مرحله دوم – انتخاب ابزار مناسب برای ارزیابی:به کمک یک توصیف شغلی خصیصه مدار می توان ابزار مناسبی را اتخاذ کرد. ارزیابی باید متمرکز بر جنبه هایی باشد که از طریق شیوه های گزینشی فعلی (چک لیسها یا مصاحبه)شناسایی شده اند.
مرحله سوم – ارزشیابی و معرفی افراد شایسته:اکثر ارزیابی کنندگان در نهایت افرادی را برای احراز یک شغل مناسب میدانند،درجه بندی نموده و اسامی آنان را اعلام می کنند.در هنگام معرفی افراد با صلاحیت برای احراز شغل لازم است تا راهبردهای موثری از طرف ارزیابی کنندگان برای رشد فردی و افزایش شایستگی های حرفه ای کارکنان جدید پیشنهاد شود.در اینجا هوش عاطفی عامل مهمی در گزینش افراد برای احراز شغل و ارتقای آنان محسوب می شود،البته به شرطی که بخشی از یک جریان و رویکرد فراگیر باشد.علاوه بر اینها هوش عاطفی در کارا بودن سازمان نقش بسیار بسزایی دارد زیرا نتایج حاصل از تحقیق های انجام شده پیرامون هوش عاطفی و کارایی مدیریت نشان می دهد که در بین معیارهای هوش عاطفی ، معیار مهارت های اجتماعی در بروز کارایی نقش بسزایی دارد.بنابراین توصیه می شود که سازمانها برای اینکه هوش عاطفی مدیران خود را بالا ببرند6 روش پیشنهاد ویزینگر را مورد استفاده قرار دهند.این روشها عبارتند از:رشد و توسعه خودآگاهی،مدیریت عواطف و احساسات،ایجاد انگیزش در خود،توسعه ی مهارت های ارتباط موثر،توسعه مهارت های فردی،یاری نمودن دیگران برای خود یاری.همچنین تحقیقات نشان می دهد که موثرترین مدیران کسانی هستند که توانایی شناخت احساسات کارکنان را درباره وضعیت کارشان داشته باشند و زمانی که کارکنان دچار یاس و ناامیدی یا نارضایتی می شوند وضعیت آنان را بهبود دهند.به طور خلاصه مدیرانی که با هوش عاطفی مدیریت می کنند سبب می شوند که کارکنان آنهادر سازمان باقی بمانند. (سیاروچی و دیگران، ترجمه نوری و نصیری).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :
پایان نامه بررسی تأثیر هوش عاطفی برعملکرد کارکنان ادارات برق شهر همدان و ملایر
آخرین نظرات