مدل های نظری و تبیین کننده تغییرات زناشویی (کاقلین و هاستن؛ ۲۰۰۲)

 

 

 

 

کشف امید

با اینکه ایده امید از زمان آغاز خلقت آدمی وجود داشته است، اما بررسی علمی آن در زندگی انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران طفولیت خود را می گذارند. ساده ترین راه برای شناخت ارزش و اهمیت هر چیزی در زندگی انسان، بررسی و تحلیل آثار و کارکردهای آن است. اهمیت امید در زندگی انسان چنان است که قرآن کریم در آیات متعدد به طرح امید برای انسان می پردازد. برای نمونه، در سوره یونس اشاره می کند که «امید به آینده ی برتر در این دنیا و آخرت است که موجب می شود تا انسان ها باورها و عکس العمل های خود را تصحیح کند و به اصلاح و بهسازی اعمال و رفتار خود بپردازد» (آیات ۸-۷). یا در سوره بقره اشاره شده است که «امید است که انسان را به سوی کار یا عملی سوق می دهد امید به پاسخگویی از سوی خداوند علت و انگیزه دعا و طلب از اوست» (آیه ۱۸۶).

یا آنجا که بحث از موفقیت است در سوره یوسف (آیه ۸۷) می فرماید «اگر انسان امیدی به دستیابی نداشته باشد هرگز تلاشی نخواهد کرد و کوششی برای رفع و برداشتن مشکلات از خود نشان نمی دهد» (منصوری، ۱۳۸۷). از این آیات می توان استنباط کرد که روحیه شخص با «امید رسیدن به هدف» تقویت می شود و در برابر سختی ها واکنش مثبت از خود نشان می دهد. این بدان معنا نیست که یقیناً به هدفش می رسد بلکه فقط امیدوار است که به آن دست یابد. در افسانه های یونان باستان این اسطوره به چشم می خورد که زئوس ـ خدای خدایان ـ از پرومتوس ـ الهه مرگ ـ به خاطر دزدیدن آتش ـ پرومته ـ از خدایان سخت برآشفت. برای گرفتن انتقام، خدایان پاندورا را که زیبای خیره کننده ای داشت، آفریدند که به زمین مبوط کند تا برادر پرومتوس را وسوسه کند. او با خود جعبه ای حمل می کرد که خدایان به او هشدار دادند که هرگز آن را باز نکند. زئوس، که آشکارا شکل اولیه روان شناسی معکوس را اعمال می کند، می دانست که پاندورا توان مقاومت در برابر این وسوسه را ندارد که نگاهی دزدا به این صندوقچه گنج نیندازد (اسنایدر، ۱۹۹۶). به محض اینکه او صندوقچه را گشود همه مصیبت ها (قولنج، نقرس، درد مفاصل، غبطه، کینه و انتقام) در زمین پخش شدند، تنها چیزی که در صندوقچه باقی ماند «امید» بود (اسنایدر، ۲۰۰۲).

در متون دینی ما نیز وقتی آدم به دلیل عصیان از فرمان خداوند و خوردن میوه ممنوعه به وسوسه شیطان، به زمین رانده شد، خداوند به او وعده ـ امید ـ بهشت داد. فرهنگ لغت و بستر امید را «تمایل به تکمیل چیز باارزش با احتمال واقعی تحقق همراه با تداوم انتظار وقوع آن» تعریف می کند. در فرهنگ نامه رندم هاوس نیز امید به صورت «انتظار مثبت فعال و مداوم برای تعقیب در جهت یک شایستگی مطلوب معقول» تعریف شده است. در طول دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ روان پزشکان و روان شناسان، امید را تحت عنوان کلی «انتظار مثبت برای دست یافتن به هدف، مطالعه می کردند» (مینجر و استاتلند، ۱۹۶۹). این دیدگاه امید را به عنوان یک سازه ی تک بعدی، شامل این انتظار که اهداف می توانند محقق شوند، توضیح می دهد. نظریه پردازان، در کل تعاریف عملیاتی از امید ارائه کرده اند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). جنبه های بی نظیر تعریف عملیاتی از امید به مبانی نظری برمی گردند. به طور کلی پژوهشگران به دو دسته: مدافعان امید به عنوان شناخت و مدافعان امید به عنوان عاطفه تقسیم می شوند.

در سراسر ادبیات پژوهشی، امید به ویژه به صورت میل و گرایش قوی نسبت به پیامدهای هدف مطلوب تشریح شده است، امید برخی پیامدهای غیر قطعی را دربرمی گیرد که به ویژه با مسئله «اهمیت» مرتبط است و نیازمند حرکت در جهت نتایج مطلوب است که باید برای زمان مدیدی حفظ شوند و در یک چارچوب زمانی رو به آینده قرار گیرند. به نظر می رسد که مثبت اصلی درباره امید این است که آیا امید چیزی واقعی است؟ بسیاری از انسان ها امید را آفت و مایه عذاب می دانند و آن را نوعی وهم و خیال تصور می کنند و به طور کلی مبنای واقعی برای آن قایل نیستند. از نظر آنها امید ساختاری است که در بهترین شکل آن، «بنیاد غیر منطقی دارد» و در بدترین حالت آن «وجود ندارد».

فرانسیس بیکن هشدار می دهد که امید صبحانه خوب و شام بدی است. مارکوس فیبوس کوئنتیایانوس عقیده دارد که امیدهای واهی اغلب مانند خواب های افراد پس از بیداری یا سراب است که در وهم و خیال امید زیاده روی می کنند. بنیامین فرانکلین روز ولت می گوید که کسی که با امید زندگی می کند، از امساک خواهد مرد. یا ادگارواتسون هوو اظهار می دارد که امید بین مردگان وجود دارد اما بسیاری آن را باور دارند (اسنایدر، ۲۰۰۲).

این گفته قدیمی که هر جا اراده باشد، راه باز است، امروزه فقط تا حدودی درست است (لوتاس وجنس، ۲۰۰۶). به عقیده تیلیچ امید برای افراد احمق، آسان و برای افراد عاقل سخت است. هر کسی می تواند امید واهی (تمنا) داشته باشد اما امید واقعی بسیار نادر و بزرگ است (فرانکن، ترجمه شمس اسفندآباد، محمودی و امامی پور، ۱۳۸۴). مطمئناً امید واهی امید مناسبی نیست اما حتی آن هم گاهی می تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد (اسنایدر ۲۰۰۲). استاتلند (۱۹۶۹) امید را نوعی تصور احتمال دستیابی به هدف تعریف می کند که بیشتر از صفر است. نان (۱۹۹۶) امید را تمایل کلی به ساختن آینده و پاسخ مثبت به آینده ادراک شده می داند.

میلجز (۱۹۸۲) عقیده داشت که امید شامل نگرش های مثبت است. مک انیس و چان (۲۰۰۶) اظهار می دارند که امید واژه ای عام در زبان روزمره است. شیمانوف (۱۹۸۴) در نتیجه پژوهش هایش پی برد که در مکالمات روزمره، امید یکی از رایج ترین هیجان هاست. همان طور که از این نقل قول ها می توان دید، این نوع امید می تواند فوق العاده خطرناک باشد و دارای قدرت بی حدی است که ما را می فریبد اما این یک وهم پر گزند است.

 
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
توصیف پیرامون دوره اولیه ازدواج (ویژگی تازه ازدواج کرده ها) الگوی آشفتگی تکوینی الگوی سرخوردگی الگوی پویایی های دیرپا الگوهای همسازی
در این دوره زوج ها مهرورزی شدیدی را برون ریزی می کند مهرورزی شدید این دوره بنا به نقاط ضعف و قوت همسران متفاوت خواهد بود تطابق با چرخه زندگی فوق العاده تعارض ساز و ستیزه جویانه تطابق با رویدادهای زندگی نظری در رابطه  با این مورد ارائه نکرده
دوره بحرانی تغییرات سال های اول ازدواج سال های اول ازدواج دوره رابطه عاشقانه (زمانی که پویایی های زناشویی ایجاد می شود) سال های اول ازدواج دوره هایی که در میان و پس از رویدادهای اخلال گر
تغییرات اساسی افزایش در میزان هم ستیزی فقدان مهرورزی هیچ (نقاط قوت و ضعف همچنان حفظ می شوند) کاهش رویارویی/ رفع نسبی ستیزه جویی رویدادهای اخلال گر و نحوه سازگاری زوج ها با این رویدادها
پیامدهای ارتباطی خاصی که مدل به درستی به آن پرداخته باشد طلاق قریب الوقوع یا خیلی سریع طلاق، حداکثر پس از چند سال در میان ازدواج های باثبات، سرانجام رضایت برقرار می شود ــــــــــ پیامدهاییکه در آغاز ازدواج نشانی از آنها وجود نداشت
دانلود پایان نامه درباره توسعه گردشگری
سمینار کارشناسی ارشد رشته پلیمر:اصلاح خواص بتن با استفاده از افزودنی های پلیمری
نظر دهید »
ارسال شده در 19 اردیبهشت 1399 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

دیدگاه های رایج درباره امید

از مطالعه آثار موجود درباره امید، به نظر می آید صاحب نظران عقیده یکسانی درباره امید ندارند. نظریه های اولیه امید تمایل داشتند که امید را در قالب یک مدل تک بعدی مفهوم سازی کنند (استاتلند، ۱۹۶۹). عده ای دیگر امید را در قالب یک سازه چند بعدی می دانند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). تکیه بر هر یک از این نظریه ها می تواند شخص را به سوی امید واهی (رویکرد اول) یا امید واقعی (رویکرد دوم) سوق دهد.

نظریه امید

کارل میننجر (۱۹۵۹) در یک سخنرانی در جمع روان پزشکان اولین بار به امید به عنوان نقطه قوت در بیماران اشاره کرد و روان پزشکان را تشویق کرد که قدرت امید به خود و قدرت امید به بیماران را در فهم و درمان بیماری روانی به رسمیت بشناسد. او گفت که آیا تا کنون وظیفه ماست که به عنوان دانشمند نه درباره یک موشک جدید، یک بمب یا گاز جدید، بلکه درباره این حقیقت کهن اما نویافته، یعنی اعتبار امید در رشد و تکامل انسان همراه با عشق و ایمان حرف بزنیم (بورچارد و همکاران، ۲۰۰۳).

چارلزریک اسنایدر (۲۰۰۶) ملقب به سلطان امید برای اولین بار نظریه اش را درباره امید مطرح کرد و آن را مرکب از «قدرت اراده»، «قدرت راهیابی»،«داشتن هدف» و «تشخیص موانع» دانست(اسنایدر، ۲۰۰۶). براساس این فرض که امید موجب امید بیشتر می شود، روابط خانوادگی، دوستی های امیدبخش می توانند به عنوان عوامل روابط خواهر و برادری مدتی بعد ورئینگتون (۲۰۰۵) از مؤلفه دیگری در امید به نام «قدرت صبر» موقعی که ما تغییری نمی بینیم، یاد کرد. او درباره بازسازی امید می نویسد که زن و شوهر باید بتوانند با هر ارتباط برقرار کنند، اختلافشان را حل کنند، و آسیب ها را جبران (ورئینگتون، ۱۹۹۹). زن و شوهر باید الف. اراده برای بهسازی ازدواجشان داشته باشند، ب. باید به راه هایی برای بهسازی ازدواجشان دست یابند و ج. اعتقاد به صبر برای ازدواجشان داشته باشند و در عین حال برای بهبود ازدواجشان فعالانه بکوشند. به طور خلاصه، زوج ها به امید احتیاج دارند تا بتوانند مشکلات را طلاق دهند تا اینکه شریک زندگیشان را به عنوان مشکل ببینند. باید این نگرش و طرز فکر را جدی گرفت تا زوج ها برای مدتی طولانی از مشکلاتشان مرخصی بگیرند. راه این کار امید است زیرا امید هسته اصلی ازدواج و برای موفقیت هر ازدواجی لازم است (ورئینگتون، ۲۰۰۳).

لوپژ و همکارانش (۲۰۰۷) می نویسد که قدرت امید به عنوان یک نیروی انگیزشی در تمام دوران معاصر مورد بحث بوده و در قرن گذشته صاحب نظران پزشکی و روان شناسی آن را بررسی کرده اند. بیش از ۴۰ سال پیش، اثر جروم فرانک (۱۹۷۵) و (۱۹۷۵) امید را فرایندی مفهوم سازی کرد که در تمام رویکردهای روان درمانی مشترک است.

به نظر می رسد که امید مختص شرایط خاص و وابسته به توانایی خود شخص (شرایط درونی) است وقتی از توماس ادیسون درباره تلاش هایش برای اختراع لامپ سؤال شد، وی گفت «من شکست نخوردم فقط ۱۰۰۰۰ راه پیدا کردم که نتیجه نداد» (براون وبروس، ۲۰۰۳). به نظر می رسد که ادیسون به صورت تلویحی در تلاش هایش با دیدی امیدوارانه، پشتکار و صبر را اضافه کرد.

ارزش امید به قدرتی است که در آینده نهفته است. اگر آینده مثبتی را نمی شد تصور کرد امیدوار در آدمی فروکش می کرد. در امید، نگاه به آینده موج می زند امید به آینده نیروی حافظ زندگی است. چنین به نظر می رسد که امید از همان ابتدا مهارتی آموختنی باشد و از طریق جریان اجتماعی شدن در سنین اولیه عمر آموخته می شود.

برخلاف گروپمن (۲۰۰۵) که امید را مانند دارونم نافعال تلقی می کند و آن را انتظار، تمایل و باور می داند. اسنایدر معتقد بود که تلقی به عنوان مؤلفه ای که دارای اجزایی مثل چشمداشت و آرزوست، تلقی منفعلانه ای است و در عوض مضمون فعالی از امید را معرفی می کند که شامل داشتن هدف، قدرت برنامه ای و برنامه ریزی و قدرت اراده برای دستیابی به هدف با در نظر گرفتن موانع رسیدن به هدف و رفع آنهاست. از نظر او، هدف که اولین مؤلف امید است همان چیزی است که فرد آن را انجام می دهد یا می خواهد آن را داشته باشد و می تواند کوچک یا بزرگ باشد. کولریج (۱۹۱۲؛ به نقل از اسنایدر، ۲۰۰۲) می گوید «امید بدون هدف نمی تواند زنده بماند» بنابراین، اهداف صفر درصدی قابل دفاع اند. در واقع، اشخاص امید را تحت شرایط احتمالی متوسط از رسیدن به هدف رونق بخش می بینند. قدرت برنامه ریزی یا راهیابی، دومین جزء است و همان تصور توانایی یافتن راه هایی به سوی هدف مورد نظر است مثل «من می توانم برای این وضع راهی پیدا کنم» سرانجام، قدرت اراده با پایوری، جزء سوم امید، یک نیروی سوق دهنده در تفکر امیدبخش است. در واقع همان نیرویی است مه شخص را به سوی هدف می کشاند، یعنی تصور داشتن اراده برای به کارگیری راه های پیدا/ خلق شده برای رسیدن به هدف است و به صورت «با خودگویی مثبت» درونی مثل «من می توانم این کار را بکنم»، «من آماده ام»، «من به اوضاع مسلطم» است (اسنایدر، ۱۹۹۶). در این نظریه، قدرت اراده در آدمی نهفته است و چیزی نیست که باید آموخته شود یا از هیچ به وجود آید. در عوض می تواند افزایش یابد و به سوی اهداف خاصی سوق داده شود (همان منبع، ص ۱۳).

اسنایدر (۲۰۰۲) عقیده داشت که امید ماهیتی اضدادی دارد زیرا چارچوب نظریه امید حتی کسی که قصد خودکشی دارد برای هدفی البته بسیار منفی در حال نقشه کشیدن (برنامه ریزی) است؛ یعنی او با تمام امید می کوشد خودش را باشد. به عقیده او خودکشی در نهایت ممکن است بازتاب تجلی آخرین تفکر امیدبخش باشد. وقتی تعقیب اهداف مربوط به زندگی مسدود می شود، مردم سرشار از یأس و جستجو برای هدفی می شود که آنها را از دام های غیرقابل تحمل برهاند. مرگ همان هدف غایی است. هر چند که شخص ممکن است با تصمیم برای تعقیب مرگ مبارزه کند. از نظر اسنایدر (۱۹۹۶) افراد خودکشی گرا از نظر فکری فعال و پرتوان می شوند تا راهی برای رسیدن به هدفشان یعنی مرگ پیدا کنند. در واقع براساس این دانش بالینی است که متخصصان زمانی باید نسبت به اقدام به خودکشی که مرگ آور است، نگران باشند که سه شاخص مطرح باشد. نخست شخص شروع به توصیف مرگ خود در قالب کلمات روشن (هدف) کند، دوم، این طور به نظر بیاید که شخص دارای موج عظیمی از انرژی (تفکر پایورانه) است، و سوم شخص طرح و نقشه های خاصی درباره اینکه چگونه این تصمیم را عملی کند (تفکر رهیاب) دارا باشد. با این که درماندگی صحنه روانی را برای خودکشی از طریق تثبیت شخص روی هدف مرگ آماده می سازد، اما تفکرات پایورانه و رهیاب این سناریو مرگ آور را تکمیل می کند. بنابراین اصول تفکر امیدبخش را برای خودکشی قطعاً می توان به کار بست.

ورئینگتون (۲۰۰۵) در تأیید نظریه امید اسنایدر می نویسد «تصور داشتن قدرت رهیابی یا برنامه ریزی بدون تصور داشتن قدرت اراده، امیدی در پی ندارد. تصور داشتن قدرت اراده بدون تصور قدرت رهیابی، معنای امید را نمی دهد». با این حال، او معتقد است که امید چیزی بیش از دست و پنجه نرم کردن با موانع است و شامل پشتکار است. به قول گابریل مارسل، فیلسوف و خداشناس مسیحی، امید شامل این یقین است که خدا در شرایط سخت با ماست حتی وقتی که راهی را طول آن شرایط نشان نداده باشد. قرآن کریم بارها می فرماید: به درستی که خدا با صابرین و مؤمنان است. بنابراین، اسنایدر (۲۰۰۲) در پاسخ به این سؤال که امید به راستی چیست؟ آن را یک حالت انگیزشی مثبت می داند که مبتنی بر حس پایوری و راهیابی و ناشی از تعامل فرد با محیط است. به سخن دیگر، امید، ظرفیت تصور توانایی ایجاد مسیرهایی به سمت اهداف مطلوب و تصور داشتن انگیزه برای حرکت در این مسیرهاست (اسنایدر، ۲۰۰۲). او در تعریف دیگری، امید را مجموعه ای ذهنی می داند که مبتنی بر حس متقابل اراده و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف است (۱۹۹۶) که دارای دو بعد شناختی به هم مرتبط: ۱- قدرت پایورتر ۲- قدرت راهیابی است. به عقیده وی تفکر پایورانه افکاری اند که افراد در مورد توانایی خود را برای شروع و حفظ حرکت در مسیر انتخاب شده به سمت هدف دارند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). تفکر عاملیتی یا پایورانه یک مؤلفه انگیزشی است که معرف ارزیابی فرد از تواناییش برای حفظ حرکت در مسیر هدف، و تصور شخص از تواناییش برای شروع حرکت در مسیرهای تعیین شده به سمت هدف است (اسنایدر، ۲۰۰۲). همچنین او تفکر رهیاب را عبارت از تصور توانایی شخص برای شناسایی و ایجاد مسیر به سمت هدف می داند (اسنایدر، ۱۹۹۶) با توجه به نظریات اسنایدر رووئینگتون می توان فرمول امید را چنین بیان کرد:

 
سایت های دیگر:
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان