترین ثمره چنین تلاشی درک و تصدیق مفهوم « مصلحت » و ایجاد ساختاری جهت توجه به آن در فرآیند تقنین از طریق تأسیس « مجمع تشخیص مصلحت نظام » است . بدین ترتیب چالشهای رسمی کردن یا دولتی نمودن اجرای عدالت کیفری در ایران ، در قانون گذاری کیفری بعد از انقلاب ، ابعاد نظری جدیدی یافته است . چنین چالشی حتی با تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام موجبات طولانی شدن فرایند تصویب برخی قوانین ، مسکوت نهادن برخی مصوبات مجلس و …. را به دنبال دارد . به گونه ای که حتی پس از سالها تلاش در طرح برخی لوایح همانند لایحه جرم سیاسی ، خلأ تقنینی ناشی از عدم تصویب آن برطرف نشده و یا علی رغم درک عمومی و تخصصی از عدم انطباق سن بلوغ با واقعیتهای جامعه ایرانی ، هنوز امکان اصلاح و تغییر آن فراهم نگردیده است .

[۱] Umbreit, M.(2002),p.XIV.

[۲] Miers, D. (2001),pp.35-37.

[۳] ملک زاده ، مهدی (۱۳۷۳).

[۴] زرگری نژاد ، غلامحسین (۱۳۷۷).

 
نظر دهید »
جلوه های عدالت کیفری غیر رسمی در ایران
ارسال شده در 1 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

آیین فصل از گسترده ترین آیینهای حل و فصل غیررسمی اختلافهای کیفری در خاورمیانه به شمار می رود . این رسم تقریباً در همه کشورهای عربی به ویژه اردن و فلسطین و نیز در کشور افغانستان با عناوین مشابه یا متفاوتی همانند « صلح » ، « رسم بد» و غیره جاری است . در ایران این رسم بیشتر در قبایل و عشایر عرب خوزستان جاری اس ت. در افغانسان بیش از ۹۰ درصد از اختلافات کیفری شدید مانند قتل ، تجاوز به عنف و …. از طریق این رسم حل و فصل می شود [۱]. فرایند اجرای این رسم دارای برخی ابعاد ترمیمی است .

مداخله میانجی برای گفت و گو با طرفین اختلاف برای حصول به سازش، ضرورت رعایت احترام طرفین در فرایند اجرای این رسم، اقرار مرتکب به جرم ارتکابی و تسلیم خود در جریان آیین فصل، پرداخت خسارت به بزه دیده یا اولیای وی ، و در نهایت حصول به سازش و توافق در صورت موفقیت آمیز بودن برنامه، از جمله ویژگی های ترمیمی آن به شمار می رود. با وجود این عناصری از نتایج اجرای این رسم در تعارض با آموزه های حقوق بشری است. از آن جمله است الزام یک یا چند دختر به ازدواج با یک یا چند نفر از اعضای خانواده بزه دیده.

۲– آیین خون بس

این آیین شبیه به آیین فصل است، لیکن بیشتر در میان عشایر لر بختیاری رایج است. چنان که از عنوان این آیین پیداست اجرای آن اصولا در موارد وقوع قتل عمدی است. در اجرای این مراسم، ریش سفیدان و شیوخ قبیله قاتل جهت جلوگیری از درگیری های خشونت آمیز ، تلاش می کنند بلافاصله پس از وقوع قتل، با خانواده مقتول و قبیله وی مذاکره کنند و از توسعه دامنه درگیری پیشگیری نمایند.

«برای احتراز از نتایج احتمالی نامطلوب، پس از گذشت چند روز از زمان التهاب اولیه، این افراد قاتل را یافته و در حالی که در یک اقدام نمادین ریسمانی بر گردن وی آمیخته و قرآنی و شمشیری بر روی دستان وی گذاشته اند، با برداشتن دیه مقتول ، وی را به خانه مقتول می آورند . . . افراد میانجی گر که قاتل را با این کیفیت در محل حاضر نموده اند، از خوندار (بستگان ذکور مقتول) می خواهند که به احترام قرآن یا از وی درگذرند و به گرفتن دیه رضایت دهند یا اینکه اگر مصلحت می دانند قاتل را با همان شمشیر . . . قصاص نمایند. در این حالت معمولا به ندرت اتفاق می افتد که خانواده مقتول اقدام به تلافی و قصاص نمایند . . .».

در این آیین نیز ازدواج زنی از خانواده قاتل با فردی از خانواده مقتول در اغلب موارد الزامی است. چنین اقدامی اگرچه ممکن است از وقوع اختلافات بعدی تا حدود زیادی جلوگیری کند، ولی ممکن است در صورت عدم تمایل زن به ازدواج مذکور، در غیر ترمیمی بودن آن تردیدی نیست.

۳- آیین پتر

این آیین عمدتا در میان قبایل بلوچ در جنوب شرقی ایران رایج است. در اجرای آیین این رسم :

« بزرگان بلوچ پس از گذشت چند روز از حادثه در خانه قاتل جمع می شوند و به اتفاق وی به خانه مقتول می روند و از آنها می خواهند که قاتل را امان داده و به وی پناه دهند . . . و به گرفتن دیه مورد توافق اقدام نمایند و اگر این گونه صلاح نمی دانند، قاتل را قصاص نمایند. از نکات قابل توجه این است که در آیین پتر به ندرت اتفاق می افتد که اقدام به مقابله به مثل نمایند و خانواده مقتول معمولا  پناهندگی را قبول نموده، از قصاص  قاتل صرف نظر می کنند و یا به دریافت دیه تراضی می نمایند و یا به طور کلی از او در می گذرند»[۲].

چنین آداب و رسوم و آیین هایی نه تنها در بسیاری از نقاط دیگر ایران، بلکه در حوزه فرهنگی و تمدنی ایران یعنی در افغانستان[۳]، تاجیکستان و . . . نیز وجود دارد. از این نظر می توان گفت از یک سو با درک چنین سنت ها و آداب و رسوم محلی موثر در حل و فصل اختلافات کیفری و از سوی دیگر با توجه به چالش های فراروی اجرای رسمی عدالت کیفری در ایران بوده است که قانون گذار ایرانی پس از اندک تجربه اجرای رسمی عدالت کیفری از همان سال های اولیه تا کنون تلاش کرده است تا در برخی موارد و با رعایت بعضی شرایط نسبت به ایجاد امکان قانونی مشارکت درجوامع محلی و استفاده از آداب و رسوم اجتماعی در حل و فصل این اختلافات اقدام کند. اگرچه گاه می توان از چنین اقداماتی «قرائتی ترمیمی» نیز به عمل آورد، لیکن مناسب تر آن است که از آن ها با عنوان «عدالت غیر رسمی»[۴] یا «عدالت غیر دولتی» یاد کرد. نهادها و ساز و کارهایی که بدین ترتیب ایجاد شده اند ممکن است دارای برخی عناصر ترمیمی یا فاقد برخی دیگر از ارکان آن باشند. از جمله مهم ترین قوانین و مقرراتی که امکان اجرای عدالت کیفری غیر رسمی – نه لزوما ترمیمی- را در ایران فراهم نموده اند عبارتند از :

۱–  ماده واحده قانون راجع به امور قضایی و اداری استان لرستان. در حدود پس از دو دهه ایجاد ساختار رسمی رسیدگی کیفری و کمتر از یک دهه پس از وضع قانون کیفر همگانی مصوب ۱۳۰۴، قانون گذار ایرانی به ضرورت توجه به آداب و رسوم محلی و ایجاد امکان مشارکت جوامع محلی در حل و فصل اختلافات کیفری پی برد. در قانون مذکور (مصوب ۱۳۱۲) و نظامنامه آن مقرر شد که داگاه های بدوی و تجدید نظر برای رسیدگی به اختلافات مردم در منطقه لرستان با عضویت یکی از افراد بومی و محلی و امکان رسیدگی به جرایم جنحه ای با استفاده از روش های حل و فصل مسالمت آمیز خصومت ها تشکیل شوند.[۵]

۲– لایحه قانونی حل اختلافات محلی. در این لایحه که به سال ۱۳۳۲ و با استفاده از اختیارات دولت وقت به تصویب رسید قلمرو امکان مشارکت مردم در حل و فصل برخی اختلافات کیفری و از جمله دعاوی مربوط به تصرف عدوانی و مزاحمت و برخی جرایم جنحه ای و کلیه جرائم خلافی بپردازند.

علاوه بر لایحه قانونی فوق الذکر می توان از ماده واحده «قانون راجع به امور قضایی عشایر و ایلاتی که اسکان می شوند» نیز یاد کرد که به موجب آن:

«برای رسیدگی به اختلافات و دعاوی افراد و ایلات عشایر با یکدیگر و یا کسانی که با آنها دعوی دارند، وزارت دادگستری هیئت هایی مرکب از ۳ نفر که ۲ نفر آنها از قضات مجرب و یک نفر به انتخاب افراد محل باشند تشکیل می دهد که با توجه به اصول و قوانین به طریق «کدخدامنشی» و «اصلاح اختلافات» دعاوی مربوط را فیصله دهند».[۶]

۳- قانون تشکیل خانه های اصناف و قانون شورای داوری. بدون تردید از آغاز اجرای عدالت کیفری رسمی تا کنون وضع و اجرای قانون تشکیل خانه های اصناف (مصوب ۱۳۴۴ با اصلاحات بعدی) و قانون شورای داوری (مصوب ۱۳۵۴) برای مشارکت روستاییان و شهر نشینان در حل و فصل اختلافات میان آنها ، مهم ترین اقدام مقنن ایرانی برای اجرای غیر رسمی عدالت کیفری بوده است. در دو قانون مذکور نه تنها از یک طرف دامنه صلاحیت خانه های اصناف و شوراهای داوری به منظور حل و فصل اختلافات کیفری گسترده تر شده بود بلکه مقرر گردیده بود هیچ کدام از ماموران و حتی کد خداها که دارای وجهه ای محلی – دولتی بوده اند و نیز حرفه ای های عدالت کیفری همانند قضات و وکلا و سردفتران نمی توانند به عنوان عضو یا مشاور این خانه ها و شوراها انتخاب شوند. نگرش مقننن دو قانون مذکور به ابعاد غیر رسمی و بلکه تا حدودی ترمیمی حل و فصل اختلافات کیفری را می توان از عناوین این دو قانون نیز درک و استنباط کرد. دو اصطلاح «خانه » و «شورا» به طور کلی فاقد هرگونه ساختار رسمی و به اصطلاح تشکیلاتی در مقایسه با اصطلاحاتی همانند دادگاه، دادسرا، سازمان و . . . می باشند. مفاهیم «انصاف» و «داوری» نیز بر ماهیت تصمیم گیری در این خانه ها و شورا ها دلالت دارند . مفاهیمی که بیش از آنکه حاوی عدالت رسم یدولت محور باشند، ناظر بر احسان و تلاش مشفقانه و توام با توافق رضایت مندانه  طرفین و میانجی گران برای حل و فصل اختلافات است.[۷]

بدین ترتیب با وجود برخی کاستی ها در عملکرد خانه های اصناف و شوراها ی داوری ، تردید نیست که نهادهای مذکور با توجه به ترکیب اعضاء و چگونگی انتخاب آنها ، میزان و قلمرو صلاحیت ها ، شیوه تصمیم گیری و عدم التزام به رعایت تشریفات رسیدگی در مراجع رسمی بیشترین ظرفیت بالقوه را برای حل و فصل غیر رسمی اختلافات و ظهور  و تحقق برخی آموزه های ترمیمی داشته اند.

اگرچه در عمل خانه ها و شوراهای ایجاد شده ممکن است موفق به تحقق جزئی از ظرفیت دو قانون مذکور شده و یا به دلیل عدم آشنایی اعضای آنها با مبانی و روش های حصول  به انصاف و داوری به عنوان نتایج حل و فصل غیر رسمی اختلافات نیز دچار نوعی شکل گرایی و یا گرایش به ایجاد ساز و کار رسمی شده باشند.

امکان استفاده از ظرفیت های قوانین ناظر بر تشکیل خانه های اصناف و شوراها ی داوری، با توجه به تحولات تقنینی بعد از انقلاب از بین رفت.[۸] به ویژه آن که بر اساس اصل ۱۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر گردید:

«دادگستری مرجع رسمی رسیدگی به به تظلمات و شکایات است. تأسیس دادگاه ها و تعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است».

اجرای این اصل که دقیقا حکایت از تمایل مقنن مؤسس به اجرای رسمی عدالت و حذف امکان هرگونه مراجعه به مراجع غیر رسمی دارد، در سال های بعد مورد اغماض قرار گرفت. چنان که هم منبعث از برخی آموزه های فقهی به ویژه در خصوص «حکمیت» و هم با توجه به اشتغال روزافزون مراجع قضایی برای رسیدگی به انواع دعاوی و از جمله دعاوی کیفری، مقنن بعد از انقلاب به ضرورت ایجاد ظرفیت های لازم برای حل و فصل غیر رسمی اختلافات، خواه از طریق نهادهای رسمی یا غیر آن ، پی برد. از این نظر می توان به برخی قوانین و مقررات مصوب بعد از انقلاب نیز اشاره کرد که از آن جمله اند:

۱- قوانین ناظر بر امکان داوری و حکمیت. برخی از این قوانین ناظر بر دخالت مراجع رسمی و بعضی دیگر ناظر بر ایجاد امکان مشارکت افراد و مراجع غیر دولتی به منظور حل و فصل غیر رسمی اختلافات اند؛ برای مثال در ماده ۶ قانون  تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۳ مقرر شده بود : «طرفین دعوی در صورت توافق می توانند برای احقاق حق و فصل خصومت به قاضی تحکیم مراجعه نمایند». منظور از قاضی تحکیم در این ماده «قاضی انتخابی است که . . . طرفین به قضاوت و داوری وی رضایت می دهند».[۹] بدیهی است وفق توافق، طرفین می توانند هر شخصی را به عنوان قاضی تحکیم انتخاب کنند و تعهد به اجرای تصمیمات وی بنمایند.

علاوه بر این، در قانون تشکیلات ، وظلیف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب ۱۳۵۷ نیز یکی از وظایف شوراها، تلاش برای حل و فصل اختلافات میان مردم و حتی حل و فصل اختلافات میان دو یا چند روستا، تعیین شده است. اعضای این شوراها اصولا از میان مردم انتخاب می شوند و در نتیجه، تعیین وظیفه حل و فصل غیر قضایی اختلافات توسط دادگستری و نهاد های ذیربط آن است.

گرایش مقنن بعد از انقلاب به ایجاد امکان مشارکت غیر حرفه ای ها – منظور غیر قضات و کاربران دانش حقوق و قضات در اجرای عدالت رسمی است- در حل و فصل اختلافات، حتی به ترغیب و تشویق حرفه ای ها-در اینجا قضات- جهت میانجی گری و حل و فصل غیر رسمی دعاوی و خصومات نیز منجر شده است. به ترتیبی که وفق ماده ۱۹۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۸۷، قاضی باید کوشش کند در موارد مقتضی نسبت به اصلاح ذات البین و حل و فصل اختلافات طرفین دعوای کیفری به صورت مسالمت آمیز اقدام کند.

بدون تردید مهم ترین انتقاد بر مجموع مقررات و قوانین مذکور آن است که اولا کلیه مقررات ناظر بر نوعی مداخله رسمی (دولتی) برای حل و فصل غیر رسمی اختلافات است. ثانیا هیچ گونه ساز و کار روشنی جهت اجرای الزامات یا توصیه های مذکور در قوانین یاد شده پیش بینی نشده است. بدیهی است یک برنامه ترمیمی چنان که پیش از این بیان شد با رعایت اصول و ضوابطی اجرا می شود که مقررات مذکور منصرف از آن است.

۲- آیین نامه شوراهای حل اختلاف.  چنان که پیش از این بیان شد ادامه فعالیت خانه های اصناف و شوراهای داوری پس از انقلاب ۱۳۵۷ میسر نگردید، به ویژه آنکه وفق اصل یکصد و پنجاه و نهم قانون اساسی، دادگستری به عنوان مرجع رسمی رسیدگی به کلیه تظلمات و شکایات تعیین شده است.

با وجود این علی رغم انحلال ضمنی دو نهاد قانونی مجری «انصاف و داوری» که از اواسط دهه ۱۳۴۰ ش. جهت حل و فصل غیر رسمی اختلافات کیفری در ایران ایجاد شده بودند، در ابتدای دهه ۸۰ قوای مجریه و قضاییه با تصویب و تایید آیین نامه ای نهاد «شورای حل اختلاف» را ایجاد کردند. جایگاه قانونی این شورا ماده ۱۸۹ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۱ است که مطابق آن :

«به منظور کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی و در راستای توسعه مشارکت های مردمی، رفع اختلافات محلی و نیز حل و فصل اموری که ماهیت قضایی ندارند و یا ماهیت قضایی آن از پیچیدگی کمتری برخوردارند به شوراهای حل اختلاف واگذار می گردد. حدود وظایف و اختیارات این شوراها، ترکیب و نحوه انتخاب آن بر اساس آیین نامه ای خواهد بودکه به پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب هیئت وزیران و به تایید رئیس قوه قضاییه می رسد. »[۱۰]

 
نظر دهید »
ایران به سوی عدالت ترمیمی می رود ؟
ارسال شده در 1 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

«دادسرا یا دادگاه حسب مورد برای حل و فصل شکایت یا جبران خسارت ناشی از جرم یا سازش طرفین، کوشش لازم و جهد کافی به برقراری سازش بین طرفین به عمل خواهد آورد و یا در صورت تشخیص، موضوع را به شورای حل اختلاف محل، مددکاران اجتماعی یا هر شخص صالح دیگری به عنوان میانجی ارجاع می نماید. میانجی نیز کوشش لازم و جهد کافی نسبت به برقراری سازش بین طرفین را به عمل خواهد آورد و در هر صورت گزارش اقدامات خود را برای اخذ تصمیم در مهلت یکه دادسرا یا داگاه تعیین می کند، تسلیم می نماید».

لایحه مذکور در مجلس شورای اسلامی مطرح است و در کمیسیون های ذیربط در حال رسیدگی است. بدیهی است در صورت تصویب این ماده امکان اجرا شدن یکی از برنامه های ترمیمی در خصوص صغار بزهکار فراهم خواهد شد.

البته این امر در صورتی امکان پذیر خواهد بود که در قالب تهیه آیین نامه اجرایی این ماده – که متاسفانه به ضرورت آن در متن ماده اشاره ای نشده است- فرایند میانجی گری به ترتیبی که متضمن رعایت اصول عدالت ترمیمی باشد و از جمله مواجهه بزه دیده- بزهکار، ایجاد امکان مشارکت آن ها و حتی والدین آنان در حصول به توافق و تصمیم گیری نهایی رعایت و اجرا شود.

علاوه بر لایحه رسیدگی به جرایم اطفال، یکی دیگر از اقداماتی که به واسطه آن امکان اجرای واکنش های ترمیمی فراهم خواهد شد، تهیه لایحه «مجازات های اجتماعی جایگزین حبس» است. این لایحه در تاریخ ۲۷/۳/۱۳۸۴ از طرف دولت به مجلس فرستاده شد و کلیات آن در اردیبهشت ماه ۱۳۸۵ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.

اگرچه در لایحه مذکور به هیچ کدام از برنامه هی ترمیمی اشاره نشده است، لیکن تردیدی نیست که با تصویب این لایحه، امکان اجرای برخی برنامه های ترمیمی از طریق توسل به بسیاری از ضمانت اجراهای پیش بینی شده در لایحه مذکور تسهیل خواهد شد.

ازجمله مجازات های اجتماعی  پیش بینی شده در این لایحه، دوره مراقبت، خدمات عمومی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی است. مطابق ماده ۱ این لایحه:

«مجازات های اجتماعی جایگزین  زندان شدن که شامل دوره مراقبت، خدمات عمومی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی می باشد، با مشارکت مردم و نهادهای مدنی به شرح مواد این قانون اعمال می گردد».

مطابق تبصره ماده مذکور نیز:

« مجازات های یاد شده ، با ملاحظه نوع و خصوصیات جرم ارتکابی، شخصیت و پیشینه کیفری مجرم، دفعات ارتکاب جرم، وضعیت بزه دیده، آثار ناشی از ارتکاب جرم و سایر اوضاع و احوال جهات مخففه تعیین می شود».

همچنین طبق لایحه مذکور صدور حکم به مجازات های جایگزین حبس در خصوص آن دسته از جرم هایی که مجازات قانونی آن ها تا شش ماه حبس است با رعایت شرایطی الزامی است. دادگاه می تواند در صورت احراز برخی از شرایط به جای مجازات قانونی شش ماه تا دو سال حبس برای جرایم عمومی ، حکم به مجازات های اجتماعی جایگزین حبس صادر کند. به علاوه مطابق ماده ماده ۶ این لایحه:

«در جرم های غیرعمدی تعیین مجازات های اجتماعی جایگزین زندان الزامی است، مگر در مواردی که حداکثر مجازات قانونی جرم بیش از دو سال حبس باشد که در این صورت تعیین مجازات های اجتماعی جایگزین حبس برای دادگاه  اختیاری است».

علاوه براین وفق ماده ۷ آن لایحه:

«در جرم های عمومی و غیرعمدی که حداقل مجازات قانونی آن ها کمتر از ۹۱ روز حبس است، دادگاه نمی تواند حکم به حبس کمتر از ۹۱ روز بدهد. در این موارد دادگاه به مجازات های اجتماعی جایگزین برای حبس حکم می دهد».

همان گونه که بیان شد تصویب این لایحه زمینه مناسبی برای اجرای برنامه های ترمیمی و ایجاد زمینه های قانونی برای توسل به ضمانت اجراهای جبرانی – مراقبتی فراهم خواهد کرد. به ویژه آنکه وفق ماده ۱۱ لایحه مذکور:

«در جرم های عمدی که حداکثر مجازات قانونی آن ها تا شش ماه حبس و نیز در جرم های غیرعمدی که حداکثر مجازات قانونی آن ها تا دو سال حبس است و جرایم مذکور واجد جنبه عمومی نیز می باشد، در صورتی که متهم یا محکوم علیه خسارت های وارده به بزه دیده را جبران کرده یا موجبات گذشت بزه دیده – اعم از شخص حقیقی یا حقوقی – را فراهم نماید، این امر موجب تخفیف مجازات اجتماعی جایگزین زندان از سوی قاضی صادرکننده حکم خواهد بود».

تشویق بزهکار به پاسخگو شدن در مقابل نتایج عمل ارتکابی و تلاش وی برای جبران نتایج زیان بار ناشی از جرم،از جمله اهداف برنامه های ترمیمی است که در ماده مذکور به آن توجه شده است.

بدین ترتیب می توان امیدوار بود که با درک مشکلات و معضلات ناشی از اجرای سخت گیرانه آموزه های عدالت کیفری کلاسیک و گرایش به برخی از اصلاحات تقنینی- قضایی و ایجاد امکان مشارکت سهامداران عدالت در امور کیفری، تا حدودی زمینه اجرای آموزه های ترمیمی در ایران نیز فراهم شود. چنین امکانی، با اصلاح نظام و ساختار رسیدگی جزایی، تجدید نظر بنیادین در آیین دادرسی کیفری، آموزش قضات به منظور آشنایی با آموزه های جدید و تصحیح درک و فهم عمومی از عدالت در امور کیفری تعمیق خواهد شد.

جزییات بیشتر درباره این مطلب را در دو پایان نامه زیر می توانید بخوانید:

 
نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 657
  • 658
  • 659
  • ...
  • 660
  • ...
  • 661
  • 662
  • 663
  • ...
  • 664
  • ...
  • 665
  • 666
  • 667
  • ...
  • 922
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

نواندیشان فردا - مجله‌ اینترنتی آموزشی علمی

 درآمد از ترجمه با هوش مصنوعی
 درآمد از تولید و فروش محصولات غذایی خانگی
 راهنمای نگهداری از ایگوانا
 شناخت طوطی اسکندر (شاه طوطی)
 دلایل احساس عدم پیشرفت در روابط عاشقانه
 درآمد از اجاره وسایل خانه آنلاین
 انتخاب شغل پردرآمد در ایران و اشتباهات رایج
 اشتباهات درآمدزایی از ویدیوهای آموزشی مهارت‌های نرم
 کسب درآمد از نوشتن مقاله آنلاین
 فروش محصولات فیزیکی آنلاین
 تکنیک‌های سئو برای فروشگاه آنلاین
 معرفی محبوب‌ترین نژادهای سگ
 درآمد از نوشتن و فروش کتاب الکترونیکی
 انتخاب حیوان خانگی کم‌دردسر
 آموزش استفاده از ابزار Jasper
 شناخت سگ ژرمن شپرد ورک لاین
 تکنیک‌های جذب عشق
 راهنمای خرید وسایل ضروری گربه
 تغییرات مغز مردان در عشق
 معرفی نژاد سگ جک راسل تریر
 موفقیت در فروش محصولات دست‌ساز آنلاین
 تکنیک‌های تبلیغات اینترنتی
 نیازهای ویتامینی سگ‌ها
 راه‌اندازی پلتفرم مشاوره آنلاین
 دلایل یکطرفه بودن تلاش در روابط
 رازهای جذابیت دخترانه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان