تلاشهای سازگارانه موجب افزایش تاثیرات بلند مدت شده و صرفاً به واسطه مداخله و خواست خود فرد منتج به کاهش فشارهای روانی میشود و زمینه ارتقاء مهارت، سلامت و اعتماد به نفس را فراهم کرده بر میزان مقاومت در برابر فشارهای آتی میافزاید در حالیکه روشهای مقابلهای ناسازگارانه را تشخیص نداده و به درستی درک نمیکند مثلاً موقعیت را به طور غیرمنطقی فاجعه آمیز، شدیدتر، منفیتر و. تلقی میکند. لذا تفاوت حاصله در نوع و کیفیت مقابله افراد در مقابل تنش حاصل متغیرهایی مانند شخصیت، انگیزه، توانمندی و. است (نقل از خزایی، ۱۳۸۵). لازاروس[۱۱] و فلکمن[۱۲] (۱۹۸۴) میگویند مقابله تحت شرایط استرس روانشناختی رخ داده و شامل اقدامات عمومی برای حل مساله از طریق جستجوی اطلاعات پیرامون آن و یا دور شدن از مساله به منظور کاهش تنش میباشد (ترجمه نجاریان، اصغری، دهقانی، ۱۳۷۵).
دیو ۱۹۸۷ مقابله را تلاش فعال یا منفعلانه برای پاسخ به یک موقعیت تهدید میداند که به منظور دور کردن تهدید یا کاهش ناراحتی رخ میدهد(به نقل از خزاعی، ۱۳۸۰).
دالتون[۱۳] (۲۰۰۲) نشان داد که شیوه مقابله با استرس بر سازگاری اجتماعی و خودکفایی افراد تاثیر عمدهای دارد.
مسلم است که وقایع به خودی خود فشارزا نبوده بلکه فشار زا بودن یا نبودن و شیوه مقابله آنها بستگی به این دارد که آن واقعه توسط فرد چگونه ارزیابی شود. اکثر روانشناسان شاغل در زمینه استرس معتقدند که ارزیابی موقعیت ادراک شده متغیری اساسی در تعیین میزان استرس روانشناختی میباشد وقتی وقایع فشارزا درک میشوند که افراد منابع خود برای مقابله را کافی ندانند. (تیلور[۱۴]، ۱۹۹۱، انیدلر[۱۵] پارکر[۱۶]، ۱۹۹۳).
پس افرادی که بدون دلیل خود را ناراحت میکنند نمیتوانند سالم زندگی کنند و از زندگی رضایت خاطر داشته باشد و علت عمده آن نیز وجود یک رشته تفکرات غیرعاقلانه آزار دهنده است افرادی که پیامهای ملال آور، عجیب و غریب، تکراری یا متضاد را منتقل میکنند در واقع از یک شیوه تفکر گژ کار بهره میبرند.
گرایش به جزمی فکر کردن، یاد آوری مداوم افکار منفی و امتناع از تقابل با این تفکرات در فرد استرس، تنش، بیماری و. ایجاد میکند. (آلیس[۱۷]، ۱۹۷۳).
جلالی طهرانی (۱۳۷۲) میگویند یک فکر غیر منطقی که منجر به آسیب و تشویق میشود حقیقت ندارد یعنی ظن و گمان بوده، بوسیله دلیل و برهان قابل اثبات نیست و نوعی ماهیت اجبار و الزام دارد به آشفتگی و تشویش در فرد منجر شده، انرژی فرد را به هدر میدهد او را از اهدافش دور میسازد و یک فکر غیرمنطقی از مواجهه موفق فرد با رویدادها ممانعت می کند هوش معنوی بیانگر مجموعهای از تواناییها و ظرفیتها و منابع معنوی است که بکارگیری آنها موجب افزایش انطباق پذیری و در نتیجه سلامت روان افراد میشود هوش معنوی هوشی است که مشکلات معنایی و ارزشی انسان را حل کرده و به اعمال و زندگی انسان در سطحی وسیع تر و قدرتمندتر مفهوم میبخشد به واسطه آن معنا و مسیر زندگی فرد قابل ارزیابی خواهد بود. بنیان عملکرد هوش معنوی کاراتر از هوش عقلانی و عاطفی میباشد. کینگ راهبردهای مقابلهای و تکنیکهای حل مساله با بهره گرفتن از معنویت را کاربردهای انطباقی هوش معنوی میداند. هوش معنوی بعنوان یک میانجی در ارتباطات عمل کرده و همبستگی معنی داری با سازگاری داشته به ما در درک موقعیت کمک میکند (معلمی، رقیبی، سالاری درگی، ۱۳۸۹).
تحقیقات نشان داده است که اعتقادات معنوی و روحانی و اقدامات و تعهدات به هم مرتبط بوده و نتایج مثبتی در روح و روان وسلامت جسمانی ما داشته و زمینه ساز بهبود ارتباطات مثبت میان فردی میشود (ضیایی، نرگسی و آبیاقی اصفهانی، ۱۳۸۷). هوش معنوی ممکن است امری شناختی – انگیزشی باشد که مجموعهای از مهارتهای انطباقی بوده و منابعی را که حل مساله و دستیابی به هدف را تسهیل میکند معرفی می کند فرد میتواند از این هوش برای چارچوب دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره ببرد (غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۶).
یکی از مشخصه های کلیدی هوش معنوی استفاده از معنویت برای حل مشکلات است (ادواردز[۱۸]، ۲۰۰۳).
لذا در این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط دو عامل اصلی موثر در وضعیت استرس و کنترل آن یعنی هوش معنوی و تفکرات غیر منطقی هستیم تا با اصلاح و تقویت این دو متغیر بعنوان پیشنهادات پژوهشی از میزان استرس و تبعات آن بکاهیم و نیز راهبردهای ناسازگارانه مقابلهای موجود شناسایی شده و در جهت اصلاح راهبردها، راهکارها و پیشنهادات موثر گام برداریم.
۱-۳)اهمیت و ضرورت مساله
جامعه سالم بستر مناسبی برای زندگی افراد در محیط سالم است. چنین جامعهای میتواند مولد عقلانیت و پیشروی حوزه در سلامت ذهن جسم و روان باشد.
بدیهی است انسان سالم محور و شاهکلید تمامی آمال انسانی است و این همه پیچیدگی در دنیای امروزی حاصل تلاشها برای رفاه و آسایش بیشتر بشر بوده است. هر چند گاهی خود عاملی در جهت سلب آرامش شده است جامعه سالم مجموعه انسانهای سالمی است که در قالب ارتباطات مناسب با هم تعامل میکنند ولی همچنان بیماریها و ناگواریها و تشویشها رویای دنیای برین انسانها را به چالش میکشند و آدمیانی پیدا میشوند که در مرحله جراحات روحی و کاستیهای فکری غوطه میخورند و در انتظار کمک همنوعانشان چشم به راهند و بدیهی است یکی از منادیان بزرگ سلامت مداری و ایثار و نوع دوستی کارمندان ند که بار سنگین یکی از مشاغل دشوار و زیانآور را به دوش میکشند. کارمندان متناسب با نیازهای سیستم و مددجویان و بدون توجه به نیازهای خود وخانواده شان میبایست در ساعات و ایام مختلف شبانه روز در محل کار حاضر شده و زندگی مشترک خویش را نیز با این همه مشکلات هماهنگ سازند (خرم آبادی، شمس، فرضی، عبدالرسولی ۱۳۸۳).
لذا بخش زیادی از زندگی کارمندان در محیط کار و در شرایط دشوار میگذرد و بسیاری از وقایع مشکلات کاری اثر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی آنها دارد بنابراین استرس که بعنوان معضل مبتلا به تمامی کارمندان بوده و اکثراً درگیر عوارض ثانوی آن میباشند بعنوان مولفهای در خور پژوهش میباشد تا به واسطه بررسی ارتباط کیفیت مقابله با استرس و هوش معنوی و باورهای نادرست کارمندان گامی هر چند ناچیز در جهت شفافیت این ارتباط برداشته و در جهت آسیب شناسی این ارتباطات ارائه راهکارهای مفید برای این قشر خدوم کاری کرده باشیم گفتنی است که ارتباط هوش معنوی بعنوان مولفهای اثرگذار در ایجاد سلامت بهبود قابلیت و سازگاری افراد و معنی بخشی به زندگی فردی، اجتماعی انسانی و معنوی جزء عوامل است که اثر آن در کاهش تنش و آرامش بدیهی و فارغ از توضیح می کند و نیز نگاه واقع بینانه به مسائل و درکی فارغ از اغلاط متداول که ریشه شخصیت ارث محیط، تربیت و. دارد میتواند زمینه ساز بسیاری از کژکاریها و ناراستیها بوده و فرد را مستعد ناسازگاری و بی ثباتی در تفکر، تصمیمگیری، رفتار و ارتباط بسازد و او را به سمت عدم تعادل و عدم سلامت روان سوق دهد و اینجاست که فرد مملو از اضطراب و تشویش میشود و به بیمار یها و ناراحتیهای جسمی و روحی مبتلا میگردد در مقابل تفکر منطقی و سالم بستر ساز سلامت جسم و روان بوده.
۱-۴)اهداف پژوهش
۱-۴-۱)هدف اصلی:
بررسی و تعیین رابطه بین هوش معنوی و باورهای غیر منطقی با میزان توان مقابله با استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
۱-۴-۲)اهداف فرعی:
شناسایی تاثیر روش مقابله مساله مدار بر توان مقابله با شرایط پراسترس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان .
شناسایی تاثیر روش مقابله هیجان مدار بر توان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان
شناسایی تاثیر روش مقابله اجتناب مدار برتوان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان
شناسایی تاثیر باورهای غیرمنطقی برتوان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان
شناسایی تاثیر باورهای غیرمنطقی بر هوش معنوی کارکنان شرگت ملی گاز ناحیه کاشان
۱-۵)فرضیات پژوهش
۱-۵-۱)فرضیه اصلی:
هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی با توان مقابله با استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
۱-۵-۲) فرضیات فرعی:
روش مقابله مساله مدار بر توان مقابله باشرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
روش مقابله هیجان مدار بر توان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
روش مقابله اجتناب مدار برتوان مقابله با شرایط پر استرس در کارکنان شرکت ملی گاز ناحیه کاشان اثرگذار است.
باورهای غیرمنطقی برتوان مقابله با شرایط پر اادامه مطلب در لینک زیر
آخرین نظرات